صراط:دقت كردهايد برخي از نامزدها حاضر نيستند تيم دولت احتماليشان را تعيين
كنند؟ حتي آنكه مدعي است كساني از مخالفان خود كه حتي راي به ايشان
نميدهند را براي فلان معاونت و بهمان وزارت در نظر دارد، پاي عمل كه
ميرسد حاضر نيست هيچ نامي را مطرح كند! اين رفتار سوالات بيشماري را براي
مردم و بهويژه نخبگان آنان پديد ميآورد. متاسفانه از دولتهاي پيشين،
رسمي نامبارك باقيمانده كه در دو دولت جناب آقاي احمدينژاد بسيار شديد و
غيرقابل تحمل شد و آن توزيع مناسب دولتي بهمنزله غنايم و پاداش ميان
فعالان ستاد انتخاباتي نامزد پيروز بود.
لذاست كه ناگهان جواني بيست و چند ساله در رأس سازمان يا كارخانجات عظيم توليدي سمت گرفت و يا وزارتخانهها ميان آنها كه سنگينتر زير اين علم سينه زده بودند توزيع شد و نه آنها كه لايقتر بودند. اگر علت كتمان تيمها توسط نامزدهاي موجود، همين يا دلايلي مشابه باشد بيگمان مردم بهزودي شاهد تكرار چندباره اين نمايشنامه ناخوشايند بوده و روساي ستادها اغلب در استانها به استانداري در تهران به مدارج عاليتر ميرسند. اما اگر چنين نيست و آنطور كه عموم آنها در اين روزها كه به راي مردم نيازمندند مدعي هستند كه آراي مخالف را هم به دولت خود راه ميدهند، بهتر است به آنان توصيه كرد، هر كدام كه رئيسجمهور شدند از هفت نامزد ديگر غافل نشوند.چرا؟ دقت كنيد، اگر به فرض همه واجدان شرايط در انتخابات شركت كنند و از صددرصد آراي آنان نامزدي با شصت درصد كل آرا به پاستور برود، يعني آن هفت نفر ديگر چهل درصد راي داشتهاند. حالا اگر رئيسجمهور جديد هيچكدام از آنها را به كابينه راه ندهد او در بهترين حالت رئيس دولتي است كه مورد وثوق شصت درصد مردم است.
اما اگر هر هفت نفر را در بخشهاي مختلف به كار بگيرد، او و كابينهاش نماينده كل رايدهندگان خواهند بود و چنين دولتي بهواسطه پايگاه مردمي قدرتمندش بسيار قوي و موفقتر خواهد بود. از سوي ديگر مردم در تبليغات نامزدها با تواناييهاي آنان آشنا شده و ميدانند انتخاب آنان توسط رئيسجمهور براي وزارتخانههاي مربوطه بجا بوده و مجلس نيز آسودهتر به چنين انتخابي راي اعتماد خواهد داد. هرچه هست بايد رئيسجمهور بعدي اين سنت پرحاشيه و خلاف اخلاق را بشكند و مقام و مسئوليتهاي دولتي را چون غنايم جنگي ميان وفاداران و نزديكان خود توزيع نكند. انشاءالله.
لذاست كه ناگهان جواني بيست و چند ساله در رأس سازمان يا كارخانجات عظيم توليدي سمت گرفت و يا وزارتخانهها ميان آنها كه سنگينتر زير اين علم سينه زده بودند توزيع شد و نه آنها كه لايقتر بودند. اگر علت كتمان تيمها توسط نامزدهاي موجود، همين يا دلايلي مشابه باشد بيگمان مردم بهزودي شاهد تكرار چندباره اين نمايشنامه ناخوشايند بوده و روساي ستادها اغلب در استانها به استانداري در تهران به مدارج عاليتر ميرسند. اما اگر چنين نيست و آنطور كه عموم آنها در اين روزها كه به راي مردم نيازمندند مدعي هستند كه آراي مخالف را هم به دولت خود راه ميدهند، بهتر است به آنان توصيه كرد، هر كدام كه رئيسجمهور شدند از هفت نامزد ديگر غافل نشوند.چرا؟ دقت كنيد، اگر به فرض همه واجدان شرايط در انتخابات شركت كنند و از صددرصد آراي آنان نامزدي با شصت درصد كل آرا به پاستور برود، يعني آن هفت نفر ديگر چهل درصد راي داشتهاند. حالا اگر رئيسجمهور جديد هيچكدام از آنها را به كابينه راه ندهد او در بهترين حالت رئيس دولتي است كه مورد وثوق شصت درصد مردم است.
اما اگر هر هفت نفر را در بخشهاي مختلف به كار بگيرد، او و كابينهاش نماينده كل رايدهندگان خواهند بود و چنين دولتي بهواسطه پايگاه مردمي قدرتمندش بسيار قوي و موفقتر خواهد بود. از سوي ديگر مردم در تبليغات نامزدها با تواناييهاي آنان آشنا شده و ميدانند انتخاب آنان توسط رئيسجمهور براي وزارتخانههاي مربوطه بجا بوده و مجلس نيز آسودهتر به چنين انتخابي راي اعتماد خواهد داد. هرچه هست بايد رئيسجمهور بعدي اين سنت پرحاشيه و خلاف اخلاق را بشكند و مقام و مسئوليتهاي دولتي را چون غنايم جنگي ميان وفاداران و نزديكان خود توزيع نكند. انشاءالله.