به گزارش صراط ، یک تحلیلگر عرب با بیان اینکه قدرت موشکی رژیم صهیونیستی با ایران قابل
قیاس نیست، تاکید کرد، نابود کردن نیروگاه اتمی دیمونا ۵ هزار تن مواد
منفجره میخواهد اما تاسیسات اتمی ایران روشن نیست با هزاران تن هم از بین
برود.
کفاح نصر در مقاله جدیدی به موضوع تهدید رژیم صهیونیستی علیه ایران به آغاز جنگ پرداخت و آن را رؤیای تلآویو عنوان کرد که این رژیم گاهگاهی آن را تکرار میکند.
نصر در این مقاله که در جهینه منتشر شد، نوشت: بر خلاف اینکه حزبالله بیش از هر حزب دیگری در لبنان، لبنانیتر است، اما سران جریان 14 مارس و کسانی که از اسرائیلیها پشت آن هستند، اصرار دارند که حزبالله را لشگری از لشگرهای سپاه پاسداران ایران قلمداد کنند. حال، اسرائیل که با حزبالله یا به گفته خودشان همان لشگر سپاه ایران، جنگید و جنگ را مقابل آن باخت، هیچ هفتهای را به پایان نمیرساند الا اینکه ایران را یعنی همه لشگرهای سپاه و ارتش و نیروهای بسیج را به جنگ تهدید میکند.
کفاح نصر افزود: کار به همین جا ختم نمیشود. اسرائیل تصویر نابود کردن نیروهای ایران در لحظه اول جنگ را برای خود مکررا پخش میکند و آخرین فیلم تخیلی علمی که یک افسر صهیونیست در سندی محرمانه درباره طرح اسرائیل برای حمله به ایران درز داد این است: اسرائیل جنگ را با یک ضربه دوگانه آغاز میکند که ادغامی از نیروی الکترونیکی بیسابقه است و این ضربه قدرت ایران را میگیرد تا نداند که در داخل و پیرامون خود چه خبر است و این حمله از سویی دیگر با شلیک دهها موشک بالستیک از اسرائیل ادامه مییابد و این امر با شلیک موشک از زیردریاییهای اسرائیل در منطقه خلیج [فارس] همراه میشود که تاسیسات هستهای و پایگاههای ایران را هدف میگیرد و در رأس همه آن، تاسیسات هستهای در اصفهان، اراک و پایگاه زیرزمینی را در بر میگیرد و این موشکها کلاهکهای کلاسیک با قدرت تخرییی بالا دارد که مخصوص انفجار اماکن بسیار مستحکم است همچنانکه صدها موشک آماده و نشانه رفته به مقرهای فرماندهی و کنترل ایران و پایگاههای پژوهش و توسعه و منازل شخصی مسئولان بلندپایه فعال ایران در برنامههای موشکی و طرحهای هستهای است.
کفاح نصر افزود: رؤیاهای اسرائیل ما را فقط یاد تجاوز 33 روزه اسرائیل به لبنان و جنگ با حزبالله میاندازد؛ جنگی که نه ارتباطات حزبالله را قطع کرد نه پخش شبکه المنار را بر خلاف تخریب زیرساخت ارتباطاتیاش و حتی پخش آن در جنوب هم قطع نشد. این رؤیاهای اسرائیل ما را یاد این سخن اسرائیلیها میاندازد که در آن بیان شد که 75 درصد موشکهای اسرائیل هدف قرار گرفت اما تا آخرین لحظات جنگ، شلیک موشکهای حزبالله قطع نشد. این رؤیاها ما را یاد گزارش [کمیته تحقیق جنگ 33 روزه اسرائیل موسوم به] وینوگراد و اهداف بزرگتر اسرائیل میاندازد. اما به هر حال باید واقعبین بود و ممکن است جنگی صهیونیستی علیه ایران راه بیفتد که نتایج آن را بررسی میکنیم.
حمله به ایران و پاسخ ایران؛
- احتمال حمله اسرائیل با جنگنده اف-15 با میانگین 15 فروند در هر پرواز. این هواپیماها بدون سوختگیری هوایی نمیتوانند به ایران برسند بنابراین نیروی هوایی اسرائیل خارج از معادله است.
