سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۰ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۲

آیا این‌صابون از چربی‌یهودیان است؟!+عکس

از افسانه بافی یهودیان چه می دانید؟ آیا داستان صابون یهودی را شنیده اید؟ آیا هیتلر یهودیان را در کوره ها می سوزاند و از چربی آنها صابون تهیه می کرد؟ آیا می دانید صابون یهودی زمانی یکی از اجزای اصلی داستان سرایی هولوکاست بود؟ چرا دیگر راجع به صابون انسانی چیزی نمی شنویم؟
کد خبر : ۶۷۰۸۶

به گزارش صراط به نقل از مشرق، يكي از رسواترين داستانهاي مربوط به هولوكاست اين است كه آلمانها با استفاده از اجساد قربانيان خود صابون توليد مي كردند.

هر چند دروغ بودن ادعاي مشابهي در جريان جنگ جهاني اول به نام صابون انسانی بلافاصله به اثبات رسيد ولی همان ادعا طي جنگ جهاني دوم از سوی یهودیان و صهیونیست ها احيا و مورد قبول قرار گرفت.


یک یهودی در حال فروختن صابون

آیا این یهودیان سوزانده شده و به صابون تبدیل شدند؟



صابونی که ادعا می شود نازیها از چربی یهودیان سوزانده شده ساخته اند


نكته مهمتر اين است كه اين اتهام طي محاكمه اصلي نورمبرگ در سالهاي ۱۹۴۵-۱۹۴۶ تأييد شد و از آن تاريخ به بعد توسط مورخان متعددي مورد قبول قرار گرفت.

با اين حال، طي سالهاي اخير به عنوان بخشي از عقب نشيني از جنبه هاي غيرقابل دفاع داستان هولوكاست، مورخان رسمی با اكراه پذيرفته اند كه داستان صابون انساني تنها يك دروغ تبليغاتي زمان جنگ بوده است.


ولي طي اين عقب نشيني، آنها سعي كرده اند اين داستان را به عنوان شايعه زمان جنگ رد كنند و مدعي شوند كه اين امر تنها شايعه اي بوده است كه در زمان جنگ شهرت يافته است و از اين نكته غفلت كرده اند كه سازمانهاي بين المللي يهود و سپس دولتهاي متحدين اين دروغ افترا آميز را تأييد كرده بودند و بر اساس آن برخي از افراد را محاكمه و ادعاها و شهادتهاي دروغيني در اين زمينه را پذيرفته بوده اند و حتي در دادگاههاي متفقين پس از جنگ مورد قبول واقع شده بوده است.


نمونه صابون ارائه شده در دادگاه نورمبرگ

در جهت اثبات هولوکاست و نسل کشی یهودیان از سوی نازیها


پیدایش افسانه از طریق «شایعه»

شايعات زمان جنگ در اين زمينه كه آلمانها از اجساد يهوديان قتل عام شده صابون مي ساختند، تا حدودي مبتني بر اين حقيقت بود كه صابونهاي توزيع شده توسط آلمانها در محلات يهودي نشين داراي نشان RIF بودند كه از نظر آنها مخفف عبارت آلماني Rein jüdisches Fett يا "چربي خالص يهود" است.

اين شايعات به قدري در سال ۱۹۴۱ و سپس ۱۹۴۲ گسترش يافت كه تا اواخر سال ۱۹۴۲، مقامات آلماني در لهستان و اسلواكي رسماً نگراني خود را از تأثير آنها اعلام كردند.



صابونهاي توزيع شده توسط آلمانها در محلات يهودي نشين داراي نشان RIF بود

به عنوان مثال، طي نقل قولي كه از يك منبع لهستاني در يكي از گزارشهاي اطلاعات نظامي ارتش آمريكا ذكر شده است، آلمانها در سال ۱۹۴۱ يك كارخانه صابون انساني در منطقه تورك لهستان داشتند.

اين گزارش از قول وي مي افزايد:‌ «آلمانها هزاران معلم، كشيش، و يهودي را به آنجا آورده بودند و بعد از گرفتن نمونه سرم از خون اين افراد، آنها را در ديگهاي بزرگي انداخته و چربي بدن آنها را به منظور صابون سازي استخراج كردند.»

پس از آن جوكهاي وحشتناك در مورد «صابون يهودي»‌ در محلات و اردوگاههاي يهوديان رواج يافت و بسياري از غير يهوديان در خارج از اردوگاهها نيز اين داستان را باور كردند. هنگامي كه قطارهاي پر از يهوديان رانده شده در ايستگاههاي قطار توقف مي كردند، لهستانيها با خوشحالي فرياد مي زند: «يهوديها صابون مي شوند!»

