به یاد دارم در سال های نخست حضورم در حوزه علمیه قم، استاد محترمی همواره ما طلاب را به یک نکته مهم در امر تبلیغ رهنمون می ساخت. این توصیه که سال های سال در امر تبلیغ به کار ما طلاب آمده بود، بعدها در ابعاد دیگر زندگی اجتماعی معنا و مفهوم بیشتری یافت. آن استاد بزرگوار همواره به ما طلاب یادآور می شد که وقتی برای تبلیغ به نقطه ای از شهر یا روستایی می روید، سعی کنید هر آنچه از مشکلات و آسیب های آنجا را می بینید با زبان نرم و لین بیان کنید و به دلیل اینکه شاید خوشایند مسئول هیئت امنای مسجد یا دیگر دست اندرکاران مسجد و محله نباشد، در برابر آن سکوت نکنید.
بعدها این توصیه را به بیانی دیگر از زبان استاد محترم و مربی قرآن جناب آقای قرائتی شنیدم که می فرمودند: طلبه یا باید جیبش باز باشد یا دهانش، اگر بخواهد جیبش باز باشد لاجرم باید دهانش را در برابر انحرافات ببندد و اگر بخواهد دهانش باز باشد باید جیبش را ببندد. واقعا رابطه بین جیب و زبان رابطه ای تنگاتنگ است و نباید در آن شک کرد و البته این موضوع اختصاص به طلاب و روحانیون و موضوع تبلیغ ندارد بلکه در مورد بسیاری از موضوعات مختلف و تمام اقشار موثر جامعه از مسئولان و مدیران در رده های مختلف گرفته تا اصحاب مطبوعات و روزنامه ها و رسانه های امروزی صادق است.
به همین دلیل وقتی دیده می شود که برخی اشخاص متنفذ و موثر در جامعه - چه در عرصه مدیریت و چه در عرصه مطبوعات و رسانه های خبری - که می توانند برای مبارزه با فساد اقدام کنند ولی سکوت را ترجیح می دهند، باید در باز و بسته بودن جیبشان و یا جیب اطرافیان و مدیران و مشاورانشان شک کرد ودر مقابل وقتی دیده می شود که برخی از شخصیت های موثر و متنفذ گرفتار بند بازی و باند بازی نمی شوند و در برابر فساد از هر نوع آن سکوت نمی کنند، باید یقین کنیم که جیبشان بسته و دهانشان باز است . شک نکنیم که شجاعت رهبر معظم انقلاب و بسیاری از مسئولان کشور و اصحاب رسانه در برخورد با مفسدان و متخلفان به رابطه جیب و دهانشان برمی گردد و نیاز به توضیح نیست که جیب و دهان انواع و اقسامی دارد. بنابراین مردم با رصد رفتار مدیران و فعالان عرصه سیاسی و فرهنگی، باید در خصوص آنها و اطرافیان و مشاورانشان دقت نظر و تامل ویژه کنند و با مرور مواضع امروز ایشان با مواضع دیروزشان، احتمال باز شدن جیب برخی از مدیران یا اطرافیانشان را منتفی ندانند و البته لازم به توضیح نیست و یادآوری نیست که این جیب همواره مصداق آنچه که اسکناس در آن قرار میگیرد نیست، گاهی تلاش برای افزایش مقبولیت عمومی، گاهی دفاع از اطرافیان متخلف، گاهی حفظ قدرت و ... می تواند مصداق این موضوع باشد.
مقام معظم رهبری چند سال قبل در دیدار با مردم قم به مناسبت سالگرد قیام 19 دی به این نکته ظریف به شکل دیگری اشاره کرده اند و ضررهای عدم مبارزه با فساد را یادآور شده اند که دقیقا سومین ضرر عدم مبارزه با فساد از نگاه ایشان اشاره به ارتباط بین جیب و دهان دارد. مروری بر سخنان ایشان در این مقطع زمانی که اعترافات برخی از عوامل دشمن از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده و متاسفانه شاهد دفاع برخی از نشریات و سایت ها از این پایگاه های دشمن هستیم ، نه تنها درایت و تیزبینی این رهبر آگاه را نشان می دهد بلکه برای همه مجموعه ها عبرت آموز خواهد بود. رهبری انقلاب در مورخ 19 دی 1380 فرمودند:
"امروز یکی از مهمترین مسائل ما، مبارزه با فساد است ، این را باید همه مسئولان کشور بفهمند. فساد یعنی چه؟ فساد یعنی اینکه کسانی با زرنگی، با قانون دانی، با زبان چرب و نرم، با چهره حق به جانب، به جان بیت المال این ملت بیفتند و کیسه های خود را پر کنند. این کار چند ضرر دارد: یکی این که خزانه این کشور که باید صرف مردم بشود - صرف ساختن پل و راه و سد و آبرسانی و آباد کرن روستاها و سامان دادن به زندگی مردم - به جیب یک نفر یا یک جمع خاص می رود. وقتی شما می بینید یک نفر آدم در طول مدت کوتاهی - سه چهار سال- ده ها میلیارد تومان از پول بیت المال را در صندوق شخصی خود قرار می دهد، معنایش چیست؟ معنایش این است آن پولی که با آن می شد مثلا هزار روستا را آباد کرد که مردم از زندگی لذت ببرند و مزه فقر را نچشند، مزه زندگی راحت را بچشند، یک نفر بتواند با زرنگی ، با زبان چرب و نرم، با چهره حق به جانب و با استفاده از کمک افراد غافل همه این پول ها را به چنگ بیاورد. بنابراین اولین ضرر این است که بیت المال خالی می شود و پول مردم به جیب یک شخص طماع و حریص و خودخواه و زیاده طلب می رود.
