به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از آنا، فعالیت بلاگری چندسالی است که بر زبانها افتاده؛ در دنیای گذشته که خبری از اینستاگرام نبود، تعداد زیادی از افراد جامعه با ساخت وبلاگ شخصی نظرات، عقیدهها و یا تخصص و مهارتی که داشتند را در صفحات خود در قالب یادداشت در معرض دید عموم مردم قرار میدادند؛ خصوصیت وبلاگها متنی بودن آنها بود، اما با مرور زمان و پیدایش پلتفرم فضای مجازی، فعالیت وبلاگنویسی به بلاگری در اینستاگرام تغییر پیدا کرد.
بلاگران فعالیت خود را در حوزههای مختلف مانند گیم، لوازم آرایش، کتاب، موبایل، موسیقی، انواع و اقسام وسایل فناوری و هر نوع فعالیت و تخصص مختلف انجام میدهند.
درواقع بلاگران و اینفئولنسرها تمام وقتشان را پیرامون موضوعات و مهارتهای تخصصی خود محتوا تولید میکنند و برای مخاطبهایشان از زیروبم آن موضوع میگویند.
ابتدا بلاگران فعالیت خود را در فیسبوک شروع کردند، در فیسبوک، چون مخاطبین میتوانستند علاوهبر یادداشت، عکس و فیلم خود را هم با دیگران به نمایش بگذارند، این پیامرسان بهسرعت توانست مخاطبین زیادی را به خود جذب کند و همین امر باعث شد تجار در حوزههای مختلف برای معرفی محصولاتشان، از آن بهرهمند شوند.
درواقع تجار و فروشندگان بهجای تبلیغات متنی قدیم، بعد از تولید یک ردیف جدید از محصولاتشان، ابتدا آن را بهعنوان هدیه برای بلاگر متخصص آن حوزه فرستادند تا بلاگر محصول را امتحان و سپس مخاطبان خود را از کیفیت آن باخبر کند که چنین محصولی وارد بازار شده است؛ این کار برای برندهای نوپا و تولیدکنندههای جدید، خیلی مفید بود.
بهمرور زمان بلاگرها باهم رقابت شدیدی پیدا کردند؛ هر کدام هواداران خودشان را داشتند و هرکس که بهتر و موشکافانهتر حوزه تخصصیاش را دنبال میکرد و بهتر، بامزهتر و جذابتر مینوشت و یا کلیپ درست میکرد، هواداران بیشتری داشت و میتوانست رغبت برندهای تجاری برای مراجعه به خودش را بیشتر کند. آنها توانسته بودند بهطور مستقیم روی فروش یک محصول تأثیر بگذارند، پس عجیب نبود که فضا کمی غبارآلود هم بشود!
بیشتربخوانید
مافیای اینفلوئنسری یعنی چه؟
برندهای تجاری حالا سر بلاگرها رقابت داشتند و هرکدام سعی میکردند با بلاگر بهتر کار کنند و پیشنهادهای پولی بهتری بدهند.
کمی بعد دنیای پیچیده و جذاب اینستاگرام پا به عرصه ظهور در گوشیهای هوشمند گذاشت که در دست اکثر افراد جامعه بود؛ ابتدا بهدلیل فضای ناشناخته، مخاطبین آن کمی ترس داشتند که اطلاعات و عکسهای خود را در آن بارگذاری کنند و برخی با اسامی مخفف و عکسهای فیک پیچ خود را میساختند، اما بلاگران فیسبوکی اینبار بساط خود را این فضا پهن کردند و تجار هم که از حمایت آنها سود میبردند، از بلاگران خواستند تبلیغاتشان را به این فضا بیاورند. بلاگران هم ابتدا با سبک و سیاق فیسبوک، اما کمی بعد که گویی مخاطبین آنها زیاد شد و یا برای قرار گرفتن اکسپلور براساس الگوریتم اینستا، ترجیح دادند که از ثانیه به ثانیه زندگی خود عکس و فیلم بگیرند؛ گروهی با انتشار داستان آشنایی سراسر از عشق، رمانتیک و بدون مشکل و چالش خود با همسرشان در این فضا، از حمایتها و بازدیدها بهره میبرند و برخی دیگر از کودکشان استفاده میکنند و قبل از فیلم گرفتن دیالوگهایی را به او دیکته میکنند! اینها برای پول درآوردن از اینستا است و عدهای هم با امتحان کردن غذاهای مختلف در این فضا به فعالیت میپردازند.
