صراط: دولتی که با شعار «ما میتوانیم» و اراده برتر از
هر چیز دیگر است به میدان آمد، چرا امروز کارش به جایی رسیده که میگوید
«دست ما را بسته و در حوضی انداختهاند؟ میگویند خودت بیرون بیا و کشور را
نیز بیرون بیاور، وزنه هم به پای دولت آویزان کردهاند و هر وقت که
میخواهند از حوض بیرون بیایند یک دست روی سرش میگذارند و آن را در آب فرو
میبرند.»
این اظهارات حتی اگر برای مظلومنمایی یا رفع مسوولیت بحرانها و نابسامانیهای موجود از دوش دولت باشد، یک معنای روشن دارد و آن این است که اگر این ادعاها درست باشد، دولت در تحقق اصلیترین شعار خودش شکست خورده است و این نشان میدهد که «ما میتوانیم» را باید «ما نمیتوانیم» خواند و آن روز که گفتند «ما میتوانیم» به «توانستیم» تبدیل شده، ادعای خلاف واقعی را طرح کرده بودند. امروز هم که علیه این موجودات ناشناخته میگویند «شما که عددی نیستی» این هم خلاف واقع است چون اگر عددی نبودند دست دولت را نمیتوانستند چنان ببندند. پس حداقل یکی از این دو ادعا خلاف است.
چند روز پیش متنی را یک استاد دانشگاه منتشر کرده بود که منتخبی از نوشتههای دانشجویان روی برگههای امتحانی بود که به هر دلیلی درس نخوانده و تقاضای نمره کرده بودند. مثل اینکه پدربزرگم فوت کرده، مریض بودم، کار میکنم و امثال اینها. ظاهرا اینکه میگویند «الناس علی دین ملوکهم»، چندان عجیب نیست، زیرا دانشجویان و دانشآموزان درسنخوان ما هم از فرهنگ غالب میان سیاستمداران تبعیت میکنند که به جای پذیرش مسوولیت سیاستهای هشتساله خود، نعل وارونه میزنند و به انواع و اقسام توجیهها متوسل میشوند.
اگر در ابتدای کار، سیاههای از مفسدان اقتصادی در جیب رییس دولت بود و خارج نمیشد، اکنون این سیاهه از کسانی است که جلوی دولت مانع ایجاد میکنند. ولی فراموش نکنیم که همه این سخنان معطوف به انتخابات و فرارکردن از پاسخگویی است. دولت تمامی هموغم خود را برای خنثیکردن کوششهای برخی از رفقایش جهت ردصلاحیت نامزد مورد نظر رییس دولت بسیج کرده است. حتما میپرسید که بر چه اساسی این سخن گفته میشود؟
روشن است که این همه خط و نشانکشیدن صریح و آشکار رییس دولت فقط برای منتفیکردن ردصلاحیت نامزد مورد نظر ایشان است و الا درباره دیگر نامزدهای احتمالی دولت که چنین مشکلی مطرح نشده است. البته همه دوست داریم بحث تایید صلاحیتها به گونهای درآید که انتخابات را دچار مشکل نکند ولی این مساله اگر مشکل هم باشد بیش از آنکه نامزدهای دولت را مورد هدف قرار دهد، سایرین را با مشکل روبهرو میکند. ولی معلوم نیست که چرا رییس دولت فقط در همین یک مورد حساسیت دارد؟ پاسخ در وجود رفتارهای دوگانه است.
اینگونه رفتارها که مبتنی بر ملاکهای دوگانه هستند و نیز فرار از مسوولیتپذیری، تبعات منفی خود را دارد. به همین دلیل است که به روشنی میبینیم که واکنش افکار عمومی به این ادعاها و حتی تهدیدها و خط و نشانکشیدنها خیلی سرد و از روی بیتفاوتی است. اگر مدیریت دولت همین بیتفاوتی مردم را متوجه شود، شاید رفتارش را در دو ماه آینده تغییر دهد، در غیراین صورت شاهد تندترشدن مواضع رییس دولت خواهیم بود.
این اظهارات حتی اگر برای مظلومنمایی یا رفع مسوولیت بحرانها و نابسامانیهای موجود از دوش دولت باشد، یک معنای روشن دارد و آن این است که اگر این ادعاها درست باشد، دولت در تحقق اصلیترین شعار خودش شکست خورده است و این نشان میدهد که «ما میتوانیم» را باید «ما نمیتوانیم» خواند و آن روز که گفتند «ما میتوانیم» به «توانستیم» تبدیل شده، ادعای خلاف واقعی را طرح کرده بودند. امروز هم که علیه این موجودات ناشناخته میگویند «شما که عددی نیستی» این هم خلاف واقع است چون اگر عددی نبودند دست دولت را نمیتوانستند چنان ببندند. پس حداقل یکی از این دو ادعا خلاف است.
چند روز پیش متنی را یک استاد دانشگاه منتشر کرده بود که منتخبی از نوشتههای دانشجویان روی برگههای امتحانی بود که به هر دلیلی درس نخوانده و تقاضای نمره کرده بودند. مثل اینکه پدربزرگم فوت کرده، مریض بودم، کار میکنم و امثال اینها. ظاهرا اینکه میگویند «الناس علی دین ملوکهم»، چندان عجیب نیست، زیرا دانشجویان و دانشآموزان درسنخوان ما هم از فرهنگ غالب میان سیاستمداران تبعیت میکنند که به جای پذیرش مسوولیت سیاستهای هشتساله خود، نعل وارونه میزنند و به انواع و اقسام توجیهها متوسل میشوند.
اگر در ابتدای کار، سیاههای از مفسدان اقتصادی در جیب رییس دولت بود و خارج نمیشد، اکنون این سیاهه از کسانی است که جلوی دولت مانع ایجاد میکنند. ولی فراموش نکنیم که همه این سخنان معطوف به انتخابات و فرارکردن از پاسخگویی است. دولت تمامی هموغم خود را برای خنثیکردن کوششهای برخی از رفقایش جهت ردصلاحیت نامزد مورد نظر رییس دولت بسیج کرده است. حتما میپرسید که بر چه اساسی این سخن گفته میشود؟
روشن است که این همه خط و نشانکشیدن صریح و آشکار رییس دولت فقط برای منتفیکردن ردصلاحیت نامزد مورد نظر ایشان است و الا درباره دیگر نامزدهای احتمالی دولت که چنین مشکلی مطرح نشده است. البته همه دوست داریم بحث تایید صلاحیتها به گونهای درآید که انتخابات را دچار مشکل نکند ولی این مساله اگر مشکل هم باشد بیش از آنکه نامزدهای دولت را مورد هدف قرار دهد، سایرین را با مشکل روبهرو میکند. ولی معلوم نیست که چرا رییس دولت فقط در همین یک مورد حساسیت دارد؟ پاسخ در وجود رفتارهای دوگانه است.
اینگونه رفتارها که مبتنی بر ملاکهای دوگانه هستند و نیز فرار از مسوولیتپذیری، تبعات منفی خود را دارد. به همین دلیل است که به روشنی میبینیم که واکنش افکار عمومی به این ادعاها و حتی تهدیدها و خط و نشانکشیدنها خیلی سرد و از روی بیتفاوتی است. اگر مدیریت دولت همین بیتفاوتی مردم را متوجه شود، شاید رفتارش را در دو ماه آینده تغییر دهد، در غیراین صورت شاهد تندترشدن مواضع رییس دولت خواهیم بود.