به گزارش صراط به نقل ازفارس، تبیان نوشت: «شلیک تیر هوایی در مراسم عروسی این بار در درتوجانِ بندرعباس جان یک جوان را گرفت» خبری که در شروع اسفندماه ۱۴۰۳ همراه با تصاویر و ویدیوهای مربوط به آن رسانهای شد اما این حادثه تلخ تازه نیست؛ تیراندازی و شلیک هوایی مربوط به یک رسم کهنه و اشتباهی است که هر سال به جان شادی و عروسی مردم میافتد و به نظر میرسد تا قربانی نگیرد دلش آرام و قرار نخواهد گرفت. طوریکه طبق آمار رسمی از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳، بیش از ۶۴ کشته و ۲۶ زخمی بر اثر تیراندازی در عروسیها ثبت شده است.
ریشههای یک رسم خطرناک
تیراندازی در مراسم عروسی از آیینهای کهن عشایر ایران سرچشمه میگیرد که برای اعلام شادی، اطلاعرسانی به قبیله یا نمایش اقتدار انجام میشد. در میان اقوامی چون لرها، بختیاریها، عربهای خوزستان، و بلوچها، شلیک به هوا بخشی از هویت فرهنگی بود و با ابزار سادهای مثل تفنگهای سرپُر آغاز شد. با ورود سلاحهای مدرن و نبود نظارت، این رسم از یک نمایش بیخطر به تهدیدی مرگبار تبدیل شد. امروزه این سنت بیشتر در مناطق روستایی و عشایری، جایی که سلاح همچنان نماد قدرت و سنت است، پابرجاست.
عروسی در مناطق پرحادثه
اما مردم کدام مناطق در ایران به این رسم که بارها نادرست بودنش ثابت شده، پایبند هستند؟عربهای خوزستان تیراندازی را بخشی از شادی و هویت قومی میدانند؛ فراوانی سلاحهای غیرمجاز هم عاملی است این رسم را سرپا نگه داشته است. در فرهنگ لرهای بختیاری، شلیک گلوله با موسیقی و رقص همراه است و ریشه در سنتهای قبیلهای دارد. در جنوب ایران مثل هرمزگان و سیستان و بلوچستان این رسم با جشنهای محلی پیوند خورده و نظارت کم قانون به تداومش کمک کرده و در آخر عشایر قشقایی و مناطق روستایی هنوز این سنت را حفظ کردهاند.
عروسی که عزا شد!
تصور کنید که جشن ازدواج، که باید نقطه شروع خوشبختی باشد، با صدای گلوله، خون و وحشت گره بخورد. این اتفاق نهتنها خاطرهای دردناک از روزی که باید زیباترین لحظه زندگی باشد بر جا میگذارد، بلکه میتواند سلامت روان زوجین را برای سالها تحت تأثیر قرار دهد. اضطراب، افسردگی و حتی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) از پیامدهای رایج چنین تجربههایی هستند. بسیاری از زوجهایی که با چنین فاجعهای روبهرو میشوند، در آینده احساس ناامنی، ترس و بیاعتمادی نسبت به اطرافیان خود خواهند داشت.
برخی از تازهعروسها و دامادها پس از چنین حوادثی دچار حس گناه و سرزنش خود میشوند، بهویژه اگر یکی از اعضای خانواده یا دوستان نزدیک قربانی این تیراندازیها باشد. این احساس گناه و افسوس میتواند به مرور زمان رابطه را تحت تأثیر قرار داده و حتی باعث بروز اختلافهای جدی در زندگی مشترک شود. از سوی دیگر، خانوادههایی که یکی از اعضای خود را در این مراسمها از دست دادهاند، گاهی تازهعروس یا داماد را به دلیل برگزاری جشن، مقصر میدانند که این خود میتواند فشارهای روانی مضاعفی بر زندگی مشترک آنها وارد کند.در کنار این آسیبهای روحی، اثرات اجتماعی نیز غیرقابلانکار است. در برخی از این موارد، جشنهای ازدواج که باید نماد پیوند و شادی باشند، به نمادی از غم و سوگ تبدیل میشوند و حتی ممکن است باعث مشکلاتی در ادامه ارتباط خانوادگی بین دو طرف شوند. برخی از زوجهایی که در روز عروسی خود چنین حوادثی را تجربه کردهاند، بعدها دچار ترس از برگزاری جشنها و گردهماییهای خانوادگی میشوند، زیرا این روز برای همیشه با خاطرهای تلخ در ذهنشان حک شده است.