حتي اسراي جنگي انگليسي كه طي سال ۱۹۴۴ به اردوگاه آشويتس منتقل شدند، بعدها در مورد شايعات زمان جنگ در رابطه با كشتن قربانيان با گاز و تبديل اجساد آنها به صابون شهادت دادند.


صابون یهودی؛ نماد تبلیغات جنگ

عليرغم غيرقابل باور بودن ذاتي اين داستان، داستان صابون به صورت نمادي مهم از تبليغات زمان جنگ يهوديها و متحدين در آمد.

خاخام استفان اس وايز، رييس وقت كنگره جهاني يهود و كنگره آمريكايي يهود، علناً در سال ۱۹۴۲ ادعا كرد كه اجساد يهوديها توسط آلمانيها تبديل به كالاهاي اساسي زمان جنگ مانند صابون، روغن و كود شده است. او همچنين اعلام كرد كه آلمانها حتي اجساد مردگان را براي استفاده از آنها نبش قبر كرده اند و براي هر جسد ۵۰ مارك پرداخته اند!


خاخام استفن اس. وایز؛ رييس وقت كنگره جهاني يهود
از مروجین افسانه هولوکاست

در اواخر سال ۱۹۴۲، هفته نامه كنگره، كه توسط كنگره آمريكايي يهود منتشر مي شد، طي مقاله اي ادعا كرد كه آلمانها اجساد يهوديها را با استفاده از روشهاي علمي به كود، صابون و چسب تبديل مي كردند. يك مقاله در همان شماره گزارش كرد كه يهوديهاي رانده شده از فرانسه و هلند در حداقل دو كارخانه آلماني به صابون، چسب و روغن قطار تبديل شده اند.

مانند بسیاری از نشريات آمريكايي ديگر، نشريه نيو ريپابليك در اوايل سال ۱۹۴۳ گزارش كرد كه آلمانيها از اجساد قربانيهاي يهودي خود براي ساخت صابون و كود در كارخانه اي واقع در سيدلكه استفاده مي كردند.

طي ماههاي ژوئن و ژوييه سال ۱۹۴۳، دو نماينده برجسته كميته يهودي ضد فاشيست كه مقر آن در مسكو قرار داشت، از ايالات متحده بازديد و طي ملاقاتهاي عمومي موفق به جمع آوري دو ميليون دلار براي كمك به شوروي در جنگ شدند. در هر يك از آن جلسات، سالومون ميكوئل، رهبر يهوديهاي شوروي، يك قالب صابون به جمعيت نشان داد كه به گفته او از اجساد يهوديها ساخته شده بود.


سالومون ميكوئل (نفر سمت چپ)، رهبر يهوديان شوروي
يك قالب صابون به جمعيت نشان داد كه به گفته او از اجساد يهوديها ساخته شده بود.


افسانه صابون؛ پس از جنگ

بعد از جنگ، داستان صابون مشروعيت فراواني طي محاكمه اصلي نورمبرگ كسب كرد. اسميرنوف، وكيل ارشد شوروي به دادگاه گفت:

«...همان ذهنهاي فني اس اس كه اتاقهاي گاز را خلق كرده بودند به شيوه هايي براي از بين بردن كامل اجساد انسانها دست يافتند كه از طريق آنها، مي توانستند هر گونه رد جنايت خود را پاك كنند و هم از آن اجساد براي توليد محصولات ديگر استفاده نمايند. [بر اساس اطلاعات ما] در مؤسسه كالبدشناسي دانزيگ، آزمايشهايي در سطح نيمه صنعتي در زمينه توليد صابون از بدن انسان و نيز دباغي پوست انسان براي استفاده هاي صنعتي به عمل آمده است.»

اسمیرنوف استناد فراواني به شهادت زيگموند مازور، يكي از كاركنان مؤسسه كرد كه گفته هاي او به عنوان سند USSR-۱۹۷ نورمبرگ ثبت شده بود. به ادعاي وي، دكتر رودلف اسپانر، رييس مؤسسه دانزيگ، دستور توليد صابون از اجساد را در سال ۱۹۴۳ صادر كرده است. بر اساس شهادت مازور، عمليات دكتر اسپانر مورد علاقه مقامات آلماني قرار گرفت و وزير آموزش و پرورش، برنارد راست و دكتر لئوناردو كونتي، از رهبران دستگاه بهداشت آلمان و نيز استادان ساير مؤسسات پزشكي به كمك اسپانر آمدند. مازور همچنين ادعا كرد كه او از «صابون انساني»‌ براي شستن تن و لباسهاي خود استفاده كرده است!

