به گزارش پایگاه خبری صراط، کامران باقری لنکرانی؛ سخنگوی جبهه پایداری در دیدار با اعضای «میز انتخابات» اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با اشاره به حمایت این جبهه از گفتمان انقلاب اسلامی، به سؤالات متعدد آنها درباره مسائل سیاسی و اجتماعی کشور پاسخ داد.
برپایه این خبر «میز انتخابات» با هدف بررسی موضوع انتخابات ریاست جمهوری و تشریح گفتمان انقلاب در این زمینه طراحی شده است.
متن پرسش و پاسخ «میز انتخابات اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل» با کامران لنکرانی به شرح زیر است:
رضایتی، دبیر اتحادیه انجمن اسلامی مستقل: ما معترف و معتقد به این هستیم که آنچه که در درجه اول برای ما اهمیت دارد، در واقع اسلام عزیز و مصالح انقلاب است. بر اساس این دو پیش فرض ما مسائل را میسنجیم. از این جهت اگر بخواهیم شرایط جامعه را تحلیل کنیم، یک تحلیل منبعث از نگاه مادی گرایانه است. که با بالا رفتن دلار و کم شدن ارزش پول سرو کار دارد. یک تحلیل دیگر هم وجود دارد که، منبعث از گفتمان انقلاب اسلامی است. جریانی که اگر به مثابه یک دایره در نظر بگیریم، مرکزیت آن ولی فقیه است. عدهای به جهت مواضع خود درون این جریان قرار دارند. عدهای در لبه این گفتمان هستند که در حال خارج شدن هستند. هر جریانی که مقابل این جریانها قرار دارند، ما آنها را در تحلیلهای خود جبهه معارض میدانیم.
بر اساس نگاه اول که نگاه مادی گرایانه است، 1400سال است که ما اشتباه کردیم و بزرگترین اشتباه را هم نعوذبالله حضرت امام حسین (ع) مرتکب شده است. که ما خواه ناخواه خواص جامعه هستیم. انتظار از خواص جامعه بیشتر است. به همین دلیل اگر خواص هم اراده صحیح و عزم نداشته باشند، کشور دچار افول خواهد شد. باز تاکید من این است که درباره جبهه انقلاب بیشتر صحبت شود. مهم خواص جامعه هستند.
اگر بخواهیم از اول تاریخ صدر اسلام، تاریخ ائمه، تاریخ امامت، تاریخ معاصر و حتی هر تجربیاتی که خودمان داریم، بررسی کنیم، چند نقطه مشترک دارند. یکی این که هیچ کدام از اینها با عِده و عُده همراه نبوده است. از این جهت وسعت پیدا کرده است، که اگر شما دین خدا را یاری کنید خدا هم شما را یاری میکند.
در حال حاضر دچار دل نگرانی هستیم، از این که متاسفانه آنهایی که برچسب و لیبل اصولگرایی دارند حداقلها هم از ولایت فقیه تولی و پیروی نمیکنند. در سفری که حضرت آقا به خراسان داشتند مسئله امید کاملاً در سخنرانیهای ایشان موج میزند. اما تنها چیزی که در اخبار و ادعاهای اصولگرایان میبینیم، در سر کله زدن با همدیگر شهرت دارند. اما این که بخواهند نگاه کلان به این مسایل داشته باشند، اینطور نیست. تحلیل اجمالی ما از مسائل کشور مبتنی بر نگاه فلسفی، نگاه فقهی و عرفانی در یک جمله این است که، این انقلاب تا فرج حضرت انشاءالله پابرجا خواهد ماند. روز به روز بر قدرت آن افزوده خواهد شد. تحلیل ما قدرتمندتر شدن انقلاب است. برخلاف آن چه که میگویند رو به زوال است. به نظر ما اصلا این گونه نیست. و سوال اینجاست که نگاه جبهه پایداری کدام است و چه لوازمی برای تحقق این نگاه انقلابی دارد؟
دیانی قائم مقام سیاسی اتحادیه: ما چند نقد عمده به جریان جبهه پایداری داریم که بنده مطرح میکنم. به نظر ما جریان پایداری که معتقد است جریانی است با گفتمان سوم تیر، این چنین جریانی نیست یا نمیتواند به آن عمل کند. زمانی که میگوییم ما گفتمان داریم، یعنی یک سری شاخص در نظر میگیریم و بر اساس آنها نظر میدهیم و هر اتفاقی که در جامعه میافتد بالاخره از دل گفتمان جبهه پایداری باید موضعی در بیاید. اما در یک سال گذشته که جبهه پایداری تقریباً حالت تشکیلاتی به خود گرفته است، جبهه پایداری چند موضع داشته است از قبیل اینکه با فتنه گران، ساکتین فتنه و جریان انحرافی مشکل داریم، خب اینها همهاش خوب هرچند بقیه هم کم وبیش از این حرفها میزنند و این به لحاظ سلبی خوب است، اما خب بعد ایجابی چطور؟ راستی اگر فتنه و انحراف نبود فلسفه وجودی و کارکردی پایداری چه بود؟ این برای نخبگان ملموس نیست. بحث دیگر بحث کارآمدی جبهه پایداری است. اگر جبهه پایداری فردای انتخابات 24 خرداد رای آورد، برای اجرای برنامههای خود چه تیمی دارد. در حال حاضر میبینیم که دو کمیسیون در مجلس از جبهه پایداری وجود دارد که هیچ کارآمدی ندارند.
