به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از خبرآنلاین، محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم، این بار در قامت کاندیدای مجلس دوازدهم و در قالب لیست صدای ملت پا به میدان رقابت گذاشته است. او در گفت و گو با خبرگزاری خبرآنلاین، دغدغه اصلی اش از ورود به انتخابات مجلس را انتقاد از تک صدایی مجلس فعلی می داند و تاکید بر مجلس چند صدایی دارد.
او ضمن ابراز نگرانی جدی از کمرنگ شدن مشارکت مردم در انتخابات، بر این باور است که تنها راه نجات از این سیکل و حلقه بسته، حضور مردم پای صندوق های رأی است که افراد با نظرات و سلائق مختلف بتوانند وارد مجلس شوند.
بطحائی نداشتن برنامه و استراتژی مشخص از سوی دولت سیزدهم را مهمترین نقطه ضعف آن می داند که موجب شده مردم برای آینده افق های روشنی را متصور نشوند و بر ناامیدی شان روز به روز افزوده شود.
*چه دغدغه ای آقای بطحایی را مجاب کرد که کاندیدای انتخابات مجلس شود؟
بالاترین انگیزه بنده برای ورود به انتخابات این است که در حال حاضر مجلس فعلی، مجلس تک صدایی است تقریبا می توان گفت مجلس نماینده ای از سلائق سیاسی، گرایش ها و تمایلات مردم کشور نیست و این تعداد افراد نمایندگان که در مجلس حضور دارند که البته همه آنها قابل احترام هستند، نماینده بخشی از مردم کشور هستند اما همانطور که رهبری بارها اشاره کردند آن چیزی که مهمترین عامل پیشرفت می شود، این است که یک مسئله از زوایای مختلف مورد توجه قرار بگیرد.
در مجلس باید چندصدایی باشد نه تک صدایی
وقتی همه تصمیم گیرندگان دارای یک سیلقه هستند به گونه ای که گویا تنها یک نفر به جای ۲۷۲ نماینده انتخاب شده است بنابراین چه فرقی میکند؟ از این منظر، اصلی ترین انگیزه بنده این بود که با حضور افرادی مثل من که از زاویه دیگری به مسائل مشترک کشور نگاه می کنند چندصدایی در مجلس وجود داشته باشد و یک مسئله از زوایای مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد.
طیف خاص و محدود قدرت مالی و رسانه ای بیشتری در اختیار دارند!
یکی از نگرانی های جدی این است که مردم به دلیل نارضایتی، پای صندوق های رأی نیایند در واقع نیامدن مردم پای صندوق های رأی بدین معناست که این بار طیف خاص و محدود که قدرت مالی، رسانه ای و اطلاع رسانی بیشتری در اختیار دارند مجددا نمایندگان آنها بیشتر کرسی های مجلس دوازدهم به دست بیاورند و فرصتی برای دیگر کسانی که به گونه دیگری فکر می کنند و به نوعی از زاویه دیگری به حل مسائل نگاه می کنند فراهم نشود. به نظر می رسد تنها راه نجات از این سیکل و حلقه بسته، حضور مردم پای صندوق های رأی است که افراد با نظرات و سلائق مختلف بتوانند وارد مجلس شوند.
شرایط رقابت برای انتخابات مجلس دوازدهم برابر نیست
*چقدر شانس صدای ملت را در انتخابات مجلس جدی می دانید؟ روی لیست حساب باز کرده اید یا روی تک رأی ها؟
آن چیزی که شواهد امر و پیشینه به ویژه در تهران نشان می دهد این است که لیست ها موجب ورود نمایندگان به مجلس شدند به طور معمول افرادی که خارج از لیست هستند احتمال ورودشان به مجلس برای آنها یا وجود ندارد یا بسیار کم است. بنده به این توضیحات، این نکته را اضافه کنم دوستان و رقبای ما که در مقابل لیست صدای ملت هستند(که مجددا تاکید می کنم همه از دوستان ما هستند)، از بنیه و بضاعت بسیار بالاتری برخوردارند چه از نظر مالی، تبلیغاتی و از نظر رسانه های افکار عمومی.
به بیان دیگر شرایط، شرایط برابری نیست و چون شرایط برابر نیست احتمال اینکه از آن لیست، تعداد بیشتری وارد مجلس شوند بسیار بیشتر است و همه نیز این احتمال را در نظر می گیرند اما همه این موارد موجب نمی شود افرادی مثل بنده که دسترسی زیادی به رسانه ها نداریم، امکانات مالی برای معرفی خود نداریم و در نهایت دسترسی به مراکزی مثل حسینیه ها و محل تجمعات مردم نداریم از این مسئله ناامید شویم که از این لیست، هیچکس وارد مجلس نمی شود.
لیست صدای ملت شانس بسیار بالایی برای پیروزی دارد اگر...