بعد از مدتی این فضا هم از آبوتاب افتاد و مشخص شد زندگی این افراد آنقدرها هم که به نمایش میگذارند، لاکچری، عاشقانه و جذاب نیست. تا جایی که کمی بعد زوج خوشبخت اینستاگرام شروع به فحاشی به یکدیگر و درنهایت اعلام طلاق کردند! از طرفی انتشار فهرست روانشناسان زرد از طرف انجمن روانشناسی نشان داد که نباید به هر فردی که با عنوان دکتر و روانشناس خود را معرفی میکند، اعتماد کرد؛ از طرفی کامنتهای پُرسوز و حسرت برخی از افراد مشخص میکند که بعضیها زندگی پُر از چالش و طبیعی خود را با زندگی دروغین و پُر از نمایش آنها مقایسه کرده و از همسران خود کادوهایی مانند ستاره! خواستهاند و یا بارها همسر خود را سرزنش کردهاند که چرا فلان بلاگر هرروز با شوهرش بهترین رستوران میرود، ولی ما نمیتوانیم حتی به فلافلفروشی برویم و همین امر شد سرآغاز تجملگرایی، رقابت و بعضاً اختلاف برخی خانوادهها!
در همین راستا با یک جامعهشناس و کارشناس فضای مجازی به گفتگو نشستهایم که نتیجه را باهم میخوانیم:
یک جامعهشناس با بیان اینکه هر جامعه و انسانی در دورههای مختلف از زندگی خود افرادی را بهعنوان الگوی خود درنظر میگیرد، عنوان کرد: برای مثال در دوره نوجوانی گروههای همسال، در دوران کودکی مربی مهد کودک و در جوانی انسانهای شاخص مانند هنرمندان، بازیگران، ورزشکاران و ... جزء گروههای مهم مرجع محسوب میشوند که افراد جامعه از آنها تبعیت کرده و الگوبرداری میکنند.
علیرضا شریفییزدی با بیان اینکه افراد از الگوهای خود در تمام حوزههای زندگی همچون مدل آرایش و مو، نحوه لباس پوشیدن، سبک زندگی و ... تقلید و تبعیت میکنند، ابراز کرد: بلاگران و اینفلوئنسرها امروزه بهعنوان یکی از گروههای مرجع در فضای مجازی شناخته میشوند و گروه زیادی از مردم خواسته یا ناخواسته، آگاهانه و یا ناآگاهانه، ازآنها تبعیت و تقلید میکنند.
یک جامعهشناس گفت: معمولاً بلاگرها براساس فعالیتی که دارند، به سمت تجملگرایی و لوکسگرایی حرکت میکنند؛ این امر تأثیر منفی بر زدگی مخاطبینی که سبک زندگی آنها را سرمشق خود قرار دادهاند، میگذارد.
شریفییزدی با بیان اینکه بلاگرها تأثیر بسزایی بر افزایش مصرفگرایی، شیوع و گسترش تجملگرایی دارند، اظهار کرد: بخش زیادی از فعالیت بلاگران، انسان را به سمت رقابت ناسالم میکشاند؛ هرچند خلاف این موضوع هم صادق است، اما فعالیت اکثر آنها سبب تجملگرایی و رواج رقابت ناسالم در جامعه میشود.
وی با بیان اینکه بخش بزرگی از زندگیهایی که در اینستاگرام به نمایش گذاشته میشود فیک و مجازی است، اذعان کرد: بههیچوجه آنچه که این افراد در صفحات خود به نمایش میگذارند، سبک زندگی واقعی آنها نیست.
این جامعهشناس با بیان اینکه تنها تعداد اندکی از افراد زندگی واقعی خود را در فضای مجازی به نمایش میگذارند، تصریح کرد: درواقع آنچه که اکثر بلاگران برای مردم به نمایش میگذارند، گاهی ۱۸۰ درجه با واقعیت زندگی آنها متفاوت است.
شریفییزدی با بیان اینکه در فضای مجازی مانند اسمها اکثر فعالیتها و زندگیها نیز مجازی است، خاطرنشان کرد: درواقع اکثر بلاگرها زیباییهای ظاهر زندگی خود را به نمایش میگذارند و بسیاری از افراد که سواد رسانهای ندارند، حسرت زندگی آنها را میخورند و این امر سبب میشود که احساس کمبود کنند.
وی با بیان اینکه تعداد زیادی هم تلاش میکنند سطح زندگی خود را به این بلاگران برسانند و زمانی که ناموفق میشوند احساس نارضایتی از زندگی میکنند، عنوان کرد: فعالیت این افراد و ترویج زندگی لاکچری تأثیر بسزایی بر دچار شدن به افسردگی آنان دارد؛ درواقع زمانی که فرد نتواند به رؤیایهایی برسد که در فضای مجازی به نمایش گذاشته میشود، احساس ناکامی و افسردگی خواهد کرد.