رئیس کمیسیون فرهنگی دبیر کل جبهه پایداری است و کمیسیون آموزش که افرادی مانند آقای نبویان را دارند، میبینیم بازدهی که به لحاظ گفتمانی انتظار داریم را ندارند. عموم افرادی که در کمیسیون فرهنگی هستند مواضعی دارند که خارج از متن فرهنگی است، مثل آقای مطهری، کنترل و جهت دهی کمیسیون باید بر عهده رئیس کمیسیون باشد که در واقع این اتفاق نمیافتد. فرض کنیم جبهه پایداری رای آورد چه تضمینی وجود دارد، مثل دولت احمدی نژاد از افراد تکنوکرات مثل رحیمی استفاده نکند؟ نکته دیگر در مورد حضور برخی از اعضای نزدیک پایداری در دولت است، آقای لنکرانی قبول کنید یک تشتت و حداقل دوگانگی در پایداری وجود دارد برخی حضور آقای الهام در دولت را بازی پایداری برای استفاده از ظرفیت رای دولت میدانند اگر این گونه باشد پس مبارزه با انحراف کجاست؟ و البته موارد جزئیتر و البته مصداقیتر در مباحث فرهنگی، اقتصادی، سیاسی درباره عملکرد و ایدههای جبهه پایداری وجود دارد که با توجه به کمبود وقت إنشاالله در زمان دیگری علاقمندیم مورد بحث و نظر قرار گیرد.
لنکرانی: تشکر میکنم از دوستان که بنده را دعوت کردند و مباحث با ارزشی را مطرح کردند، هر چند فرصت کوتاه است. در ابتدا باید بگویم که به این جا نیامدهام که بگویم جبهه پایداری خوب هست یا نیست یعنی موضوع مورد بحث ما این نیست که بگویم به این جبهه بپیوندید یا از آن دوری کنید.
*انتخابات صحنه پرتنشی است
در قرائت ما پایداری جبههای گفتمانی است اما مبنای ما این هم نیست که بگوئیم هر کاری کردیم درست بوده بلکه مبنای ما این است که بر اساس یک احساس تکلیفی، جمعی فکر میکردند با هم میتوانند کار مشترکی داشته باشند و با هدایت روحانیون عظیمالشانی کنار هم قرار گرفتند و فعالیتهایی را شروع کردند که قطعاً باتوجه به اینکه هم از عمر این جبهه مدت زیادی نمیگذرد و هم این که این طور نبود که ما از سالها قبل برنامه ریزی کرده باشیم که بخواهیم کار تشکیلاتی وسیعی انجام دهیم، چون این مقدمات طی نشده طبیعی است که برخی از اشکالات این جا خود را نشان میدهد. آن هم در صحنه سختی مانند انتخابات که صحنه پرتنشی است و تشکیلات خیلی با سابقه هم در این صحنه دچار چندگانگی میشوند.
اما مسئلهای که میخواهم عرض کنم این است که اساس شکل گیری جبهه پایداری روی یک احساس نیاز بود، و آن امروز بیش از گذشته احساس میشود و نسبت به قبل از انتخابات مجلس، نه تنها کم نشده بلکه افزایش پیدا کرده است.
*افول جریان چپ و افول احتمالی جریان راست
اشاره شد به افول جریان چپ و افول احتمالی جریان راست، بنده در دورانی که کمی جوانتر بودم و فعالیتهای من غالباً در حد ارتباط با دوستان راست سنتی بود همیشه در ذهن داشتم که باتوجه به این که رهبر انقلاب هیچ وقت از این اصطلاحات استفاده نمیکردند و میفرمودند این دو با هم فرقی ندارند کمی هضم آن برای من آن وقت مشکل بود. اما به مرور متوجه شدم که آن چیزی که ناب و مورد نظر رهبری است و ایشان آن را میپسندند و رای راست بودن است و طبیعتا ورای آن گروهی که عنوان چپ و اصلاحات برای خود انتخاب کرده بودند و در مقاطعی حساب خود را از انقلاب و نظام جدا کردند. آنچه که ملاک و پسند ایشان هست (که ما پسند ایشان را از باب این که ایشان را مصداق حجت خودمان در عرصه اجتماع میدانیم برای ما اهمیت دارد که چه مسیری را برای ما ترویج میکنند) چیزی ورای راست و چپ است حرف اصلی انقلاب این دو نیستند البته ممکن است بخشی از عملکردهای انقلابی هم آنجا در این دو گروه بروز کند.
اما جبهه پایداری تلاشی بود برای اینکه دوستانی که احساس میکردند این حضور در صحنه اجتماعی دارد در غالب تحزب و در باتلاق گروه گرایی و قبیله گرایی از یک طرف فرو میرود از یک طرف هم عدهای این را با تعویض فرع و اصل میخواهند به مسلخ برند.
اصل ما در این گفتمان انقلاب اسلامی، رهبری و ارزشهایی است که ایشان و امام(ره) مطرح کردهاند، و مسیری که این بزرگواران به ما نشان دادهاند.
*گفتمان سوم تیر جدا از گفتمان انقلاب اسلامی نیست
بعد از انتخابات سال 84 به مرور اتفاقاتی افتاد که همین جمع دوستانی که هستیم میگوییم گفتمان سوم تیر، خوب که در کنه این داستان میرویم، متوجه میشویم که، گفتمان سوم تیر جدا از گفتمان انقلاب اسلامی نیست. ولی وقتی گفتمان سوم تیر شد، این گمان برای بعضیها پیش آمد که نماد این گفتمان آقای احمدی نژاد است و این نماد موضوعیت جدا از اصل پیدا کرد. این مسیری بود که منجر به ریزشهایی شد و مشکلاتی پدیدار شد.