حتي طرز ساخت صابون انساني كه به ادعاي آنها توسط دكتر اسپانر تهيه شده بود (سند USSR-۱۹۶) به دادگاه ارائه شد. نهايتاً، نمونه اي از آنچه آنها قطعه اي از صابون انساني ناميدند به عنوان سند به دادگاه نورمبرگ ارائه شد (سند USSR-۳۹۳).


سند USSR-۱۹۶
که طرز ساخت صابون انساني را شرح می دهد
این سند در دادگاه نورمبرگ به صورت رسمی ارائه شد

دادستان اصلي انگليس، سر هارتلي شاوكراس، در سخنان اختتاميه خود خطاب به دادگاه ضمن تكرار گفته هاي همتاي شوروي خود گفت:‌ «برخي اوقات، حتي از اجساد قربانيها به منظور رفع كمبود صابون در زمان جنگ استفاده مي كردند.» قضات دادگاه نيز در قضاوت نهايي خود اظهار داشتند كه تلاشهايي براي استفاده از چربي اجساد قربانيان به منظور توليد تجاري صابون به عمل آمده بود.


دادستان اصلي انگليس، سر هارتلي شاوكراس در دادگاه نورمبرگ
استفاده از چربی انسانی در تولید صابون از سوی نازیها را تایید کرد.

بايد تأكيد كرد كه شواهد ارائه شده در دادگاه نورمبرگ در جهت تأييد داستان دروغين صابون چيزي از شواهد ارائه شده در رابطه با ادعاهاي كشتار جمعي در اتاقهاي گاز كم نداشت. دست كم در اين مورد يك قطعه صابون كه ادعا مي شد از اجساد قربانيها توليد شده است، ارائه شد.

بعد از جنگ، قربانيان فرضي هولوكاست طي مراسمي به شكل قالبهاي صابون در گورستانهاي يهودي دفن شدند. در سال ۱۹۴۸، چهار عدد از اين قالب صابونها كه در پارچه مخصوص تشيع جنازه پيچيده شده بود بر اساس مراسم مذهبي يهود در قبرستان حيفاي اسراييل دفن شد. چندين قالب صابون يهودي ديگر نيز به عنوان بقاياي دهشتناك هولوكاست در مؤسسه تاريخي ورشو، موزه اشتوتهوف در نزديكي گدانسك (دانزيگ)، مؤسسه ايوو (Yivo) شهر نيويورك، موزه هولوكاست شهر فيلادلفيا، مركز يهودي هولوكاست در ملبورن استراليا، و نقاط مختلف اسراييل نگهداري مي شوند.


يهوديهاي فراواني كه طي جنگ در محلات يهوديهاي آلمان و اردوگاهها زندگي مي كردند به زنده ماندن داستان صابونها بعد از ساليان متمادي كمك كردند. به عنوان مثال، بن ادلبوم، طي خاطرات خود به نام «بزرگ شدن در هولوكاست» در سال ۱۹۸۰ نوشت:

«همراه با جيره اي كه در ارودگاه به ما مي دادند يك قالب صابون با نشان R.J.F. نيز به ما داده مي شد كه بعدها به نام صابون RIF معروف شد. تنها در پايان جنگ بود كه متوجه اين حقيقت وحشتناك در مورد آن صابونها شديم. اگر ما در داخل محله يهوديها متوجه اين موضوع مي شديم هر قالب از صابونها را با مراسم تشيع جنازه خاص يهود در گورستان ماريسين دفن مي كرديم. ما بدون اين كه بدانيم، از استخوان و گوشت عزيزان كشته شده خود براي شستن بدن استفاده مي كرديم.»

نسه گودين در بهار سال ۱۹۴۴ از محله يهوديان ليتواني به اردوگاه اشتوتهوف منتقل شد. در سال ۱۹۸۳، او طي مصاحبه اي اين چنين گفت:

«آن روز آنها به ما اجازه استحمام و يك قالب صابون دادند. بعد از جنگ فهميديم كه آن صابون از چربي خالص بدن يهوديها ساخته شده بود و حروف اول اين عبارت بر روي صابونها حك شده بود. تا آنجا كه مي مي دانم، شايد بخشي از چربي بدن پدرم در صابوني كه بدن خود را با آن شستم بوده باشد. مي توانيد حدس بزنيد اين فكر چه احساسي به من مي دهد؟»

مل مرملستاين،‌ يكي از زندانيان سابق آشويتز، كه در فيلم تلويزيوني «هرگز فراموش نكن» در سال ۱۹۹۱ بازي كرد، در سال ۱۹۸۱ تحت سوگند شهادت داد كه او و ساير زندانيهاي ارودگاه از صابونهايي استفاده مي كردند كه از چربي انسان ساخته شده بود. او اصرار داشت كه هيچ ترديدي در اين مورد وجود نداشت كه صابوني كه خود را با آن شسته است از اجساد يهوديها ساخته شده است.


