هیچ چیز در فرآیند تولید یک فیلم مهمتر از کامل کردن یک فیلمنامهی خوب نیست. در حالی که بسیاری از فیلمنامههای عالی به دلیل کارگردانی ضعیف یا بازیگری بد به فیلمهای ناامیدکننده تبدیل میشوند، یک فیلم بدون داشتن داستان، دیالوگ و شخصیتهای خوب هیچ شانسی برای موفقیت ندارد. اعتصاب اخیر انجمن نویسندگان آمریکا اهمیت نویسندگان در صنعت فیلمسازی را دوباره و بیش از پیش تثبیت کرد. هر چقدر هم که هالیوود بخواهد با توسعهی هوش مصنوعی پیش برود، هیچ چیز نمیتواند جایگزین خلاقیت نویسندگان انسانی شود. فیلمهای بد همچنان میتوانند لحظات جالب و دیالوگهای اندیشمندانهای داشته باشند که نشاندهندهی اصالت نویسندگان آنها است. فیلمهای بسیار کمی وجود دارند که کاملاً غیرقابل تحمل باشند؛ زیرا حتی آنهایی که نقصهای قابل توجهی دارند هم ممکن است ایدههای جالبی داشته باشند که به اندازهی کافی جزئیات درست و مناسب نداشتهاند. این ده فیلم به طور عینی بد هستند، اما همچنان لحظات درخشانی دارند، از جمله دیالوگهایی بهیادماندنی که مدتها پس از پایان فیلم در ذهن مخاطب باقی میمانند؛ نقل قولهای خوب در فیلمهای بد.
۱۰. دنیا کافی نیست (The World is not Enough)
«فکر میکردم کریسمس فقط یک بار در سال میآید.»
- سال تولید: ۱۹۹۹
- کارگردان: مایکل اپتد
- بازیگران: پیرس برازنان، سوفی مارسو، رابرت کاریل، دنیس ریچاردز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
«دنیا کافی نیست» یکی از بدترین فیلمهای جیمز باند است که تاکنون ساخته شده. این فیلم دلهرهآور مایکل اپتد که محصول سال ۱۹۹۹ بود، کتابهای مرجع ایان فلمینگ را جدی نگرفت. بخش زیادی از فیلم بر روی یک رابطهی عاشقانهی کاملاً غیرقابل باور بین باند (پیرس برازنان) و دانشمند دکتر کریسمس جونز (دنیس ریچاردز) متمرکز است که به او کمک میکند تا از انتقام گرفتن الکترا کینگ (سوفی مارسو) از M (جودی دنچ) جلوگیری کند. در پایان فیلم، وقتی که آنها صمیمی میشوند باند با گفتن نقل قول «فکر میکردم کریسمس فقط یک بار در سال میآید.» به نام معشوقهاش اشارهای جالب میکند. سری باند همیشه عناصری از کمدی داشته است، اما این دیالوگ در فیلم «دنیا کافی نیست» به طور بازیگوشانهای به علاقههای عاشقانهی عجیب ۰۰۷ اشاره میکند. در فیلمی که به اندازهای که فکر میکند هوشمند یا سرگرمکننده نیست، دیالوگ باند حداقل یک خندهی خوب را فراهم میکند و تبدیل به یکی از نقل قولهای خوب در یکی از فیلمهای بد جیمز باند میشود.
۹. تبدیلشوندگان: انتقام فالن (Transformers: Revenge of the Fallen)
«حتی در مرگ، دستوری به جز دستور من وجود ندارد.»