در تشکیل جبهه پایداری، بحث فتنه، اصلاحطلب، مرتبط با خارج و سکولار و ... اصلا موضوع بحث ما اینها نبود. بین این دو سر طیف که هر دو آنها به گمان ما برای تفکر انقلاب اسلامی مذبحی بود احساس نیاز شد به اینکه عدهای وارد میدان شوند و راه جدیدی را به این معنا که بازیافت راه اصیل باشد را مطرح بکنند.
*گفتند لاریجانی رئیس است و میتواند حمایت قوه را برای ما فراهم بیاورد
بالاخره اتفاقات خیلی بدی داشت در انتخابات گذشته رخ میداد و همه سکوت میکردند و میگفتند: شما چرا کاری انجام نمیدهید. اتفاق بد این بود که، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به نوعی تحت فشار توسط جامعه روحانیت مبارز بود و سیاسیون از این دو تشکل روحانی استفاده ابزاری کردند و بعد خود سیاسیون هم به راحتی خود را مورد استفاده ابزاری دیگران قرار دادند.
مثلا وقتی از آنها پرسیده شده که آقای قالیباف چرا تشریف دارند، صراحتاً میگفتند: ایشان امکانات دارند و کسی که امکانات دارد، باید در تعیین کاندیداها نقش داشته باشد. و یا آقای لاریجانی چرا باید حضور داشته باشد؟ گفتند: ایشان رئیس قوه است و میتواند حمایت قوه را برای ما فراهم بیاورد.
وجود جبهه پایداری یعنی، میتوان جور دیگر هم در صحنه اجتماعی حضور داشت و عمل کرد. در عین حال متعهد بود و به کانونهای قدرت و ثروت وصل نبود. اگر الان هم جبهه پایداری منحل شود، کار مهمی را در مجلس نهم پایه گذاشت. البته این تنها وظیفه ما نبود است. اصل گفتمان ما انقلاب اسلامی، رهبری و ارزشهایی که ایشان و حضرت امام مطرح کردهاند است.
*پایداری با نگاه گفتمانی وارد شد
جبهه پایداری یک نشانه در انتخابات مجلس به جا گذاشت که جریان اصیل انقلاب اسلامی این مدلی نیست که در حال اتفاق افتادن است. ما اگر در آن صحنه هم آماده شدیم با نگاه گفتمانی حضور پیدا کردیم. چون اگر نگاه ما این بود که حتماً در انتخابات رای بیاوریم حتماً به گونهای دیگر عمل میکردیم. مثلاً همین دوستان گفتند که ما 9 بهمن (90) نظرسنجی میکنیم، هرکسی که بیشترین رای را در نظر سنجی بیاورد، کاندید ما میشود. ما هم میتوانستیم این کار را انجام دهیم، اما این گونه عمل نکردیم. از این به بعد هم حرکت ما از همین منظر قابل ارزیابی و قابل نقد است. هرکسی در این مسیر حرکت کند، ما از آنها حمایت میکنیم. در این فضا یکی از کارهای متشکل و دارای بروز از ناحیه گفتمان انقلاب اسلامی جبهه پایداری است. هر نوع تحزب در حال افول است. گفتمان انقلاب اسلامی فراتر از نگاه اصولگرایی و نگاه فردی به موضوع و در حال بالندگی است.
ما چند هفتهای است برنامهای را تحت عنوان دولت یازدهم شروع کردیم. در این برنامه از صاحب نظران حوزوی و دانشگاهی که در این عرصه حرف برای گفتن دارند دعوت به همکاری شده است. نظرات آنها مستقیم و غیر مستقیم استفاده میشود. تا همین جا به نتایج خوبی رسیدهایم. سعی کردیم به نقاط ضعف برنامهریزی کشور توجه کنیم. یکی از معضلات ما بحث اقتصادی است. در کنار این توجه به مقوله فرهنگ کار زیر بنایی لازم است. حفظ کردن این حرکت دوگانه همزمان با هم اهمیت دارد. ارائه راه حل کوتاه مدت و میان مدت در مورد این مسائل اهمیت دارد. در این برنامه دوستان کار میکنند و خوب پیش میرود. بحث مردمی کردن اقتصاد که رهبر انقلاب هم در شاخصههای اقتصاد مقاومتی و هم در شاخصههای الگوی پیشرفت ایرانی - اسلامی به مقوله مردمی بودن آن تاکید کردهاند. 2سال پیش در سالگرد ارتحال حضرت امام مقام معظم رهبری فرمودند: ما در هر عرصهای که مردمی عمل کردیم پیروزی نصیبمان شده است. در عرصه سیاسی به دلیل داشتن پشتوانه مردمی پیروزی داشتیم. اقتصاد هم باید مردمی شود. همچنین توضیح دادند که مسئولین باید انرژی خود را صرف این کنند که راهی پیدا کنند تا مردم بتوانند در اقتصاد اثر گذار باشند.
یکی از محورهای اساسی برنامهریزی ما مردمی کردن اقتصاد است. جنس بحثها از این قبیل است و تلاش این است که جدیتر دنبال کنیم.