ویزنتال و صابون

سيمون ويزنتال، «شكارچي معروف نازي»، داستان صابون را در مجموعه اي از مقالات منتشر شده در سال ۱۹۴۶ در روزنامه جامعه يهوديان اتريشي به نام Der Neue Weg تكرار كرد. او در اولين مقاله نوشت:

«طي آخرين هفته هاي ماه مارس، مطبوعات روماني خبر عجيبي را گزارش كردند: ‌در شهر كوچك رومانيايي فولتيسني، بيست جعبه صابون در گورستان يهوديان با احترام و مراسم مذهبي كامل دفن شدند. اين صابون اخيراً در يك انبار نظامي سابق آلمانها كشف شده است. روي جعبه ها حروف RIF به معني «چربي خالص يهود» حك شده بود. قرار بود اين جعبه ها به دست وافن اس اس برسد. كاغذي كه به دور آن پيچيده شده بود نشان مي دهد كه صابونها از اجساد يهوديها ساخته شده اند. با كمال تعجب، آلمانيهاي دقيق فراموش كردند توضيح دهند آيا صابونها از بدن كودكان، دخترها، مردها يا افراد كهنسال ساخته شده است.»

ويزنتال ادامه داد:

«بعد از سال ۱۹۴۲، مردم لهستان به خوبي مي دانستند كه آن صابونها از چه ساخته مي شوند. براي دنياي متمدن قابل تصور نيست كه نازيها و زنان آنها در لهستان چگونه در مورد اين صابونها فكر مي كردند. آنها هر قالب صابون را به شكل يهودي مي ديدند كه نتوانسته است به يك فرويد، ارليش يا انیشتين ديگر تبديل شود.»

در مقاله ديگري او مي گويد:‌ «توليد صابون از چربي انساني به قدري غيرقابل قبول است كه حتي براي كساني كه در اردوگاه ها زنداني بودند نيز غير قابل پذيرش بود.»

تبلیغات فراوان در مورد صابون یهودی

پس از چندين سال، برخي مورخان مشهور از داستان صابون سازي دفاع كرده اند. مورخ روزنامه نگار، ويليام شايرر، در پرفروشترين كتاب خود به نام، ظهور و سقوط رايش سوم، مكرراً به اين موضوع اشاره مي كند.

متخصص برجسته تبليغات جنگي شوروي، به نام ايليا اهرنبرگ، طي خاطرات بعد از جنگ خود مي نويسد: «من در دست خود يك قالب صابون كه عبارت چربي خالص يهودي بر روي آن حك شده است دارم كه از اجساد مردمي كه كشته شده اند ساخته شده است. ولي لازم نيست در مورد اين قبيل چيزها صحبت كرد چون هزاران كتاب در مورد آنها نوشته شده است.»

در يك كتاب درسي استاندارد مطالعات تاريخي كه در دبيرستانهاي كانادا تدريس مي شود و نام آن «كانادا: قرن بيستم» است، نوشته شده است كه آلمانها اجساد قربانيان يهودي خود را براي توليد صابون مي جوشاندند. جزوه كالبد شناسي نازيسم، كه توسط «ائتلاف ضد رسوايي»‌ صهيونيستي بناي بريث (B'nai B'rith) نوشته شده است، مي گويد:‌ «بي رحمي نازيها به كشتار انسانها ختم نشد. مقادير فراواني صابون از اجساد كساني كه كشته شده بودند ساخته شده بود.»

كتاب «اردوگاههاي مرگ هيتلر»‌ كه در سال ۱۹۸۱ نوشته شد شرح مفصلي از داستان صابون ارائه مي دهد. مؤلف كتاب، كانيلين فيگ، در عين اذعان به اين كه «برخي از مورخان ادعا مي كنند كه توليد صابون توسط نازيها از چربي انساني تنها يك شايعه است» با اين حال اين داستان را قبول مي كند چون «بيشتر كارشناسان اردوگاه در اروپاي شرقي داستانهاي مربوط به صابون را تأييد كرده اند و انواع قالبهاي صابون ساخته شده از اجساد انسانها در اروپاي شرقي به نمايش گذاشته شده است و من طي ساليان متمادي نمونه هاي فراواني از آنها را ديده ام.»

آرتور اشنايرر، خاخام ساكن نيويورك، اين داستان را در جلسه افتتاحيه بزرگترين گردهمايي هولوكاست در تاريخ تكرار كرد. در مراسم دعايي كه طي «گردهمايي بازماندگان يهودي هولوكاست در آمريكا»‌ در شهر واشنگتن در ماه آوريل سال ۱۹۸۳ برگزار شد، خاخام اعلام كرد:‌ «ما قالبهاي صابوني را كه حروف مخفف RJF (به معني چربي خالص يهود) روي آنها حك شده بود به خاطر داريم كه از اجساد عزيزان ما تهيه شده بود.»


