به گزارش صراط به نقل از فارس ،
: «خیلی زود بود برای بارداری، هیکلم به هم میخوره، آمادگیشو ندارم باید سقط کنم…» این را یک خانم ۳۰ ساله میگوید. رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت صابر جباری دیروز شنبه با اشاره دلایل سقط جنین در ایران گفت که «نخواستن فرزند بیشتر حدود ۴۰ درصد، عوامل اقتصادی ۲۱ درصد و بدموقع بودن بارداری ۲۰ درصد از دلایل سقط جنین را شامل میشود». سایر علل نیز درصد کمی را به خود اختصاص میدهند.
قُله باروری در ایران در دهه شصت به ثبت رسید و جمعیتشناسان این دهه را اصطلاحا دهه «انفجار در تولدها» در ایران میدانند، اما بعد از آن با سیاستهای کنترل جمعیت مثل «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، روند رشد جمعیت در ایران نزولی شد.
طبق آمار، به طور میانگین سالانه بین ۳۵۰ تا ۵۳۰ هزار سقط در کشور انجام میشود. یعنی تقریبا یک سوم تولدها در کشور از دست میرود و روزانه ۱۰۰۰ مورد سقط جنین عمدی در کشور رخ میدهد. از این تعداد تنها حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار سقط با مجوز قانونی و از سوی پزشکی قانونی انجام میشود و بالغ بر ۹۲ درصد سقط جنینها حاصل روابط مشروع است. طبق بررسیها در مراکز نجات فرزندان سقط، حدود ۷.۲ درصد بارداری اول، ۲۰ درصد فرزند دوم، ۲۴.۹ درصد فرزند سوم، ۲۸.۳ درصد فرزند چهارم، ۱۰.۳ درصد فرزند پنجم و ۸.۸ درصد از افراد هنگام بارداری برای فرزند ششم به بعد متقاضی سقط جنین بودهاند.
بر اساس پژوهشهای مرکز جوانی جمعیت، ۶۰ درصد از زوجین با درک این موضوع که سقط جنین، قتل نفس بهشمار میرود از سقط منصرف میشوند. با اینحال برخی تصور میکنند در ماههای اول تا سوم بارداری، کشتن جنین اشکالی ندارد و برخی «شیءپنداری» نسبت به جنین دارند یا آن را صرفاً یک لخته خون میدانند.
تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران، میگوید که «درحالی از فرزندآوری صحبت میکنیم که اکثر خانوادهها در تنگنای اقتصادی قرار دارند. دختر و پسری که در طبقه متوسط قرار دارند و اتفاقا دغدغه فرزندآوری دارند، باید در یک آپارتمان ۳۰ الی ۴۰ متری با اجاره خانه ماهی ۲۰ میلیون زندگی کنند و شغل مناسب هم پیدا کنند،» همین شرایط است که باعث شده که زوجین قید فرزندآوری را بزنند. اما محمدمهدی لبیبی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی، میگوید که کسی منکر نقش اقتصاد بر افزایش یا کاهش فرزندآوری نیست، اما با این وجود اینکه همه چیز را از زاویه اقتصاد ببینیم یک نگاه «تقلیل گرایانه» است. در حال حاضر به نقطهای رسیدیم که دیدگاهها و باورهای فرهنگی گذشته خود نظیر «ضروری بودن، پر اهمیت و افتخار آفرین بودن داشتن فرزند برای خانواده را از دست دادهایم، تصور کردیم وجود بچه باعث زحمت و مزاحمت است.»
پژوهشگران جمعیت معتقدند که برای حل مشکل جمعیت و افزایش فرزندآوری باید نگاهمان را از دید محدود، شخصی و فردی به نگاه بازتر و کلانتر تغییر دهیم. اگر نوع نگاه ما و در پی آن جامعه تغییر کند و در عین حال مسئولان بتوانند با اقدامات درست، نگرش و باور درستتری در خصوص فرزندآوری را در افراد جامعه ایجاد کنند، مسائل پیش آمده کنونی درباره فرزندآوری قابل حل است.