شهید براتعلی داودی

سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
برچسب ها - شهید براتعلی داودی
براتعلی از همان دوران کودکی به اسم ماشاالله (ماشال) مشهور شد و او را به این نام می‌شناختند.
کد خبر: ۴۴۵۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۲

براتعلی بدون آن که از مسیرش منحرف شود، در یک لحظه هر دویشان را گرفت و سرهایشان را به هم کوبید!
کد خبر: ۴۴۴۴۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۶

داخل یکی از سنگرها چند تا جنازه‌ عراقی افتاده بود. پوتین یکیشان خیلی قشنگ بود.
کد خبر: ۴۴۴۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۵

حاج آقا؛ من مخلصتم؛ فردا دارم عازم می‌شم جبهه، فقط می‌خواستم از ته دل حلالم کنی و ازم راضی باشی.
کد خبر: ۴۴۳۶۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۰

بعد از چندی شربت شهادت را سر کشید. نوش جانش! دست پروده‌ی براتعلی شهید نشود، پس چه کسی شهید بشود؟
کد خبر: ۴۴۳۰۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۷

پشت مسجد محوطه‌ای بود که داشت کم کم زباله‌دانی باشکوهی می‌شد! پیش از آنکه بیش از اینها به شکوهش افزوده بشود، براتعلی تصمیم گرفت تر و تمیزش کند.
کد خبر: ۴۴۰۶۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۸

کار که فیصله پیدا کرد، براتعلی دست کرد در جیبش و مقداری پول به راننده داد! راننده تعجب کرد و گفت: برای چیست!؟ گفت: این خسارت آن چند ضربه‌ کوچک است که به سر ماشین زدم.
کد خبر: ۴۴۰۴۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۷

بی بی در محله‌ ما بی‌کس بود. او بود و یک خانه‌ محقر قدیمی و پسر نوجوانش که خرجی بخور و نمیری در می‌آورد. به دستور براتعلی ما بولدوزرها به خط شدیم در کمترین زمان ممکن خانه‌ بی بی را تعمیر کردیم.
کد خبر: ۴۳۹۲۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۸