- ایران میتواند با هواپیماهای اسرائیل مقابله کند که این میزان میتواند به 90 درصد هواپیماهای اسرائیل برسد همچنانکه اسرائیل نمیتواند اسکادرانهای بزرگی به دلیل مشکل سوخت اعزام کند و باید این را هم در نظر گرفت که جنگندههای در حال سوختگیری در هوا، هدف هواپیماهای بدون سرنشینی است که تا 2000 کیلومتری به پرواز در میآیند و ایران آن را در اختیار دارد.
- این احتمال وجود دارد که اسرائیل از هر سه تاسیسات، یکی را آسیبی بزند و آن هم با بمبهایی که از واشنگتن گرفته است.
- نابود کردن تاسیسات دیمونا اسرائیل، از نابود کردن هر مرکز غنیسازی در ایران سادهتر است. با همه تدابیر دفاعی، دفاع ضدموشکی صهیونیستی قادر نیست با موشکها مقابله کند و ممکن است فقط نیمی از موشکها را رهگیری کند اما قادر است فقط کمتر از یکچهارم از موشکها را مقابله کند، در نتیجه تخریب دیمونا امری حتمی است و بدون شک تخریب این مرکز، تخریب کارگاه «ماخون-2» برای ساخت سلاحهای اتمی را که در زیر آن قرار دارد نابود میکند و علاوه بر این شش نیروگاه [در فلسطین اشغالی] هست که یکی از آنان نقشی اساسی در تولید برق این رژیم دارد و مانند نیروگاه بوشهر منبعی فرعی است که اخیرا به شبکه برق ایران وصل شده است.
- اسرائیل شاید بتواند حملاتی موشکی از طریق زیردریاییها انجام بدهد که ممکن است در بهترین حالت و اگر نیروی دریایی ایران نتواند با زیردریاییهای جدید مقابله کند، به صد موشک برسد.
- نیروی دریایی ایران (ناوشکن و زیردریایی) میتواند ضربات دردناکی به اسرائیل و نیروی دریایی آن بزند. از جمله به زیردریاییهای اسرائیل و در نتیجه حمله دریایی اسرائیل حمله یکجانبه نخواهد بود بخصوص اینکه ایران ضددریاییهای دقیقی از جمله فاتح 110 دارد در نتیجه ایران میتواند مقابله به مثل بکند.
- از آنجا که موشک اریحا اسرائیل قادر نیست ایران را بزند ممکن است حملاتی با موشکهای بهینهشده اریحا که برد آن به بیش از 1200 کیلومتر میرسد انجام بشود.
- ایران میتواند یکباره رژیم صهیونیستی را موشکباران کند و شش نیروگاه اتمی اسرائیل را در کنار تاسیسات دیمونا هدف بگیرد و کارخانههای پتروشیمی و جنگی آن و تاسیسات راهبردی را با موشکهایی که برد آن بین 1500 تا 2000 کیلومتر است بزند و قدرت موشکی اسرائیل را نمیتوان با قدرت موشکی ایران مقایسه کرد، با توجه به اینکه سامانه ضدموشکی اسرائیل حداکثر میتواند همزمان با 20 موشک مقابله کند و اعتمادی به این سامانه نیست که همه اهدافی را که رهگیری میکند، ساقط کند.
در نتیجه هر حمله اسرائیل به ایران با سلاحهای کلاسیک و در صورتی که طرف سومی دخالت نکند، بازنده آن اسرائیل خواهد بود. بخصوص اینکه بزرگترین نیروگاه اتمی تولید برق ایران فعلا از 4 مگاوات بیشتر نیست حال آنکه نیروگاه دیمونا معادل 20 مگاوات برق تولید میکند و دیگر نیروگاههای آن بین 4 تا 5 مگاوات تولید میکنند و اسرائیل فقط یک نیروگاه 1 مگاواتی دارد. تکیه اسرائیل به برق هستهای اساسی است حال آنکه ایران آن را بتازگی به شبکه خود افزوده است. ایران اورانیوم را در ایستگاههایی انجام میدهد که تخریب آن به هزاران تن ماده منفجر نیاز دارد در حالی که اسرائیل پلوتونیوم را با سوزاندن اورانیوم در تاسیسات دیمونا غنی میکند و تخریب آن به بیش از 5 هزار تن مواد منفجره نیاز ندارد. در جنگی مانند جنگ ایران و اسرائیل موشکها حرف اول و آخر را خواهند زد و جایی هم برای مقایسه قدرت موشکی ایران که قادر است 14 هزار موشک در ساعت اول جنگ شلیک کند، وجود ندارد؛ همچنانکه هزار فروند آن میتواند رژیم صهیونیستی را هدف بگیرد هر چند که اسرائیل نیز قدرت موشکی دارد.
