به گزارش صراط ، در
همین حال خبر دیگری نیز به رسانهها راه یافت که بسیار عجیب و غیرمنتظره
بود و آن اینکه بر اساس تصمیم جدید اداره کل اتباع و مهاجران خارجی که
«عیسی موسوی نسب» مدیرکل این اداره در استانداری تهران آن را اعلام کرد؛
«تمام خانوادههای اتباع خارجی که در طرح ساماندهی شرکت کردهاند میتوانند
برای دریافت روادید به دفاتر مشخص شده ناجا مراجعه کنند!».
شاید معنای دیگر این خبر آن باشد که از این پس تمام اتباع غیرمجاز حضورشان در کشور مجاز خواهد شد.
اعلام این خبر بسیاری را در کشور آشفته ساخته، چنانکه بشدت به این تصمیم انتقاد کرده و آن را غیرکارشناسی دانستهاند. استدلال بیشتر منتقدان نیز نرخ بالای بیکاری موجود در کشور و اشغال فرصتهای کاری ایرانیان توسط مهاجران غیرمجاز است. نگارنده نیز از منتقدان این تصمیم وزارت کشور آن هم در این برهه خاص است. دلایلش را نیز خواهم گفت و اما پیش از آن باید چند نکته روشن شود.
بیشتر مشاغلی که این مهاجران- که بیشتر آنها افغانهایند- در آنها به کار گرفته میشوند، کارهایی است که نیروی کار ایران از آنها استقبال چندانی نمیکند. از سوی دیگر با گران شدن دلار، دستمزد این کارگران مهاجر به حدود یک سوم کاهش یافته. آنها بخش اعظم دستمزدهایشان را پسانداز کرده و برای خانوادههایشان در آن سوی مرز میفرستند.با اوضاع جدید این کار به هیچ وجه برای آنان صرفه اقتصادی ندارد و خود به خود بخش زیادی از آنها درصدد بازگشت برخواهند آمد. هدفمندی یارانهها نیز برای آنان معضل بزرگ دیگری است، زیرا هزینههای زندگی را برایشان بشدت افزایش داده، در همین حال اما به سبب اقتصاد رو به رشد افغانستان و طرحهای عظیم معدن، راهسازی، ساختمانی و... در آنجا، شاغل بودن در وطن برای این کارگران با وجود دستمزد کمتر، بصرفهتر است.
نتیجه آنکه الان بهترین زمان برای عملی کردن بازگشت میلیونها مهاجر افغانی به کشورشان است، زیرا دیگر ماندن آنها در ایران هیچ سودی برایشان نداشته بلکه بشدت به ضرر آنها نیز خواهد بود. اما بعید نیست رفتن این نیروی کار عظیم و البته ارزان، نه تنها به نفع ما نباشد بلکه ضربه سختی به دخل و خرج کارفرمایان ایرانی وارد کند و هزینه تولید را بشدت افزایش دهد و باعث گرانی بیشتر شود، زیرا کارگر ایرانی با این دستمزد حاضر به کار نیست، دستمزد بیشتر، قیمت تمام شده بالاتری را رقم زده و بدیهی است حاصل، گرانی بیشتر است.
به هر حال معلوم نیست در چنین زمانی که بهترین موقعیت برای بازگشت افغانهاست، چرا مسؤولان چنین تصمیم عجیبی مبنی بر صدور روادید برای خانوادههای مهاجران غیرمجاز گرفتهاند.
اگر استدلالشان شبیه چیزی است که یادآوری شد، این نیازمند کارشناسی دقیق و پژوهشی میدانی است؛ چنین تصمیم مهمی را به همین سادگی نمیتوان گرفت.
نکته مهمتر اما در این بین، کم کاری مسؤولان در جلب کمکهای سازمانهای جهانی بویژه سازمان ملل برای تشویق مهاجران به بازگشت است.
جالب است بدانید سازمان ملل به هر خانواده افغان که از پاکستان به افغانستان برگردد، با برخی کمکهای غیرنقدی، نزدیک به یکهزار دلار پول نقد میدهد، اما این کمک را به مهاجرانی که از ایران باز میگردند نمیکند! چرا؟ ما خودمان برای هر فرد حدود 150 تا 200 دلار پاداش بازگشت در نظر گرفتهایم.
از همان ابتدا نیز ما در جلب کمکهای جهانی برای مهاجران افغان ناتوان بودیم و بدبختانه هنوز هم این وضع ادامه دارد. حال آنکه هزینههای زیادی از این بابت متحمل شدهایم.
مسؤولان باید با سازمان ملل وارد مذاکره شوند و در جهت رفع این تبعیض تلاش کنند. این را نیز یقین بدانند اگر بنا نیست به سیاست بازگشت مهاجران فکر کنیم که هیچ، در غیر این صورت اکنون بهترین زمان برای این منظور است، زیرا خود افغانها نظر به سقوط ارزش ریال، دیگر حضورشان را دارای سود و صرفه نمی دانند و میل بسیار بالایی برای بازگشت دارند.
