"صراط" - روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم.
گريه‌هاي عروسك تنها
پرستاران به سرعت او را روي تخت خوابانده و هراسان دستورهاي پزشك جواني را كه بر بالين ريحانه حاضر شده بود را اجرا مي‌كردند.
دقايق به كندي سپري مي‌شد تا اين كه دقايقي بعد ريحانه دو و نيم ساله با لبخندي كه گوشه لبانش باقي ماند براي هميشه خاموش شد.
زن جوان در مرگ دخترك خردسالش كه هنوز شيرين زباني‌هاي او در گوشش طنين‌انداز بود بي‌تابي مي‌كرد.
به فاصله كمي از او دو پليس جوان ايستاده و آنها نيز با گريه‌هاي زن جوان كه در مرگ فرزندش شيون مي‌كرد بغض كرده بودند. آثار سوختگي و شكنجه بر پيكر نحيف دختر دو و نيم ساله حتي پزشك معالج و كادر درماني بيمارستان شهر آمل را هم شگفت‌زده كرده بود. چه كسي باور مي‌كرد ريحانه دو و نيم ساله قرباني شكنجه‌هاي ناپدري انسان‌نماي خود شده باشد و اكنون نيز معلوم نبود مرد سنگدل در كدامين بيغوله سر در آبشخور اعتياد خود را گم كرده بود.
چند ساعت بعد نتيجه تحقيقات معلوم شد و مادر ريحانه وقتي مقابل بازپرس ويژه قتل دادسراي آمل قرار گرفت عنوان كرد وقتي شوهر قبلي‌اش او و ريحانه را به دليل اعتياد ترك كرده بود دادگاه حضانت ريحانه را به او سپرده است و وي نيز پس از آشنايي با مرد ديگري كه بعد متوجه شده او هم به شيشه اعتياد دارد با او ازدواج كرده است.
زن جوان با همان بغضي كه سال‌ها همنشين او شده است ادامه داد: پس از ازدواج دوم همسرم مدام ريحانه را كتك مي‌زد و تلاش‌هاي من براي حمايت از فرزندم بي‌نتيجه بود تا اين كه روز حادثه پس از كتك زدن ريحانه، او را از طبقه اول به خيابان انداخت و فرزندم در خانه مرد شيشه‌اي ناباورانه جان باخت.
زن جوان همچنان مي‌گريست. يك هفته پس از مرگ ريحانه ماموران ناپدري سنگدل را كه مخفيانه وارد شهر شده بود شناسايي و دستگير كردند.
متهم وقتي مقابل قاضي جنايي ايستاد، با سنگدلي ماجراي شكنجه و آزارهاي دخترك شيرين‌زبان و نحوه قتل او را بازگو كرد.
با دستگيري متهم و تحويل جسد، ريحانه براي آخرين بار در آغوش مادر جاي گرفت و سپس جسد وي غريبانه درون گور آرام گرفت. وقتي از مادر ريحانه از آخرين مراحل پرونده سوال كرديم، او عروسك رنگ و رو رفته‌اي را به سينه فشرد و صداي ناله‌هايش در شلوغي شهر محو شد. عروسك ريحانه نيز دلش براي صاحبش تنگ شده است...
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
سرقت 200 ميليون توماني
ساعت 15:05 دقيقه اولين روز مهر امسال، عابران در خيابان عالي‌قاپو، نبش شيخ‌صفي در استان اردبيل با شنيدن صداي شليك گلوله مشاهده كردند دو مرد نقابدار در حالي كه ساكي به دست دارند، با عجله از صرافي آريانا خارج شدند و بسرعت به سمت موتورسيكلتي رفتند كه در آن سوي خيابان متوقف شده بود.
مردم قصد داشتند با سد كردن راه سارقان نقابدار مانع فرار آنها شوند، اما دزدها سلاحشان را به سمت مردم نشانه رفتند و آنها را تهديد كردند تا تعقيبشان نكنند.
بلافاصله رهگذران و كسبه محل با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تماس گرفته، موضوع را خبر دادند و براي دستگيري سارقان درخواست كمك كردند.
مرگ شاگرد صرافي به دست دزدها
در پي فرار متهمان، وقتي همسايه‌هاي مرد صراف وارد مغازه او شدند، مشاهده كردند كارگر 22 ساله صرافي به نام پيمان بر اثر اصابت گلوله دزدها زخمي شده و مغازه نيز به‌هم ريخته است.
