صراط: شواهد حاکي از تداوم مظلوميت فرهنگ از ۶ سال پيش تاکنون است که مقام معظم
رهبري اين صفت را براي آن در دولت نهم برگزيد. اما تداوم مظلوميت فرهنگ در
همه حوزهها که به قول مقام معظم رهبري درکنار اقتصاد يکي ازچشمههاي
فعاليت دشمن است، چاره اي به جز قلمداد کردن ضعف مطلق براي عملکرد دولت
احمدي نژاد دراين حوزهها براي مخاطب باقي نميگذارد.
اما به نظر ميرسد اگر قرار باشد رئيس جمهور يازدهم، گذشته را چراغ راه آينده خود قرار داده و با درس گرفتن از آن به جبران نقاط ضعف دولتهاي نهم و دهم درعرصه فرهنگ بپردازد ميبايست به مرورتذکرات مقام معظم رهبري به دو دولت آقاي احمدي نژاد بپردازد:
الان در گزارش آقاي رئيسجمهور، اصلاً اسمي از فرهنگ نيامد
«ازبخش فرهنگ رفع مظلوميت كنيد. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومي است. الان درگزارش آقاي رئيسجمهور، اصلاً اسمي از فرهنگ نيامد؛ يا دراولويتبنديها اين اولويت فداي اولويتهاي ديگر شد و آنها تقدم پيدا كرد كه در كوتاهي وقت، بيان بشود! اين مظلوميت است ديگر. واقعاً مسئله فرهنگ را دست كم نگيريد. خيلي از مشكلات جامعه ما با فرهنگسازي حل ميشود. توجه بكنيد كه امروز، عمده قواي دشمنان ما در جبهه فرهنگي دارد كار ميكند. » (ديدار با اعضاي هيئت دولت - ۴/۶/۱۳۸۶)
«آنچه كه من لازم ميدانم به دوستان دولت توصيه كنم، اين است كه مسئله فرهنگ را خيلي جدي بگيريد. اگر چنانچه ما كارهاي اقتصادي را - همچنان كه در برنامه هست و آرزوهاي ما متوجه به آن است - انجام بدهيم، اما در زمينه كار فرهنگي عقب بمانيم، بدانيد كشور لطمه خواهد ديد. دشمنان ما يكي از چشمههاي دشمنيشان كار اقتصادي است؛ يك چشمه مهم ديگر، كار فرهنگي است. البته نه وقت و نه ظرفيت جلسه اجازه نميدهد كه انسان در اين زمينه وارد بشود؛ ليكن فيالجمله دوستان توجه داشته باشند كه كار فرهنگ، كار بسيار مهمي است؛ با ملاحظه جهتگيريهاي انقلابي و اسلامي. درزمينه فرهنگ، دچار رودربايستي نشويد. درهمه شعبههاي فرهنگي - چه درموضوع كتاب، چه دركارهاي هنري، چه در مؤسسات فرهنگي - جهتگيريها را انقلابي و اسلامي قرار بدهيد. اولويتها را در اينجا هم ملاحظه كنيد، چون منابع بالاخره محدود است. البته مصوبه دولت در زمينه بودجه فرهنگي، مصوبه خوبي است؛ اگرچه حالا شنيدم كه خيلي از مبالغ اين مصوبه تخصيص داده نشده؛ حتّي اگر همهاش هم تخصيص داده شود، باز براي همه فعاليتهاي فرهنگي كافي نيست. بنابراين منابع دچار محدوديت است. با توجه به محدوديت منابع، نگاه كنيد ببينيد اولويتها چيست. البته من يك مجموعهاي را به نحو پيشنهاد به دولت ارائه كردم ؛ كه اگر اين چيزها در كار فرهنگ مورد توجه قرار بگيرد، با توجه به نگاهي كه ما در زمينه فرهنگ داريم، اينها اولويت خواهد داشت؛ يعني اينها تأثيراتش بيشتر خواهد بود. بله، اينها را بايد دنبال كنيد تا انشاءاللَّه تحقق پيدا كند. » (ديدار با اعضای هيئت دولت - ۶/۶/۱۳۹۰)
حالا فرضاً كاروانسراي شاه عباسي را آباد كنيم؟! اين يعني اشتباه كردن درتشخيص آن قلمِ كار فرهنگي
«ببينيم ما چه قلم از قلمهاي كار فرهنگي را اهميت ميدهيم. در بعضي از آن دورههاي قبل - كه حالا نميخواهيم خيلي مشخص كنيم واسم بياوريم، ليكن چارهاي هم نيست؛ انسان براي مقايسه مجبور است بگويد - ميخواستند كار فرهنگي بكنند، گفتند بودجه فرهنگي؛ بنا كردند كاروانسراهاي شاه عباسي بين راه را به عنوان كار فرهنگي، آباد كردن! بله، آباد كردن كاروانسراي شاه عباسي چيز خوبي است، اثر باستاني هم هست؛ اما آيا كار اولويتدار فرهنگي ما همين است؟ خوب، جذب بودجه فرهنگي درجاي مناسب، خيلي كار سختي است ؛ كار آساني نيست. كار فرهنگي مثل ساختوساز نيست كه آدم بگويد خيلي خوب، اين زمين، اين هم مصالح، حالا برويد بسازيد. كار فرهنگي مصالحش خيلي سخت گير ميآيد؛ معمار و استادكارش خيلي دشوار به دست ميآيد. لذاست كه به نظر من توي كار فرهنگي يك مقداري بايستي اهتمام ورزيد. ما كه اينجور در مواجهه با فشار عظيم تبليغات جهاني قرار داريم؛ سياست در خدمت فرهنگ است، اقتصاد در خدمت فرهنگ است، هنر درخدمت فرهنگ است، براي فشار آوردن به فرهنگ داخلي ملت ما. آنها ميدانند كه اگر فرهنگ را عوض كردند، ديگر مبارزهاي باقي نميماند. اگر مبارزه با استكبار هست، اگر ميل به ايستادگي و مقابله با دخالت اجنبي هست، به خاطر فرهنگ است. انسان يك فرهنگي دارد، همين فرهنگ را بيايند عوض كنند، همه چيز ميشود مال خودشان؛ لذا همه فشار روي فرهنگ است. در مقابل اين حركت فرهنگي و اين تهاجم عظيم فرهنگي كه ميخواهند روح انقلاب را، روح استقلال را، روح دين را از ما بگيرند، اولويت فرهنگي ما اين است كه برويم حالا فرضاً كاروانسراي شاه عباسي را آباد كنيم؟! اين يعني اشتباه كردن در تشخيص آن قلمِ كار فرهنگي؛ اين يك اشكال است.»
