"من مادر هستم" برای دشمنان سیگنال میفرستد
سلمان علیزاده، روحانی جوانی که پیش از این نیز در تجمع اعتراضآمیز علیه
فیلم "من مادر هستم" در مقابل وزارت ارشاد بهعنوان سخنران و پیشنماز حضور
داشت، در این نشست در حالی که قرآنی در دست داشت پشت میکروفن قرار گرفت و
به دعوت امیر قادری بهعنوان مجری و کارشناس برنامه سخنانش را آغاز کرد.
علیزاده درباره فیلم سینمایی "من مادر هستم" گفت: این اولین فیلمی نیست که
ما به آن معترضیم؛ چراکه امثال این فیلمها سالهاست در کشور تولید
میشود و بهانه تولید آنها تکیه بر باور غلطی است که بر اساس ضربالمثل
"ادب از که آموختی از بیادبان" شکل گرفته است.
وی افزود: مخاطب این پند در زبان سعدی، لقمان حکیم بوده که از حکمت الهی
بهره داشته اما مخاطبان امروز سینمای ایران همچون بنده و بسیاری دیگر از
مردم از حکمت لقمان حکیم بیبهرهاند و با دیدن بیادبی، بیادب میشوند.
زن در فیلم جیرانی نماد سرزمین و امت است
نمانیده معترضان به فیلم جیرانی تأکید کرد: فکر نکنید مومنانی که این آثار
را میبینند کودک هستند. همه ما میدانیم زن نماد سرزمین و امت است و وقتی
در فیلمی نماد یک ملت گیج، سردرگم و آماده پذیرش هر نطفهای به تصویر
کشیده میشود این سیگنالی برای دشمنان داخلی و خارجی است.
وی افزود: روی صحبت ما در این مورد با کسانی است که اجازه میدهند چنین
فیلمهایی ساخته و اکران شوند. امثال آقای جیرانی 100 فیلم دیگر هم بسازد
همینگونه خواهد بود و انتظار دیگری هم از ایشان نداریم، اما مسئولان باید
بدانند ما متوجه سیگنالهایی که در این فیلمها پنهان شده است، هستیم.
علیزاده تأکید کرد: فیلم "من مادر هستم" غیر از توهین به ملت ایران و نیز
ارسال سیگنال برای دشمنان بهگونهای عمل کردهاست که بگوید در سیستمی که
زیر نظر ولی فقیه بوده، ببنید که ما چقدر راحت چنین اثری ساختهایم. این
توهین به نظام اسلامی است و متأسفانه شاهدیم برخی مومنین نیز از این فیلم
خوششان آمده است.
سلمان علیزاده سپس با گفتن اینکه "بنده متوجه تبعات حرفهای خود هستم اما
باید این حرفها را میگفتم، از حضور شما مرخص میشوم و ادامه بحث را به
دکتر علوی واگذار میکنم"، به ناگاه از جای خود برخاست و جلسه را ترک کرد.
مونولوگی که تبدیل به دیالوگ نشد
در واکنش به این حرکت تعدادی از حاضران اعتراض خود را نشان دادند و مجری
برنامه نیز در حالی که متعجب بود رو به حضار گفت: این بخش از برنامه را
میگذاریم به حساب یک مونولوگ که متأسفانه تبدیل به دیالوگ نشد.
مسعود فراستی اما فرصت خواست تا درباره این حرکت توضیحاتی داشته باشد. این
منتقد سینمایی گفت: اگر قرارمان این بود که پس از همه ماجراهایی که در
اعتراض خیابان داشتیم، بنشینیم و درباره دیدگاههای خود با هم گفتگو کنیم
به شخصه برای دوستانی که در اینجا هم مونولوگ را به دیالوگ ترجیح دادند،
متأسفم.
با خروج حجتالاسلام علیزاده از سالن، دکتر حسین علوی جانشین وی در ترکیب
مهمانان شد و وقتی مجری برنامه او را نماینده علیزاده در ادامه بحث خواند،
گفت: دوستان برگزارکننده دو مهمان را بهطور همزمان دعوت کردهاند و این
جابهجایی به این دلیل رخ داد. بنده نماینده آقای علیزاده و عضو انصار
حزبالله نیستم و در این نشست تنها پاسخگوی اظهارات خود خواهم بود.
موسوی: "من مادر هستم" اخلاقیترین فیلم کارنامهام است
پس از اتمام این حواشی، غلامرضا موسوی تهیهکننده فیلم گفت: معتقدم مباحث
فرهنگی را باید مورد بحث و گفتگو قرار داد و برخلاف برخی دوستان، بنده مردم
را در این زمینه فهیم، عاقل و آگاه میدانم.