- سال تولید: ۲۰۰۹
- کارگردان: مایکل بی
- بازیگران: شایا لباف، مگان فاکس، جاش دوهامل، تایریس گیبسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۳۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
«تبدیلشوندگان: انتقام فالن» یکی از ناامیدکنندهترین دنبالههای سینمایی علمی-تخیلی تمام دوران است و از منتقدانی مانند راجر ایبرت انتقادات تندی دریافت کرده. در حالی که فیلم «تبدیلشوندگان» مایکل بی محصول سال ۲۰۰۷ یک لذت گناهآلود سرگرمکننده بود، دنبالهی آن از یک داستان پیچیده و تلاشهای ضعیف برای شوخیهای نوجوانانه رنج میبرد. فیلم زمان زیادی را صرف تمرکز بر روی شخصیت انسانی خود، سام ویتویکی (شیا لابوف)، میکند، اما وقتی که زیردست مگاترون، استارسکریم فکر میکند او مرده است، مگاترون یک دیالوگ تهدیدآمیز شگفتانگیز میگوید: «حتی در مرگ، دستوری به جز دستور من وجود ندارد.» این دیالوگ تأکید میکند که چرا مگاترون یک شرور بزرگ است و چگونه او اساساً نقطهی مقابل آپتیموس پرایم میباشد. رهبر آتوباتها مایل است با هر عضو تیمش با احترام رفتار کند، در حالی که مگاترون هر چالشی در مقابل اقتدارش را به عنوان دشمنی و مسآلهای تهدیدکننده برای قدرتش میبیند. متأسفانه، مکالمهی او با استارسکریم در نهایت توسط دیگر مشکلات عمدهی فیلم تضعیف میشود، اما این دیالوگ تبدیل به یکی از نقل قولهای خوب در فیلمهای بد میشود.
۸. مرد عنکبوتی ۳ (Spider-Man 3)
«هرچه که سر راه ما بیاید، هر نبردی که در درون ما جریان داشته باشد، همیشه یک انتخاب داریم.»
- سال تولید: ۲۰۰۷
- کارگردان: سم ریمی
- بازیگران: توبی مگوایر، کیرستن دانست، جیمز فرانکو، توماس هیدن چرچ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
این فیلم طرفداران خود را دارد، اما «مرد عنکبوتی ۳» یک پایان بسیار ناامیدکننده برای یک سهگانهی هیجانانگیز است؛ بهویژه پس از استقبال بسیار خوب از شاهکار ابرقهرمانی سم ریمی، «مرد عنکبوتی ۲». بزرگترین مشکل «مرد عنکبوتی ۳» این است که آن قدر بر روی معرفی ونوم (تاپر گریس)، سندمن (توماس هیدن چرچ) و هری آزبورن به عنوان گرین گابلین جدید (جیمز فرانکو) تمرکز دارد که به سختی زمانی برای تمرکز بر روی پیتر پارکر (توبی مگوایر) باقی میماند. با این حال، پیتر لحظهای احساسی دارد که در آن به همه یادآوری میکند که قهرمانی واقعی در انتخابهای خوب نهفته است. این دیالوگ راهی زیبا برای پیتر است تا سندمن را ببخشد و ثابت کند که همه قادر به رستگاری هستند و بخشش اغلب نیاز به قدرت بیشتری نسبت به انتقام دارد. لحظات نبوغآمیزی مانند این در سراسر «مرد عنکبوتی ۳» پراکنده شدهاند که تنها باعث میشوند ناامیدی برای این که چرا این فیلم به خوبی به پایان نرسیده است، بیشتر شود.
۷. بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت (Batman v Superman: Dawn of Justice)
«او قدرت نابودی کل نژاد بشر را دارد و اگر باور کنیم حتی یک درصد احتمال دارد که او دشمن ما باشد، باید آن را به عنوان یک قطعیت مطلق بپذیریم و او را نابود کنیم.»