*دقت شد که ریاست کمیسیون اصل 90 به آقای حسینیان نرسد
به نظرم کار آمدی را نمیتوان با عملکرد یک کمسیون سنجید. کمسیون اگر یک نفر ناهماهنگ باشد یا دستور کارهایی که هیئت رئیسه برای آنها ارسال میکند. بالاخره دستور کارهای غیر مرتبط و غیر راهگشا را هم باید در کمسیون جواب گو بود. وقت تلف میشود و جواب هم نمیدهد. این ایراد وجود دارد. نمیخواهم حتما دفاع کنم. کمسیون فرهنگی با معضلات پیچیدهای رو به رو بود. تحلیل برخی دوستان این است که از سر خیر خواهی ریاست کمسیون را به آقای آقا تهرانی ندادهاند. جایی را که میدانستند کار به آسانی قابل انجام نیست سپردند. مثلاً کمسیون اصل نود دقت شد که ریاست آن به آقای حسینیان حتما نرسد. رئیس فعلی کمسیون شخص بدی نیست، اما سوابق ایشان قابل مقایسه با آقای حسینیان که قاضی با سابقه با حکم حضرت امام هستند، نیست.
*از کاندیدی که از نظر تفکر آنها را انحرافی میدانیم، حمایت نمیکنیم
جبهه پایداری با رویکرد که دارد، به دور از تحزب است. به همین دلیل با خیلی از کاندیداهای مطرح امروز نمیتواند به تفاهم برسد. از کاندیدی که شائبه همکاری با گروهی که ما از نظر تفکر آنها را انحرافی و از نطر اجرائی، حاشیه ساز دولت میدانیم، امکان حمایت وجود ندارد. یعنی بهترین کاندیدا اگر در آینده با گروهی که ما آن را از نظر تفکر انقلابی منحرف میدانیم همکاری کند باز هم جبهه پایداری نمیتواند این فرد را کاندیدا خودش کند.
*پایداری پرچمدار تحزب قبیله گرا و رانت خوار را به عنوان کاندید معرفی نمیکند
جبهه پایداری نمیتواند کسانی را که پرچمدار تحزب قبیله گرا و رانت خوار است را به عنوان کاندید خودش معرفی کند. حتی اگر کاندیدا ندهیم، حتما چنین کاندیدی را نخواهیم داشت.
*اصلاحطلبان در این انتخابات حضور جدی نخواهند داشت
اما برخی از وقایع انتخابات اقتضایی است، مثلاً اصلاح طلبان به یک عده میگویند که بیایید و کاندید شوید یعنی میخواهند یک اقتضایی را به وجود بیاورند که ما در برابر یک موج اصلاح طلب قرار گیریم و از ترس این موج اصلاحطلب به هر وحدتی تن دهیم. البته برداشت ما این است که اصلاحطلبان در این انتخابات حضور جدی نخواهند داشت حضور اینها در حد همین افرادی است که شما معرفی کردید که خودشان هم میدانند که رای نمیآورند بیشتر انرژی خود را بر روی شورای شهر گذاشتند.
*هاشمی بر کاندیداتوری ناطق نوری مصر است
آقای هاشمی هم تلاش میکند تا کاندیدای مستقلی داشته باشد و برداشت ما این است که بر کاندیداتوری آقای ناطق نوری خیلی مصر هستند و خیلی فشار میآورند تا ایشان کاندیدا شوند و بقیه گزینهها، همانند آقای روحانی نمیتوانند موج ایجاد کنند. البته برخلاف تصور آقای هاشمی ما معتقدیم که اگر هم آقای ناطق کاندید شود، موج بزرگی را ایجاد نمیکند و اتفاق خاصی در این زمینه رخ نخواهد داد. ولی آقای هاشمی معتقد است که در پی مشکلات اقتصادی که جدیدا رخ داده است اگر کسی مثل آقای ناطق انتخاب شود موج بزرگ مردمی در حمایت ایجاد میشود.
*تفاوت مبنایی با آقای قالیباف داریم
آقای قالیباف هم کاندیدا هستند و تلاش میکنند و ما به دلیل تفاوت مبنایی در دیدگاهمان نمیتوانیم به وی به عنوان کاندید توجه کنیم. کتابی نوشتند و سخنرانی کردند و مدل توسعهای که مطرح میکنند نوعا با تراز یابی از جاهای دیگر است. مثلا کتابی که تیم وی تهیه کردهاند و به اسم ایشان چاپ شده تحت عنوان برنامه توسعه در هر دو جلدش تراز یابی از خارج از کشور کردند. مثلاً در زمینه ورزش گفته شده است که سنگاپور چه کرده است انگلستان چه کرده و ما باید چه کینم. خب این مدل مدل قابل تاییدی برای ما نیست. به دوست مشترکمان عرض کرم به ایشان بفرمائید که به غیر از بسمالله الرحمن الرحیم اول کتاب هیچکدام از مسائل این کتاب با آرمان امام (ره) و منویات رهبری سازگاری ندارد بالاخره این نکته ظریفی بوده است که رهبری فرموده است، ما باید الگوی بومی خودمان را داشته باشیم و مبنای حرکت کشورمان پیشرفت و عدالت باشد. باید به این عمل کنیم. نه اینکه فقط بگوئیم پیشرفت و عدالت ولی الگوی اقتصادی مان مدل دست و پا شکسته مالزی باشد یا مدل دست و پا شکسته ترکیه باشد. صحبتی که رهبری در نوزده دی فرمودند و بحث سابقه اجرایی را مطرح فرمودند. شاید عدهای که سابقه اجرایی ندارند به این نتیجه برسند که بهتر است حضور نداشته باشند البته مصاحبه بعضیها خلاف این موضوع بود ولی اگر من جای اینها بودم به این صحبت توجه میکردم.
* پایداری به فهرست سه نفرهای از کاندیدها رسیده است
جبهه پایداری تقریباً به فهرست کوتاه شده و سه نفرهای از کاندیدا رسیده است که این جبهه بین اینها انتخاب میکند. اینکه چه خواهیم کرد بستگی به مقتضیات دارد. اگر مقتضیات به همین صورت باشد، جبهه پایداری کاندیدای خود را معرفی خواهد کرد.