وی افزود: برخورد قیممآبانه با مردم در حوزه فرهنگ هیچگاه به نتیجه نخواهد رسید.
موسوی در ادامه با ابراز تعجب از حجم واکنشها به یک فیلم گفت: مگر در
جامعه ما یک فیلم را نهایتا جند نفر میبینند؟ طبق آمار در بهترین حالت 500
هزار نفر مخاطب یک فیلم هستند که آنها هم براساس تعریف یونسکو از سطح
فرهنگی بالایی در جامعه برخوردارند.
وی افزود: تمام مخاطبان یک فیلم با انتخاب و صرف هزینه به تماشای یک فیلم
مینشینند و باید برای انتخاب آنها ارزش و احترام قائل شویم. تصمیم نهایی
در این زمینه با مردم است.
تهیهکننده "من مادر هستم" با تأکید بر اینکه "مسائل فرهنگی با زور و ضرب
پیش نخواهد رفت" گفت: بازهم میگویم که فیلم من مادر هستم را یکی از
اخلاقیترین کارهای خود میدانم.
وی افزود: متأسفانه اولین اطلاعیه علیه فیلم زمانی صادر شد که هنوز این
دوستان فیلم را ندیده بودند و حتی زمانی که جمعی از این دوستان به سینما
آفریقا آمدند و ما هم خیلی از حضورشان خوشحال شدیم صادقانه اعتراف کردند که
هنوز فیلم را ندیدهاند و تنها به حرف معتمد خود اعتماد
کردهاند. امیدوارم این مباحث از این به بعد به جای کف خیابان در قالب
نشستهایی از این دست پیگیری شود تا به نتیجه برسیم.
من مادر هستم یک فیلمفارسی تمام قد است
پس از تهیهکننده "من مادر هستم" محمدتقی فهیم که بهعنوان منتقد فیلم
تازه فریدون جیرانی در نشست حاضر شده بود گفت: بنده با مقاومت زیادی حاضر
به حضور در این جلسه شدم چراکه با توجه به حاشیههای فیلم شرایط را برای
انجام یک گفتوگوی دقیق درباره فیلم مهیا نمیدیدم و حاشیههای ابتدای نشست
هم موید همین نکته بود. وی افزود: بحث تا اینجا کاملاً فرامتنی پیشرفته و
از این منظر اصلاً دوست ندارم در برابر فردی مثل غلامرضا موسوی قرار بگیریم
که او را جزو 5 سینماگر محبوب خود میدانم، قرار بگیرم. بنابر این ترجیح
میدهم درباره متن فیلم صحبت کنم.
فهیم پس از این توضیحات به اعلام نظر درباره "من مادر هستم" پرداخت و گفت:
این فیلم را ادامه جریانی در سینمای ایران میدانم که هنوز در ساختار
عقبمانده فیلمفارسی 40 سال قبل گیر کردهاست. وی سپس به قیاس میان فیلم
تازه جیرانی با فیلم "قصاص" که پیش از انقلاب به کارگردانی نظام فاطمی
ساخته شده بود پرداخت و گفت: بروید ببینید از نظر تکنیکی این دو فیلم چقدر
با هم متفاوت هستند؟ از این منظر من مادر هستم یک فیلمفارسی تمام قد است که
حتی نتوانسته شخصیتهایش را درست به مخاطب معرفی کند.
فهیم افزود: فیلم به لحاظ تصویرسازی نمیتواند پیام خود را به مخاطب منتقل
کند و کارگردان هم متوجه این میشود و برای همین ناگزیر از خطابه در
پایانبندی فیلم میشود. اگر واقعاً انتقال حس در طول فیلم اتفاق افتاده
بود چه نیازی به آن سکانس طولانی دادگاه بود تا کاراکتر اصلی بخواهد با
دیالوگ و خطابه مستقیم به مخاطب بفهماند که دنیا دار مکافات است!؟
وی به دیگر ایراد ساختاری فیلم پرداخت و گفت: در ابتدای فیلم شاهدیم که
سیمین (با بازی پانتهآ بهرام) راوی داستان است و طبیعتاً باید طبق قواعد
کلاسیک داستان با مشاهدات او روایت شود، اما اینگونه نیست. اگر از ملودرام
کلاسیک صحبت میکنیم نمیتوانیم عناصر اصلی آن را اینگونه نادیده بگیریم.
