سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۶:۳۲

آيا شهرام عبدلي شانس ندارد؟

" چهره‌اش از سریال «خط قرمز» قاسم جعفری معرفی شد؛ سریالی که وقتی در سال ۸۰ از تلویزیون پخش شد، هم طرفداران زیادی پیدا و هم چهره‌های جوان جدیدی را به دنیای بازیگری معرفی کرد.
کد خبر : ۷۷۶۲۱
به گزارش صراط ، یکی از آن جوان‌ها، «شهرام عبدلی» بود که با این که نقشش منفی بود، با بازی خوبش توانست جای خود را در دنیای بازیگری باز کند. ولی این بازیگر با تمام توانایی‌هایی که در بازیگری داشت نتوانست آن طور که شایسته‌اش بود جایگاه خود را در سینما و تلویزیون حفظ کند. سریال‌های زیادی بازی کرده و چهره‌اش را در خیلی از کارها دیده‌ایم، ولی هنوز هم که هنوز است از او نقشی پررنگ‌تر از خط قرمز در اذهان باقی نمانده است. حتی نقش وی در آثاری چون «مختارنامه»، «فاصله‌ها» یا «رستگاران» به روشنی آن نقش نیست."

 
به گزارش جهان، روزنامه تهران امروز با اين هنرپيشه که اکنون سریال جدیدش با نام «تکیه بر باد» در حال پخش است، گفت‌وگو کرده است.

 
شما سریال‌هاي زیادي بازی کرده‌اید. اين روزها که «تکیه بر باد» با بازی شما در حال پخش است. در «دختری به نام آهو»، «مختارنامه»، «فاصله‌ها» و خیلی سریال‌های دیگر هم بازی کرده‌اید. اگر جانب انصاف را هم نگه‌داریم بازیگر خوبی هستید، ولی کارهایتان يا ماندگار نمی‌شود یا خیلی به چشم نمی‌آید. چرا؟

 
یعنی به نظر شما نقش‌هایم در این آثار ماندگار نشده؟

 
وقتی اسم شهرام عبدلی می‌آید اولین صحنه‌ای که در ذهن نقش می‌بندد «خط قرمز» است. یعنی نقش‌های دیگر به آن روشنی نیست.

 
خب آن نقش یک اتفاق بود. اولین چیزی که از بازیگر در ذهن مردم ثبت می‌شود، کار اولی است که انجام داده است. مثلا هنوز هم مردم، «مهدی‌ هاشمی» را با «سلطان و شبان» به‌ خاطر می‌آورند. آيا این یعنی آقای‌ هاشمی‌ کار بهتر دیگری نکرده؟ خب چرا. بقیه کارهایش خیلی بهتر از سلطان و شبان است یا مثلا «سعید نیک‌پور» را هنوز با «امیرکبیر» به‌خاطر می‌آورند. در صورتی که آقای نیک‌پور بعد از امیرکبیر کارهای بسیاری انجام داد که بعضا بسیار بهتر هم بود. ولی این چهره‌ها با همان نقش‌های اول در ذهن مردم مانده‌اند، برای همین با همان نقش‌ها به خاطرات برمی‌گردند.

 
این را قبول ندارم. چون اگر مثلا در مورد مهدی‌ هاشمی‌ صحبت شود نقش‌های نزدیک‌ترش را نام می‌برند. مثل «آلزایمر» یا «آقا یوسف». ولی در مورد آقای عبدلی کمتر چنین چیزی گفته می‌شود که بخواهیم نقش‌های متفاوت را نام ببریم.

 
ولی از نظر خودم بازی‌ام در رستگاران خیلی بهتر از خط قرمز است. حتی فاصله‌ها و پایان نمایش خیلی بهتر است. خیلی‌ها من را با «آدمخوار» می‌شناسند که خیلی قوی‌تر از خط قرمز است؛ هم خود سریال و هم نقش‌هایی که در آن است. «آخرین دعوت» آقای سهیلی‌زاده هم قوی بود. نقشی که من داشتم هم خیلی خوب بود.