ضرر دوم این است، کسانی که می خواهند با پول خود در کشور فعالیت اقتصادی کنند - کارخانه تاسیس کنند، مزرعه راه بیندازند و تولید کنند - وقتی دیدند از راه های نامشروع می شود این همه ثروت به دست آورد، آنها هم تشویق می شوند که بروند کار نامشروع بکنند. عده ای می گویند با مفاسد اقتصادی مبارزه موجب می شود که سرمایه داران سرمایه گذاری نکنند . اما من می گویم قضیه عکس است اگر با فساد اقتصادی مبارزه نشود هر سرمایه داری وسوسه و تشویق می شود که به جای وارد شدن به کار پردردسر تولید و مقدمات آن و راه های طولانی دیگر، برود مشغول بند و بست و کارهای فسادانگیز بشود. یک فاسد، دیگران را هم به فساد می کشاند و تشویق می کند. بنابراین ضرر دوم این است که کشور از فعالیت اقتصادی باز خواهد ماند.
ضرر سوم این است که آدم فاسد وقتی بخواهد از بیت المال مسلمان ها استفاده کند، به طور مستقیم که او را راه نمی دهند، مجبور است به مدیران و مسئولان و هر کسی که سر راه او قرار دارد، رشوه بدهد. هر کسی هم نمی تواند در مقابل رشوه مقاومت کند. البته بعضی ها مقاومت می کنند، بعضی هم دانسته یا ندانسته تسلیم می شوند.
بنابراین آدم فاسد برای رسیدن به هدف خود، با رشوه و شیرینی دادن ، عده ای را فاسد می کند، مدیران را فاسد می کند، ماموران را فساد می کند، مامور بانک را فاسد می کند، مامور فلان وزارتخانه را فاسد می کند.
ضرر چهارم این است که وقتی پول و لقمه حرام در بین مردم و نخبگان و زبدگان رایج شد، گناه رایج می شود”امرنا مترفیها ففسقوا فیها”(اسرا : 16) وارد شدن در میدان فساد مالی، مقدمه ورود به میدان فساد اخلاقی و فساد جنسی و فساد شهوانی و انواع و اقسام فسادهاست. ضرر پنجم اینکه وقتی مدیران و مردمی فاسد شدند، این می شود پایگاه دشمن خارجی، دشمن خارجی از آدم های فاسد برای اهداف سیاسی خود در کشور خوب استفاده می کند. مبارزه با فساد، یک جهاد همه جانبه است. من از مسئولان کشور خواهش می کنم این جهاد عظیم را به اغراض سیاسی آلوده نکنند. اگر مسئولان کشور آن خودآگاهی لازم را داشته باشند آنگاه می فهمند که امروز مبارزه با فساد لازم است و یک جهاد است. نشناختن موقعیت و خطر، همان ناخودآگاهی است که این خود خطر بسیار بزرگی است.”
بعدها این توصیه را به بیانی دیگر از زبان استاد محترم و مربی قرآن جناب آقای قرائتی شنیدم که می فرمودند: طلبه یا باید جیبش باز باشد یا دهانش، اگر بخواهد جیبش باز باشد لاجرم باید دهانش را در برابر انحرافات ببندد و اگر بخواهد دهانش باز باشد باید جیبش را ببندد. واقعا رابطه بین جیب و زبان رابطه ای تنگاتنگ است و نباید در آن شک کرد و البته این موضوع اختصاص به طلاب و روحانیون و موضوع تبلیغ ندارد بلکه در مورد بسیاری از موضوعات مختلف و تمام اقشار موثر جامعه از مسئولان و مدیران در رده های مختلف گرفته تا اصحاب مطبوعات و روزنامه ها و رسانه های امروزی صادق است.