برملاشدن ماهیت دروغ افسانه

عليرغم تمامي شواهد به ظاهر تكان دهنده، اتهام توليد صابون توسط آلمانها از اجساد انسانها دروغ است و مورخان هولوكاست اكنون به اين موضوع اذعان دارند. حروف مخفف RIF كه تصور مي شود مخفف عبارت «چربي خالص يهود»‌ باشد، در واقع مخفف عبارت «مركز رايش براي تهيه چربي صنعتي»‌ بود. اين مركز يك سازمان آلماني مسئول توليد و توزيع صابون و محصولات شوينده در زمان جنگ بود. صابون RIF كيفيتي پايين داشت و فاقد هر گونه چربي انساني و غيرانساني بود.

كمي بعد از جنگ، دفتر دادستان شهر فلنزبورگ آلمان، دست به اقدامات قانوني بر عليه دكتر رودلف اسپانر به دليل نقش او در تهيه صابون انساني در مؤسسه دانزيگ زد. ولي بعد از يك سلسله تحقيقات، وي بدون سر و صدا از اين اتهام تبرئه شد. در نامه اي كه در ماه ژانويه ۱۹۶۸ نوشته شد، دفتر دادستان اعتراف كرد كه بر اساس تحقيقات آن دفتر هيچ صابوني طي مدت جنگ در مؤسسه دانزيگ توليد نشده است.

اخيراً والتر لاكور، مورخ آلماني آنچه را كه در سال ۱۹۸۰ در كتاب خود، راز دهشتناك، به عنوان «تاريخ غير قابل انكار»‌ آورده بود تكذيب كرد و گفت كه داستان صابون انساني از اساس نادرست است. گيتا سرني، يك مورخ يهودي ديگر در كتاب خود به نام «سفر به تاريكي»‌ مي نويسد: «اين داستان پذيرفته شده كه اجساد قربانيان به صابون و كود تبديل مي شده است توسط اراده مركزي تحقيق در مورد جنايات نازيهاي لودويگزبورگ تكذيب شده است.‌» دبورا ليپشتات، استاد تاريخ مدرن يهود نيز به همين ترتيب ضمن تاريخ نويسي مجدد در سال ۱۹۸۱ اظهار داشت: «حقيقت اين است كه نازيها هرگز از اجساد يهوديان يا هر كس ديگر براي توليد صابون استفاده نكردند.»

در آوريل سال ۱۹۹۰، پروفسور يهودا بائر از دانشگاه عبري اسراييل، كه از مورخان برجسته حامي هولوكاست است، و نيز شموئيل كراكوسكي، مدير بخش آرشيو مركزي هولوكاست ياد واشم در اسراييل تأييد كردند كه داستان صابون انساني حقيقت ندارد. به گفته باوئر زندانيهايي كه در اردوگاهها نگهداري مي شدند آماده پذيرش هر گونه داستان وحشتناك در مورد آلمانها بودند. با اين حال وي نازيها را مسئول انتشار اين داستان دانست.

در حقيقت، كساني كه در زمينه داستان صابون بايد مورد سرزنش قرار بگيرند افرادي مانند سيمون ويزنتال و استفان وايز و نيز سازمانهايي مانند كنگره جهاني يهود و نيز قدرتهاي فاتح متفققين هستند كه هيچ يك از آنها تا كنون بابت اشاعه اين دروغ عذرخواهي نكرده اند.


عقب نشینی ظاهری مدافعان هولوکاست از افسانه صابون

چرا باوئر و كراوسكي به اين نتيجه رسيدند كه اكنون زمان مناسبي براي رد رسمي داستان صابون است؟ خود كراوسكي به اين نكته اشاره مي كند كه بخش بزرگي از دليل اين عقب نشيني تاكتيكي به منظور نجات باقيمانده داستان هولوكاست با خلاص شدن از دست سست ترين و دروغ ترين بخشهاي آن است.

در مواجهه با چالش تجديد نظر طلبي، داستانهايي مانند داستان صابون كه اثبات دروغ بودن آنها بسيار ساده است مي توانند دردسر ساز باشند چون آنها باعث ايجاد ترديد در مورد كل افسانه هولوكاست مي شوند. به گفته كراوسكي: «مورخان به اين نتيجه رسيده اند كه هيچ صابوني از چربي انساني ساخته نشده است. زماني كه اين همه آدم اصل هولوكاست را انكار مي كنند، چرا بهانه اي براي نفي اين حقيقت در اختيار آنها قرار دهيم؟»

بي صداقتي افرادي كه دست به چنين سازش دير هنگامي با حقيقت مي زند از آنجا مشخص مي شود كه آنها متوجه نيستند افسانه صابون رسماً در دادگاه نورمبرگ «تأييد»‌ شده بود و همچنين اين كه آنها اكراه دارند در مورد تأثير آن «تأييد» بر اعتبار دادگاه نورمبرگ و ساير جنبه هاي داستان هولوكاست صحبت كنند.