 
بعضی‌ شما را بازیگر قدرناشناخته تلویزیون می‌دانند، خودتان هم قبول دارید؟

 
به‌ نظرم آن اتفاقی که باید برای من می‌افتاد، نیفتاد. بعضی‌ها یک سریال بازی می‌کنند و یک عمر نانش را می‌خورند. من حداقل 20 سریال پربیننده کار کرده‌ام که چندتا از آنها به قول قدیمی‌ها «خیابان ببند» بوده، یعنی بالای80 - 70درصد بیننده داشته، از خط قرمز بگیر تا فاصله و آدمخوار و...

 
ولی با همه این اینها باز هم خبر چندانی از شما در رسانه‌ها نیست.

 
دلایل متفاوتی وجود دارد. یکی از آن‌ها ارتباط خاص من با رسانه‌هاست که ارتباطی محترمانه و متقابل است. من نه هیچ وقت دنبال رسانه دویده‌ام و نه دوست دارم آن‌ها دنبال من بدوند. آن لابی‌هایی که بعضی خبرنگارها با هنرمندان دارند من ندارم و اتفاقا خیلی وقت‌ها جلوی آن هم می‌ایستم. من در ابتدای کار خود هیچ وقت پول ندادم که عکسم را روی جلد مجلات کار کنند. هر وقت هم می‌خواستند این کار را بکنند ممانعت می‌کردم. اهل این نیستم که به خانه کارگردان‌ها زنگ بزنم. من به دفتر تهیه‌کننده‌ها و مدیرتولیدها سر نمی‌زنم که مثلا احوال‌شان را بپرسم.

 
مگر بقیه کسانی که اسم و رسم‌شان بزرگ می‌شود این کارها را کرده‌اند؟

 
نه! منظور من این نیست. این چیزی‌که گفتم ممکن است یکی از دلایل باشد. توی چشم بودن خیلی خوب است. بعضی دوستان هستند که به خانه سنیما و تئاتر می‌روند یا در کافه هنرمندان می‌نشینند و مدام با هم در ارتباطند. اصلا ارتباط خانوادگی دارند. خیلی از این فیلم‌ها و سریال‌ها، اکیپ‌های خود کارگردان یا تهیه‌کننده است. برخی دوستی‌هایی دارند که بی‌تاثیر نیست. البته بعضی شانس هم دارند که شاید من ندارم!

 
از این بحث بگذریم! قبول دارید وقتی بازیگری در یک نقش خاص چند کار پشت سر هم داشته باشد در آن نقش جا می‌افتد و نقش‌هایی که به او پیشنهاد می‌شود همه در همان ژانر است؟

 
مدتی است که دیگر نقش منفی بازی نکردم و فقط نقش‌های مثبت بازی کردم، ولی دیدم بعضی بازیگرها در روزنامه‌ها مصاحبه کرده‌اند که مثلا متخصص نقش منفی هستند. دیدم برای آنها خیلی هم خوب است و اتفاقا با همان نقش‌های منفی سوپراستار هم شدند. ولی به ما که رسید بد شد! من نفهمیدم این، جا افتادن در نقش منفی خوب است یا بد! بعضی دفاتر سینمایی که می‌روم، دیگران برای نقش منفی سر و دست می‌شکنند، ولی وقتی مصاحبه می‌کنند ادعا می‌کنند که دوست دارند نقش مثبت بازی کنند. خیلی‌ها را دیده‌ام که برای گرفتن نقش منفی التماس می‌کنند؛ چون معتقدند جای کار بیشتری دارد.