به همین دلیل وقتی دیده می شود که برخی اشخاص متنفذ و موثر در جامعه - چه در عرصه مدیریت و چه در عرصه مطبوعات و رسانه های خبری - که می توانند برای مبارزه با فساد اقدام کنند ولی سکوت را ترجیح می دهند، باید در باز و بسته بودن جیبشان و یا جیب اطرافیان و مدیران و مشاورانشان شک کرد ودر مقابل وقتی دیده می شود که برخی از شخصیت های موثر و متنفذ گرفتار بند بازی و باند بازی نمی شوند و در برابر فساد از هر نوع آن سکوت نمی کنند، باید یقین کنیم که جیبشان بسته و دهانشان باز است . شک نکنیم که شجاعت رهبر معظم انقلاب و بسیاری از مسئولان کشور و اصحاب رسانه در برخورد با مفسدان و متخلفان به رابطه جیب و دهانشان برمی گردد و نیاز به توضیح نیست که جیب و دهان انواع و اقسامی دارد. بنابراین مردم با رصد رفتار مدیران و فعالان عرصه سیاسی و فرهنگی، باید در خصوص آنها و اطرافیان و مشاورانشان دقت نظر و تامل ویژه کنند و با مرور مواضع امروز ایشان با مواضع دیروزشان، احتمال باز شدن جیب برخی از مدیران یا اطرافیانشان را منتفی ندانند و البته لازم به توضیح نیست و یادآوری نیست که این جیب همواره مصداق آنچه که اسکناس در آن قرار میگیرد نیست، گاهی تلاش برای افزایش مقبولیت عمومی، گاهی دفاع از اطرافیان متخلف، گاهی حفظ قدرت و ... می تواند مصداق این موضوع باشد.
مقام معظم رهبری چند سال قبل در دیدار با مردم قم به مناسبت سالگرد قیام 19 دی به این نکته ظریف به شکل دیگری اشاره کرده اند و ضررهای عدم مبارزه با فساد را یادآور شده اند که دقیقا سومین ضرر عدم مبارزه با فساد از نگاه ایشان اشاره به ارتباط بین جیب و دهان دارد. مروری بر سخنان ایشان در این مقطع زمانی که اعترافات برخی از عوامل دشمن از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده و متاسفانه شاهد دفاع برخی از نشریات و سایت ها از این پایگاه های دشمن هستیم ، نه تنها درایت و تیزبینی این رهبر آگاه را نشان می دهد بلکه برای همه مجموعه ها عبرت آموز خواهد بود. رهبری انقلاب در مورخ 19 دی 1380 فرمودند:
"امروز یکی از مهمترین مسائل ما، مبارزه با فساد است ، این را باید همه مسئولان کشور بفهمند. فساد یعنی چه؟ فساد یعنی اینکه کسانی با زرنگی، با قانون دانی، با زبان چرب و نرم، با چهره حق به جانب، به جان بیت المال این ملت بیفتند و کیسه های خود را پر کنند. این کار چند ضرر دارد: یکی این که خزانه این کشور که باید صرف مردم بشود - صرف ساختن پل و راه و سد و آبرسانی و آباد کرن روستاها و سامان دادن به زندگی مردم - به جیب یک نفر یا یک جمع خاص می رود. وقتی شما می بینید یک نفر آدم در طول مدت کوتاهی - سه چهار سال- ده ها میلیارد تومان از پول بیت المال را در صندوق شخصی خود قرار می دهد، معنایش چیست؟ معنایش این است آن پولی که با آن می شد مثلا هزار روستا را آباد کرد که مردم از زندگی لذت ببرند و مزه فقر را نچشند، مزه زندگی راحت را بچشند، یک نفر بتواند با زرنگی ، با زبان چرب و نرم، با چهره حق به جانب و با استفاده از کمک افراد غافل همه این پول ها را به چنگ بیاورد. بنابراین اولین ضرر این است که بیت المال خالی می شود و پول مردم به جیب یک شخص طماع و حریص و خودخواه و زیاده طلب می رود.
ضرر دوم این است، کسانی که می خواهند با پول خود در کشور فعالیت اقتصادی کنند - کارخانه تاسیس کنند، مزرعه راه بیندازند و تولید کنند - وقتی دیدند از راه های نامشروع می شود این همه ثروت به دست آورد، آنها هم تشویق می شوند که بروند کار نامشروع بکنند. عده ای می گویند با مفاسد اقتصادی مبارزه موجب می شود که سرمایه داران سرمایه گذاری نکنند . اما من می گویم قضیه عکس است اگر با فساد اقتصادی مبارزه نشود هر سرمایه داری وسوسه و تشویق می شود که به جای وارد شدن به کار پردردسر تولید و مقدمات آن و راه های طولانی دیگر، برود مشغول بند و بست و کارهای فسادانگیز بشود. یک فاسد، دیگران را هم به فساد می کشاند و تشویق می کند. بنابراین ضرر دوم این است که کشور از فعالیت اقتصادی باز خواهد ماند.