- سال تولید: ۲۰۱۶
- کارگردان: زک اسنایدر
- بازیگران: بن افلک، هنری کویل، گل گدوت، ایمی آدامز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۴۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
«بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت» یک ناامیدی بزرگ بود که شوالیهی تاریکی را به دنیای گستردهی دیسی با یک یادداشت تلخ معرفی کرد. علاوه بر این، این فیلم پر از داستانهای فرعیای بود که برای آمادهسازی فیلم نهایی لیگ عدالت در آن گنجانده شده بودند. حماسهی ابرقهرمانی و کسلکنندهی زک اسنایدر پس از معرفی قوی هنری کویل در «مرد پولادین» (Man of Steel)، به سوپرمن خیانت کرد. با وجود این که فیلم به سوپرمن خیانت میکند، «بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت» به خوبی توضیح میدهد که چرا بروس وین بن افلک نگران آمدن یک موجود بیگانه به زمین است. در لحظهای پرتنش، بروس به خدمتکارش آلفرد (جرمی آیرونز) توضیح میدهد که سوپرمن باید تحت کنترل باشد، زیرا او به راحتی میتواند از قدرتش سوءاستفاده کند: «او قدرت نابودی کل نژاد بشر را دارد و اگر باور کنیم حتی یک درصد احتمال دارد که او دشمن ما باشد، باید آن را به عنوان یک قطعیت مطلق بپذیریم و او را نابود کنیم.» این دیالوگ به خوبی مخاطبان را برای مبارزهی نهایی بین سوپرمن و بتمن آماده میکند و همچنین نسخهی تاریکتر، خشنتر و پارانوئیدتر شوالیهی تاریکی را معرفی مینماید. این یکی از نقل قولهای خوب در یکی از فیلمهای ابرقهرمانی بد است.
۶. غارتگر (The Predator)
«بدترین چیز در مورد پایان دنیا این است که هرگز واقعاً پایان نمییابد.»
- سال تولید: ۲۰۱۸
- کارگردان: شین بلک
- بازیگران: بوید هالبروک، الیویا مان، توماس جین، جیک بیوری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۴۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۳ از ۱۰
همه ممکن است فکر کنند که یک فیلم جدید در مجموعه فیلمهای «غارتگر» از شین بلک، نویسنده و کارگردان «مردان خوب» (The Nice Guys)، یک موفقیت تضمین شده است. اما متأسفانه، «غارتگر» یک بازسازی خستهکننده از بهترینهای این مجموعه بود که هیچ کاری بهتر از فیلم اصلی جان مکتیرنان محصول سال ۱۹۸۷ انجام نداد. اگرچه به عنوان یک فیلم اکشن عمدتاً شکست میخورد، اما «غارتگر» شامل چندین دیالوگ واقعاً خندهدار از بازیگران با استعدادش است، از جمله یک شوخی بسیار جالب از شخصیت نبرسکا ویلیامز با بازی تروونته رودز دربارهی آخرالزمان: «بدترین چیز در مورد پایان دنیا این است که هرگز واقعاً پایان نمییابد.» این دیالوگ منعکسکنندهی کمدی تاریک و نیهیلیستیای است که بلک در آن مهارت دارد و به رودز فرصتی میدهد تا اطمینان حاصل کند که مخاطب شخصیت او را دوست دارد. اگر کل فیلم به این لحن کمی نامتعارف پایبند بود، عالی میشد، اما متأسفانه، «غارتگر» پس از شروع اکشن، بیش از حد تلاش میکند تا خود را جدی بگیرد و همین نکته باعث میشود که دیالوگ رودز تبدیل به یکی از نقل قولهای خوب در در یکی از فیلمهای بد شود.
۵. اتاق (The Room)
«اگر مردم زیادی یکدیگر را دوست داشته باشند، جهان جای بهتری برای زندگی خواهد بود.»
- سال تولید: ۲۰۰۳
- کارگردان: تامی ویزو
- بازیگران: گرگ سسترو، تامی ویزو، جولیت دنیل، دن جنیجیگین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۳.۶ از ۱۰
«اتاق» فیلمی است که به دلیل بد بودنش به یک پدیدهی فرهنگی تبدیل شد. مخاطبان، درام احساسی تامی ویزو را به قدری ناخواسته خندهدار یافتند که این فیلم سالها در سراسر جهان به نمایش درآمده است و بسیاری از بینندگان دیالوگهای نمادین آن را نقل میکنند. اگرچه «اتاق» به هیچ وجه طبق استانداردهای سینمایی فیلم خوبی نیست، اما ویزو نمیتواند به عدم صداقت متهم شود؛ زیرا واضح است که او قلب و روح خود را در داستان ریخته. ویزو در پایان «اتاق» یک مونولوگ احساسی دربارهی عشق ارائه میدهد که نشان میدهد او قصد داشته این فیلم پیام مثبتی داشته باشد. این دیالوگ از شخصیت او، جانی، میآید که بزرگترین نقص او این است که بیش از حد به دوستانش برای انجام دادن کار درست اعتماد دارد. این دیالوگ تنها به دلیل این که بقیهی فیلم به خوبی ساخته نشده است، مضحک به نظر میرسد، اما خود دیالوگ بسیار قدرتمند و دلگرمکننده است: «اگر مردم زیادی یکدیگر را دوست داشته باشند، جهان جای بهتری برای زندگی خواهد بود.» این دیالوگ هیچ چیز جدیدی را به ارمغان نمیآورد، اما صداقت آن باعث میشود که به یادماندنی باشد و به یکی از نقل قولهای خوب در فیلمهای بد تبدیل شود.
