به گزارش صراط به نقل از خبر ورزشی، پرسپولیس قهرمان لیگ بیستوسوم شد؛ با دو مربی که به اندازه مساوی هدایت این تیم را در اختیار داشتند؛ یحیی گلمحمدی در ۱۵ بازی دور رفت مرد اول نیمکت بود و اوسمار ویرا در ۱۵ بازی دور برگشت.
ویرا بارها و بارها به نیکی از یحیی یاد کرد و با این کار منش والای اخلاقی و صفت قدرشناسی خود را به رخ کشید. او روز آخر و در جشن قهرمانی نیز یحیی را از یاد نبرد؛ قبل از بازی گفت که با او چای خورده و بعد از بازی تیشرتی به تن داشت که عکس خودش و یحیی کنار هم بود.
اما اگر از این صفات انسانی بگذریم، در مقایسه فنی بین دو سرمربی سهم کدام یک در این قهرمانی بیشتر میشود؟ دلایل و مدارک نشان میدهند که باید کفه مربی برزیلی را سنگینتر بدانیم.
اولین دلیل این که همیشه در دنیای ورزش کسب عنوان قهرمانی سخت است اما حفظ آن به مراتب سختتر چرا که رقبا شما را به چشم قهرمان میبینند و با شناخت و انگیزه کافی به مصاف شما میآیند تا با متوقف کردن شما برای خود اعتبار بخرند.
دلیل دوم به ملیت دو مربی برمیگردد. یحیی گلمحمدی با پوست و گوشت و استخوان از جنس فوتبال ایران است و به عنوان بازیکن و مربی، تمام سطوح فوتبال را کار کرده و شناخت کاملی از همه چیز در این فوتبال دارد. اما مرد برزیلی از یک فرهنگ دیگر آمد و برای کسب تجربه و شناخت فوتبال ایران سالها زمان لازم داشت.
مسئله سوم تفاوت مسابقات فوتبال در دور رفت با برگشت است. دور رفت تیمها از هم شناخت ندارند و چون زمان زیادی تا پایان فصل باقی مانده، همیشه احساس میکنند فرصت جبران هست. بنابراین با سهلانگاری بیشتری بازی میکنند. اما دور برگشت دیگر تیمها از یکدیگر شناخت پیدا کرده و دست هم را خواندهاند؛ نقاط ضعف خود را برطرف و نقاط قوت را تقویت کردهاند. در نقل و انتقالات زمستانی بازیکن میخرند و چون پای جام قهرمانی و یا حفظ سهمیه بقا در لیگ وسط است، تک تک امتیازات به جان آنها بسته شده و به سختی میتوان در یک بازی پیروز شد.
دلیل چهارم این است که یحیی خودش این تیم را بست. سالها تفکر خود را به تیم تزریق کرده بود. بازیکنان چشمبسته مطابق میل او بازی میکردند اما مربی برزیلی باید همه چیز را از اول بازسازی میکرد؛ به خصوص که فلسفه فوتبال او با یحیی خیلی تفاوت داشت.
دلیل پنجم اینکه وقتی یک سرمربی استعفا میدهد یا تیمی اقدام به برکناری مربی میکند، یعنی چیزی بر وفق مراد نیست و کار خراب است؛ یعنی شرایط نه در حد نرمال و عادی یا در عدد صفر، بلکه به زیر صفر رسیده و بحرانی ست. در این وضعیت کسی که به عنوان جایگزین میآید کار به مراتب سختتری دارد. البته که یک سری شرایط برای هر دو سرمربی مشترک و ثابت بودند. مثلا رقبای هر هفته یا فشار توقع از تیم بزرگ پرسپولیس یا حاشیههایی که همیشه از سر و کول تیمهای بزرگ بالا میروند. ما به این المانها کاری نداریم چرا که برای هر دو وجود داشت. البته که حساسیت بازیهای پایانی به مراتب بیشتر است!