تفاوتي چشمگيري كه بين تكذيب فوري داستان صابون توسط دولت انگليس پس از جنگ جهاني اول و تأييد رسمي داستان بي پايه مشابه آن در جنگ جهاني دوم توسط نيروهاي متفقين وجود دارد نه تنها نشان دهنده عدم صداقت بسياري از مورخان غربي است، بلكه نشان دهنده انحطاط كلي هنجارهاي اخلاقي غرب طي اين قرن است.


نقش مخرب شایعات زمان جنگ

داستان صابون انساني يك بار ديگر نشان دهنده تأثير عظيمي است كه يك شايعه زمان جنگ مي تواند به محض پذيرفته شدن داشته باشد به خصوص هنگامي كه به صورت يك دروغ تبليغاتي توسط افراد متنفذ و سازمانهاي قدرتمند اشاعه يابد. اين كه اين همه افراد باهوش و متفكر اصولاً پذيرفته باشند كه آلمانها اقدام به توزيع صابونهايي كرده باشند كه روي آن حروف اختصاري نوشته شده باشد كه نشان دهد آنها از چربي انساني درست شده اند بيانگر اين موضوع است كه حتي چرندترين جنبه هاي داستان هولوكاست چه اندازه سهل و ساده به عنوان حقيقت، مورد پذيرش قرار مي گيرند.