این کارشناس اجتماعی ضمن تأکید بر یادگیری سواد رسانه، گفت: تا زمانی که مردم ما سواد رسانهای خود را ارتقا ندهند و یا نسبت به یادگیری آن بیتفاوت باشند، میزان تأثیرگذاری رسانههای نوپدید بر زندگی آنها بسیار زیاد خواهد بود.
شریفییزدی ادامه داد: زمانی که مردم با تکیه بر سواد رسانهای خود به اخبارها و فعالیتهایی که در فضای مجازی منتشر و انجام میشود، مراجعه کنند، میزان تأثیرگذاری آنها بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد.
معاون سابق سازمان فضای مجازی سراج نیز بیان کرد: با شکلگیری فضای مجازی بهعنوان یک منبع، مخزن و رسانه جدید، شاهد تأثیر آن بر جامعه بسیار بیشتر و عمیقتر از همتایان او هستیم.
سیدپویان حسینیپور با بیان اینکه اینفلوئنسرها منبع اثرگذاری در شبکههای اجتماعی به حساب میآیند، یادآور شد: اینفلوئنسرها به دستههای مختلفی همچون کاربران فعال، سلبریتیها و ... تقسیم میشوند.
معاون سابق سازمان فضای مجازی سراج با بیان اینکه بلاگران هم جزئی از اینفلوئنسرها به حساب میآیند، عنوان کرد: این افراد به فعالین فضای مجازی که خلاقیت خاصی در تولید محتوا دارند، شناخته میشوند.
حسینیپور با بیان اینکه فعالیت بلاگران در تمام حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تأثیرگذار و قابل توجه است، اظهار کرد: برخی از افراد تمام اتفاقات زندگی خود را بدون جهتدهی در اختیار دنبالکنندگان میگذارند و با توجه به اینکه تعداد زیادی آنها را دنبال میکنند، گاهی اوقات اطلاعات فیک و نادرست را در صفحه خود انتشار میدهند.
وی با بیان اینکه بهدلیل ارتباط مؤثری که اینفلوئنسرها با مخاطبین خود برقرار میکنند تأثیرگذاری مطالب اشتباه بهمراتب بیشتر از رسانههای مکتوب خواهد بود، عنوان کرد: این بلاگرها فعالیتشان را براساس دغدغهها و یا نیاز مالی و اقتصادی خود انجام میدهند.
این کارشناس فضای مجازی و رسانه ضمن تأکید بر سواد حداقلی رسانهای برای مواجه با صفحات و اخبار فیک، گفت: سواد رسانهای مهارتی است که اهمیت آن در دنیای امروز کمتر از سواد خواندن و نوشتن نیست، چراکه با وجود فضای مجازی و در دسترس بودن آسان حجم بالای اطلاعاتی، ممکن است در دام معاندان با ترویج اخبار دروغ بیفتیم که این امر نشان از لزوم ترویج مهارت سواد رسانهای برای آحادجامعه دارد.
حسینیپور با بیان اینکه داشتن سواد رسانه باعث میشود که فرد قبل از انتشار مطالب و اخبار ابتدا بررسی کند که انتشار آنها سودی برای جامعه دارد یا خیر، اظهار کرد: ارزیابی محتوا و پاسخ به پرسشهای کلیدی در فضای مجازی، سواد رسانه معنا پیدا میکند.
وی با بیان اینکه بلاگران میتوانند با توجه به تأثیری که دارند یک منبع بسیار خوب آموزشی در حوزه سواد رسانه محسوب شوند، اذعان کرد: درواقع اینفلوئنسرها میتوانند با تولید محتوای مناسب تبدیل به مربیان و مدرسان غیر رسمی سواد رسانه شوند.
مدرس رسانه با بیان اینکه شبکههای اجتماعی بستر چندرسانهای بهدلیل وجود همزمان متن، عکس و ویدئو بهحساب میآیند، یادآور شد: استفاده از ابزارها در نرمافزارهای مختلف، متفاوت است؛ بهطور مثال در توئیتر متن بیش از سایر موضوعات اهمیت دارد، این درحالی بوده که در اینستاگرام بارگذاری تصویر و فیلم مهم است.
حسینیپور اظهار کرد: به نظر میرسد در کشور ما و منطقه غرب آسیا گرایشها به سمت استفاده از محتوای ویدئویی و مطالب تصویرمحور بیشتر از سایر ابزارها است.
