جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۴

انتقاد تند فاطمه هاشمی از بی‌توجهی به آلودگی هوا

انتقاد تند فاطمه هاشمی از بی‌توجهی به آلودگی هوا
فاطمه هاشمی، رئیس بنیاد امور بیماری‌های خاص، از پروژه ساخت مرکز جامع سرطان به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین اقدامات این بنیاد خبر داد. این مرکز با هدف ارائه خدمات جامع از تشخیص تا درمان بیماران سرطانی طراحی شده و شامل بخش‌هایی نظیر غربالگری، تصویربرداری، جراحی و مراقبت‌های پس از عمل است. هاشمی با اشاره به دشواری‌های مسیر ساخت، از موانع متعدد، ازجمله توقف چندساله پروژه توسط شهرداری و مشکلات حقوقی زمین خبر داد.
کد خبر : ۶۸۴۸۴۴

به گزارش صراط به نقل از خبرآنلاین ،در آستانه افتتاح مرکز جامع سرطان، با فاطمه هاشمی، رئیس بنیاد امور بیماری‌های خاص، گفت و گویی شد تا جزئیات این پروژه ملی و دغدغه‌های بنیاد را بررسی کند.

جماران در خبری نوشت:هاشمی با اشاره به هدف اصلی این مرکز، از ارائه خدمات جامع برای بیماران سرطانی، از غربالگری تا جراحی و مراقبت‌های پس از درمان سخن گفت. او به دشواری‌های طولانی‌مدت در مسیر ساخت مرکز، از جمله توقف سه‌ساله پروژه توسط شهرداری و مشکلات حقوقی زمین، اشاره کرد و خاطرنشان ساخت که تاکنون نزدیک به هزار میلیارد تومان برای این پروژه هزینه شده است. تجهیزات پیشرفته مرکز نصب شده و آماده بهره‌برداری هستند، اما تأخیر در آغاز به کار، خطر فرسودگی تجهیزات را افزایش می‌دهد.

اشمی ضمن تأکید بر اهمیت این مرکز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین اقدامات بنیاد، از نیاز به تسریع در صدور مجوزها و همکاری مسئولان برای بهره‌برداری کامل تا پایان سال خبر داد. این گفت‌وگو همچنین به مشکلات اقتصادی، افزایش قیمت داروهای حیاتی، کاهش کیفیت تجهیزات پزشکی، و نیاز به نظارت بیشتر بر خیریه‌ها پرداخت.

خانم هاشمی از پروژه ساخت بیمارستان‌ها شروع کنیم؛ چند بیمارستان افتتاح شده و چند بیمارستان دیگر در دست افتتاح دارید؟ 

نخست اینکه کار بنیاد، بیمارستان‌سازی نیست. بنیاد باهدف ایجاد پل ارتباطی است میان بیماران، مردم و جامعه‌ای که باید به آن‌ها خدمت‌رسانی کنند؛ از جمله مجلس، دولت، سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، استانداری‌ها، کمیته امداد و سایر نهادهای مختلف و... تشکیل شد. کار این بنیاد، ایجاد هماهنگی میان این ارگان‌ها برای خدمت‌رسانی به بیماران است و فعالیت مان را در سه حوزه اصلی پیشگیری، درمان و رفع مشکلات بیماران شروع کردیم.

در نخستین سفری که برای این منظور، به استان سیستان و بلوچستان داشتم، مشاهده کردم که فردی از شهرستان خاش، با الاغ مسافت طولانی‌ای را طی می‌کرد تا به دیالیز دسترسی پیدا کند و سپس بازگردد. باتوجه‌ به این شرایط، به این نتیجه رسیدیم  باید در مناطقی که امکانات پزشکی و نیروی انسانی وجود دارد، مراکز درمانی بیماران خاص نیز راه‌اندازی شوند.

وزارت بهداشت نام پیشنهادی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را نپذیرفت و نام دیگری برای بیمارستان انتخاب کرد

در کنار این کارهای انجام شده، دو اتفاق  برای ساخت دو بیمارستان رخ داد. یکی زمانی که (سال ۱۳۸۶) کلینک بیماری‌های خاص را در منطقه مسعودیه افتتاح می‌کردیم، مردم منطقه از بابا خواستند که اینجا بیمارستان ساخته شود. چون در آن منطقه بیمارستان نبود و تنها بیمارستان  دولتی نزدیک به آنجا، بیمارستان امام حسین بود، یکی هم در پاکدشت ورامین. بابا گفتند می‌توانی این کار را انجام بدهی؟ من گفتم به شرط اینکه بتوانیم کمکی جمع بکنیم. که خوشبختانه توانستیم بعد از زمانی کوتاه ساخت بیمارستان ۸۰ تخته خوابه را آغاز کنیم. ۴۰ تخته خواب هم که برای کارهای سر پایی در کلینیک از قبل  داشتیم. بیمارستان ۸۰ تخت  خوابه را ساختیم که هم بتوانیم به بیماران خاص خودمان خدمات بدهیم. مثل بیماران تالاسمی و دیالیزی، هموفیلی، سرطان و هم مردم منطقه بتوانند از آن بیمارستان استفاده کنند که آن بیمارستان در سوم شهریور ۱۴۰۳ که مصادف با سالروز تولد پدرم و شب اربعین بود، افتتاح شد. 