ضرر سوم این است که آدم فاسد وقتی بخواهد از بیت المال مسلمان ها استفاده کند، به طور مستقیم که او را راه نمی دهند، مجبور است به مدیران و مسئولان و هر کسی که سر راه او قرار دارد، رشوه بدهد. هر کسی هم نمی تواند در مقابل رشوه مقاومت کند. البته بعضی ها مقاومت می کنند، بعضی هم دانسته یا ندانسته تسلیم می شوند.
بنابراین آدم فاسد برای رسیدن به هدف خود، با رشوه و شیرینی دادن ، عده ای را فاسد می کند، مدیران را فاسد می کند، ماموران را فساد می کند، مامور بانک را فاسد می کند، مامور فلان وزارتخانه را فاسد می کند.
ضرر چهارم این است که وقتی پول و لقمه حرام در بین مردم و نخبگان و زبدگان رایج شد، گناه رایج می شود”امرنا مترفیها ففسقوا فیها”(اسرا : 16) وارد شدن در میدان فساد مالی، مقدمه ورود به میدان فساد اخلاقی و فساد جنسی و فساد شهوانی و انواع و اقسام فسادهاست. ضرر پنجم اینکه وقتی مدیران و مردمی فاسد شدند، این می شود پایگاه دشمن خارجی، دشمن خارجی از آدم های فاسد برای اهداف سیاسی خود در کشور خوب استفاده می کند. مبارزه با فساد، یک جهاد همه جانبه است. من از مسئولان کشور خواهش می کنم این جهاد عظیم را به اغراض سیاسی آلوده نکنند. اگر مسئولان کشور آن خودآگاهی لازم را داشته باشند آنگاه می فهمند که امروز مبارزه با فساد لازم است و یک جهاد است. نشناختن موقعیت و خطر، همان ناخودآگاهی است که این خود خطر بسیار بزرگی است.”
مثلا که چی ؟ یک روز با خبری که هیچ ارزش خبری ندارد مینویسید که رسایی ماشینش اینطور و آن طور است و بدون تعارف تخریبش می کنید و یک روز هم یادداشتش را تاپ سایتتان می کنید
سعی کنید متعادل باشید
حالا خوبه نویسنده تاکید کرده برای انتشار ننوشته
جدی برام سواله راجه به مخاطبتون چه فکری می کنید
یه روز خبر می زنید رسایی با ماشین 40 میلیونی
http://www.seratnews.ir/fa/news/65678/%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C-40-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF
و حالا رسایی و مبارزه با فساد
جدا بلا تکلیفی بد دردیه
9 دی این هفته دیدم که آرم صراط نیوز را هم در کنار رجا و ... قرار داده اند به عنوان سایتی که لاریجانی ها با آن برخورد کرده اند. زنگ زدم به رسایی و خودم را معرفی کردم و بهش گفتم که من در باره صراط و روابط مالیش چی میدونم و اتفاقا گفتم که چند کامنت گذاشتم ولی مسئول صراط تحمل نداشته پاکش کرده
جالب بود که دیدم رسایی از کند مالی شماها خبر داره گفتم چرا در عوض خبر تخریبی صراط اون را منتشر نکردی
گفت هر چی فکر کردم دیدم تو این کار خدا نیست خالی کردن دلمه /من آدم تجمل گرایی نیستم چنین ماشینی را هم یک ساله دارم قیمتش هم 29 میلیون بوده خریدش هم دلیلی داشته که باید دنده اتوماتیک می خریدم 206 برای جثه ام کوچک بودو گفتند در شأن روحانی نیست /صراط اگه با هدف امر به معروف این کار را کرده خدا خیرش بده و اگر با هدف تخریب بوده خدا سر عقلش بیاره یا جزاش بده/خدا کمک کنه این بچه ها وابسته به باندهای قدرت و ثروت نشن و ارتباط مالی شون هم با تیم ........... قطع بشه
من جای شما بودم خجالت میکشیدم
چون حالا کسی نیست به نصیحت های حضرت علی ع که در نهج البلاغه نوشته گوش کند و همش فکر میکنند قدیمیه و مجبور میشیم که صحبت های آنان را تازه تر و به روز تر کنیم
پس نوشته های آقای رسایی را بخوانید و عبرت بگیرید که برای خودتان خوب است و بس.