برپایه این خبر «میز انتخابات» با هدف بررسی موضوع انتخابات ریاست جمهوری و تشریح گفتمان انقلاب در این زمینه طراحی شده است.
متن پرسش و پاسخ «میز انتخابات اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل» با کامران لنکرانی به شرح زیر است:
رضایتی، دبیر اتحادیه انجمن اسلامی مستقل: ما معترف و معتقد به این هستیم که آنچه که در درجه اول برای ما اهمیت دارد، در واقع اسلام عزیز و مصالح انقلاب است. بر اساس این دو پیش فرض ما مسائل را میسنجیم. از این جهت اگر بخواهیم شرایط جامعه را تحلیل کنیم، یک تحلیل منبعث از نگاه مادی گرایانه است. که با بالا رفتن دلار و کم شدن ارزش پول سرو کار دارد. یک تحلیل دیگر هم وجود دارد که، منبعث از گفتمان انقلاب اسلامی است. جریانی که اگر به مثابه یک دایره در نظر بگیریم، مرکزیت آن ولی فقیه است. عدهای به جهت مواضع خود درون این جریان قرار دارند. عدهای در لبه این گفتمان هستند که در حال خارج شدن هستند. هر جریانی که مقابل این جریانها قرار دارند، ما آنها را در تحلیلهای خود جبهه معارض میدانیم.
بر اساس نگاه اول که نگاه مادی گرایانه است، 1400سال است که ما اشتباه کردیم و بزرگترین اشتباه را هم نعوذبالله حضرت امام حسین (ع) مرتکب شده است. که ما خواه ناخواه خواص جامعه هستیم. انتظار از خواص جامعه بیشتر است. به همین دلیل اگر خواص هم اراده صحیح و عزم نداشته باشند، کشور دچار افول خواهد شد. باز تاکید من این است که درباره جبهه انقلاب بیشتر صحبت شود. مهم خواص جامعه هستند.
اگر بخواهیم از اول تاریخ صدر اسلام، تاریخ ائمه، تاریخ امامت، تاریخ معاصر و حتی هر تجربیاتی که خودمان داریم، بررسی کنیم، چند نقطه مشترک دارند. یکی این که هیچ کدام از اینها با عِده و عُده همراه نبوده است. از این جهت وسعت پیدا کرده است، که اگر شما دین خدا را یاری کنید خدا هم شما را یاری میکند.
در حال حاضر دچار دل نگرانی هستیم، از این که متاسفانه آنهایی که برچسب و لیبل اصولگرایی دارند حداقلها هم از ولایت فقیه تولی و پیروی نمیکنند. در سفری که حضرت آقا به خراسان داشتند مسئله امید کاملاً در سخنرانیهای ایشان موج میزند. اما تنها چیزی که در اخبار و ادعاهای اصولگرایان میبینیم، در سر کله زدن با همدیگر شهرت دارند. اما این که بخواهند نگاه کلان به این مسایل داشته باشند، اینطور نیست. تحلیل اجمالی ما از مسائل کشور مبتنی بر نگاه فلسفی، نگاه فقهی و عرفانی در یک جمله این است که، این انقلاب تا فرج حضرت انشاءالله پابرجا خواهد ماند. روز به روز بر قدرت آن افزوده خواهد شد. تحلیل ما قدرتمندتر شدن انقلاب است. برخلاف آن چه که میگویند رو به زوال است. به نظر ما اصلا این گونه نیست. و سوال اینجاست که نگاه جبهه پایداری کدام است و چه لوازمی برای تحقق این نگاه انقلابی دارد؟
دیانی قائم مقام سیاسی اتحادیه: ما چند نقد عمده به جریان جبهه پایداری داریم که بنده مطرح میکنم. به نظر ما جریان پایداری که معتقد است جریانی است با گفتمان سوم تیر، این چنین جریانی نیست یا نمیتواند به آن عمل کند. زمانی که میگوییم ما گفتمان داریم، یعنی یک سری شاخص در نظر میگیریم و بر اساس آنها نظر میدهیم و هر اتفاقی که در جامعه میافتد بالاخره از دل گفتمان جبهه پایداری باید موضعی در بیاید. اما در یک سال گذشته که جبهه پایداری تقریباً حالت تشکیلاتی به خود گرفته است، جبهه پایداری چند موضع داشته است از قبیل اینکه با فتنه گران، ساکتین فتنه و جریان انحرافی مشکل داریم، خب اینها همهاش خوب هرچند بقیه هم کم وبیش از این حرفها میزنند و این به لحاظ سلبی خوب است، اما خب بعد ایجابی چطور؟ راستی اگر فتنه و انحراف نبود فلسفه وجودی و کارکردی پایداری چه بود؟ این برای نخبگان ملموس نیست. بحث دیگر بحث کارآمدی جبهه پایداری است. اگر جبهه پایداری فردای انتخابات 24 خرداد رای آورد، برای اجرای برنامههای خود چه تیمی دارد. در حال حاضر میبینیم که دو کمیسیون در مجلس از جبهه پایداری وجود دارد که هیچ کارآمدی ندارند.
