متهم «ع- ر» خواهرزاده آقای خاص در ادامه اظهارات خود گفت: مهآفرید بارها به من میگفت رئیس ایمیدرو کارها را در وزارت صنایع انجام میدهد. او به من میگفت میخواهند ارتباط ما را خراب کنند.
وی ادامه داد: آقایان « م » و «ی» مرا میشناختند و قرار بود مرا حذف کنند و عملا هم موفق به حذف رابطه تجاری و دوستی من با آقای «الف - م» شدند. حتی یک بار مهآفرید به من گفت دوست داری تو را با آقای «الف -م» آشتی دهم، آقای «ح - پ» در بانک مرکزی ، آقای «الف» کارهای حمایت بانکی، آقای «خ - الف» کارهای ایمیدرو را انجام میدادند و آقای «ع - ر» نیز بازوی اجرایی مهآفرید بود.
متهم با بیان اینکه به دایی خود بابت همه این افراد تذکر داده بودم گفت: هر جا پول کلان بود اینها مانند اختاپوس آنجا حاضر میشدند، همه جا دنبال من بودند و متهمان اصلی آنها هستند. من نباید 7 ماه در زندان باشم و خود آقای «الف -م» باید به دادگاه بیاید و پاسخگوی اقداماتش باشد.
وی افزود: از 3 سال قبل دیگر خواهرزاده او نیستم. خودش باید به دادگاه بیاید اگر به موقع بیانات مقام معظم رهبری را گوش میکرد دیگر توهم قدرت بر آنها ایجاد نمیشد. اینکه چرا دچار این توهم شدند را نمیدانم و خودشان باید بیایند و توضیح دهند.
این متهم درباره ارتباط آقای «م » مدیر کل حوزه ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور با مهآفرید امیر خسروی گفت: این دو با هم تماس داشتند و زمانی که در زندان بودم یکی از معاونان مهآفرید آن را تأیید کرد و گفت آنها با هم در تماس بودند.
وی افزود: شخص مهآفرید هم این موضوع را با من در میان گذاشت و گفت مدیر کل حوزه ریاست میراث فرهنگی از من خواسته است ترخیص کالا را به شرکتی که او میگوید واگذار کنیم.
متهم گفت: موضوع را به آقای «الف -م» منتقل کردم او هم در یک مقطع با آن فرد برخورد کرد اما او باز هم اعمال نفوذ کرد تا جایی که الان با هم به مسافرتهای خانوادگی میروند.
وی با بیان اینکه بنده صرفا تاوان یک جسم را میدهم، گفت: اعلام میکنم که دیگر خواهرزاده «الف - م» نیستم.
متهم در پایان اظهاراتش از قاضی سراج درخواست ملاقات خصوصی کرد که با مخالفت قاضی روبرو شد و قرار شد اظهارات خود را در قالب یک متن به قاضی تحویل دهد.