بلافاصله مرد زخمي به بيمارستان منتقل شد، اما تلاش پزشكان موثر نبود و مرد جوان بر اثر شدت خونريزي فوت كرد.ماموران انتظامي با حضور در محل حادثه و تحقيق از همسايه‌ها، با اجراي طرح مهار به جستجوي دزدان مسلح فراري پرداختند.
در مرحله بعدي، ماموران با اطلاع از مرگ شاگرد صرافي، با هماهنگي قضايي جسد او را به پزشكي قانوني منتقل كردند.
در پي وقوع اين حادثه، مرد صراف به پليس آگاهي منتقل و در تحقيق از او معلوم شد در مغازه حضور نداشته و در پي تماس همسايه‌ها از ماجراي سرقت و كشته شدن شاگردش مطلع شده است.
به دنبال اين سرقت مرگبار، مرد صراف روز گذشته در اين باره به خبرنگار ما گفت: 10 سال است كه در زمينه صرافي فعاليت دارم. شاگردم نيز از 18 ماه پيش همكاري‌اش را با من شروع كرد. روز حادثه ساعت 2 بعدازظهر براي خوردن ناهار از صرافي بيرون رفتم و پيمان در مغازه تنها بود.
مرد صراف يادآور شد: در بازبيني فيلم دوربين مداربسته متوجه شدم دزدهاي مسلح، نقابدار بودند و پس از كشتن شاگرد مغازه، انواع ارزهاي خارجي را كه ارزش آن 200 ميليون تومان بود، سرقت كرده و متواري شده‌اند. من با كسي دشمني نداشتم و نمي‌دانم سارقان چه كساني هستند و چرا شاگرد بي‌گناهم را كشته‌اند.
بنا بر اين گزارش، جستجوي پليس براي دستگيري سارقان مسلح صرافي ادامه دارد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
كلاهبرداري به بهانه آموزش بادي گارد
فردي كه به بهانه آموزش بادي گارد و واگذاري تجهيزات دفاع شخصي از جوانان علاقه مند به اين حرفه بالغ بر 4 تا 5 ميليون تومان كلاهبرداري كرده بود توسط ماموران پليس امنيت عمومي استان اصفهان شناسايي و دستگير شد.
«سرهنگ ميرعباس صوفي وند» رئيس پليس امنيت عمومي استان اصفهان با بيان اين مطلب اظهار داشت: اين فرد كه نادر-ش نام دارد و در قبال دريافت مبلغ 4 تا 5 ميليون تومان وجه نقد اقدام به آموزش بادي گارد و واگذاري تجهيزات دفاع شخصي از جمله افشانه، شوكر و دستبند به جوانان علاقه مند مي كرد شناسايي و دستگير شد.
وي افزود: ماموران طي هماهنگي با مقام قضايي منزل متهم را مورد بازرسي قرار دادند و تعداد زيادي اوراق و فرم هاي ثبت نام آموزش بادي گارد به همراه تعدادي وسايل دفاع شخصي كشف كردند.
وي اضافه كرد: متهم دستگير شده جهت سير مراحل قانوني به مرجع قضايي تحويل داده شد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
عامل قتل دکه دار! مرا قصاص کنيد
جواني که به خاطر خوردن يک سيلي متصدي يک دکه روزنامه فروشي را با ضربات چاقو از پا درآورده بود صبح ديروز محاکمه شد و از قضات دادگاه کيفري خواست حکم قصاص او را صادر کنند.
به گزارش خراسان، چندي قبل پسر جواني به کلانتري آزادي رفت ومدعي شد شب گذشته روزنامه فروش محله شان در خيابان کارون را با ضربات چاقو کشته است. اين جوان به نام امين گفت شب گذشته مرد روزنامه فروش به نام ميرفياض به او سيلي محکمي زده و باعث عصبانيت اش شده و او هم با ۵ ضربه چاقو جانش را گرفته است.
به اين ترتيب پرونده اتهامي وي با صدور قرار مجرميت و کيفرخواست به شعبه ۷۴ دادگاه کيفري استان ارجاع شد و صبح ديروز امين پاي ميز محاکمه ايستاد.در ابتداي جلسه نماينده دادستان و اولياي دم خواستار قصاص امين شدند.
سپس امين در دفاع از خود گفت: من با ميرفياض اختلافي نداشتم و دليلي نداشت که بخواهم او را بکشم. چند روز قبل از حادثه يکي از دوستانم چند کارت شارژ از دکه مقتول سرقت کرد و او مي خواست از دوستم شکايت کند اما من پادرمياني کردم تا از دوستم شکايت نکند.
