دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۴

شرح دعای روز نوزدهم مهمانی خدا / کار، در «قبول» ازل است!...»

شرح دعای روز نوزدهم مهمانی خدا / کار، در «قبول» ازل است!...»
حجت الاسلام جواد محدثی در کتاب «سینای نیاز؛ شرح دعا‌های روزانه ماه مبارک رمضان» به توضیح و تفسیر این ادعیه مخصوص ماه مهمانی خداوند متعال پرداخته است.
کد خبر : ۶۱۷۸۶۷

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از خبرآنلاین، فراز‌های این دعا عبارت است از: ۱- گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟ ۲- راه آسان و هموار ۳- تا چه قبول افتد و چه در نظر آید!

أَللّـهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ وَ سَهِّـلْ سَبـیلی اِلـی خَـیْراتِهِ

وَ لا تَحْرِمْنی قَبُولَ حَسَنـاتِهِ یا هادِیاً اِلَی الْحَقِّ الْمُبینِ.

گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟

عیسای مسیح علیه السلام گفته است:

«زراعت، در زمین هموار می‌روید، نه بر صخره و دشت بلند، حکمت هم چنین است، حکمت، در قلب انسان متواضع، آباد می‌شود، ولی در دل‌های کبرآلود، به آبادانی نمی‌رسد.

مگر نمی‌دانید کسی که سرش را تا سقف بلند کند، سرش شکافته می‌شود (در برخورد با سقف)، امّا آنکه سرش را از سقف پایین بگیرد، از سایه اش سود می‌برد.

تواضع نیز چنین است، هرکه برای خدا فروتنی نکند، خدا پایینش می‌کشد.

امّا آنکس که بخاطر خدا «تواضع» کند.

خداوند بالا برده، رفعتش می‌بخشد...».

آری... فیض، از مبدأ رحمانیت و سرچشمه فیّاض الهی می‌جوشد و رحمت فراوان و واسع پروردگار همه جا گیر است، لیکن انسان باید آمادگی کسب فیض را بیابد و چنان نباشد که تا سرچشمه برود و تشنه برگردد، یا بر سر گنج، گرسنه بخوابد، یا از درگاه کریم، محروم برگردد، یا به کم قناعت کند، یا در درخشش خورشید، خفاش وار به ظلمت پناه برد.

در هر صورت، خداوند، فیّاض است و کرم، کار اوست.

دوست دارد بندگانش را بنوازد و عطا کند.

دوست دارد خواستاران، بر سر سفره عطایش بنشینند و از «برکات» این ماه، «حظّ» فراوان برند.

زیانکار، آنکه از این خرمن کم بردارد.

و غافل، آنکه به اندک، راضی شود.

از خدا بخواهیم بهره ما را از برکاتش افزون کند، چرا که از جانب او، بخلی نیست و هرچه بیشتر عطا کند، چیزی از او کم نمی‌شود. این بسته به همّت ماست که از او چه بخواهیم و چه اندازه بخواهیم، او هم به همّت و بلند نظری ما می‌نگرد. هرچه بلندنظرتر باشیم و همّتمان در خواستن برکت و بهره از خدا بیشتر باشد، این نشانه معرفت و شناخت افزون‌تر ماست و هرکس خدا را بهتر بشناسد، بیشتر دوستش می‌دارد و هرکه خـدا را دوست بدارد، خدا هم به او محبّت می‌کند: «یُحِبُّهُم وَیُحِبُّونَهُ». (مائده، آیه ۵۴)

این محبت متقابل، ارزش بزرگی است که دست یافتن به آن، کار هرکس نیست.

از لطف عمیم و کرم گسترده حق، باید بیشتر خواست، که محرومیّت درد بزرگی است...

راه آسان و هموار

رسیدن به خیرات این ماه، گذر از گردنه‌های صعب العبوری را در پیش دارد. باید با بسیاری نیرو‌ها و غرایز، دست و پنجه نرم کرد، با هوا‌های نفس مبارزه نمود، بر شهوات مهار تقوا زد، بر غضب، لجام اختیار نهاد، دهان را از ناشایستی‌ها مهر کرد، شکم را از حرام، بازداشت، دیده را از گناه پوشاند، دست را از خطا نگه داشت و...