اما در صورتی که سلاحهای غیرمتعارف استفاده شود، حمله اتمی اسرائیل هر چه که باشد، برای ایران کافی است تا تلآویو را با موشکهای شیمیایی بزند و آنگاه جنگ جنگ تخریب معبد است. پس از آن ایران باقی میماند و اسرائیل زائل میشود.
البته همه این سناریوها بدون در نظر گرفتن ورود سوریه و حزبالله به خطر جنگ و بدون در نظر گرفتن بسته شدن تنگه هرمز است و با این فرض است که جنگ، جنگ جهانی نشود و بدون در نظر گرفتن سناریو نگرانی مسکو از رسیدن واشنگتن به دریایی خزر و گاز ایران است بنابراین سخن از جنگ اسرائیل علیه ایران، سناریوهای آن از حد خیال علمی و خوابهای آشفته فراتر نمیرود و این چیزی است که چند سال پیش کارشناسی صهیونیست اعلام کرد که «جنگ با ایران مناسب کشورهای بزرگ است نه اسرائیل». در نتیجه جنگ [اسرائیل با ایران] بدون آمریکا، نوعی خیالپردازی است و اگر کمعقلترین فرد دنیا (سعود الفیصل وزیر خارجه آمریکا) هم حاکم تلآویو باشد، چنین تصمیمی علیه ایران اتخاذ نمیکند.
کفاح نصر در مقاله جدیدی به موضوع تهدید رژیم صهیونیستی علیه ایران به آغاز جنگ پرداخت و آن را رؤیای تلآویو عنوان کرد که این رژیم گاهگاهی آن را تکرار میکند.
نصر در این مقاله که در جهینه منتشر شد، نوشت: بر خلاف اینکه حزبالله بیش از هر حزب دیگری در لبنان، لبنانیتر است، اما سران جریان 14 مارس و کسانی که از اسرائیلیها پشت آن هستند، اصرار دارند که حزبالله را لشگری از لشگرهای سپاه پاسداران ایران قلمداد کنند. حال، اسرائیل که با حزبالله یا به گفته خودشان همان لشگر سپاه ایران، جنگید و جنگ را مقابل آن باخت، هیچ هفتهای را به پایان نمیرساند الا اینکه ایران را یعنی همه لشگرهای سپاه و ارتش و نیروهای بسیج را به جنگ تهدید میکند.
کفاح نصر افزود: کار به همین جا ختم نمیشود. اسرائیل تصویر نابود کردن نیروهای ایران در لحظه اول جنگ را برای خود مکررا پخش میکند و آخرین فیلم تخیلی علمی که یک افسر صهیونیست در سندی محرمانه درباره طرح اسرائیل برای حمله به ایران درز داد این است: اسرائیل جنگ را با یک ضربه دوگانه آغاز میکند که ادغامی از نیروی الکترونیکی بیسابقه است و این ضربه قدرت ایران را میگیرد تا نداند که در داخل و پیرامون خود چه خبر است و این حمله از سویی دیگر با شلیک دهها موشک بالستیک از اسرائیل ادامه مییابد و این امر با شلیک موشک از زیردریاییهای اسرائیل در منطقه خلیج [فارس] همراه میشود که تاسیسات هستهای و پایگاههای ایران را هدف میگیرد و در رأس همه آن، تاسیسات هستهای در اصفهان، اراک و پایگاه زیرزمینی را در بر میگیرد و این موشکها کلاهکهای کلاسیک با قدرت تخرییی بالا دارد که مخصوص انفجار اماکن بسیار مستحکم است همچنانکه صدها موشک آماده و نشانه رفته به مقرهای فرماندهی و کنترل ایران و پایگاههای پژوهش و توسعه و منازل شخصی مسئولان بلندپایه فعال ایران در برنامههای موشکی و طرحهای هستهای است.