در این افتتاحیه آقای دکتر پزشکیان و آقای دکتر ظفرقندی حضور داشتند. باید متذکر شد که حدود سه سال پیش بیمارستان آماده بهره برداری بود ولی به لحاظ مسائل سیاسی افتتاح نشد. باور کنید حتی اسم بیمارستان را که «آیت الله هاشمی رفسنجانی» انتخاب کرده بودیم. وزارت بهداشت در کمیسیون اسم دیگری را مصوب کردند به نام «بیمارستان بنیاد بیمارهای خاص».

 آیا وزارت بهداشت دولت مرحوم رئیسی چنین نام را برای بیمارستان پیشنهاد کرده بود؟

بله. در وزارت بهداشت دولت آقای رئیسی چنین اتفاق افتاده بود؛ چون افراد مربوط دولت قبل هنوز در وزارت‌خانه هستند تا کنون تغییر اسم را برای ما نداده‌اند. وقتی با اسم مخالفت کنند، قطعاً نمی‌گذارند که آن بیمارستان راه بیفتد.

در ادامه باید به موضوع تأسیس مرکز سرطان اشاره کنم که یکی از بزرگ‌ترین اقدامات بنیاد بود. در سال ۱۳۷۵ یا ۱۳۷۶، دقیقاً به یاد ندارم، جلسه‌ای با حضور گروهی از پزشکان و خیرین بیمارستان امام خمینی (ره) برگزار شد. در این جلسه، آقای علاءالدینی و دکتر اباسهل و همکارانشان حضور داشتند و اشاره کردند که زمینی را بابا(آیت الله هاشمی رفسنجانی) در اتوبان بابایی برای ساخت مرکز سرطان در اختیارشان قرار داده بود که البته این زمین توسط نیروهای نظامی تصاحب شده بود؛ با وجود آنکه اسناد مالکیت نیز وجود داشت. آن‌ها خواستند که برای بازگرداندن زمین اقدامی شود، اما این مسأله حل نشد. بابا گفت زمینی را که آنها تصاحب کنند دیگر برنمی‌گردد.

در همان زمان با آقای کرباسچی، شهردار وقت، صحبت شد. ایشان موافقت کردند که زمینی به مساحت ۷۰ هزار مترمربع در تپه‌های عباس‌آباد برای این مرکز اختصاص داده شود. در آن زمان، هیچ مرکزی مشابه در خاورمیانه وجود نداشت. زمین توسط آقای کرباسچی در اختیار بنیاد قرار گرفت، نقشه‌ها طراحی و حتی مقداری خاک‌برداری نیز انجام شد. اما با تغییر شهردار و آمدن شهرداران جدید، فشارهایی بر آن‌ها وارد شد و نهایتاً اجازه ادامه پروژه داده نشد. در دوره آقای قالیباف که شهردار شدند، حتی تلاش‌هایی برای تصرف زمین صورت گرفت. برای حل این مشکل، شکایتی به بازرسی کل کشور و کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارائه کردیم. سند به نام بنیاد بیمارهای خاص صادر شده بود. جلساتی گذاشتیم که قرار شد که زمینی معوض در اختیار بنیاد قرار گیرد، اما این فرآیند چندین سال به طول انجامید، برای اینکه زمین معوض به ما بدهند. مکان‌هایی که پیشنهاد می‌شد، قابل‌استفاده نبودند. در نهایت، زمینی در منطقه ۲۲ تهران به ما اختصاص دادند که البته آن نیز با مشکلاتی همراه بود. این زمین متعلق به نهادهای نظامی بود. پس از پیگیری‌های فراوان که بابا خیلی کمک کرد و عمو محمد هم ورود کردند، در نتیجه زمینی به مساحت ۳۰ هزار مترمربع در تقاطع اتوبان چمران،(سئول) به بنیاد واگذار شد. اما مشخص شد که این زمین نیز از نظر حقوقی مشکلاتی دارد دعوی حقوقی بین شهرداری، بنیاد شهید و آستان قدس وجود دارد.

 

خانم هاشمی ما به سمت می‌رویم که جمعیت کشور سالمند می‌شود فکر می‌کنید که برای درمان سالمندان چه راهکار در نظر گرفته‌اند؟

مشکلات خانواده‌ها برای نگهداری سالمندان به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. برخی از خانواده‌ها قادر به تأمین هزینه‌های نگهداری سالمندان خود نیستند، و به هر دلیلی نمی‌توانند از آنها به‌درستی مراقبت کنند. در چنین شرایطی، مسئولیت دولت برای ایجاد سیاست‌های حمایتی در حوزه سالمندان بسیار ضروری است.