چند روز بعد در حالي که قرص ترامادول و ديازپام خورده و گيج بودم از مقابل دکه روزنامه فروشي عبور مي کردم که ميرفياض به طرفم آمد و ناگهان سيلي محکمي به صورتم زد.
من هم که حال خوشي نداشتم با چاقويي که در جيبم بود ۵ ضربه به گردنش زدم و فرار کردم. فرداي آن روز وقتي فهميدم مرد روزنامه فروش مرده است به کلانتري رفتم و خودم را تسليم کردم. امين ادامه داد: مي دانم که مستحق قصاص هستم و از قضات مي خواهم حکم قصاصم را صادر کنند.
در پايان اين جلسه ۵ قاضي شعبه ۷۴ وارد شور شدند و به زودي نظر خود را در اين باره اعلام مي کنند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
نقش لنگه کفش در دستگیری متهم به قتل پس از 17 سال
قاتل فراري که ۱۷سال قبل لنگه کفشش را در محل جنايت جا گذاشته بود مورد محاکمه قرار گرفت و قتل را به گردن برادرش انداخت.به گزارش خراسان، در يکي از روزهاي پاييز سال ۷۶، وقوع نزاعي منجر به قتل در خيابان شريعتي کارآگاهان جنايي پايتخت را به تکاپو انداخت.
در اين جنايت مردي به نام ماشاء ا... با ضربه چاقو از پا درآمد و تحقيقات نشان مي داد او توسط يکي از دوستانش به نام محمدحسين به قتل رسيده است. اطلاعات موجود حاکي از آن بود که اين دو نفر بر سر معامله يک خودرو با يکديگر دچار اختلاف شده اند و پيش از اين نيز چند مرتبه با يکديگر درگير شده بودند.
در چنين شرايطي تلاش ها براي يافتن محمد حسين آغاز شد اما او فقط يک لنگه کفش از خود به جا گذاشته بود و تلاش هاي پليس براي دستگيري اش راه به جايي نبرد.با گذشت ۱۴سال از اين حادثه ماموران گشت انتظامي رودهن به يک خودروي پرايد مشکوک شدند.
آنها در بازرسي پرايد چندين بطري مشروبات الکلي و سه گرم شيره ترياک کشف کردند و زماني که به بررسي هويت راننده پرايد پرداختند معلوم شد او همان قاتل فراري است. به اين ترتيب محمدحسين به تهران منتقل شد و تحت بازجويي قرار گرفت اما حاضر نشد اتهام کشتن ماشاء ا... را بپذيرد. با اين حال لنگه کفشي که از او به جا مانده بود و ديگر شواهد و قرائن عليه او بود.
تحقيقات در اين باره مدت ها به طول انجاميد تا اين که وي به شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضايي بعثت منتقل شد و مورد محاکمه قرار گرفت.بعد از آن که وکيل اولياي دم خواستار قصاص محمدحسين شد او در دفاع از خودش گفت: برادرم بر سر خريد يک خودرو با ماشاء ا... اختلاف داشت به همين دليل در اين درگيري او را کشت.
برادرم چند سال در يکي از کشورهاي خارجي زندگي کرد اما مدتي بعد فوت شد. شب حادثه من به محل درگيري نرفتم و از اين موضوع خبر نداشتم و برادر زنم که با من اختلاف دارد اين قتل را به گردن من انداخته است. به دنبال دفاعيات متهم قاضي گيوکي ختم جلسه را اعلام کرد و قرار است به زودي در اين باره تصميم گيري شود.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
دستگيري يک متهم ديگر در پرونده جنايت به شيوه فيلم هاي پليسي
زن ديگري که در ارتباط با پرونده جنايت به شيوه فيلم هاي پليسي تحت تعقيب قرار داشت پس از دستگيري، به اتهام مخفي کردن ادله جرم و فراري دادن متهمان به قتل روانه زندان شد.به گزارش خراسان، در پي وقوع يک جنايت که اواخر هفته گذشته در منزلي واقع در خيابان ذوالفقار مشهد رخ داد تحقيقات قضايي و پليسي در اين باره آغاز شد.
ماموران کلانتري آبکوه در حالي که با دستورات قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد در زمان حادثه) اين پرونده جنايي را پي گيري مي کردند ابتدا يکي از افراد مرتبط با اين پرونده را دستگير کردند. بررسي هاي آنان مشخص کرد: چند نفر که سوار بر يک خودرو بودند، پيکر نيمه جان جواني را از داخل خودرو بيرون انداخته اند که جوان مجروح پس از انتقال به مرکز درماني جان خود را از دست داده است.