کفاح نصر افزود: رؤیاهای اسرائیل ما را فقط یاد تجاوز 33 روزه اسرائیل به لبنان و جنگ با حزبالله میاندازد؛ جنگی که نه ارتباطات حزبالله را قطع کرد نه پخش شبکه المنار را بر خلاف تخریب زیرساخت ارتباطاتیاش و حتی پخش آن در جنوب هم قطع نشد. این رؤیاهای اسرائیل ما را یاد این سخن اسرائیلیها میاندازد که در آن بیان شد که 75 درصد موشکهای اسرائیل هدف قرار گرفت اما تا آخرین لحظات جنگ، شلیک موشکهای حزبالله قطع نشد. این رؤیاها ما را یاد گزارش [کمیته تحقیق جنگ 33 روزه اسرائیل موسوم به] وینوگراد و اهداف بزرگتر اسرائیل میاندازد. اما به هر حال باید واقعبین بود و ممکن است جنگی صهیونیستی علیه ایران راه بیفتد که نتایج آن را بررسی میکنیم.
حمله به ایران و پاسخ ایران؛
- احتمال حمله اسرائیل با جنگنده اف-15 با میانگین 15 فروند در هر پرواز. این هواپیماها بدون سوختگیری هوایی نمیتوانند به ایران برسند بنابراین نیروی هوایی اسرائیل خارج از معادله است.
- ایران میتواند با هواپیماهای اسرائیل مقابله کند که این میزان میتواند به 90 درصد هواپیماهای اسرائیل برسد همچنانکه اسرائیل نمیتواند اسکادرانهای بزرگی به دلیل مشکل سوخت اعزام کند و باید این را هم در نظر گرفت که جنگندههای در حال سوختگیری در هوا، هدف هواپیماهای بدون سرنشینی است که تا 2000 کیلومتری به پرواز در میآیند و ایران آن را در اختیار دارد.
- این احتمال وجود دارد که اسرائیل از هر سه تاسیسات، یکی را آسیبی بزند و آن هم با بمبهایی که از واشنگتن گرفته است.
- نابود کردن تاسیسات دیمونا اسرائیل، از نابود کردن هر مرکز غنیسازی در ایران سادهتر است. با همه تدابیر دفاعی، دفاع ضدموشکی صهیونیستی قادر نیست با موشکها مقابله کند و ممکن است فقط نیمی از موشکها را رهگیری کند اما قادر است فقط کمتر از یکچهارم از موشکها را مقابله کند، در نتیجه تخریب دیمونا امری حتمی است و بدون شک تخریب این مرکز، تخریب کارگاه «ماخون-2» برای ساخت سلاحهای اتمی را که در زیر آن قرار دارد نابود میکند و علاوه بر این شش نیروگاه [در فلسطین اشغالی] هست که یکی از آنان نقشی اساسی در تولید برق این رژیم دارد و مانند نیروگاه بوشهر منبعی فرعی است که اخیرا به شبکه برق ایران وصل شده است.
- اسرائیل شاید بتواند حملاتی موشکی از طریق زیردریاییها انجام بدهد که ممکن است در بهترین حالت و اگر نیروی دریایی ایران نتواند با زیردریاییهای جدید مقابله کند، به صد موشک برسد.
- نیروی دریایی ایران (ناوشکن و زیردریایی) میتواند ضربات دردناکی به اسرائیل و نیروی دریایی آن بزند. از جمله به زیردریاییهای اسرائیل و در نتیجه حمله دریایی اسرائیل حمله یکجانبه نخواهد بود بخصوص اینکه ایران ضددریاییهای دقیقی از جمله فاتح 110 دارد در نتیجه ایران میتواند مقابله به مثل بکند.
- از آنجا که موشک اریحا اسرائیل قادر نیست ایران را بزند ممکن است حملاتی با موشکهای بهینهشده اریحا که برد آن به بیش از 1200 کیلومتر میرسد انجام بشود.