 
بعد از بازی در نقش‌های منفی واکنش مردم در خیابان چطور است؟

 
مردم تا به حال واکنش بدی نداشتند. نقش منفی چند نوع است. گاهی نقش آدمی‌ منفور و نفرت‌انگیز را بازی می‌کنی که مردم از او بدشان می‌آید. گاهی نقش منفی در مورد کاریست که انجام می‌دهید. مثلا طرف قاچاقچی یا دزد است که مردم از این کارها بدشان می‌آید. ولی نقش‌هایی که من بازی کرده‌ام این‌طور نیست. من تا به حال از این نقش‌ها بازی نکرده‌ام. من در نقش‌هایم رگه‌هایی از طنز هم می‌گذارم که مردم لبخند هم بزنند. تا به حال واکنش بد ندیدم، ولی یکبار در یک کفش‌فروشی خانمی‌ از من پرسید چرا در «طفلان مسلم» آن نقش بد را بازی کردم؟

 
شما کار سینمایی هم داشتید؟

 
بله. اتفاقا یکی هم آماده نمایش دارم که نمی‌دانم؛ چرا اکران نمی‌شود. فیلم «سرخابی» به کارگردانی «محمد آهنگرانی».

 
جالب است شما کسی هستید که با کارگردان‌های خوبی کار کرده‌اید، مثلا داوود میرباقری یا سیروس مقدم.

 
یکی از دوستانی که امروز خیلی معروف شده بعد از بازی‌ام در خط قرمز می‌پرسید طعم شهرت چطور است؟ نمی‌شود به این فکر کرد که چه کسی معروف است و چه کسی نیست.

 
چرا اینقدر نقش‌های حاشیه‌ای بازی می‌کنید؟

 
من نقش‌های اول و دوم زیادی هم دارم. در همه این سریال‌هایی که گفتم نقش یک منفی‌اش را من به‌ عهده داشتم. فقط در یکی از آن‌ها نقشم حاشیه‌ای بود.

 
ولی در رستگاران این‌طور نبود.

 
رستگاران کلا با نقش من جمع می‌شد.

 
ولی «پوریا پورسرخ» نقش بیشتری داشت.

 
ببینید! شما باید از نظر فیلم‌نامه‌ای بررسی کنید. این که داستان به چه کسی ختم می‌شد. کیانوش کسی بود که طرح توطئه را ریخته بود. لازم نیست وجب بگیریم که چه کسی بیشتر بوده و چه کسی کمتر.

 
ولی بسیاری از بازیگرها در همین وجب‌های زیاد پررنگ می‌شوند! گاهی به‌جایی هم می‌رسند و نقش‌هایی را بازی می‌کنند که به قد‌و‌قواره‌شان نمی‌خورد!

 
این برای من هم یک راز است که نقش‌ها را بر چه اساسی به بازیگرها می‌دهند. من در این ۲۲ سالی که دارم کار می‌کنم هنوز متوجه نشده‌ام! البته شاید یکی از دلایلش این باشد که من بازیگر ناتوانی هستم.

 
نه! اتفاقا شاید اگر نقش‌های پررنگ‌تری بازی می‌کردید امروز جایگاهتان بهتر بود.

 
من در آدمخوار نقشی داشتم که از اول تا آخر سریال حضور داشت. در آخرین دعوت نقش من بیشتر از نقش حامد بهداد بود، ولی اینها دلیل نمی‌شود. به‌ نظر من گاهی کارگردان از بازیگری خوشش می‌آید و از یکی خوشش نمی‌آید. بعضی بازیگرهایی که مثلا در فلان نقش فلان فیلم سینمایی بازی می‌کنند، تابحال جلوی دوربین نرفته‌اند. اصلا نمی‌شود گفت چون نقش خوب بازی کرده معروف شده، در این فیلم هم بازی می‌کند. من ۱۲۰ کار تصویری کرده‌ام. وظیفه‌ای را که به دوشم بوده هم به‌ خوبی انجام داده‌ام؛ بقیه چیزها دیگر نه دست من است و نه دست شما!