به گزراش صراط به نقل ار فارس ، همه موضوع از اینجا شروع شد که «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذي خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ، الَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» و ناگاه محمد امی و درس نخوانده توانست لوح را بخواند، همان کسی که ضمیر پاکش و روح بلندش او را مفتخر به پوشاندن لباس نبوت به عنوان آخرین فرستاده الهی کرد.همان مبعثی که سرنوشت بشریت را به سوی حرکت به افق روشنایی تغییر داد. اما به راستی مبعث توانسته است زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهد، به عبارتی دیگر در شب ۲۷ رجب چه اتفاقی افتاد که زندگی ما در قرن ۱۵ را دستخوش تغییرات شگرف کند؟ این موضوع را از حجتالاسلام هادی عجمی کارشناس فقه تربیتی پرسیدیم تا برایمان از راهکارهایی بگویید که شیرینی به رسالت رسیدن پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) را بیش از پیش در زندگیمان حس کنیم؟
اسراری که در شب ۲۷ رجب برملا شد
شب ۲۷ رجب اتفاقی خاص در عالم هستی ثبت شد. اتفاقی که در درون خودش به اسرار دیدار مهمی اشاره کرد، همان اسراری که میتواند زندگی من و شما را حسابی زیرورو کند.
در همین ایستگاه اول، یک دنیا پشت کلمه «بعثت» است، اینکه دراصطلاح عرب برای برخی روزها مانند جنگ احد و خندق میگوید: یوم مثلاً احد، یوم خندق، اما برای ۲۷ رجب از لفظ «مبعث» استفاده میکند. شاید برای شما سؤال باشد چرا از لفظ یوم الرساله یا یوم الولایه استفاده نمیکند؟! اینجا کافی است که کمی به مفهومشناسی مبعث بپردازیم.«بعثت» یعنی برانگیختن و «مبعث» یعنی زمان برانگیخته شدن، باز هم یک سؤال دیگر چرا از عنصر بعث و برانگیختن استفاده کردند. این بار به سراغ آیات قرآن کریم میرویم. به آیهای میرسیم که میفرماید «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» در اینجا و آیات متعدد از کلمه ولایت استفاده میکند. در واقع خدای متعال اولیا خودش را ولی و سرپرست بر جان و نفس و مال بندگانش قرار داده است. اما برای مبعث چنین تعبیری را ندارد.
راز آن چیست؟ با ما همراه باشید:شما هم میدانید که قرآن کریم دارای تمام ابعاد است؛ یعنی یک نامه عاشقانه، یک عهدنامه خدا با بندگانش، یک مانیفست و یک قرارداد است. در جایی از این کتاب آسمانی، خدای متعال میفرماید که «إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ»، یعنی پروردگار عالم با آن عظمت و بزرگی یک موضوع مهمی را برای ما وضع کرده است.نگاه کنید بسیاری اوقات در مواجهه با دیگران نصیحتهای زیادی داریم. حال شرایطی را فرض کنید در محضر علما، اوصیا، امامان و پیامبران باشید، آنجا نیز نصیحتهایی برای بهتر شدن حال شما داده میشود. در اینجا ذات اقدس الهی میفرماید «من شما را به یک امر موعظه میکنم» که اهمیت بسیار زیاد آن را میرساند.
در اینجا یک یادآوری و یک تذکر برای بندگان به همراه دارد، همان موضوعی که از ابتدای خلقت بر دوش انسان انسان بوده است. موعظهای که پیوسته است و خدا از طریق پیامبرانش آن را برای ابنای بشر بارها و بارها یادآوری کرده است.«وَإِذ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّيَّتَهُم وَأَشهَدَهُم عَلَى أَنفُسِهِم أَلَستُ بِرَبِّكُم قَالُواْ بَلَى شَهِدنَا أَن تَقُولُواْ يَومَ ٱلقِيَمَةِ إِنَّا كُنَّا عَن هَذَا غَفِلِينَ»ای پیامبر یادت بیاید که همچین قراری بوده است، این مطلب یک خبر است که از همان ابتدای خلقت در عالم الست خدای متعال از بندگانش میثاق گرفته است.
بنابراین یادتان باشد طبق صریح آیه که میفرماید: «قُل إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَحِدَةٍ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثنَى وَفُرَدَى»، برای خدا حرکت کنید.حالا حرکت کردن به چه صورت است، حجتالاسلام عجمی این گونه بیان میکند: این قیام، حتی در کارهای جهادی و بیرونی از درون انسان شروع میشود. مثل اینکه مطرح میکنند جهاد اصغر که جنگ بیرونی است، مقدمهاش همان جهاد اکبری است که فرد با نفس خودش داشته است. اینکه برای خدا حرکت کند.
این حرکت کردن برای خدا آن هم در قرن ۱۵ به چه شکل و صورتی میتواند باشد؟مانند مادری که فرزندش را برای خدا تربیت میکند، فردی که برای خدا صدقه میدهد، برای خدا به دیگران کمک و یاری میرساند. حالا رسیدیم به نکته طلایی بحث که «أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ» یک وجهی از بعثت و برانگیخته شدن است. در واقع اولین لایه از این برانگیخته شدن در درون انسانها است.از آنجایی که در بحث تربیت؛ انسان یک بعد شناخت، بعد گرایش و بعد رفتار دارد، از تلفیق این ابعاد، برانگیختکی انسان از درون آغاز میشود. منتها برخی اوقات بسیاری از دانستههای ما چون به مرحله گرایش نمیرسد، برانگیختگی را ایجاد نمیکند.در اینجا یک مثال ملموس بزنیم، همه ما میدانیم نمازشب دارای چه فضیلتی است، اما بنا به دلایلی برای اقامه آن از جا بر نمیخیزیم.
در نهایت اینکه حرکت و قیام برای خدا آغازش با بعث و برانگیخته شدن است. با این حال برانگیخته شدن در لایههای گرایشهای انسان شکل میگیرد، عواطف انسانی را درگیر میکند. در کنار آن شناخت با فکر انسان را به حرکت وا میدارد. این تمایل درونی به برانگیختن است که ما را میتواند به سر منزل مقصود برساند. در کلامی سادهتر باید بعثت کنیم. در واقع «عید مبعث» برای ما یک نشانی است.در اینجای بحث، گریزی به یکی از فرمایشات امام علی (ع) میزنیم، امام اول شیعیان میفرماید: «النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا»؛ مردم در خواباند و زمانی که بمیرند بیدار میشوند. یعنی بیشتر ما انسانها برانگیخته شدن برایشان اتفاق نمیافتد و تنها یک انسانهای خاص به این مرحله میرسند.پس اگر شما هم میخواهید جز آن دسته قلیل باشید و حس و حال برانگیختگی را دریابید، کافی است که «أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ» را به طور جدی سرلوحه کارتان قرار دهید. مهم نیست در چه موقعیت و شغلی باشید، مهم این است که عزم و نیتتان را جزم کنید.