- ایران میتواند یکباره رژیم صهیونیستی را موشکباران کند و شش نیروگاه اتمی اسرائیل را در کنار تاسیسات دیمونا هدف بگیرد و کارخانههای پتروشیمی و جنگی آن و تاسیسات راهبردی را با موشکهایی که برد آن بین 1500 تا 2000 کیلومتر است بزند و قدرت موشکی اسرائیل را نمیتوان با قدرت موشکی ایران مقایسه کرد، با توجه به اینکه سامانه ضدموشکی اسرائیل حداکثر میتواند همزمان با 20 موشک مقابله کند و اعتمادی به این سامانه نیست که همه اهدافی را که رهگیری میکند، ساقط کند.
در نتیجه هر حمله اسرائیل به ایران با سلاحهای کلاسیک و در صورتی که طرف سومی دخالت نکند، بازنده آن اسرائیل خواهد بود. بخصوص اینکه بزرگترین نیروگاه اتمی تولید برق ایران فعلا از 4 مگاوات بیشتر نیست حال آنکه نیروگاه دیمونا معادل 20 مگاوات برق تولید میکند و دیگر نیروگاههای آن بین 4 تا 5 مگاوات تولید میکنند و اسرائیل فقط یک نیروگاه 1 مگاواتی دارد. تکیه اسرائیل به برق هستهای اساسی است حال آنکه ایران آن را بتازگی به شبکه خود افزوده است. ایران اورانیوم را در ایستگاههایی انجام میدهد که تخریب آن به هزاران تن ماده منفجر نیاز دارد در حالی که اسرائیل پلوتونیوم را با سوزاندن اورانیوم در تاسیسات دیمونا غنی میکند و تخریب آن به بیش از 5 هزار تن مواد منفجره نیاز ندارد. در جنگی مانند جنگ ایران و اسرائیل موشکها حرف اول و آخر را خواهند زد و جایی هم برای مقایسه قدرت موشکی ایران که قادر است 14 هزار موشک در ساعت اول جنگ شلیک کند، وجود ندارد؛ همچنانکه هزار فروند آن میتواند رژیم صهیونیستی را هدف بگیرد هر چند که اسرائیل نیز قدرت موشکی دارد.
اما در صورتی که سلاحهای غیرمتعارف استفاده شود، حمله اتمی اسرائیل هر چه که باشد، برای ایران کافی است تا تلآویو را با موشکهای شیمیایی بزند و آنگاه جنگ جنگ تخریب معبد است. پس از آن ایران باقی میماند و اسرائیل زائل میشود.
البته همه این سناریوها بدون در نظر گرفتن ورود سوریه و حزبالله به خطر جنگ و بدون در نظر گرفتن بسته شدن تنگه هرمز است و با این فرض است که جنگ، جنگ جهانی نشود و بدون در نظر گرفتن سناریو نگرانی مسکو از رسیدن واشنگتن به دریایی خزر و گاز ایران است بنابراین سخن از جنگ اسرائیل علیه ایران، سناریوهای آن از حد خیال علمی و خوابهای آشفته فراتر نمیرود و این چیزی است که چند سال پیش کارشناسی صهیونیست اعلام کرد که «جنگ با ایران مناسب کشورهای بزرگ است نه اسرائیل». در نتیجه جنگ [اسرائیل با ایران] بدون آمریکا، نوعی خیالپردازی است و اگر کمعقلترین فرد دنیا (سعود الفیصل وزیر خارجه آمریکا) هم حاکم تلآویو باشد، چنین تصمیمی علیه ایران اتخاذ نمیکند.
گیریم که برفرض محال همه این کارها راکردند و زدند و تاسیسات وپایگاههای مارانابود کردند وحتی امریکا هم دراین حمله به انها کمک کرد.اممما..دست اخر برای ازپادراوردن کامل ما مجبورند و باید که نیروهای پیاده شان را وارد خاک ماکنند. غیر از اینه؟؟
خوب..!!
اونوقت مائیم اونا و به قول یک بابائی! یک چاقوی ضامن دار کوچیک!!!