نگرانی‌های مردم به ویژه در مورد تامین آینده و مراقبت از سالمندان باعث ایجاد نگرانی عمومی و حتی افسردگی در جامعه شده است. فرهنگ نگهداری در خانه و کنار خانواده باید حفظ شود. اما مشکلات مالی و تغییرات اجتماعی این الگو را تهدید کرده است.همچنین در حوزه حمایت از سالمندان و ارائه خدمات به آنها در کشور،برنامه ریزی درستی وجود  ندارد.

یکی دیگر از مشکلات بزرگ در حال حاضر، افزایش قیمت داروهای بیماران خاص مانند بیماران سرطانی است. این افزایش قیمت‌ها باعث شده که بیمارانی که نیاز به دارو دارند، حتی با پرداخت هزینه‌ها دچار مشکلات بیشتری شوند. این مسئله نه‌تنها باعث فشار مالی به خانواده‌ها می‌شود، بلکه تأثیر منفی زیادی بر وضعیت درمانی بیماران خواهد گذاشت.

تمامی این مشکلات به‌وضوح نشان می‌دهد که سیستم حمایتی و مدیریتی کشور به نیازهای اساسی جامعه در زمینه سلامت، فرهنگی و اجتماعی توجه کافی ندارد و به همین دلیل نیاز به تغییرات اساسی در برنامه‌ها و سیاست‌ها احساس می‌شود.

درگذشته، بنیاد امور بیماری‌های خاص، امکان دریافت دارو با پرداخت تنها ۳۰ درصد از هزینه‌ها را فراهم می‌کرد. بیماران به‌راحتی می‌توانستند داروهای خود را از داروخانه‌ها دریافت کنند، بدون اینکه نیاز به رفت‌وآمدهای اضافی یا انجام پروسه‌های پیچیده داشته باشند. اما اکنون بعد از ایجاد صندوق بیمه بیماران صعب العلاج، وضعیت به طور قابل‌توجهی پیچیده‌تر شده است. بیماران باید ابتدا مدارک خود را تهیه کرده و به سازمان‌های بیمه‌گر مراجعه کنند. سپس پس از مدت‌ها بررسی، تصمیم‌گیری می‌شود که چه مقدار از هزینه‌ها به بیماران بازگردانده می‌شود. این تغییرات باعث شده که فرایند دریافت خدمات برای بیماران به‌جای ساده‌تر شدن، دشوارتر و زمان‌برتر شود.

در حال حاضر، وزارت بهداشت بسته‌های حمایتی برای بیماران خاص طراحی کرده است، اما بسیاری از بیماران حتی از وجود این بسته‌ها بی‌اطلاع هستند و در برخی استان‌ها با مشکلاتی مواجه می‌شوند که مراکز درمانی هیچ‌گونه اطلاع دقیقی از این حمایت‌ها ندارند. این وضعیت نشان‌دهنده یک خلأ بزرگ در اطلاع‌رسانی و دسترسی به خدمات حمایتی است و مشکلات بیماران روزبه‌روز بیشتر می‌شود.

یکی از مشکلات اصلی، مدیریت نادرست در وزارت بهداشت است. به‌عنوان‌مثال، این وزارتخانه هم سیاست‌گذار، هم مجری و هم ناظر است یک سازمان نمی‌تواند خودش هم سیاست، مجری و ناظر باشد که این تعارض منافع موجب می‌شود که هیچ‌کدام از این نقش‌ها به‌درستی انجام نشود. اگر وزارت بهداشت بتواند از توان خیریه‌ها به‌خوبی بهره‌برداری کند، می‌تواند هزینه‌های درمان را کاهش دهد و در عین‌ حال کیفیت خدمات را افزایش دهد. همکاری میان خیریه‌ها و وزارت بهداشت می‌تواند به کاهش بار مالی و بهبود خدمات منجر شود.

یک نکته دیگر به‌عنوان نکته آخر باید جمع‌بندی شما اتفاقاتی مثل مازوت‌سوزی یا ارسال پارازیت یا آلودگی هوا را در نظر بگیرید. این‌ها قطعاً تأثیر زیادی در ابتلا به بیماری‌هایی مثل سرطان دارند. تا چه حد با دولت یا دستگاه‌های مربوطه در این زمینه مکاتبه کرده‌اید؟

ما مکاتبات زیادی در این زمینه با دستگاه های مربوطه داشتیم، اما به مکاتبه‌ها توجهی نمی‌شود.اصلاً کار درستی هست که مازوت بسوزونیم و باعث بیماری و مرگ یک عده بشویم؟

یک روز یکی از دخترهای علما برای ما تعریف می‌کرد که پزشک پدرش را از خوردن نمک محروم کرده است. یک روز به پدرمان گفتیم چرا انقدر مراعات می‌کنید؟ حالا یکبار نمک بخورید! ایشان در جواب گفتند: وقتی دکتر به من گفته این کار را انجام نده، اگر من انجام بدهم به بدنم آسیب زدم و این گناه دارد و حرام است.