این منتقد سینمایی تأکید کرد: دوست دارم در این نشستها به جای مباحث
حاشیهای درباره این مباحث ساختاری صحبت کنیم تا بفهمیم فیلمفارسی چه بر سر
سینمای ایران آوردهاست.
در سینمای ورشکسته هر التهابی باعث فروش فیلم میشود
در ادامه نشست نوبت به حسین علوی رسید که مجری برنامه برای شروع بحث
از او پرسید: "چرا برخی میگویند بهواسطه اعتراض مردمی به محتوای فیلم
جیرانی فروشش بالا رفته است آیا این یک تناقض نیست؟" علوی در پاسخ گفت: در
این مورد به ذکر این واقعیت بسنده میکنم که سینمای ایران سینمایی ورشکسته
است که در آن هر التهابی منجر به فروش یک فیلم میشود.
وی در ادامه به طرح مواضع خود درباره فیلم "من مادر هستم" پرداخت و گفت:
ابتدا لازم میدانم بابت اکران این فیلم در جمهوری اسلامی و خصوصاً در ایام
سوگواری سیدالشهدا تسلیت عرض و تأکید کنم در این بحث مخاطب من اصلاً
سازندگان فیلم نیستند. حضور من در اینجا برای رساندن یک صدای حق به گوش
سینماگران و برخی مسئولان است که معتقدم اصولاً فاقد گوش هستند!
وی افزود: بنده عضو انصار حزبالله نیستم اما انتقادات جدی درباره این
فیلم دارم؛ داستان این فیلم داستان دو زنا است. دو زنایی که هیچ نتیجهگیری
اخلاقی درباره آن صورت نمیگیرد و حتی اشارهای هم نمیشود که آیا این فعل
معصیت بودهاست یا خیر؟ آیا اینگونه میتوان با سینما به مردم یاد داد که
چگونه زندگی کنند؟
"من مادر هستم" در زمان پهلوی هم مجوز میگرفت!
علوی در ادامه با اشاره به آیهای از قرآن تأکید کرد: خداوند به آنها که
علاقه به اشاعه فحشا در میان مردم دارند وعده عذاب الیم داده است. اساسا چه
کسی گفته هر نظام و حکومتی در قبال شکم مردم مسئول است اما در قبال فکر
مردم مسئولیتی برعهدهاش نیست!؟
وی با اشاره به برخی صحنهها و نیز کیفیت پرداختن به حکم قصاص در فیلم
افزود: سوال من این است که کدام آدم ناآگاهی بر این موارد مهر تأیید
زدهاست؟ سوال من از مسئولان است چراکه اساساً جیرانی در قد و قواره پاسخ
به این سوالات نیست؛ او صرفاً یک تکنسین سینماست.
علوی در ادامه با طرح این سوال که فکر میکنید اگر این فیلم در زمان پهلوی
ساخته میشد اجازه اکران میگرفت؟ گفت: قطعاً مجوز میگرفت و واقعاً باید
پرسید چرا پس از سی سال باید فیلمی در جمهوری اسلامی ساخته و اکران شود که
ساخت و اکران آن در حکومت پهلوی هم علیالسویه بود؟
وی تأکید کرد: مخاطب صحبتهای من دستگاهی است که یک جریان انحرافی در پس
آن است و همان اقدامات و برنامههایی که امثال مهاجرانی برای فرهنگ این
کشور در دستور کار داشتند را پیاده میکنند. در این مورد هم هر چند
سازندگان فیلم اسلام را به لجن کشیدهاند اما بنده اصلاً جناب جیرانی را
متفکر نمیدانم که بخواهم بابت این مسائل از او توضیح بخواهم.
"من مادر هستم" میتواند نماینده گفتمان انقلاب اسلامی باشد
غلامرضا موسوی در واکنش به این صحبتها تنها به مبحث قصاص اشاره کرد و
گفت: واقعیت این است که موضوع قصاص اساسا در فیلم مطرح نیست و داستان،
داستان انتقام شخصی سیمین از نادر است که برای آن از وکالتنامه برادر سعید
سوءاستفاده میکند.
موسوی افزود: عذاب وجدان این کاراکتر که در فیلم شاهد آن هستیم هم ناشی از
همین سوءاستفاده شخصی برای انتقام است. فیلم نقد یک زندگی و تفکر است که
با سنتهای ما هیچ همخوانی ندارد و اگر امکان نمایش جهانی پیدا میکرد
معتقدم میتوانست نمایندهای برای گفتمان انقلاب اسلامی باشد.