تراژدیهای تلخ عروسیهای خونین
تیرماه ۱۴۰۱ در فیروزآباد فارس عروس ۲۴ ساله در شب عروسی خود؛ در میان لبخندهای مهمانان، صدای خندهها و موسیقی، ناگهان با شلیک گلولهای سرگردان لباس سفید بختش به رنگ سرخ درآمد و دنیایش خاموش شد. خانوادهاش، با قلبی شکسته تصمیم گرفتند اعضای بدنش را اهدا کنند. فیلمبرداری که در خرداد ۱۴۰۲ برای ثبت خاطرات شیرین عروسی مشغول کار بود در یاسوج قربانی تیراندازی شد و جان خود را از دست داد. کودکان هم از این رسم غلط و تیراندازی در امان نیستند و اسم آنها در لیست قربانیها دیده میشود. برای مثال آبان امسال کودک ۶ سالهای بر اثر تیرهوایی که توسط برادر داماد شلیک شده بود؛ کشته شد. تیری که قرار بود به رسم خوشی و شادمانی باشد اما قومی را عزادار خود کرد.
قربانیهای تیرهوایی در سال ۱۴۰۳ (تا اسفند)
در عنبرآباد، کرمان (اردیبهشت)، دو نفر کشته شدند: خاله عروس و خواهر داماد.در بروجرد، لرستان، یک زن کشته شد.در حاجیآباد، هرمزگان، یک دختر ۱۴ ساله کشته شد.در بمپور، ایرانشهر، یک نفر کشته و یک نفر زخمی شدند.در عنبرآباد، کرمان (شهریور)، پنج نفر زخمی شدند.در فسا، فارس، یک کودک ۶ ساله کشته شد.در شوشتر، خوزستان، یک پسر ۱۲ ساله کشته شد.در سرفیروزآباد، کرمانشاه، سه نفر کشته و چهار نفر زخمی شدند.در بندرعباس، هرمزگان، یک نفر کشته شد.
قانون و برخورد با این رسم خطرناک
طبق ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی، تیراندازی منجر به جرح یا قتل، حتی در مراسمات شادی، جرم محسوب میشود و مرتکب آن به قصاص، دیه، و حبس محکوم میشود. حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز در ایران نیز جرم سنگینی دارد. طبق قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات، حمل سلاح گرم بدون مجوز میتواند از ۶ ماه تا ۱۰ سال حبس داشته باشد. در برخی استانها مانند خوزستان، کرمانشاه و لرستان نیروی انتظامی بارها هشدار داده که با تیراندازی در مراسمات برخورد خواهد شد، اما هنوز این پدیده ریشهکن نشده است.
نقش قانون: چالشها و اقدامات
مناطق عشایری و روستایی، پلیس حضور دائمی ندارد و بسیاری از حوادث گزارش نمیشوند؛ علاوه بر این مقاومت مردم به دلیل تعصب به سنت، قانون را ناکارآمد کرده است. مجازات ناکافی هم این موضوع را با چالش همراه کرده است؛ بر اساس ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، قتل غیرعمد با سلاح میتواند تا ۳ سال حبس داشته باشد، اما اغلب با دیه مختومه میشود. برای دارندگان سلاح غیرمجاز (ماده ۱۸ قانون مجازات قاچاق اسلحه)، حبس ۶ ماه تا ۲ سال پیشبینی شده، که بازدارنده نیست. همچنین جمعآوری میلیونها سلاح غیرمجاز نیازمند برنامهریزی گسترده است که هنوز کامل اجرا نشده.