به گزارش صراط به نقل از فارس ؛ در نیمه دوم قرن گذشته، ظهور ماشین حسابهای الکترونیکی تحولی در شیوه یادگیری ریاضی بهوجود آورد؛ اما معضلی جدی نیز به همراه داشت. تحقیقات متعدد نشان میدهد که دانشآموزانی که به صورت گسترده از این فناوری استفاده کردند، در آزمونهای ریاضی نسبت به نسلهای پیشین بین 15 تا 25 درصد نمره پایینتری کسب کردند.این کاهش مهارتها تنها نشاندهنده وابستگی بیش از حد به فناوری نیست، بلکه بازتابی از کاهش تمرینهای ذهنی و محاسبات دستی به شمار میرود. علاوه بر این، این تغییر سبک آموزشی موجب شد تا دانشآموزان کمتر به تفکر انتقادی و حل مسئلههای پیچیده روی آورند.
چگونه اینترنت و شبکههای اجتماعی تمرکز ما را به قطعات کوچک تقسیم میکنند
تحقیقات برجستهای از دکتر گلوریا مارک، روانشناس برجسته در زمینه مطالعات دیجیتال، نشان میدهد که میانگین زمان تمرکز یک فرد روی یک صفحه وب تنها حدود 47 ثانیه است. در این مدت کوتاه، تعداد زیادی از اعلانهای ایمیل، پیامک و هشدارهای شبکههای اجتماعی ذهن ما را از هدف اصلی منحرف میکنند.به عنوان مثال، دانشآموزان و پژوهشگران در حال مطالعه، با دریافت اعلانهای مداوم دچار قطع و وصل شدن در توجه شده و در نتیجه عمق یادگیری و حافظهشان به شدت کاهش مییابد. این تغییر در الگوی توجه، بهویژه در میان نسل جوان که از همان ابتدا با فناوری رشد کردهاند، نگرانیهای عمیقی را در پی دارد.
آیا دنیای نوین ما را از تفکر آزاد محروم میکند؟
با پیشرفت روزافزون هوش مصنوعی و مدلهای زبانی بزرگ (LLMs)، نگرانیهای جدیدی درباره تأثیرات روانشناختی و اجتماعی این فناوری بر بروز خلاقیت و انگیزه حل مسئله ایجاد شده است. نظرات کارشناسان مختلف، از جمله نویسنده و اندیشمند برجسته جان نوستا، حاکی از آن است که هوش مصنوعی با ارائه پاسخهای به ظاهر کامل، افراد را به استفاده بیش از حد از راهحلهای آماده و الگوهای تکراری سوق میدهد.این روند میتواند به وابستگی عمیق به فناوری منجر شود و در نهایت انگیزه جستجوی پاسخهای نو و خلاقانه را در بین کاربران کاهش دهد. علاوه بر این، این فناوری با ایجاد حلقههای بازخورد مبتنی بر باورهای قبلی، احتمالاً فرآیند تفکر انتقادی و استقلال ذهنی را به چالش میکشد.
نفوذ الگوریتمها در شکلدهی به افکار و تصمیمات
استفاده گسترده از موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی نه تنها دسترسی به اطلاعات را آسان کرده، بلکه نقش مهمی در اولویتبندی نتایج و شکلدهی به نظرات کاربران داشته است. پژوهشهای متعدد نشان دادهاند که نتایج بالاتر در موتورهای جستجو، بهویژه در حوزههای سیاسی و انتخاباتی، میتوانند به طور ناخودآگاه بر تصمیمات رأیدهندگان تأثیر بگذارند.این موضوع به نوعی بازتابی از تمرکز بیش از حد بر منابع مشخص و نادرست در فضای مجازی است که باعث ایجاد الگوهای فکری محدود و انحصاری در میان کاربران میشود.
آیا تکنیک «سختی مطلوب» نیز زیر سؤال رفته است؟
روانشناس برجسته دانشگاه UCLA، رابرت ای. بیجورک، با معرفی مفهوم «سختی مطلوب»، بیان کرده است که مواجهه با چالشهای واقعی و تلاش برای حل مسائل، فرآیند یادگیری را عمیقتر و حافظه بلندمدت را تقویت میکند. اما در دنیای امروز که هوش مصنوعی میتواند تمامی مراحل حل مسئله را بر عهده بگیرد، دانشآموزان دیگر فرصت تجربه اشتباهات و تصحیح مسیر خود را ندارند.به عبارتی، از یک سو استفاده از هوش مصنوعی به سرعت پاسخها را ارائه میدهد و از سوی دیگر، انگیزه و توانایی خلاقانه برای مواجهه با چالشهای یادگیری کاهش مییابد
بازتعریف یادگیری در عصر هوش مصنوعی
با توجه به تغییرات بنیادینی که فناوریهای نوین در الگوهای یادگیری ایجاد کردهاند، نیاز به بازتعریف مفاهیم یادگیری، پژوهش و جستجوی علمی بیش از پیش احساس میشود. مؤسسات آموزشی باید با بهرهگیری از فناوریهای نوین و در عین حال حفظ روشهای سنتی آموزشی که به تقویت حافظه و خلاقیت کمک میکنند، رویکردی متعادل اتخاذ کنند.ایجاد تعادل میان استفاده از منابع دیجیتال و تلاش برای کسب دانش از طریق تجربه و اشتباه، کلید اصلی برای حفظ تواناییهای شناختی نسل آینده به شمار میرود.