وی افزود: بنده فکر میکنم آنقدر معتقد هستم که بدانم هیچکس نمیتواند
منکر حکم قصاص شود. بحث اصلی فیلم هم بر محور یک انتقام شخصی پیش میرود و
قطعاً مخاطبانی که فیلم را دیدهاند میتوانند نسبت به آن گواهی دهند.
موسوی در ادامه ضمن گلایه از برخی اظهارنظرها درباره وابستگی عوامل این
فیلم به بیگانگان گفت: اگر قرار بود امثال ما در خدمت بیگانگان باشیم آنقدر
شرایط فراهم بوده تا اساسا جای دیگری را هم برای زندگی انتخاب کنیم.
خواهشم این است در این موارد کمی بیشتر دقت کنیم. کمی مهربانتر با هم
رفتار کنیم و به هم تهمت نزنیم چراکه فردا روزی باید پاسخگوی حرفهایمان
باشیم.
برای رسیدن به هدف مقدس وسیله مقدس لازم داریم
در ادامه نشست مسعود فراستی باردیگر از لحن معترضان فیلم گلایه کرد و گفت: فکر میکنم مسئله این دوستان اساسا فیلم و سینما نیست بلکه اینها مسائل حل نشدهای در دیگر حوزهها مانند سیاست دارند که برای حل آن به سینما رسیدهاند. نگاه دینی این دوستان هم بهشدت متحجرانه و اقلیتی است و با نوع برخورد ایشان امکان وقوع بحث فرهنگی به صفر میرسد. ماکیاول میگوید هدف وسیله را توجیه میکند و قطعاً کسی که فلسفه خواندهاست میداند هدف و وسیله دو روی یک سکه هستند.
این منتقد تأکید کرد: از این منظر برای رسیدن به هدف مقدس وسیله مقدس لازم
داریم. این محور همان دعوایی است که بنده و سیدمرتضی آوینی در مقطعی با
گردانندگان روزنامه کیهان داشتیم. آوینی نوشت فرهنگ دنبالچه سیاست نیست و
فکر میکنم هنوز هم برخی از این دوستان در این مقوله دچار اشتباه میشوند.
وی در ادامه با کنایه ضمنی به توجه ویژه برنامه "هفت" به فیلم "سفرسنگ"
ساخته مسعود کیمایی افزود: با این رویکرد اگر وارد میدان فرهنگ شوید
بهراحتی کلاه سرتان میرود و کار به جایی میرسد که فیلمی را که ساواک
سفارش افزودن برخی مضامین را به آن داده، فیلمی دینی میانگارید. مطمئن
باشید شعار و موضوع دینی در سینما هیچ گاه به خلق اثر دینی منتهی نمیشود.
فراستی تأکید کرد: به عقیده من اثری مانند "یوسف پیامبر(ص)" اصلاً یک اثر
دینی نیست حتی اگر داستان آن برگرفته از قرآن باشد. در سینما با شعار و
موضوع فیلم ما رنگ ارزشی نمیگیرد. سینما بلدی میخواهد. تا زمانی که ما
بلد نباشیم و آگاهی نداشته باشیم هم تأییدمان نادرست و انفعالی خواهد بود و
هم آنجا که رنگ گردن کلفت میکنیم انفعالی عمل کردهایم.
این منتقد در ادامه با اشاره به بحث محمدتقی فهیم درباره "فیلمفارسی" گفت:
فیلمفارسی پدیدهای است که از قبل از انقلاب متولد شد اما تا به امروز
متأسفانه بسیاری از دوستان ارزشی ما کماکان سلیقهشان منطبق بر فیلمفارسی
است. به این معنا که فیلمی را میپسندند که مخاطب را در سطح شعار و ضدشعار
نگه میدارد.
وی افزود: اگر همه چیز در سطح و رو باشد چه اثر دینی باشد و چه غیردینی
حاصل کار فیلمفارسی است. بر همین مبنا معتقدم خیلی از آثار دفاع مقدسی ما
هم فیلمفارسی است. نباید فریب این آثار را خورد. فراستی در ادامه بحث به
انتقادات به فیلم "من مادر هستم" اشاره کرد و گفت: متأسفانه معترضان، فیلم
جیرانی را نفهمیدهاند. فیلم سبک زندگیای را مورد انتقاد قرار میدهد که
شاید در کلام بسیاری منتقد آن باشند اما در دل به دنبال آن هستند.