۴. هالووین میکشد (Halloween Kills)
«هرچه بیشتر بکشد، بیشتر به چیزی غیرقابل شکست تبدیل میشود. ترس. مردم میترسند. این نفرین واقعی مایکل است.»
- سال تولید: ۲۰۲۱
- کارگردان: دیوید گوردون گرین
- بازیگران: جیمی لی کرتیس، جودی گریر، آندی ماتیچاک، کایل ریچاردز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۵ از ۱۰
مجموعهی هالووین تا زمان اکران «هالووین میکشد» واقعاً به پایان خود رسیده بود؛ زیرا دیدن مایکل مایرز که بیرحمانه گروهی از غیرنظامیان را از بین میبرد، دیگر به اندازهی گذشته سرگرمکننده نبود. اگرچه این فیلم نتوانست هیچ بینش جدیدی در مورد قاتل اصلی خود ارائه دهد، «هالووین میکشد» شامل برخی ایدههای شگفتآور دقیق دربارهی ذهنیت جمعی و قدرت ترس است. لوری استرود (جیمی لی کرتیس) کلمات مشاورهای خود را ارائه میدهد و پیشنهاد میکند که اضطراب و تنشی که از قتلهای مایکل ناشی میشود، چیزی است که واقعاً او را نابود میکند: «هرچه بیشتر بکشد، بیشتر به چیزی غیرقابل شکست تبدیل میشود. ترس. مردم میترسند. این نفرین واقعی مایکل است.» «هالووین میکشد» به اندازهی کافی ترسناک نیست، زیرا بخش زیادی از فیلم به طور ناخواسته خندهدار میشود. ناامیدکننده این است که دیوید گوردون گرین یک فیلمساز با استعداد است که خالق کلاسیکهای مدرنی مانند «همهی دختران واقعی» (All the Real Girls) و «جرج واشنگتن» (George Washington) میباشد. بنابراین، عجیب است که او بخش زیادی از حرفهی خود را به یک سهگانه ناامیدکننده از دنبالههای هالووین اختصاص داده است.
۳. صعود ژوپیتر (Jupiter Ascending)
«و کل این مجموعه فقط یک بخش کوچک از یک ماشین وسیع و زیبا است که توسط تکامل تعریف شده و برای یک هدف واحد طراحی شده است؛ سودآفرینی.»
- سال تولید: ۲۰۱۵
- کارگردان: واچوفسکیها
- بازیگران: چنینگ تیتوم، میلا کونیس، ششان بین، داگلاس بوث
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۴۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۳ از ۱۰
«صعود ژوپیتر» نمیتواند به عدم اصالت متهم شود، اما اپرای فضایی تخیلی لانا و لیلی واچوفسکی به اندازهای که باید هیجانانگیز یا اندیشمندانه نیست. با وجود برخی دستآوردهای بصری نسبتاً چشمگیر، بخش عمدهای از «صعود ژوپیتر» به طرز عجیبی صرف تجزیه و تحلیل سیاستها و الگوهای تجاری دنیایی خیالی میشود. با این حال، برخی از نظرات سیاسی ظریف وجود دارد که به ذات شکارچیانهی نظام سرمایهداری اشاره میکند. این دیالوگ که یکی از نقل قولهای خوب در فیلمهای بد است کمی ناگهانی میآید و این نکته آن را تأثیرگذارتر میکند: «و کل این مجموعه فقط یک بخش کوچک از یک ماشین وسیع و زیبا است که توسط تکامل تعریف شده و برای یک هدف واحد طراحی شده است؛ سودآفرینی.» «صعود ژوپیتر» نمونهای عالی از فیلمی است که تصمیم میگیرد داستانی غیرجذاب را در دنیایی که پتانسیل زیادی دارد، روایت کند. شاید اگر واچوفسکیها زمان کمتری را صرف تمرکز بر اجرای فاجعهبار ادی ردمین به عنوان شرور اصلی و تلاش بیشتری برای طنز اقتصادی فضای بیرونی میکردند، این فیلم به عنوان یک اثر علمی-تخیلی اصیل، بیشتر به یاد میماند.