به نظر می رسد کلیدی ترین پاسخ به این سوال، حضور مردم است اگر مردم از انتخابات استقبال کنند. آنهایی که همچنان بنا دارند پای صندوق های رأی حاضر نشوند نظرشان تغییر کند و بنا بر رأی دادن برای تعیین سرنوشتشان را داشته باشند حتما لیست صدای ملت شانس بیشتری را برای حضور در مجلس خواهد داشت و تعداد بیشتری از این لیست می توانند وارد مجلس شوند.
*نقد شما نسبت به عملکرد مجلس یازدهم در چه مواردی است؟
مهمترین نقد به این مجلس، این است که بسیاری از این دوستانی که امروز روی صندلی های سبز مجلس نشسته اند، چهار سال پیش با وعده هایی که برای تغییر وضع موجود سر دادند توانستند رأی مردم را کسب کنند. به بیان دیگر این موضوع را بیان کردند که شفافیت باید باشد ( در تایید یا نفی شفافیت نمی خواهم اظهار نظری کنم) و به مردم وعده دادند که اگر نماینده مجلس شوند شفافیت را در همه سطوح دنبال خواهند کرد و مردم به عنوان موکلین آنان کاملا در جریان تصمیم گیری ها مطلع خواهند شد. این در حالی است که همین دوستان در حال حاضر مخالف شفافیت هستند یعنی کسانی که با شعارهایی مثل کاهش تورم، سروسامان دادن به وضعیت بازار بورس، ارز و ساخت مسکن و....وارد مجلس شدند، بعدا در مسیر آن حرکت نکردند کسی که به تعبیری دو روز کار اجرایی کرده باشد می دانست که این شعارها، عوام فریبانه است.
نمی توان سه روزه بازار بورس و طلا و مسکن را سروسامان داد!!
مگر می توان سه روز بازار بورس را سروسامان داد یا فلان تعداد مسکن ساخت؟! اینها همه نیازمند ایجاد زیرساخت و اقتصاد محکم و بادوام دارد... مگر می توان ارزش پول ملی را ظرف مدت شش ماه افزایش داد؟ همه اینها نقدهایی است که به مجلس فعلی وارد است به بیان دیگر همین دو گانه عمل کردن موجب ناامید شدن مردم می شود.
اگر نگاهی به کوچه و خیابان بیندازیم و شرایط فرهنگی، اجتماعی و روابط فرهنگشی امروز را با چهار سال گذشته مقایسه کنیم خواهیم دید همان دوستانی که سکان اداره امور کشور در اختیارشان است اگر چهار سال پیش یک صدم این شواهد موجود در کوچه و خیابان را شاهد بودند اجازه نمی دادند مدیران و نمایندگان آن زمان زنده بمانند. این در حالی است که در حال حاضر به سادگی از کنار این وضعیت عبور میکنند و وقتی سخنرانی می کنند وضعیت را به گونه ای تشریح می کنند که همه چیز گل و بلبل است، وضعیت اقتصادی و فرهنگی هم عالی، جوانان ما هم امیدوار و...
در واقع این دو گانه عمل کردن موجب شده مردم پای صندوق های رأی حاضر نشوند یکی از مهمترین شاخص های قضاوت در مورد امنیت ملی، این است که چه تعداد از مردم پای صندوق های رأی بیایند. همین آقایان با دو گانه عمل کردن شان موجب افزایش ناامیدی و تمایل به مهاجرت و خروج از کشور شده اند. دانش آموزان دبستانی هم تمایل به مهاجرت به خارج از کشور دارد. آقایانی که چهار سال پیش فریاد می زدند امروز چرا سکوت می کنند چه کسی باید جواب این شرایط را بدهد؟به نظر می رسد این بزرگترین نقدی است که به مجلس فعلی وارد است عمل و آنچه گفته اند کاملا با هم متفاوت است و زاویه بسیار زیادی دارد.
دولتمردان نباید احساسی و هیجانی برای کشور تصمیم گیری کنند!
*راهکار خودتان برای رفع مشکلات در مجلس دوازدهم چیست؟
بنده به عنوان فردی که چهل سال در حوزه اجرایی کار کردم شرط اول عقلانیت است در واقع ما نمی توانیم به طور هیجانی برای کشور تصمیم بگیریم ما به عنوان تصمیم گیر اجازه نداریم از روی احساسات برای آینده کشوری با ۲۵۰۰ سال پیشینه تمدنی تصمیم بگیریم عقلانیت و رفتار متعادل داشتن و میانه روی، شرط حکمرانی امروز در دنیا است به عنوان مثال کشور چین که داعیه کمونیسم داشت پرچم کمونیست در چین استوار بود اما در جایی که منافع ملی اش اقتضا کرده و میخواهد به اهداف توسعه ای دست پیدا کند از در عقلانیت با دشمنان خودش مواجه می شود که دشمن ایدیولوژیکش هستند بر سر منافع ملی اش آغاز به گفت و گو می کند و کوتاه هم نمی آیدط به طور محکم می ایستد و حق ملت خود را می گیرد.