رئیس کمیسیون فرهنگی دبیر کل جبهه پایداری است و کمیسیون آموزش که افرادی مانند آقای نبویان را دارند، میبینیم بازدهی که به لحاظ گفتمانی انتظار داریم را ندارند. عموم افرادی که در کمیسیون فرهنگی هستند مواضعی دارند که خارج از متن فرهنگی است، مثل آقای مطهری، کنترل و جهت دهی کمیسیون باید بر عهده رئیس کمیسیون باشد که در واقع این اتفاق نمیافتد. فرض کنیم جبهه پایداری رای آورد چه تضمینی وجود دارد، مثل دولت احمدی نژاد از افراد تکنوکرات مثل رحیمی استفاده نکند؟ نکته دیگر در مورد حضور برخی از اعضای نزدیک پایداری در دولت است، آقای لنکرانی قبول کنید یک تشتت و حداقل دوگانگی در پایداری وجود دارد برخی حضور آقای الهام در دولت را بازی پایداری برای استفاده از ظرفیت رای دولت میدانند اگر این گونه باشد پس مبارزه با انحراف کجاست؟ و البته موارد جزئیتر و البته مصداقیتر در مباحث فرهنگی، اقتصادی، سیاسی درباره عملکرد و ایدههای جبهه پایداری وجود دارد که با توجه به کمبود وقت إنشاالله در زمان دیگری علاقمندیم مورد بحث و نظر قرار گیرد.
لنکرانی: تشکر میکنم از دوستان که بنده را دعوت کردند و مباحث با ارزشی را مطرح کردند، هر چند فرصت کوتاه است. در ابتدا باید بگویم که به این جا نیامدهام که بگویم جبهه پایداری خوب هست یا نیست یعنی موضوع مورد بحث ما این نیست که بگویم به این جبهه بپیوندید یا از آن دوری کنید.
*انتخابات صحنه پرتنشی است
در قرائت ما پایداری جبههای گفتمانی است اما مبنای ما این هم نیست که بگوئیم هر کاری کردیم درست بوده بلکه مبنای ما این است که بر اساس یک احساس تکلیفی، جمعی فکر میکردند با هم میتوانند کار مشترکی داشته باشند و با هدایت روحانیون عظیمالشانی کنار هم قرار گرفتند و فعالیتهایی را شروع کردند که قطعاً باتوجه به اینکه هم از عمر این جبهه مدت زیادی نمیگذرد و هم این که این طور نبود که ما از سالها قبل برنامه ریزی کرده باشیم که بخواهیم کار تشکیلاتی وسیعی انجام دهیم، چون این مقدمات طی نشده طبیعی است که برخی از اشکالات این جا خود را نشان میدهد. آن هم در صحنه سختی مانند انتخابات که صحنه پرتنشی است و تشکیلات خیلی با سابقه هم در این صحنه دچار چندگانگی میشوند.
اما مسئلهای که میخواهم عرض کنم این است که اساس شکل گیری جبهه پایداری روی یک احساس نیاز بود، و آن امروز بیش از گذشته احساس میشود و نسبت به قبل از انتخابات مجلس، نه تنها کم نشده بلکه افزایش پیدا کرده است.
*افول جریان چپ و افول احتمالی جریان راست
اشاره شد به افول جریان چپ و افول احتمالی جریان راست، بنده در دورانی که کمی جوانتر بودم و فعالیتهای من غالباً در حد ارتباط با دوستان راست سنتی بود همیشه در ذهن داشتم که باتوجه به این که رهبر انقلاب هیچ وقت از این اصطلاحات استفاده نمیکردند و میفرمودند این دو با هم فرقی ندارند کمی هضم آن برای من آن وقت مشکل بود. اما به مرور متوجه شدم که آن چیزی که ناب و مورد نظر رهبری است و ایشان آن را میپسندند و رای راست بودن است و طبیعتا ورای آن گروهی که عنوان چپ و اصلاحات برای خود انتخاب کرده بودند و در مقاطعی حساب خود را از انقلاب و نظام جدا کردند. آنچه که ملاک و پسند ایشان هست (که ما پسند ایشان را از باب این که ایشان را مصداق حجت خودمان در عرصه اجتماع میدانیم برای ما اهمیت دارد که چه مسیری را برای ما ترویج میکنند) چیزی ورای راست و چپ است حرف اصلی انقلاب این دو نیستند البته ممکن است بخشی از عملکردهای انقلابی هم آنجا در این دو گروه بروز کند.
اما جبهه پایداری تلاشی بود برای اینکه دوستانی که احساس میکردند این حضور در صحنه اجتماعی دارد در غالب تحزب و در باتلاق گروه گرایی و قبیله گرایی از یک طرف فرو میرود از یک طرف هم عدهای این را با تعویض فرع و اصل میخواهند به مسلخ برند.
اصل ما در این گفتمان انقلاب اسلامی، رهبری و ارزشهایی است که ایشان و امام(ره) مطرح کردهاند، و مسیری که این بزرگواران به ما نشان دادهاند.
*گفتمان سوم تیر جدا از گفتمان انقلاب اسلامی نیست
بعد از انتخابات سال 84 به مرور اتفاقاتی افتاد که همین جمع دوستانی که هستیم میگوییم گفتمان سوم تیر، خوب که در کنه این داستان میرویم، متوجه میشویم که، گفتمان سوم تیر جدا از گفتمان انقلاب اسلامی نیست. ولی وقتی گفتمان سوم تیر شد، این گمان برای بعضیها پیش آمد که نماد این گفتمان آقای احمدی نژاد است و این نماد موضوعیت جدا از اصل پیدا کرد. این مسیری بود که منجر به ریزشهایی شد و مشکلاتی پدیدار شد.