وی افزود: اساسا نکتهای که در این زمینه برای من جالب است این است که چرا
بازهم در نقطهای طیفی از شبهروشنفکران با طیفی از حزبالهیها هم موضع
شدهاند. این یک پدیده تاریخی است که سابقه هم دارد و فکر میکنم در جای
دیگری میتوان مفصل به آن پرداخت.
فراستی گفت: فیلم جیرانی نقد و آسیبشناسی یک تیپ از زندگی شمال شهری است
که برخی دوستان با ادعای گسترش عدالت به آن دامن زدهاند. نمیدانم معترضان
چرا علیه این جنس بیعدالتیها فریاد نمیزنند و وقتی کسی بخواهد انعکاس
این بیعدالتی را در جامعه به تصویر بکشد صدایشان بلند میشود.
وی افزود: این فیلم مختص درصد اندکی از تهرانیها نیست بلکه درباره طبقه
متوسط ونک به بالایی است که اتفاقاً پس از سی سال از انقلاب اسلامی رشد
قابل توجهی هم کردهاند. همین رشد سبب شده که امروز دختر پایینشهری ما هم
سعی میکند در سروشکل به ظاهر دختران این طبقه خود را درآورد. این یک فاجعه
فرهنگی است.
این منتقد سینمایی گفت: وقتی قدرت درک این مشکلات ریشهای را نداشته باشیم
هم در موضع حمله و هم در موضع دفاع دچار اشتباهات فاحش میشویم. در مسیر
درک این مشکلات ریشهای فیلم جیرانی یکی از مهمترین فیلمهای پس از انقلاب
در نقد زندگی قشر تازه به دوران رسیده نفتی است که ظاهری مدرن هم به خود
گرفتهاند.
فراستی در بخش بعدی صحبتهای خود به انتقادات درباره کیفیت پرداختن به حکم
قصاص در فیلم جیرانی اشاره کرد و گفت: این فیلم ابداً درباره قصاص و اشاعه
فحشا نیست. فیلم اگرچه فحشا را نشان میدهد اما به شدت آن را نقد میکند.
فیلم نشان میدهد بدفهمی و انقامجویی به وسیله قصاص به سرانجامی
میانجامد. وی تأکید کرد: فیلم به واسطه تمام این دلایل اثری اخلاقی است و
دلیل برآشفتن دوستان از آن نه خود فیلم که موضوعاتی دیگر است.
فیلم جیرانی نقص فرم دارد
محمدتقی فهیم در واکنش به این اظهارات فراستی گفت: گسترش طبقه متوسط شهری
امری واضح است اما برای بیان و نقد آن باید فرم صحیح داشته باشیم. معتقدم
در سینمای جمهوری اسلامی هم مشروب میتوان نشان داد و هم زن فاحشه؛
کمااینکه در فیلم زیر نور ماه هم ما زن فاحشه داشتیم، اما مهم کیفیت
پرداختن به این سوژههاست.
وی افزود: در فیلم جیرانی به دلیل نقص فرم این اتفاق رخ نمیدهد. به عنوان
مثال اگر در ملودرام عنصر شر به درستی پرداخت نشود داستان شکل نگرفتهاست؛
از همین زاویه میپرسم سعید (با بازی حبیب رضایی) در فیلم جیرانی کیست؟ چه
کاره است؟ دغدغهاش چیست؟
فهیم تأکید کرد: معتقدم فیلم جیرانی بیش از آنکه فیلمی علیه قشری از
شبهروشنفکران سیاسی باشد اثری است علیه طبقه اجتماعی خود کارگردان.
مگر بناست یونسکو برای ما ملاک فرهنگ تعیین کند!؟
پس از فراستی و فهیم باردیگر نوبت به حسین علوی رسید. وی با اشاره به
تکتک موضوعات طرح شده توسط مسعود فراستی و غلامرضا موسوی گفت: درباره این
اتهام که میگویند معترضان فیلم را ندیدهاند لااقل درباره خودم میگویم که
بنده فیلم را دیدهام و انتظار دارم به سوالاتم پاسخ بدهید.