منابع و ماخذ

Phillip Knightley, The First Casualty (New York: ۱۹۷۵), pp. ۱۰۵-۱۰۶.
Raul Hilberg, The Destruction of the European Jews (New York: ۱۹۸۵), pp. ۹۶۶-۹۶۷; Walter Laqueur, The Terrible Secret (Boston: ۱۹۸۰), pp. ۵۴, ۸۲, ۱۴۵, ۲۱۹; U.S. State Department document ۷۴۰.۰۰۱ ۱۶ (from ۱۹۴۳), facsimile in Encyclopaedia Judaica (New York and Jerusalem: ۱۹۷۱), vol. ۱۳, pp. ۷۵۹-۷۶۰; Bernard Wasserstein, Britain and the Jews of Europe (London: ۱۹۷۹), p. ۱۶۹; A September ۱۹۴۱ German Einsatzgruppen Security Police report from the Ukraine mentioned equally baseless rumors, reportedly spread by Jews, of a supposed Soviet biological warfare plague bacteria bomb. Even some German soldiers believed the stories. (Ereignismeldung UdSSR, No. ۸۰, Sept. ۱۱, ۱۹۴۱, p. ۹)
Secret U.S. Army military intelligence report No. ۵۰, April ۲۷, ۱۹۴۵. National Archives, National Records Center (Suitland, Maryland), RG ۱۵۳ (JAG Army), Box ۴۹۷, Files ۱۹-۲۲, Books I and II, Entry ۱۴۳.
Nachman Blumental, "RIF," Yiddish Culture, Vol. ۲۱, June-July ۱۹۵۹. (Monthly of the Yiddish Culture Association). Apparently published in Israel in Hebrew. A German translation of the original essay was obtained by Ditlieb Felderer through the Encyclopaedia Judaica, Jerusalem. I am grateful to him for a copy.
Douglas T. Frost affidavit, July ۱۶, ۱۹۴۷. Nuremberg document NI-۱۱۶۹۲. Trials of the War Criminals Before the Nuernberg Military Tribunals (NMT "green series"; Washington, DC: ۱۹۴۹-۱۹۵۳), Vol. ۸, p. ۶۲۴; As noted below in footnote ۱۰, this rumor was authoritatively "confirmed" at the Nuremberg Tribunal.
"Wise Says Hitler Had Ordered ۴,۰۰۰,۰۰۰ Jews Slain in ۱۹۴۲," New York Herald-Tribune (Associated Press), Nov. ۲۵, ۱۹۴۲. pp. ۱, ۵; "۲ Million Jews Slain by Nazis, Dr. Wise Avers," Chicago Daily Tribune, Nov. ۲۵, ۱۹۴۲; The New York Times, Nov. ۲۶, ۱۹۴۲, p. ۱۶; See also: Raul Hilberg, The Destruction of the European Jews (۱۹۸۵), p. ۱۱۱۸.
"The Spirit Will Triumph" (editorial), and "Corpses for Hitler," p. ۱۱, Congress Weekly (New York: American Jewish Congress), Dec. ۴, ۱۹۴۲.
The New Republic, Jan. ۱۸, ۱۹۴۳, p. ۶۵. See also the Communist New Masses editorial of Dec. ۸, ۱۹۴۲. p. ۲۱. Both quoted in: James J. Martin, The Man Who Invented 'Genocide' (IHR, ۱۹۸۴), pp. ۶۴, ۴۵; One of the few sober voices among all the hysteria was The Christian Century, which cautioned in a Dec. ۹, ۱۹۴۲, editorial: "Dr. Wise's allegation that Hitler is paying $۲۰ each for Jewish corpses to be 'processed into soap, fats and fertilizer' is unpleasantly reminiscent of the 'cadaver factory' lie which was one of the propaganda triumphs of the First World War." Quoted in: Robert W. Ross, So It Was True (Minneapolis: ۱۹۸۰), p. ۱۵۷.
Gerard Israel, The Jews in Russia (New York: St. Martin's, ۱۹۷۵), p. ۱۸۰.
Smirnov statement, Feb. ۱۹, ۱۹۴۶. International Military Tribunal, Trial of the Major War Criminals Before the International Military Tribunal (IMT "blue series"; Nuremberg: ۱۹۴۷-۱۹۴۹), vol. ۷, pp. ۵۹۷-۶۰۰. Note also Soviet allegation that soap was manufactured from the bodies of people gassed at Auschwitz: IMT ("blue series"), vol. ۷, p. ۱۷۵; Translation of USSR-۱۹۷ and other Nuremberg Tribunal (IMT) references to the human soap story in: Carlos Porter, Made in Russia: The Holocaust (۱۹۸۸), pp. ۷۳, ۸۵-۸۶, ۱۲۱-۱۲۴, ۱۲۶, ۱۲۸, ۱۵۹, ۳۶۸-۳۷۷; Note also Nuremberg Tribunal "human soap" documents USSR-۱۹۶, USSR-۲۶۴, and USSR-۲۷۲; We are grateful to Mr. Carlos Porter for his diligent research of the Nuremberg Tribunal's treatment of the "human soap" story.
IMT ("blue series"), vol. ۱۹, p. ۵۰۶; Nazi Conspiracy and Aggression (NC&A "red series"; Washington, DC: ۱۹۴۶-۱۹۴۸), Suppl. vol. A, p. ۱۳۴. See also: "Nazis' Soap Factory Used Humans, American Reports" (AP), The Sunday Star (Washington, DC), Dec. ۹, ۱۹۴۵, p. B-۱۱.
IMT ("blue series"), vol. ۱, p. ۲۵۲. Facsimile reprint in: Carlos Porter, Made in Russia (۱۹۸۸), p. ۱۵۹.
Pierre Joffroy, "Anne Frank Martyre," Paris Match, No. ۳۹۴, Oct. ۲۷, ۱۹۵۶, p. ۹۳.