در تشکیل جبهه پایداری، بحث فتنه، اصلاحطلب، مرتبط با خارج و سکولار و ... اصلا موضوع بحث ما اینها نبود. بین این دو سر طیف که هر دو آنها به گمان ما برای تفکر انقلاب اسلامی مذبحی بود احساس نیاز شد به اینکه عدهای وارد میدان شوند و راه جدیدی را به این معنا که بازیافت راه اصیل باشد را مطرح بکنند.
*گفتند لاریجانی رئیس است و میتواند حمایت قوه را برای ما فراهم بیاورد
بالاخره اتفاقات خیلی بدی داشت در انتخابات گذشته رخ میداد و همه سکوت میکردند و میگفتند: شما چرا کاری انجام نمیدهید. اتفاق بد این بود که، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به نوعی تحت فشار توسط جامعه روحانیت مبارز بود و سیاسیون از این دو تشکل روحانی استفاده ابزاری کردند و بعد خود سیاسیون هم به راحتی خود را مورد استفاده ابزاری دیگران قرار دادند.
مثلا وقتی از آنها پرسیده شده که آقای قالیباف چرا تشریف دارند، صراحتاً میگفتند: ایشان امکانات دارند و کسی که امکانات دارد، باید در تعیین کاندیداها نقش داشته باشد. و یا آقای لاریجانی چرا باید حضور داشته باشد؟ گفتند: ایشان رئیس قوه است و میتواند حمایت قوه را برای ما فراهم بیاورد.
وجود جبهه پایداری یعنی، میتوان جور دیگر هم در صحنه اجتماعی حضور داشت و عمل کرد. در عین حال متعهد بود و به کانونهای قدرت و ثروت وصل نبود. اگر الان هم جبهه پایداری منحل شود، کار مهمی را در مجلس نهم پایه گذاشت. البته این تنها وظیفه ما نبود است. اصل گفتمان ما انقلاب اسلامی، رهبری و ارزشهایی که ایشان و حضرت امام مطرح کردهاند است.
*پایداری با نگاه گفتمانی وارد شد
جبهه پایداری یک نشانه در انتخابات مجلس به جا گذاشت که جریان اصیل انقلاب اسلامی این مدلی نیست که در حال اتفاق افتادن است. ما اگر در آن صحنه هم آماده شدیم با نگاه گفتمانی حضور پیدا کردیم. چون اگر نگاه ما این بود که حتماً در انتخابات رای بیاوریم حتماً به گونهای دیگر عمل میکردیم. مثلاً همین دوستان گفتند که ما 9 بهمن (90) نظرسنجی میکنیم، هرکسی که بیشترین رای را در نظر سنجی بیاورد، کاندید ما میشود. ما هم میتوانستیم این کار را انجام دهیم، اما این گونه عمل نکردیم. از این به بعد هم حرکت ما از همین منظر قابل ارزیابی و قابل نقد است. هرکسی در این مسیر حرکت کند، ما از آنها حمایت میکنیم. در این فضا یکی از کارهای متشکل و دارای بروز از ناحیه گفتمان انقلاب اسلامی جبهه پایداری است. هر نوع تحزب در حال افول است. گفتمان انقلاب اسلامی فراتر از نگاه اصولگرایی و نگاه فردی به موضوع و در حال بالندگی است.
ما چند هفتهای است برنامهای را تحت عنوان دولت یازدهم شروع کردیم. در این برنامه از صاحب نظران حوزوی و دانشگاهی که در این عرصه حرف برای گفتن دارند دعوت به همکاری شده است. نظرات آنها مستقیم و غیر مستقیم استفاده میشود. تا همین جا به نتایج خوبی رسیدهایم. سعی کردیم به نقاط ضعف برنامهریزی کشور توجه کنیم. یکی از معضلات ما بحث اقتصادی است. در کنار این توجه به مقوله فرهنگ کار زیر بنایی لازم است. حفظ کردن این حرکت دوگانه همزمان با هم اهمیت دارد. ارائه راه حل کوتاه مدت و میان مدت در مورد این مسائل اهمیت دارد. در این برنامه دوستان کار میکنند و خوب پیش میرود. بحث مردمی کردن اقتصاد که رهبر انقلاب هم در شاخصههای اقتصاد مقاومتی و هم در شاخصههای الگوی پیشرفت ایرانی - اسلامی به مقوله مردمی بودن آن تاکید کردهاند. 2سال پیش در سالگرد ارتحال حضرت امام مقام معظم رهبری فرمودند: ما در هر عرصهای که مردمی عمل کردیم پیروزی نصیبمان شده است. در عرصه سیاسی به دلیل داشتن پشتوانه مردمی پیروزی داشتیم. اقتصاد هم باید مردمی شود. همچنین توضیح دادند که مسئولین باید انرژی خود را صرف این کنند که راهی پیدا کنند تا مردم بتوانند در اقتصاد اثر گذار باشند.
یکی از محورهای اساسی برنامهریزی ما مردمی کردن اقتصاد است. جنس بحثها از این قبیل است و تلاش این است که جدیتر دنبال کنیم.
*دقت شد که ریاست کمیسیون اصل 90 به آقای حسینیان نرسد
به نظرم کار آمدی را نمیتوان با عملکرد یک کمسیون سنجید. کمسیون اگر یک نفر ناهماهنگ باشد یا دستور کارهایی که هیئت رئیسه برای آنها ارسال میکند. بالاخره دستور کارهای غیر مرتبط و غیر راهگشا را هم باید در کمسیون جواب گو بود. وقت تلف میشود و جواب هم نمیدهد. این ایراد وجود دارد. نمیخواهم حتما دفاع کنم. کمسیون فرهنگی با معضلات پیچیدهای رو به رو بود. تحلیل برخی دوستان این است که از سر خیر خواهی ریاست کمسیون را به آقای آقا تهرانی ندادهاند. جایی را که میدانستند کار به آسانی قابل انجام نیست سپردند. مثلاً کمسیون اصل نود دقت شد که ریاست آن به آقای حسینیان حتما نرسد. رئیس فعلی کمسیون شخص بدی نیست، اما سوابق ایشان قابل مقایسه با آقای حسینیان که قاضی با سابقه با حکم حضرت امام هستند، نیست.