وی با اشاره به تحلیل موسوی درباره مخاطبان سینما گفت: براساس فرهنگ دینی
ما بافرهنگترین مردم اهل تقوی هستند و نه آنها که به تعبیر یونسکو به
سینما میروند. مگر بناست یونسکو برای ما ملاک فرهنگ تعیین کند!؟
علوی در ادامه با اشاره به فیلم جیرانی گفت: اینکه میگویند این فیلم در
نقد جریان توسعه است برای من جالب است. ما که نه نوکر این دولت بودهایم و
نه نوکر هیچ دولت دیگری اما فراموش نمیکنیم کارگردان همین فیلم در مقطع
انتخابات پای اعلامیههای تبلیغاتی نامزدهایی را امضا میکرد که اساسا
پرچمدار جریان توسعه بودهاند، حال چگونه فیلمی در نقد این جریان
ساخته؟ ما با فیلمی مواجهیم که بسیاری از ارزشهای اسلامی را به ابتذال
کشیدهاست.
معترض به رئیس کارگروه فرهنگی دولت هستیم
علوی درباره برخی کنایههای فراستی درباره اینکه معترضان دغدغه سینمایی
ندارند و به دلیل مشکل با جریان سیاسی خاصی معترض سینما شدهاند هم گفت:
خطاب ما در این اعتراضات چهرهای است که رئیس کارگروه فرهنگی دولت است.
درست که این فرد وجهه سیاسی هم دارد اما معتقدیم همین فرد امروز برای پیاده
کردن منویات غیراسلامی خود در سینما در حال خرج کردن از بیتالمال است،
بنابر این به آن اعتراض میکنیم.
وی افزود: این ملت انقلاب کرده و خواهان اسلام و اجرای احکام شریعت نبوی
است. آیا این شرع و اخلاق هیچ حدومرزی برای سینما تعیین نکردهاست؟ باید
تکلیف خودمان را با اسلام مشخص کنیم. اگر احکام الهی را قبول ندارید
صادقانه بگویید.
علوی تصریح کرد: انسان مدرن کسی است که خود جعل حق و باطل میکند اما
انسان توحیدی فقط به این میاندیشد که جاعلالحق چه میگوید؟ آنها که پای
خون شهدا ایستادهاند قطعاً اجازه نخواهند داد این تفکر توحیدی توسط هر کسی
اعم از همراهان امثال هاشمی، خاتمی و یا احمدینژاد به قهقرا برود.
پس از این صحبتها فراستی بهعنوان پایانبندی گفت: مبارزه فرهنگی
مبارزهای طولانی میان آگاهی و عدم آگاهی است. این مبارزه با تهدید و زور
به نتیجه نمیرسد به همین دلیل است که میگویم با وسیله شر هدف خیر محقق
نخواهد شد.
این جور آدم ها رو خودشون باد کردن گذاشتن سر کار دیگه
صراط خجالت بکش
در خصوص سخنان بالا بنده که از خانواده ای متوسط هستم و هیچگاه طعم زندگی را در ونک به بالا نچشیده ام اما از دور ناظر بر زندگی ایشان بوده و رفت وامد های نیز با دوستان ونک به بالا داشته ام نظر شخصی ام که به هیچ وجه قصد تحمیل ان به هیچ عزیزی را ندارم این است که چنین سخنانی در شان نویسندگان این سایت عزیز نیست. بسیار بسیار زشت است که غیر مستقیم مسائلی را به گروهی از هم وطنان عزیزمان نسبت بدهیم. دوستان وبرادران اختلاف طبقاتی در کشور من هست وزیاد هم هست اما دلیل نمیشود به کسی توهین کنیم. من حقیر که اندکی در جرم وجنایت مطالعات دارم اندکی دغدغه فساد بخصوص زنان کشور ومادران میهن را دارم نیک می دانم که اتفاقا فساد های اینچنینی وبعضا بدتر از این در طبقات پایین تر اجتماعی نمود بیشتری دارد. چرا حقیقت را نگوییم ؟ چرا به خاطر اینکه فکر میکنیم هر شخصی که در ونک به بالا زندگی میکند و ماشین انچنانی سوار است حق مارا خورده؟ به پروردگار یگانه سوگند من خواب ان خانه ها و ماشین ها را هم حتا ندیده ام ! اما حق را باید گفت ونباید به کسی بی دلیل توهین نمود.
بچه های طبقات پایین غصه هیچ چیز نخورید انچه اهمیت دارد شخصیت ، درک ، شعور اجتماعی و شرافت است نه پول اگرچه از گوش کنار می شنوید که پول حرف اول و اخر را می زند اما حقا چنین نیست. نزد خودتان سربلند و سرافراز باشید نزد پروردگار عالمیان نیز سرافرازید و این با ارزش ترین چیز است. دوستان عزیز هم که در طبقات بالا هستند بنده به سهم خودم از ایشان عذر می خواهم. لطف بفرمایید کامنت این حقیر را بگذارید.
پاینده ایران