در حالي که تحقيقات درباره اهالي ساکن در اين منزل ادامه داشت زن ۲۰ ساله اي خود را به ماموران معرفي کرد و با ارائه يک صيغه نامه مدعي شد: مقتول از ۲ ماه قبل همسر موقت من بود اما شب حادثه وقتي همسرم به منزل خواهرم (محل جنايت) آمد برادرانم او را ديدند که درگيري شروع شد و همسرم با ضربه چاقوي برادرم مجروح شد.اين زن جوان پس از انجام بازجويي به اتهام معاونت در قتل و همچنين فراري دادن متهمان به قتل روانه زندان شد.
اين گزارش حاکي است: ماموران انتظامي در ادامه تحقيقات دريافتند که لوازم خون آلود منزل پس از ارتکاب جنايت شسته شده است.پيگيري اين سرنخ ظن ماموران را به سوي مادرِزن ۲۰ ساله متوجه کرد اين زن که حدود ۴۵ سال سن دارد با دستورات مقام قضايي تحت تعقيب قرار گرفت.
وي که پس از دستگيري به شعبه ۸۰۹ مجتمع قضايي شهيد قدوسي معرفي شده بود در اولين جلسه بازپرسي شستن لوازم را به عهده گرفت. اين گزارش حاکي است: اين زن ميانسال پس از اعتراف به جرم خود به اتهامات اختفاي ادله جرم و همچنين فراري دادن متهمان به قتل با صدور قرار قانوني روانه زندان شد تا تحقيقات بيشتر در اين باره انجام شود.
بنابراين گزارش، بررسي هاي پليس براي دستگيري عامل يا عاملان اين جنايت که متواري هستند و ديگر افراد مرتبط با اين پرونده ادامه دارد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
باند «دستمال قرمزها» در پاکدشت متلاشي شد
فرمانده انتظامي شرق استان تهران از انهدام باند 8 نفره معروف به «دستمال قرمزها» در پاکدشت خبر داد.به گزارش ايسنا سرهنگ سيروس فتحي، در تشريح اين خبر گفت: چندي پيش در پي کسب اطلاعاتي از تجمع تعدادي از اراذل و اوباش و تشکيل باندي معروف به «دستمال قرمزها» رسيدگي به آن در دستور کار کارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
وي افزود: کارآگاهان در تحقيقات دريافتند اعضاي اين باند که از اشرار سابقه‌دار هستند، قصد ارتکاب اعمال مجرمانه و آزار و اذيت کودکان و نوجوانان را دارند.فتحي گفت: با هماهنگي قضايي اين 8 تن در عمليات غافلگيرانه و در مخفيگاهشان دستگير شدند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
برق تلويزيون شهري درسيلاب گيلان بلاي جان مرد ميانسال شد
معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي استان گيلان از مرگ مردي ميانسال در پي اتصال برق يک تلويزيون شهري در شهر رشت خبر داد.
سرهنگ مجيد مرآت با اشاره به جاري‌شدن سيلاب در برخي از شهرها و روستاهاي استان گيلان، اظهارکرد: به دنبال بارش شديد باران که از شب گذشته در بخش‌هايي از گيلان آغاز شده است و تا صبح روز دوشنبه نيز ادامه داشت، بخش‌هايي از شهر رشت و شهرستان‌هاي لاهيجان، فومن و شفت دچار سيلاب و آبگرفتگي شد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مرگ تعميرکار جوان پشت در بسته مغازه
جسد تعميرکار موتورسيکلت داخل مغازه اش در منطقه پنجتن مشهد هنگامي کشف شد که در مغازه از داخل قفل بود.
وقتي صبح روز گذشته جوان تعميرکاري که داخل مغازه اش مي خوابيد، در مغازه را باز نکرد همسايه وي براي بيدار کردن او به در مغازه اش رفت اما هرچه در زد کسي در را باز نکرد. او که نگران شده بود از نيروهاي امدادي و پليس کمک خواست.
وقتي ماموران قفل مغازه را شکستند با جسد تعميرکار ۳۵ساله روبه رو شدند و ماجرا را به قاضي ويژه قتل عمد اطلاع دادند.
قاضي موحدي راد پس از انجام يک سري تحقيقات ميداني در حالي دستور انتقال جسد به پزشکي قانوني را صادر کرد که شيشه کوچک متادون نيز کنار جسد کشف شد. بررسي هاي بيشتر براي کشف زواياي پنهان مرگ اين جوان ادامه دارد.
