به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از ایرنا، با توجه به تنگناهایی که سلسلهمراتب مسلط غربی بر نظام بینالملل، پیشروی ارتباطات بانکی و مالی و نیز مبادلات تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و برخی کشورهای درگیر تحریم قرار داده، بخشی از نگاهها متوجه فرصت و مجرایی به نام «رمزارز»ها و به طور کلی «ارز دیجیتال» است. در همین حال، تصمیمگیری در مورد «حکمرانی دیجیتال» همچون بسیاری از کشورها از چالشیترین موضوعهای سیاسی_اقتصادی کشور ما در سالهای اخیر بوده که هنوز جمعبندی و چارچوبی مشخص برای آن فراهم نشده است.
چند چهره فعال در حوزه بلاکچین و حقوق فناوریهای نوین به تشریح ویژگی و بایستههای «بازاری که میتواند سوپاپ اطمینان فشار ارزی باشد» و نیز «پول دیجیتال، فرصتهای تجاری و امکان رقابت با ارزهای فیات» پرداختهاند و در گزارشی دیگر کارشناسان اقتصادی به این پرسش پاسخ گفتهاند که «رمزارزها و دور زدن تحریمها؛ شدنی است؟»
در همین پیوند، پژوهشهایی که تاکنون در این زمینه به انجام رسیده در گزارشهایی با عنوان «راه و رمز مقرراتگذاری برای رمزارزها» و «چگونه میتوان از ارز دیجیتال سود برد؟» مورد توجه و حلاجی قرار گرفته است.
«علی بابکنیا» رئیس گروه استخراج انجمن بلاکچین نیز در گفتوگویی به تشریح وضعیت استخراج رمزارز و چالشهای پیش روی این صنعت در کشور پرداخته بود.
از دیگر موارد مرتبط با این مساله که نیاز به بررسی دارد، تأثیر رواج رمزارزها بر دلارزدایی است و اینکه رمزارزها توان قرار گرفتن به جای دلار را دارند یا نه؟ در این گزارش تلاش میشود ارتباط ارزهای دیجیتال به عنوان یکی از راههای معاملات غیردلاری و فرآیند دلارزدایی تشریح شود؛ آیا چنانچه ادعاشده، ارزهای دیجیتال به سلطهی دلار در تجارت بینالملل پایان میدهند؟
دلارزدایی چیست؟
گسترش ارزهای دیجیتال در طول سه سال گذشته، بهویژه زمانی که ارزش بیتکوین به حداکثر قیمت خود رسیده بود، باعث گمانهزنیهای زیادی شد. از جمله اینکه قرار است روزی بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال جایگزین دلار و سایر ارزهای سنتی شوند. اما این فرضیه تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
رشد قیمت بیتکوین، تحلیلگران اقتصادی و سیاسی زیادی را به اظهارنظر در مورد سرنوشت ارزهای دیجیتال واداشت. از طرف دیگر در سالهای اخیر بهویژه بعد از تحریمهای غرب علیه روسیه، پایان سلطه دلار با عنوان دلارزدایی، به بحث داغ رسانهها تبدیل شده است.
در سالهای اخیر بهویژه بعد از تحریمهای غرب علیه روسیه، پایان سلطه دلار با عنوان دلارزدایی، به بحث داغ رسانهها تبدیل شده استدلارزدایی عبارتی است که به پایان هژمونی دلار به عنوان اصلیترین ارز مرجع تجارت بینالمللی نسبت داده میشود. البته دلارزدایی نباید به جایگزینی ارزی دیگر با دلار تعبیر شود؛ بلکه دلارزدایی حالتی است که در آن اعتبار دیگر ارزها موازی با دلار افزایش یافته و دیگر دلار در تجارت جهانی مسلط نباشد.
«یورو» و «یوآن» چین در میان ارزهای موجود و ارز آینده که شاید گروه «بریکس»(شامل کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقایجنوبی) به دنبال آن باشد از گزینههای معتبری هستند که میتوانند موجب تنوع ارزی برای پایان سلطه دلار شوند. در چنین حالتی به جای یک ارز دلار، چند ارز متنوع در تجارت بینالملل حضور پررنگ خواهند داشت.
ارزهای دیجیتال هم مدتی است که به عنوان گزینه جایگزین مطرح شدهاند؛ بهویژه بعد از تحریمهای روسیه که سبب شد برخی از مقامهای روسی به صراحت از احتمال بهرهبرداری از ارزهای دیجیتال به جای دلار در زمینه پرداختها بگویند. در گذشته نیز احتمالهایی در مورد قدرتگیری ارزهای دیجیتال مطرحشده بود.