وی ضمن اشاره به بازخورد پستهای ویدئومحور در اینستاگرام، تصریح کرد: در بیشتر مواقع به این نوع تولید محتوا بیشتر از سایر موارد در اینستاگرام پسند و اظهار نظر اختصاص میگیرد.
این کارشناس فضای مجازی با بیان اینکه کارکرد اصلی رسانه در دنیای امروز هدایت و نظارت است، مطرح کرد: رسانهها با شناسایی مسائل اولویتدار جامعه به آنها میپردازند و سپس با تولید محتوای مناسب آن را به جامعه برمیگردانند که این موضوع مصداق هدایت است.
حسینیپور در پاسخ به این سوال که با چه روشهایی میتوان صفحات فیک و واقعی را از یکدیگر تشخیص داد، عنوان کرد: در ابتدا میتوان با توجه به عکس پروفایل که حقیقی است یا خیر (با بررسی اینکه در صفحه دیگری استفاده شده یا خیر؟) به فیک یا واقعی بودن صفحه پی برد.
وی بیان کرد: همچنین براساس تعداد دنبالکنندهها، بازدیدها و اظهار نظرهای زیر پست میتوان تشخیص داد که صفحه واقعی است یا خیر.
این کارشناس فضای مجازی با بیان اینکه همچنین تعامل و منابع و محتویات پست او میتواند بیانگر فیک یا واقعی بودن فعالیت کاربر شود، عنوان کرد: چهارمین موردی که میتواند کمک به تشخیص واقعی بودن صفحه بکند، این است که آیا پست و محتواهای منتشرشده او میتواند اطلاعات جدید، دقیق و کاملی به مخاطب ارائه دهد یا خیر؟
حسینیپور با بیان اینکه یکی از مؤثرین قالبهای انتقال استفاده از فن طنز است، ابراز کرد: در مواجهه با محتوای طنز، باید دقت کنیم که آیا محتوای منتشرشده واقعی و یا ساختگی است؟ آیا طبق داستان از پیش تعیینشده محتوای طنز تولید شده یا براساس خاطره شخصی افراد ایجاد شده است؟
وی در ادامه گفت: باید بررسی کرد که هدف انتشار از محتوای طنز چیست؟ سپس براساس هدف واکنش نشان دهیم یا آن را باور کنیم.
این کارشناس فضای مجازی با بیان اینکه متأسفانه در جامعه ما مدارک و عناوین در فضای مجازی ضریب اثری بسیار بالا دارند، خاطرنشان کرد: زمانی که به بررسی اسامی در فضای مجازی میپردازیم، متوجه میشویم که تعداد زیادی از عناوین سنخیتی با تخصص و مهارت فرد ندارند و چندی پیش هم فهرستی از روانشناسان زرد منتشر شد که نشاندهنده همین موضوع است.
با توجه به آنچه گفته شد، فضای مجازی یکسری مرزهای نوین را در ارتباطات اجتماعی بهوجود آورده که زمینهساز شکلگیری فرصتها و تهدیدها برای انسان شده است. امروز کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که از شبکههای اجتماعی استفاده نمیکند. استفاده از این فضا باعث میشود یکسری رفتارها و افکار تحت تأثیر قرار بگیرند که نباید مورد غفلت باشند. البته لازم به توجه است که با تحولات در حوزه رسانه، یکسری پیشرفتها و فرصتها ایجاد شده که برخی از افراد از این فرصتها به نفع کار خودشان بهره میگیرند.
نمیتوانیم منکر تأثیری که بلاگرها بر تولید فرهنگ و سبک زندگی افراد میگذارند، بشویم. اما این مسئله درحالی اتفاق میافتد که آنچه در فضای مجازی از سوی این افراد ارائه میشود، در اکثر مواقع با واقعیتهای زندگی فاصله زیادی دارد؛ همین مسئله باعث بروز بحرانهای روحی و روانی در بین دنبالکنندههای این افراد میشود، آنها میخواهند از بلاگرها الگوبرداری کنند، چه در زمینه زیبایی و چه در زمینه سبک زندگی، اما وقتی شرایط برایشان فراهم نباشد، سرخورده میشوند.
از طرفی این مطلب را فراموش نکنیم که هیچوقت فردی که اقناع از زندگی شاد، عاشقانه، لاکچری و ... باشد، زندگی خود را جار نمیزند، چون برایش عادی شده است و توجهی به نمایش دادن از خود نشان نمیدهد.
فرق ۱۸۰ درجه زندگی برخی بلاگران با واقعیت آنها
یک جامعهشناس بیان کرد: در واقع آنچه که اکثر بلاگران برای مردم به نمایش میگذارند، گاهی ۱۸۰ درجه با واقعیت زندگی آنها متفاوت است.