کشور و ملتي که علي رغم تمامي تحريمهاي ناعادلانه شوراي به اصلاح امنيت سازمان ملل و آمريکا و اتحاديه اروپا توانسته است با تحمل سختي ها و همدلي ، هر روز بیش از پیش پيشرفت هاي شگرف خود را جايگزین تحريمها نماید.
به گزارش سرویس سیاسی صراط، شاید بتوان گفت به علت همين دفاع و همدلي مردم و نظام است که وزير امور خارجه آمريکا در سخنانش درباره ایران مي گويد: "هنوز ايران سرسخت ترين موضوعي است که ايالات متحده آمريکا با آن سر و کار دارد ... قدرتي اسلامي که هرگونه اقدام و حرکتي بدون در نظر گرفتن آن در منطقه ، قطعاً غير قابل اجرا خواهد بود."
قطر را می توان يکي از کشورهاي مورد علاقه آمريکا در خاورمیانه برشمرد. این کشور شيخ نشيني کوچک است که همواره به آمریکا بابت لشگرکشي ارتش ایالات متحده به منطقه هزینه پرداخت کرده است.
کشور قطر که در سال هاي نه چندان دور همواره از حاميان جمهوري اسلامي ایران بود، بعد از جريان سازي آمريکا در سوريه ، به يکباره تغيير موصع داده و در صف منتقدان جمهوري اسلامي قرار گرفت آمريکا هم که عربستان در مسائل منطقه به عنوان مهره ی نيمه سوخته ای بیش برايش نبود قطر را علم کرده و کم کم پاي اين کشور عربي را در تحولات منطقه باز کرد.
مرحله بعد آماده سازي قطر براي ايفاي نقشهاي بزرگتر در منطقه ، دخالت دادن مستقيم این کشور در مسائل جاریه سوريه بود.
راه اندازي شبکه الجزيره با هزينه کرد و حمايت مالي پادشاه قطر ، يکي فعاليت هايي بود که توسط آمريکا برنامه ريزي شده و قطر آنرا اجرا کرده است.
هزينه نگهداري اين شبکه در سال 2012 چيزي حدود 750 ميليون دلار بود! البته دقت به خبرسازي و جريانسازي خبري در اين شبکه که همسویی خاصی با شبکه
هاي بزرگ خبري دنيا مانند CNN ( متعلق به گروه تيم وارنر ) – BBC (
دستگاه سخن پراکني بريتانيا ) – FOXNEWS ( متعلق به مرداک يهودي آمريکايي ) و
چندين غول رسانه اي ديگر مانند ، واشنگتن پست ، ديلي تلگراف و ... دارد نشان
مي دهد که تاسيس اين شبکه با چه نيتي انجام شده است.
البته
اين موضوع از چشم بيدار ملت هاي عرب منطقه هم پنهان نمانده است که اين شبکه
های الجزيره و العربيه ( که با سرمايه خاندان سلطنتي عربستان سعودي
اداره مي شود ) تنها به دنبال يه نتيجه رسانده اهداف ايالات متحده آمريکا و
اسرائيل در منطقه هستند. بنا به اعتراف اکثر مردم کشورهاي عربي خاورمیانه، آنان ديگر به الجزيره
اعتماد ندارند ، چون به عينه مي ديدند که چکونه اخبار تحولات و خيزش اسلامي
عربي را وارونه جلوه مي دادند.
اما باید بدانیم که دامنه ی فعاليت هاي آمریکا تنها به اين موارد ختم نشده و به مسائل نظامی نیز رسیده است. ايالات متحده آمریکا تا جایی پيش رفته است که امروزه شاهد پايگاه نظامي " العديد " به عنوان بزرگترين و مجهز ترين پايگاه نظامي آمريکا در منطقه واقع در کشور قطر هستیم و البته بهانه تاسیس آن نیز چيزي نيست، جز ترويج پروژه ايران هراسي و دفاع از رژيم نامشروع اسرائيل.
امروزه همانطور که خود اوباما هم اعتراف کرده است خاورميانه به جايگاهي براي آمریکا تبديل شده که از دست دادن کنترل آن يعني از بين رفتن وجهه جهاني اش و به همین منظور دولت ایالات متحده در اين دوره محطاطانه تر از پیش حرکت مي کند اما با این وجود به این امر نیز واقف است که با توجه به تحولات اخير منطقه و بيدار شدن وجدان هاي آزاده و پاک ملتهاي عربي ديگر جايگاهي باثبات براي آمريکا در اين منطقه متصور نخواهد بود به همين منظور آمریکا در حال پياده سازي برنامه هاي ضد فرهنگی است که از چند وقت قبل ابلاغ شده بود و یکی از این برنامه ها ايجاد درگيري ها و اختلافات قوميتي در کشور هاي مختلف منطقه است تا شايد به بهانه بروز اين درگيري ها بتواند مجدداً پاي آمريکا را به منطقه باز کند.
در همین راستا قطر به عنوان عروسک خیمه شب بازی آمریکا، از نشستهایی که در استانبول ترکیه با عنوان رهایی اهل سنت برگزار می شد حمایت کرد و این طرحی طایفه ای در خدمت آمریکا و انگلیس برای ایجاد درگیری طایفه ای میان اهل سنت و شیعیان است.
غربی ها بر این باورند که ایرانی ها بیشتر از دیگران نقش خطرناک قطر را درک کرده اند و امیر قطر را همانند صندوق پستی آمریکایی و انگلیسی می دانند که پیامها را به خوبی انتقال می دهد.