منافع ملی و منافع ملت شرط اصلی است که ما نباید تابع احساسات و هیجانات شویم متاسفانه این موضوع، بزرگترین مسئله ماست که در مجلس آینده به آن پرداخت و از سوی نمایندگان دنبال شود. محور دوم، اصلاح فرایند ها است ما در طول ۴۰, ۵۰ سال گذشته به این دلیل که فراینده ها به طور یکپارچه طراحی نشده اند، ما هر کجا به دیوار بسته ای برخوردیم قانونی تصویب کردیم صرف نظر از اینکه این قانون با سایر قوانین چه تناقضاتی می تواند داشته باشد یا چه موازی کاری هایی می تواند داشته باشد. دومین کار مجلس دوازدهم، اصلاح و بهبود و تحول در فرایندهای اداری حکمرانی در کشور است البته همه اینها در راستای وظایف و اختیارات مجلس شورای اسلامی است در مجموع مجلس رکن مهمی است برای اینکه فرایندها را اصلاح کند.
تا زمانی که فرایندها اصلاح نشود نمی توان نتایج را اصلاح کرد به عنوان مثال نتایجی که در کوچه و خیابان می بینیم اعتراض می کنیم مبنی بر اینکه چرا فلان خانم یا جوان و ...، این گونه است اینها نتایج است در حالی است که این نتایج حاصل فرایند است درواقع به جای اینکه با مردم در کوچه و خیابان کُشتی بگیریم و بدنشان را بلرزانیم باید فرایندها را اصلاح کنیم تا نتایج اصلاح شود نمی توان با زور نتایج را اصلاح کرد.
دولت سیزدهم استراتژی روشنی برای آینده ندارد
*نقد شما نسبت به عملکرد دولت سیزدهم چیست که اگر بتوانید به عنوان نماینده وارد مجلس شوید در جهت حل آن مشکلات گام بردارید؟
ضمن قدردانی از تلاش و زحمات همکاران ما در دولت سیزدهم، باید گفت که بنده به عنوان یک ایرانی قدردان تمام زحمات و تلاش های هستم که در دولت سیزدهم انجام می شود اما آن چیزی که کاملا برای بنده ابهام جدی ایجاد کرده این است که دولت سیزدهم برای حل مسائل خودش در زمینه های مختلف استراتژی روشنی ندارد به عنوان مثال ما باید بدانیم شهرداری تهران ظرف سه، چهار سال آینده چه برنامه هایی برای کاهش ترافیک در شهر تهران دارد؟
متاسفانه مردم در یک سردرگمی به سر می برند در واقع بخشی از ناامیدی آنها نیز به همین علت است در نظام آموزش و پرورش ما، وضعیت معیشت معلمان وضعیت خوبی نیست در دوره وزارت بنده این گونه بود که اعلام می کردیم ما فلان برنامه ها را داریم و اجرا خواهیم کرد بنابراین سه چهار سال آینده این طرح ها که اجرا شد شرایط اقتصادی و معیشتی معلمان به فلان رتبه و درجه خواهد رسید و بهبود خواهد یافت. بنده بنده جای استراتژی و برنامه مشخصی که در ارتباط با مردم باشد را خالی میبینم.
مثلا دولت سیزدهم اعلام کند وضعیت تورم را تا چه زمانی و تا کجا مهار خواهد کرد؟ که ما بدانیم در این مدت مشخص شده چه کاری می توانیم انجام دهیم مثلا نون و پنیر می خوریم اما بدانیم مثلا بعد سه سال با این مسیر، وضعیت تورم کاهش خواهد یافت. مهمترین ایراد دولت در این مسئله است که ما پاسخی نمی شنویم که این موانعی که در آموزش، اقتصاد، مسایل فرهنگی و اجتماعی است با چه استراتژی ظرف دو سه سال آینده بناست کاهش پیدا کند.
اگر نقشه ای روبروی شهروندان و مردم قرار دهند که ما در فلان مسیر قرار داریم و در فلان مدت مشخص، وضعیت به گونه دیگر خواهد بود مردم با خود خواهند گفت که تحمل می کنیم ایرادی ندارد اما وقتی چنین نقشه ای در برابر مردم وجود ندارد که مردم به امید رسیدن به افق های روشنی ولو دو یا چهار سال آینده، شرایط را تحمل کنند بنابراین نه تنها این گونه نیست بلکه تصمیمات آنی مانند بنزین، بازنشستگی و امور مالیاتی و.....درست نیست. ناپختگی و به کار نگرفتن عقلانیت صحیح در امور ریشه اصلی این گونه مسایل در کشور است.