این‌ها همه مقدّمه است تا به «تقوا» برسیم.

«تقوا»، همان خصلت نیک و فضیلت ارزنده‌ای است که در پیامد روزه مطرح شده و خداوند، انگیزه واجب کردن روزه را، رسیدن مؤمنان به تقوا دانسته است و در قرآن کریم آمده است: «بر شما هم ـ همانندِ پیشینیان شما ـ روزه لازم و واجب شد، در روز‌هایی خاص، شاید که به تقوا برسید» [۱]... آری، شاید!

و اگر به تقوا برسیم، مصونیّت از گناه خواهیم یافت.

دست و دیده و چشم و نگاهمان در اختیار «عقل» و دین خواهد بود. زبان و گوشمان، مطیع فرمان حق خواهد شد.

عفـت و پـاکی، در دلمان و در زندگیـمان، خانه خـواهد کرد.

اهل انفاق و ایثار و مواسات با برادران دینی خواهیم گشت.

به جهاد و دفاع و امر به معروف و نهی از منکر خواهیم پرداخت.

از مال و جان خویش، در راه محرومان، مایه خواهیم گذاشت.

گرسنگان را سیر کرده، برهنگان را خواهیم پوشاند.

شب زنده دارانی خداترس و متهجّدانی خاشع خواهیم بود.

تلاشگرانی صادق و مردم دوست خواهیم شد.

اهل «ذکر» و «تهجّد» و «تلاوت قرآن» خواهیم گشت.

نماز و نیاز و رازمان، همه با روح و معنویّت خواهد شد.

این‌ها همه، احتیاج به هموار شدن راه، برطرف شدن موانع، رفع مشکلات، و در یک کلمه «تسهیل سبیل» دارد.

آن آسان شدن راه برای رسیدن به این مقصود‌ها چه می‌خواهد؟

هشیاری، سخاوت، ایثار، جهاد با نفس، کنار گذاشتن تنبلی و سستی، رهاکردن خودخواهی و تن پروری، آزاد شدن از وابستگی و رها گشتن از تعلّقات دنیایی، و... بالأخره:... «توفیق الهی»

تا چه قبول افتد و چه در نظر آید!

از ما عبادت کردن، نماز خواندن، روزه گرفتن، و از خدا، پذیرفتن و قبول کردن!...

اگر یک «طاعت»، از روی صدق و اخلاص به جای آوریم و خداوند آن را از ما بپذیرد، برای ما بس است. ولی خداوند، از چه کسی می‌پذیرد؟ ـ از متّقین ـ

(اِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّه ُ مِنَ المُتَّقین: خداوند، تنها از تقوا پیشگان می‌پذیرد.) [۲]به قول خواجه عبداللّه:

«کار، نه با حسن عمل است.

کار، در «قبول» ازل است!...»

اگر طاعت و عباداتمان مورد قبول درگاهش قرار نگیرد، رنجی بیهوده و تلاشی بی ثمر کرده ایم.

آنچه باعث قبولی است، «اخلاص» است.

کار برای خدا کردن، نه برای خود کردن، و نه برای خلق کردن، نه بخاطر پسند مردم و جلب و جاهت و کسب اعتبار!... که در آن صورت، موجب محرومیت از قبول حسنات است و چه زیانی از این بالاتر؟!...

این نیاز را از خدایی خواسته ایم که رهنماست، رهنما به سوی حق آشکار، و خود ذات خداوند، روشنترین حق و آشکارترین چهره عظمت و هستی است. به قول هاتف اصفهانی:

یار، بی پرده از در و دیوار

در تجلّی است یا اولی الأبصار

گر ز ظلماتِ خود رهی، بینی

همه عالم، مشارق الأنوار‌ای واقف اسرار ضمیر همه کس

در حالت عجز، دستگیر همه کس

از هر گنهم توبه ده و عذرپذیر‌ای توبه ده و عذرپذیر همه کس

منابع:
[۱]ـ بقره، آیه ۱۸۳.
[۲]ـ مائده، آیه ۲۷.