کتاب «The Age Of Deception» نوشته «محمد البرادعی» مصری، اردیبهشت ماه سال گذشته و توسط انتشارات «بلومزبری» به بازار آمد.
حدود یک سال پس از آن یعنی اردیبهشت ماه امسال، این کتاب با نام «عصر فریب» و با ترجمه «فیروزه درشتی» و در 352 صفحه به نمایشگاه کتاب تهران رسید. کتابی که «موسسه ایران» آن را منتشر کرده است.البرادعی در «عصر فریب» خاطرات سه دوره ریاستش بر آژانس بین المللی انرژی هسته ای را بازگو کرده است. خاطراتی که به گفته خودش دربرگیرنده تلاش های او به عنوان مدیر آژانس برای خلع سلاح هسته ای و همزمان بهره برداری صلح آمیز همه کشورهای عضو آژانس از انرژی هسته ای است. ایران هم به عنوان یکی از کشورهای مورد مناقشه در قضیه انرژی هسته ای مورد توجه ویژه البرادعی در این کتاب بوده است. نکته ای که کاندیداهای ریاست جمهوری دوره یازدهم را متوجه این کتاب کرده است.
وقتی البرادعی وارد انتخابات ایران می شود
البرادعی به طور خاص در 4 فصل از 13 فصل کتاب به موضوع «ایران»پرداخته است. مطالبی که او در این کتاب و درمورد ایران بازگو می کند، به واسطه عدم حضور او در آژانس، صادقانه تر بیان شده و برای اولین بار، او را وادار به نوشتن مشکلاتی کرده که غربی ها بر سر راه ورود ایران به کلوپ کشورهای صاحب فناوری هسته ای ایجاد کرده اند. البرادعی البته از دخالت های مستقیم امریکا در تصمیم گیری های آژانس علیه ایران هم نوشته است.
اما در مناظره چه بخش هایی از کتاب و توسط چه کسی مورد بهره برداری قرار گرفت؟
کتابی که سند مناظره شد
ماجرای اختلاف سعید جلیلی و حسن روحانی به عنوان روسای سابق و فعلی تیم مذاکره کننده هسته ای ایران، بحثی قدیمی است. در مناظره سوم، همه منتظر رویارویی مستقیم این دو و به چالش کشیده شدن سیاست هایشان توسط همدیگر بودند. نکته جالب ماجرا اما استناد هردو رقیب، به بخش هایی از این کتاب بود.
حسن روحانی در بخشی از مناظره جمعه این طور پای کتاب البرادعی را به رقابت انتخاباتی اش باز کرد:«خوب است کتابی را که اخیراً آقای البرادعی نوشته است نگاه کنند و ببینند که می گوید جنگ پشت دروازه ایران بود و این تدبیر ایران بود که جلوی این جنگ را گرفت و سه کشور را به تهران دعوت کرد و آنها را سپر انسانی قرار داد ... آنجا البرادعی می گوید متأسفم که سه کشور راه بازاری ها را یعنی راه چانه زنی را انتخاب کردند و آنچه می خواستند، یک باره ارائه ندادند و گفتند در مراحل بعد می خواهند ارائه دهند. به این علت که دولت تازه عوض شده بود.»
سعید جلیلی هم این طور با استناد به همان کتاب، پاسخ روحانی را داد :« چون پلی زده شد به بحث آقای البرادعی، باید بگویم البرادعی به دنبال آن در کتاب خاطرات خودش در صفحه 144 می گوید نه تنها پیشنهاد سه کشور اروپایی ناچیز بود بلکه لفظ توهین آمیزی نیز داشت تا جایی که می شد آن را متکبرانه توصیف کرد.البرادعی ادامه می دهد این طرح تا جایی پیش رفته بود که قول می داد اروپایی ها دانشمندان ایرانی را که در صورت غنی سازی نکردن ، بیکار می شوند تحت پوشش قرار دهد.»
جلیلی البته به کتاب خود حسن روحانی هم نقبی زد:«البته خود آقای روحانی نیز در کتاب خودشان صفحه 583 به آقای البرادعی پاسخ می دهد که متاسفانه اگر نگوییم هیچ، ایران ما به ازای بسیار اندکی در برابر پیشنهادات اروپایی ها دریافت کرد و تنها با قول های انجام نشده و درخواست های بیشتر آنان روبرو شد.»
اظهاراتی که دوباره با استناد روحانی به کتاب البرادعی همراه شد:«آنچه که من درباره بحث ممانعت از جنگ گفتم مربوط به سال 82 است اما نکته ای که شما خواندید مربوط به سال 84 است یعنی آخرین پیشنهاد اروپایی ها.آنجا البرادعی می گوید متأسفم که سه کشور راه بازاری ها را یعنی راه چانه زنی را انتخاب کردند و آنچه می خواستند، یک باره ارائه ندادند و گفتند در مراحل بعد می خواهند ارائه دهند. به این علت که دولت تازه عوض شده بود. تندترین پاسخ را نیز ما به آنها پیشنهاد دادیم و قبل از اینکه پیشنهاد اروپا برسد ما دستور راه اندازی سایت اصفهان را صادر کرده و نامه اش را نیز نوشته بودیم، پس این تاریخ ها نباید قاطی شود، آن بحث مربوط به سال 82 و این مربوط به سال 84 است که در کتاب نیز مفصل توضیح داده ام.»
به هرحال، نام «محمدالبرادعی» دوباره در فضای سیاسی ایران مطرح شده و باید منتظر ماند و دید آیا کتاب رئیس سابق آزانس بین المللی انرژی هسته ای، تاثیری در نتایج انتخابات پیش رو خواهد گذاشت؟