جلب مشوقهای سازمان ملل و دولت آقای کرزای میتواند پایان خوش و مسالمتآمیزی برای این مهاجرت طولانی مدت رقم بزند، پس کاهلی نکنید.
شاید معنای دیگر این خبر آن باشد که از این پس تمام اتباع غیرمجاز حضورشان در کشور مجاز خواهد شد.
اعلام این خبر بسیاری را در کشور آشفته ساخته، چنانکه بشدت به این تصمیم انتقاد کرده و آن را غیرکارشناسی دانستهاند. استدلال بیشتر منتقدان نیز نرخ بالای بیکاری موجود در کشور و اشغال فرصتهای کاری ایرانیان توسط مهاجران غیرمجاز است. نگارنده نیز از منتقدان این تصمیم وزارت کشور آن هم در این برهه خاص است. دلایلش را نیز خواهم گفت و اما پیش از آن باید چند نکته روشن شود.
بیشتر مشاغلی که این مهاجران- که بیشتر آنها افغانهایند- در آنها به کار گرفته میشوند، کارهایی است که نیروی کار ایران از آنها استقبال چندانی نمیکند. از سوی دیگر با گران شدن دلار، دستمزد این کارگران مهاجر به حدود یک سوم کاهش یافته. آنها بخش اعظم دستمزدهایشان را پسانداز کرده و برای خانوادههایشان در آن سوی مرز میفرستند.با اوضاع جدید این کار به هیچ وجه برای آنان صرفه اقتصادی ندارد و خود به خود بخش زیادی از آنها درصدد بازگشت برخواهند آمد. هدفمندی یارانهها نیز برای آنان معضل بزرگ دیگری است، زیرا هزینههای زندگی را برایشان بشدت افزایش داده، در همین حال اما به سبب اقتصاد رو به رشد افغانستان و طرحهای عظیم معدن، راهسازی، ساختمانی و... در آنجا، شاغل بودن در وطن برای این کارگران با وجود دستمزد کمتر، بصرفهتر است.
نتیجه آنکه الان بهترین زمان برای عملی کردن بازگشت میلیونها مهاجر افغانی به کشورشان است، زیرا دیگر ماندن آنها در ایران هیچ سودی برایشان نداشته بلکه بشدت به ضرر آنها نیز خواهد بود. اما بعید نیست رفتن این نیروی کار عظیم و البته ارزان، نه تنها به نفع ما نباشد بلکه ضربه سختی به دخل و خرج کارفرمایان ایرانی وارد کند و هزینه تولید را بشدت افزایش دهد و باعث گرانی بیشتر شود، زیرا کارگر ایرانی با این دستمزد حاضر به کار نیست، دستمزد بیشتر، قیمت تمام شده بالاتری را رقم زده و بدیهی است حاصل، گرانی بیشتر است.
به هر حال معلوم نیست در چنین زمانی که بهترین موقعیت برای بازگشت افغانهاست، چرا مسؤولان چنین تصمیم عجیبی مبنی بر صدور روادید برای خانوادههای مهاجران غیرمجاز گرفتهاند.
اگر استدلالشان شبیه چیزی است که یادآوری شد، این نیازمند کارشناسی دقیق و پژوهشی میدانی است؛ چنین تصمیم مهمی را به همین سادگی نمیتوان گرفت.
نکته مهمتر اما در این بین، کم کاری مسؤولان در جلب کمکهای سازمانهای جهانی بویژه سازمان ملل برای تشویق مهاجران به بازگشت است.
جالب است بدانید سازمان ملل به هر خانواده افغان که از پاکستان به افغانستان برگردد، با برخی کمکهای غیرنقدی، نزدیک به یکهزار دلار پول نقد میدهد، اما این کمک را به مهاجرانی که از ایران باز میگردند نمیکند! چرا؟ ما خودمان برای هر فرد حدود 150 تا 200 دلار پاداش بازگشت در نظر گرفتهایم.
از همان ابتدا نیز ما در جلب کمکهای جهانی برای مهاجران افغان ناتوان بودیم و بدبختانه هنوز هم این وضع ادامه دارد. حال آنکه هزینههای زیادی از این بابت متحمل شدهایم.
مسؤولان باید با سازمان ملل وارد مذاکره شوند و در جهت رفع این تبعیض تلاش کنند. این را نیز یقین بدانند اگر بنا نیست به سیاست بازگشت مهاجران فکر کنیم که هیچ، در غیر این صورت اکنون بهترین زمان برای این منظور است، زیرا خود افغانها نظر به سقوط ارزش ریال، دیگر حضورشان را دارای سود و صرفه نمی دانند و میل بسیار بالایی برای بازگشت دارند.
جلب مشوقهای سازمان ملل و دولت آقای کرزای میتواند پایان خوش و مسالمتآمیزی برای این مهاجرت طولانی مدت رقم بزند، پس کاهلی نکنید.