به گزارش پایگاه خبری صراط ؛ فوتبال اگر جدیترین مقوله ورزشی بسیاری از کشورهای دنیاست، از اروپا گرفته تا آفریقا و آسیا و آمریکای جنوبی، به همین میزان هم مردم این کشورها در مواجهه با این ورزش، واکنشی طبیعی از خود نشان می دهند. اما ماجرای فوتبال در ایران متفاوتتر از دیگر نقاط دنیاست. در ایران مدت هاست که این رشته پرطرفدار به بیراهه رفته و فقط زرق و برق آن باقی مانده است.
به عنوان مثال کمتر رخ داده یک هوادار فوتبال در دنیا از شدت هیجان جان خود را از دست بدهد حال آنکه در ایران بارها و بارها جوانان علاقمند به فوتبال جان خود را پای فوتبالی گذاشتهاند که گاهی اوقات تماشای دقایقی از آن هم چندش آور است. در روم باستان گلادیاتورها برای رهایی در کولسیوم و پیش چشم تماشاگران رو در روی هم قرار می گرفتند تا یکدیگر را از پای درآورند.
آن گلادیاتورهای باستان که در عصر جدید به تابلوهای تبلیغاتی سیار تبدیل شده اند، در همان ورزشگاهها به مصاف هم میروند وتماشاگران هم هورا می کشند. به جای نیزه با توپ بازی میکنند و به جای خونریزی، گل میزنند.
اما در در فوتبال ما که اوج آن دربی است، بازیکنان با ارائه نمایشی دور از انتظار، پنداری نیزه های زهرآگین خود را به سمت تماشاگرانی رها می کنند که در این نابسامانی کمترین گناه را دارند و به معنای واقعی قربانی هستند.
چنانچه اتفاقات پشت پرده فوتبال ایران در هرکجای دنیا روی دهد، مسئولان فوتبال آن کشور با عزمی جدی به مبارزه با آن ناهنجاریها می پردازند اما در ایران به نظر نمی رسد اراده ای برای رو به راه کردن اوضاع وجود داشته باشد.
در فوتبال ایران است که فقط سقف می گذارند و جالب است که هیچ احدالناسی هم سقف را رعایت نمی کند و توی چشم هم نگاه میکنند و در روز روشن دروغ می گویند. اکنون بحث اینجاست که قانونگذار چرا چنین قانونی را وضع کرده که همه به انجام نشدن آن ایمان دارند و آیا این به سخره گرفتن هوادار فوتبال نیست؟
مثل همان قانون خلق الساعه که گفتند مربیان بالای 65 سال حق مربیگری ندارند و این در حالی است که در فوتبال دنیا حتی برای بازی کردن بازیکنان 65 ساله هم قانونی وضع نشده است. اینکه افرادی در این فوتبال حضور دارند که چنین قوانین مندرآوردی را وضع می کنند این یعنی اینکه پشت پرده فوتبال کسانی هستند که وضعیت بلبشوی امروز فوتبال ایران بی ارتباط به آنها نیست.
در ورزش ایران آنقدر به فوتبال توجه بیاندازه می شود که کشتیگیران راهی آذربایجان میشوند و یا سر از آمریکا درمیآورند. حال بپرسیم بازده فوتبال چیست؟ نرفتن احتمالی به جام جهانی. ازبکستان اگر سرمایه گذاری کرده جواب هم گرفته است. ژاپن و کره هم که دیگر نیازی به گفتن نیست. کره برای هشتمین حضور پیاپی در جام جهانی تلاش می کند و ژاپنی ها قهرمانی در جام جهانی 2050 را نشانه گرفته اند.
در فوتبال ایران که همین استقلال و پرسپولیس نماد آن هستند بازیکن تیم امید محروم است و مربی قبلی می داند و چیزی نمیگوید. مربی فعلی هم نمی داند! از چه باید گفت که مثنوی هفتاد من است. در فوتبال ایران "دلال" است که پرچمداری میکند و فوتبال را میخورد. بیشتر نقل و انتقالات دنیای فوتبال با هدف پیشرفت تیمها صورت می گیرد اما اینجا همیشه خدا پای نقل و انتقالات میلنگد و این را می توان از نتایج فوتبال متوجه شد.
بلند پروازی ایران در آسیا از قهرمان بودن به حضور در جمع چهار تیم نزول یافته و امروز باید آرزوی این را داشته باشد که در جمع چهار تیم باشد چراکه پنجم است. صعود به رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا و متعاقبا صعود از مرحله گروهی هم شده سقف آرزوهای فوتبال باشگاهی.
آیا نباید تا روشن شدن اوضاع در این فوتبال تخته شود؟ دست مریزاد به والیبال و کشتی فرنگی که در اوج بی توجهی، جایگاه مطلوبی برای خود دست و پا کرده اند. اما امان از این فوتبالفارسی کسالت بار که بار دیگر این بار در قالب دربی 76 از راه رسیده است.