شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۹ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۳

کیسه‌های پاره شده اپوزیسیون+عکس

پس از انتخابات ریاست جمهوری در امریکا ، طیف های مختلف ضد انقلاب برای آنکه از این اتفاق کیسه ای جدید برای خود بدوزند دست به برگزاری نشست هایی برای اپوزیسیون زده اند که همگی به بن بست انجامیده است.
کد خبر : ۸۸۲۹۳

به گزارش صراط، پس از انتخاب مجدد اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا تحرکات انواع و اقسام مدل های اپوزیسیون ایرانی از سلطنت طلب و تجزیه طلب تا نیاکی و اصلاح طلب طرفدار فتنه 88 و تروریست! برای سرکیسه کردن سناتورهای آمریکایی از سر گرفته شده است.

از سوی دیگر این حرکات منفعت طلبانه برخی از گروههای اپوزیسیون با فحاشی و یقه گیری ضد انقلاب‌های رقیب نیز همراه بوده است.

در حالیکه در هفته گذشته شاهد برگزاری کنفرانس  مضحکی از حضور نیروهای ضد انقلاب از گروهک کوموله و دموکرات تا برخي عناصر كار چاق كن سلطنت طلب و معروف به كلاهبرداري نظير عليرضا نوري زاده، شهريار آهي و جواد خادم (از عناصر پشت صحنه كودتاي نوژه كه متهم به بالا كشيدن بخشي از بودجه اين كودتا مي باشد) در پراگ بودیم، طیف دیگری از ضد انقلاب‌ با عنوان گروه نایاک نیز همایشی در واشنگتن برگزار کرده اند.

کنفرانس سه روزه نایاک که با عنوان "لیدرشیپ" در واشنگتن برگزار شد، بطور کامل پروژه مشترکی است که سیامک نمازی  و تریتا پارسی (رئیس این گروهک ضد انقلاب  همسو با فتنه سال 88) ارائه کردند.

برگزاركنندگان این محفل ضد انقلاب نیز  افراد فرصت طلبی بودند که قرار بود  آب سردي باشند بر پيشاني همه كساني كه هنوز اندك اميدي به اپوزيسيون دارند.

اما این کنفرانس نیز با چنان شکستی مفتضحانه ای روبرو شد که برخی از سخنرانان دعوت شده به این جلسه همچون نوام چامسکی نظریه پرداز معروف امریکایی نیز حاضر به سخنرانی در این مراسم نشد و نایاک پس از سه ماه تبلیغ و بسیج کامل، تنها موفق شد 40 نفر را در واشنگتن جمع کند.

فحاشي همپالگي ها به جائي مي رسد که سلطنت طلبان نزدیک به مهره هايی از گروهک منافقین به سرکردگی حسن داعی این همایش نایاک را لکه ننگی بر دامان اپوزیسیون نامیده اند.

در همين حال سايت ضد انقلاب «فرهنگ دات كام» در تحليلي نوشت: اپوزيسيون ايراني خارج كشور يك روز سر چهار راه استكهلم مي ايستند و روز ديگر سر چهار راه واشنگتن! صف مي كشند، چند روز مي روند سر چهار راه بروكسل! و اخيرا هم رفته بودند سر چهار راه پراگ! به رديف نشسته بودند. برخي از اين اپوزيسيون فعله ساده به شمار مي روند و برخي فعله كهنه كار، و سمبل كاري! را قبلا تجربه كرده اند. چند تن از آنان از فعله بودن گذار! كرده اند و تبديل به فعله زبان دراز شده اند، و سركرده و سردمدار از آب درآمده اند. ولي هر جا كه باشند به انتظار ارباب و كارفرما ايستاده اند، برايشان هم فرق نمي كند، آمريكا باشد يا اروپا، يا كشورهاي عربي و حتي رژيم.

مسئله اصلي دريافت حق القدم! و بازي كردن نقش اپوزيسيون سياسي است. شايد از اين نمد كلاهي هم گيرشان بيايد.

اين سايت اينترنتي با بيان اينكه فعله هاي اپوزيسيون ياد گرفته اند خود را آقاي مهندس و آقاي معمار خطاب كنند، مي نويسد: با اين همه آنها ياد گرفته اند كه فريب تعريف و تمجيد و تشويق زباني يكديگر را در صورتي كه مجاني باشد نخورند. آنها آن اندازه براي ارباب كار مي كنند كه فردا هم بتوانند سر كار حاضر شوند و به قول معروف خودكشي نمي كنند. كافي است يك ارباب پيدا شود و سوت بزند و يك بليط هواپيما، دو شب هتل و چند وعده غذاي مفت بدهد.




شايان ذكر است؛ پايگاه اينترنتي خودنويس از قول يكي از عناصر ضدانقلاب مقيم لندن (پتكين-آ) در خصوص بی ثمر بودن و اهداف مادی برگزار کنندگان کنفرانس‌های اپوزیسیون نوشت: همانطور كه بارها گفته ام و نوشته ام نتايج اين كنفرانس ها از ابتدا روشن است كه بي نتيجه خواهند بود. چرا كه شركت كنندگان در اين كنفرانس ها هيچ مشروعيتي ندارند.

همكار «خودنويس» در ادامه خاطرنشان كرد: واقعا اين همه هزينه براي ارائه چند مقاله و ايراد چند سخنراني؟ هزينه اين نشست ها كه توسط گروه هاي ديگر در شهرهايي به جز بروكسل و استكهلم و پراگ هم انجام شده و شامل مخارج سفر، خورد و خوراك، اجاره سالن، هزينه اقامت و... بايد از مرز نيم ميليون دلار عبور كرده باشد و نتيجه حاصله؟ يك صفر بزرگ! و سوال اساسي اين است كه آيا هيچ كار ديگري با اين همه پول نمي شد انجام داد؟ پس بيخود نيست كه مردم جذب اين اپوزيسيون ساخته شده از سوي رسانه هاي سياسي نشده اند.