*از کاندیدی که از نظر تفکر آنها را انحرافی میدانیم، حمایت نمیکنیم
جبهه پایداری با رویکرد که دارد، به دور از تحزب است. به همین دلیل با خیلی از کاندیداهای مطرح امروز نمیتواند به تفاهم برسد. از کاندیدی که شائبه همکاری با گروهی که ما از نظر تفکر آنها را انحرافی و از نطر اجرائی، حاشیه ساز دولت میدانیم، امکان حمایت وجود ندارد. یعنی بهترین کاندیدا اگر در آینده با گروهی که ما آن را از نظر تفکر انقلابی منحرف میدانیم همکاری کند باز هم جبهه پایداری نمیتواند این فرد را کاندیدا خودش کند.
*پایداری پرچمدار تحزب قبیله گرا و رانت خوار را به عنوان کاندید معرفی نمیکند
جبهه پایداری نمیتواند کسانی را که پرچمدار تحزب قبیله گرا و رانت خوار است را به عنوان کاندید خودش معرفی کند. حتی اگر کاندیدا ندهیم، حتما چنین کاندیدی را نخواهیم داشت.
*اصلاحطلبان در این انتخابات حضور جدی نخواهند داشت
اما برخی از وقایع انتخابات اقتضایی است، مثلاً اصلاح طلبان به یک عده میگویند که بیایید و کاندید شوید یعنی میخواهند یک اقتضایی را به وجود بیاورند که ما در برابر یک موج اصلاح طلب قرار گیریم و از ترس این موج اصلاحطلب به هر وحدتی تن دهیم. البته برداشت ما این است که اصلاحطلبان در این انتخابات حضور جدی نخواهند داشت حضور اینها در حد همین افرادی است که شما معرفی کردید که خودشان هم میدانند که رای نمیآورند بیشتر انرژی خود را بر روی شورای شهر گذاشتند.
*هاشمی بر کاندیداتوری ناطق نوری مصر است
آقای هاشمی هم تلاش میکند تا کاندیدای مستقلی داشته باشد و برداشت ما این است که بر کاندیداتوری آقای ناطق نوری خیلی مصر هستند و خیلی فشار میآورند تا ایشان کاندیدا شوند و بقیه گزینهها، همانند آقای روحانی نمیتوانند موج ایجاد کنند. البته برخلاف تصور آقای هاشمی ما معتقدیم که اگر هم آقای ناطق کاندید شود، موج بزرگی را ایجاد نمیکند و اتفاق خاصی در این زمینه رخ نخواهد داد. ولی آقای هاشمی معتقد است که در پی مشکلات اقتصادی که جدیدا رخ داده است اگر کسی مثل آقای ناطق انتخاب شود موج بزرگ مردمی در حمایت ایجاد میشود.
*تفاوت مبنایی با آقای قالیباف داریم
آقای قالیباف هم کاندیدا هستند و تلاش میکنند و ما به دلیل تفاوت مبنایی در دیدگاهمان نمیتوانیم به وی به عنوان کاندید توجه کنیم. کتابی نوشتند و سخنرانی کردند و مدل توسعهای که مطرح میکنند نوعا با تراز یابی از جاهای دیگر است. مثلا کتابی که تیم وی تهیه کردهاند و به اسم ایشان چاپ شده تحت عنوان برنامه توسعه در هر دو جلدش تراز یابی از خارج از کشور کردند. مثلاً در زمینه ورزش گفته شده است که سنگاپور چه کرده است انگلستان چه کرده و ما باید چه کینم. خب این مدل مدل قابل تاییدی برای ما نیست. به دوست مشترکمان عرض کرم به ایشان بفرمائید که به غیر از بسمالله الرحمن الرحیم اول کتاب هیچکدام از مسائل این کتاب با آرمان امام (ره) و منویات رهبری سازگاری ندارد بالاخره این نکته ظریفی بوده است که رهبری فرموده است، ما باید الگوی بومی خودمان را داشته باشیم و مبنای حرکت کشورمان پیشرفت و عدالت باشد. باید به این عمل کنیم. نه اینکه فقط بگوئیم پیشرفت و عدالت ولی الگوی اقتصادی مان مدل دست و پا شکسته مالزی باشد یا مدل دست و پا شکسته ترکیه باشد. صحبتی که رهبری در نوزده دی فرمودند و بحث سابقه اجرایی را مطرح فرمودند. شاید عدهای که سابقه اجرایی ندارند به این نتیجه برسند که بهتر است حضور نداشته باشند البته مصاحبه بعضیها خلاف این موضوع بود ولی اگر من جای اینها بودم به این صحبت توجه میکردم.
* پایداری به فهرست سه نفرهای از کاندیدها رسیده است
جبهه پایداری تقریباً به فهرست کوتاه شده و سه نفرهای از کاندیدا رسیده است که این جبهه بین اینها انتخاب میکند. اینکه چه خواهیم کرد بستگی به مقتضیات دارد. اگر مقتضیات به همین صورت باشد، جبهه پایداری کاندیدای خود را معرفی خواهد کرد.