«فایننشال تایمز» سال ۲۰۲۲ در گزارشی به مساله اشاره کرده بود که بیتکوین میتواند جایگزین دلار به عنوان ابزار ذخیره ارزش باشد اما با گذشت زمان بیشتر روشن شد این ادعا چندان دقیق نیست. ارزهای دیجیتال بیش از ارزهای دولتی با چالشهای جدی برای حضور فعال در تجارت بینالملل مواجهاند. اگر قرار نیست در فرایند دلارزدایی، یوآن یا هر ارز دولتی دیگری جایگزین دلار شود، ارزهای دیجیتال از اساس توانایی جایگزینی ندارند.
ارزهای دیجیتال با چه مشکلاتی مواجهاند؟
نخست اینکه ارزهای دیجیتال مرسوم، پشتیبانی دولتی ندارند؛ البته، ممکن است در آینده با ارزهای دیجیتال دولتی مواجه شویم که موضوع بحث این گزارش نیستند. نبود پشتیبانی دولتی مزایای مهمی دارد؛ از جمله اینکه دولت ها نمیتوانند تجارت جهانی را مختل کنند. یکی از چالشهای کنونی غلبه دلار، استفاده دولت آمریکا از این ارز به عنوان سلاح اقتصادی است. وقتی ارز دیجیتال در کنترل هیچ دولتی نباشد، سو استفاده از آن هم ممکن نیست اما از طرف دیگر، همین نبود حمایت دولتی، ضعف ارزهای دیجیتال هم محسوب میشود.
دلار به عنوان ارز رایج مبادلهای در کنترل و مدیریت فدرال رزرو آمریکاست. این مساله به دولتها این اطمینان را میدهد که تلاطمهای اقتصادی به بحران مالی تبدیل نشود. دلار در کنفرانس «برتون وودز» به عنوان ابزار جلوگیری از تکرار بحرانهای مالی ۱۹۲۹ تعیین شد؛ این بحران در نهایت به جنگ جهانی دوم منجر شده بود. با مدیریت فدرال رزرو بر دلار، تلاششده جهان از تکرار فجایع قبلی در امان باشد. ارزهای دیجیتال اما بدون حمایت دولتی قابل مدیریت هم نیستند.
چالش دوم ارزهای دیجیتال و در صدر آنها بیتکوین، فقدان ثبات قیمتی است. پول ابزار ارزشگذاری کالا و خدمات است. برای مثال ۱۰ دلار به خودی خود ارزشمند نبوده و وقتی اهمیت دارد که میتوان در ازای آن کالایی به آن ارزش خریداری کرد.
در نتیجه تغییر ارزش خود دلار به عنوان ابزار ارزشگذاری، یک نقطه ضعف محسوب میشود. یکی از چالشهای دلار در حال حاضر همین تغییرپذیری نرخ آن است. این مساله در ارزهای دیجیتال رایج که نوسان شدیدتری نسبت به دلار دارند بسیار جدیتر است. بر این اساس چگونه میتوان تصور کرد ارزهای دیجیتال جایگزین ارزهای دولتی با نوسان کمتر و ثبات بیشتر شوند؟
ارزهای دیجیتال با نرخ ثابت (مانند استیبل کوین) نیز چالشی مضاعف ایجاد میکنند. این ارزها به نرخ ارزی دیگر و یا کالاهایی مانند طلا وابستهاند. برای مثال «تتر» به عنوان اصلیترین ارز دیجیتال با نرخ ثابت خود، به نرخ دلار وابسته است. اگر بناست ارز دیجیتال بهواسطه یک ارز دیگر مانند دلار و یا یک کالا مانند طلا ارزشگذاری شده و ارزشی برابر با آنها داشته باشد، دیگر چه نیازی به وجود آنها به عنوان ابزار ذخیره ارزش خواهد بود؟
بنابراین اگرچه پرداخت در شبکه بلاکچین مزیتهایی دارد اما دچار ضعفهای اساسی هم هست. ضمن آنکه رشد بیش از حد ارزهای دیجیتال با مقاومت دولتی، حتی از سوی دولتهای معارض با دلار آمریکا نیز مواجه میشود. بنابراین تقریبا هیچکس انتظار ندارد ارز دیجیتال خصوصی جایگزین دلار شود.