R. Hilberg, Destruction of the European Jews (۱۹۸۵), p. ۹۶۷ (n.۲۷); N. Blumental, "RIF," Yiddish Culture, June-July ۱۹۵۹ (cited above); Rabbi Yaakov (Jacob) Riz runs the Holocaust Museum at ۱۴۵۳ Levick St., Philadelphia. See his letter in the Jewish Press (Brooklyn), July ۱۰, ۱۹۸۱, p. ۴۲; Udo Walendy, Adolf Eichmann, Historische Tatsachen No. ۱۸ (Vlotho: ۱۹۸۳), p. ۲۴; Gary Tippet, "Real-life chamber of horrors," The Sun (Melbourne), Feb. ۷, ۱۹۸۴.
B. Edelbaum, Growing up in the Holocaust (Kansas City, Mo.: ۱۹۸۰), pp. ۲۱۷-۲۱۸.
Jane S. Podesta, "Nesse Godin's memories...", The Washington Times, April ۱۱, ۱۹۸۳, pp. ۱۲B, ۱۳B.
M. Mermelstein deposition, Los Angeles, May ۲۷, ۱۹۸۱, official transcript, p. ۴۰. (Case No. C ۳۵۶ ۵۴۲)
S. Wiesenthal, "RIF," Der Neue Weg (Vienna), Nr. ۱۷/۱۸, ۱۹۴۶, pp. ۴-۵.; See also: S. Wiesenthal, "Seifenfabrik Belsetz," Der Neue Weg, Nr. ۱۹/۲۰, ۱۹۴۶, pp. ۱۴-۱۵, and: S. Wiesenthal, "Nochmals RIF," Der Neue Weg, Nr. ۲۱/۲۲, ۱۹۴۶. p. ۲; These articles are also cited in: M. Weber, "Simon Wiesenthal: Bogus 'Nazi Hunter'," The Journal of Historical Review, Winter ۱۹۸۹-۹۰, pp. ۴۴۴-۴۴۵ [and in: M. Weber, "Simon Wiesenthal: Fraudulent 'Nazi Hunter'," The Journal of Historical Review, July-August ۱۹۹۵ (Vol. ۱۵, No. ۴), pp. ۱۰-۱۱, ۱۵.]
S. Wiesenthal, "Nochmals RIF," Der Neue Weg (Vienna), Nr. ۲۱/۲۲, ۱۹۴۶, p. ۲.
"Poland," Encyclopaedia Judaica (۱۹۷۱), Vol. ۱۳, pp. ۷۶۱-۷۶۲ (Photo caption: "A German soap factory near Danzig");
William L. Shirer, The Rise and Fall of the Third Reich (New York: ۱۹۶۰), p. ۹۷۱ (note) [or page ۱۲۶۴ of the ۱۹۶۲ softcover edition].
Ilya Ehrenburg, The War: ۱۹۴۱-۱۹۴۵ (Cleveland: World, ۱۹۶۵), p. ۳۰.
Fred McFadden, et al., Canada: The Twentieth Century (Toronto: ۱۹۸۲), section entitled "The Holocaust."
Earl Raab, The Anatomy of Nazism (New York: ADL, ۱۹۷۹), p. ۲۰.
Konnilyn G. Feig, Hitler's Death Camps (New York: ۱۹۸۱), pp. ۲۰۰-۲۰۲, ۴۷۹ (n. ۱۹)
This writer was present at the opening ceremony held at the Landover, Md., Capital Center, on Monday evening, April ۱۱, ۱۹۸۳. Schneier was Rabbi at Park East Synagogue, New York City. The crowd of some ۱۵,۰۰۰ was later addressed by President Reagan.
N. Blumental "RIF" Yiddish Culture, June-July ۱۹۵۹ (cited above). See also: R. Faurisson, "Le savon juif," Annales d'Histoire Revisionniste (Paris), No. ۱, Printemps ۱۹۸۷, pp. ۱۵۳-۱۵۹, and, D. Felderer, "Human Soap," The Journal of Historical Review, Summer ۱۹۸۰, pp. ۱۳۱-۱۳۹; Dachauer Hefte: "Die Befreiung" (Dachau), Heft ۱, Dec. ۱۹۸۵, p. ۱۱۱ (n. ۷).
Erich Kern (Kernmayer), Meineid Gegen Deutschland (۱۹۷۱), pp. ۱۵۲-۱۶۳. See also: Deutsche Wochen-Zeitung (Munich), March ۲۹, ۱۹۹۱, pp. ۳, ۹.
Walter Laqueur, The Terrible Secret (Boston: ۱۹۸۰), pp. ۸۲, ۲۱۹.
Gitta Sereny, Into That Darkness (London: A. Deutsch, ۱۹۷۴), p. ۱۴۱ ).
"Nazi Soap Rumor During World War II," Los Angeles Times, May ۱۶, ۱۹۸۱, p. II/۲.
Bill Hutman, "Nazis never made human-fat soap," The Jerusalem Post - International Edition, week ending May ۵, ۱۹۹۰; "Holocaust Expert Rejects Charge That Nazis Made Soap From Jews," Northern California Jewish Bulletin, April ۲۷, ۱۹۹۰. (JTA dispatch from Tel Aviv.) Facsimile in: Christian News, May ۲۱, ۱۹۹۰, p. ۱۹; "A Holocaust Belief Cleared Up," Chicago Tribune, April ۲۵, ۱۹۹۰. Facsimile in: Ganpac Brief, June ۱۹۹۰, p. ۸.
"A Holocaust Belief Cleared Up," Chicago Tribune, April ۲۵, ۱۹۹۰.

The Soap Monument

Sighetul Marmatiei with the Ellie Wiesel House.

"I was the accuser, God the accused. My eyes were open and I was alone-terribly alone in a world without God and without man.”

Elie Wiesel, "Night” (۱۹۵۸)

Eliezer Wiesel (commonly known as Elie) is a world-renowned Romanian Jewish, philosopher, humanitarian, political activist, and Holocaust survivor.

نظرات بینندگان
ناشناس
|
Kazakhstan
|
۱۵:۲۳ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۱
۱
۰
چه دلیلی برای دشمنی نازی ها با صهیونیسم وجود دارد ضمن اینکه شباهت اینها به هم خیلی بیشتر است. و کجا هیتلر علیه یهود شعار داده است?