دلیل ششم اعداد و آمار هستند. در پایان دور رفت یحیی گلمحمدی از ۱۵ مسابقه ۳۰ امتیاز گرفته بود، ۸ برد، ۶ مساوی و یک باخت با ۱۹ گل زده و ۱۰ گل خورده و پشت سر استقلالِ ۳۲ و سپاهان ۳۱ امتیازی در رتبه سوم بود. اما ویرا دور برگشت از ۱۵ مسابقه ۳۸ امتیاز گرفت و رکورد تاریخ فوتبال ایران را شکست. او صاحب ۱۲ برد، دو مساوی و یک باخت شد، با ۲۶ گل زده و ۸ گل خورده که از هر نظر آمار بهتری نسبت به تیم یحیی بود، آن هم در دور سختتر برگشت!
در همین ارتباط بخوانید: بهترین سرمربی لیگ بیستوسوم؛ ۲ پرسپولیسی در صدر، یک استقلالی در انتها/ جایگاه نکونام را ببینید
اما دلیل هفتم؛ پرسپولیس با اسمار به وضوح نمایش متفاوتی نسبت به زمان یحیی داشت. البته که گلمحمدی هم فصل قبل هر هفت مسابقه بهار ۱۴۰۲ را برد و قهرمان شد، کاری که اوسمار در سال ۱۴۰۳ تکرار کرد اما سوای نتیجه، نمایش آنها با یکدیگر زمین تا آسمان فرق داشت. پرسپولیس ویرا در تمام بازیهای دور برگشت و فارغ از نام حریف یا مکان مسابقه و نتیجهای که در آن لحظه وجود داشت، بعد از هر گل هم حمله کرد. در همین مسابقه حساس آخر مقابل مس و بعد از زدن گلی که در دقیقه ۸۶ قهرمانی پرسپولیس را مسجل کرده بود، بهترین فرصت مسابقه توسط عیسی آلکثیر از دست رفت. او تک به تک را مقابل دروازه حامد لک نزد.
در تمام طول این فصل پرسپولیسیها بعد از زدن هر گل به جای شادی، به سراغ توپ درون دروازه رفته و میخواستند سریعتر بازی را دوباره آغاز و به گلهای بعدی برسند. آنها کاری به نتیجه و حریف نداشتند و فقط برای گلزنی و بازی تهاجمی تلاش میکردند. اما همه به یاد داریم که در زمان یحیی پرسپولیس به پیروزیهای حداقلی راضی بود. بعد از زدن یک گل به سمت بستن بازی و حفظ نتیجه میرفت و اتفاقا برای او هم فرقی نداشت که تیم حریف کدام باشد و بازی در کجا برگزار شود؛ درست روش این فصل جواد نکونام و مخالف روش ویرا!
و دلیل هشتم نحوه استفاده از امکانات و ابزارهای دست سرمربی است که ویرا کاملا متفاوت و بهتر از گلمحمدی از آن استفاده میکرد. طراحی تمرینات در زمان یحیی هم با او بود اما انتخاب ترکیب اصلی، بازیخوانی و تعویضها در جریان بازیها تفاوت ویرا با گلمحمدی را نشان میداد. در بازی پرسپولیس مقابل استقلال خوزستان او یک هافبک دفاعی را به قلب دفاع برد تا کنعانیزادگان را به خط حمله بفرستد. تغییر تاکتیکی درون بازی که جواب داد و اتفاقا در بازی برابر مس هم دوباره همین کار را تکرار کرد. یا شاید در آن هیجان و هیاهوی مسابقه کمتر کسی متوجه شد که به میدان آمدن علی نعمتی برای چه بود؛ او نعمتی را به قلب دفاع کنار گولسیانی فرستاد تا کنعانیزادگان جلو برود و دیدیم که اتفاقا باز هم یک مدافع برای پرسپولیس گل زد!
مجموعه این دلایل نشان میدهد که قهرمانی حق مرد برزیلی و پرسپولیس بود و سهم ویرا در این قهرمانی بیشتر از یحیی گلمحمدی است. اگرچه او کاملا درست گفت و یحیی نیز به عنوان عضوی از خانواده این فصل پرسپولیس در این قهرمانی سهیم بود.