۲. شیرها برای برهها (Lions for Lambs)
«تو آدم خودت هستی و تصمیماتی که حالا میگیری، از اینجا تا پایان، فقط و فقط متعلق به تو است.»
- سال تولید: ۲۰۰۷
- کارگردان: رابرت ردفورد
- بازیگران: رابرت ردفورد، مریل استریپ، تام کروز، اندرو گارفیلد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
رابرت ردفورد فیلمهای بزرگی کارگردانی کرده است، اما متأسفانه، «شیرها برای برهها» یکی از آنها نیست. درام سیاسی محصول سال ۲۰۰۷ ردفورد یک تفسیر بسیار کسلکننده و غیرجذاب از تلاش نظامی ایالات متحده در یک درگیری خارجی است که به طرز عجیبی به عنوان یک مکالمه بین یک استاد محترم (ردفورد) و دانشجوی متظاهرش (اندرو گارفیلد) قاببندی شده. در بخش زیادی از این فیلم احساس میشود که ردفورد پیام خود را به شدت به مخاطب تحمیل میکند، اما آخرین خطوط «شیرها برای برهها» یک فراخوان قدرتمند برای اقدام در مورد مشارکت در فعالیتهای سیاسی است: «تو آدم خودت هستی و تصمیماتی که حالا میگیری، از اینجا تا پایان، فقط و فقط متعلق به تو است.» این خطوط به عنوان یک بیانیهی پایانی حتی مؤثرتر هستند و فیلم را با یک نکتهی ارزشمند به پایان میرسانند. متأسفانه، «شیرها برای برهها» بیش از حد کلیشهای است که بتواند تأثیر واقعی داشته باشد؛ زیرا هیچچیز در مورد داستان یا شخصیتها اصیل به نظر نمیرسد. اگر کل فیلمنامهی این فیلم مانند دیالوگهای پایانیاش که حالا تبدیل به یکی از نقل قولهای خوب در فیلمهای بد شدهاند به خوبی نوشته میشد، «شیرها برای برهها» میتوانست تبدیل به فیلمی ماندگار در دل تاریخ شود.
۱. نگران نباش عزیزم (Don’t Worry Darling)
«میدانم که تو همان مردی هستی که میگویی.»
- سال تولید: ۲۰۲۲
- کارگردان: الیویا وایلد
- بازیگران: فلورنس پیو، هری استایلز، الیویا وایلد، جما چان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
«نگران نباش، عزیزم» یکی از عجیبترین شکستهای سینمایی اخیر است. تلاش اولیویا وایلد برای خلق یک فیلم دلهرهآور توطئهای به قدری مضحک است که سخت است چیزی در آن را جدی گرفت. با وجود یک پیچش داستانی که هرگونه حس منطقی را میشکند، «نگران نباش، عزیزم» نکات جالبی در مورد فانتزی مردانه و پویایی قدرت در روابط مطرح میکند، که در یک مکالمهی صمیمی بین شخصیتهای فلورنس پیو و هری استایلز تجسم یافته است. این نقل قول جذاب است؛ هم به عنوان یک تعریف دوپهلو و هم به عنوان یک اعلامیهی مشکوکانه از روی بیاعتمادی و حتی به عنوان یک چالش. ایدههای خوبی در «نگران نباش، عزیزم» وجود دارد که میتوانستند آن را به فیلمی بهتر تبدیل کنند. شاید یک کارگردان قویتر میتوانست به فیلمنامه بیشتر ظرافت اضافه کند تا خطوط بینشمندتر آن واقعاً به تمهای داستان متصل شوند.
منبع: collider