(ديدار با اعضای هيئت دولت - ۸/۶/۱۳۸۹)
كارهاي تشريفاتي و ويتريني زمينههاي فرهنگي
«يكي دو سال پيش كه همين مجموعه اينجا حضور داشتيد، من راجع به مسئله فرهنگي از دستگاه دولتي يك گلهاي كردم. حالا خوشبختانه انسان احساس ميكند كه در دولت به كار فرهنگي اهتمام ورزيده ميشود. بودجههاي فرهنگي بزرگ و كلان و در واقع كارهاي گوناگون و تكرار مسائل فرهنگي و اينها خوب است؛ انسان اين اهتمام را مشاهده ميكند، خرسند ميشود؛ منتها اوايل امسال بود يا پارسال بود - يادم نيست - كه وقتي راجع به همين بودجه فرهنگي صحبت شد، به آقاي رئيس جمهور گفتم كه من وقتي شنيدم شما اين رقم كلانِ سنگينِ فرهنگي را تصويب كرديد، از نحوه مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اينكه قاعدتاً آدم بايد خوشحال بشود وقتي كه بودجه فرهنگي زياد ميشود. مديران ما دوست دارند كه بودجهاي كه به آنها داده ميشود، جذب كنند؛ چون ميدانند كه اگر امسال جذب نكردند، سال ديگر خبري نيست؛ لذا ناچارند جذب كنند. حالا بعد از آنكه مصرف فرهنگي را پيدا كرديم، قلمي كه بايد اين بودجه صرف آن بشود، پيدا كرديم، برويم سراغ محتوايش. بالاخره ميخواهيم فيلم بسازيم. مثلاً ميخواهيم ده تا فيلم انقلابي بسازيم؛ ده تا فيلمي كه حامل ارزشها باشد. يا ميخواهيم فلان تعداد كتاب منتشر كنيم؛ محتواهايش چه باشد، چه جوري باشد، با چه قوّتي، با چه استحكامي، با چقدر مايه علمي و هنري كه در آنجا به كار برده ميشود؟ اينها خيلي كارهاي سخت و ظريفي است. در زمينههاي فرهنگي، دنبال كارهاي تشريفاتي و ويتريني نباشيد. نمايش دادن كار فرهنگي، نه اينكه فايدهاي ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمينه فرهنگ بايد دنبال كارهاي محتوايي و اصيل و واقعي رفت، كه امروز نياز عمده كشور هم اين است.» (ديدار با اعضاي هيئت دولت - ۸/۶/۱۳۸۹)
آنچه احمدينژاد انجام داد و نداد
احمــدينـــژاددرحــالــــــــيبهخاطــــر کمکاري،سهلانگاري و در نظر نگرفتن اولويتها درحوزه فرهنگ به طور مکرر مستحق دريافت تذکر از مقام معظم رهبري شد که از سوي ديگر به خاطر عملکرد وارونه مجموعههاي تحت امرش درعرصه فرهنگ مستحق شديدترين اعتراضات از سوي اقشار متدين جامعه نيز شد.
دولتهاي تحت امر احمدينژاد در حالي براي انجام اولويت دار کار فرهنگي اهميتي قائل نبودند که از ديگر سو وزارت ارشاد اسلامي و معاونتهاي زيرمجموعه آن در حوزه سينما، موسيقي و تئاتر درحد توان به خلق يا حمايت از فجايعي پرداختند که روي وزارت ارشاد در دوره خاتمي سفيد شد. دولت آقاي احمدي نژاد، نه به رياست او بلكه با راهبري قطب فرقه ناكام انحرافي، در اين مسير حتي وارد مرحله تئوريزه كردن فحشا شد، نظرياتي كه هرچند بي طرفدار و بيسروته! بودند اما در حد توان اين مجموعه خائن در قالب ويژه نامهاي چون خاتون و يا سخنرانيهاي شريف زاده شيخ ماله كش جريان انحرافي نشر يافت.
فهرست خيانتهاي فرهنگي
آغاز بدعت گذاري درارائه مجوز ساخت و نمايش عمومي به فيلمهايي با مضامين خيانت عيان زن به شوهر و برعکس هم راستا با شبکههاي فارسي زبان ماهوارهاي، نمايش تئاتر به ياد ماندني هداگابلر!، نمايش مستقيم بازيهاي فوتبال اروپا در سينماها براي دختران و پسران به شكل مختلط! اعزام زنان ورزشکار به ميادين بينالمللي با سر و وضعي خجالت بار و بازکردن پاي زنان به ورزشگاهها که به خلق فجايع تاريخي فرهنگي در كارنامه نظام جمهوري اسلامي ايران انجاميد، تنها بخشي از عملكرد سوء دولتهاي نهم و دهم است كه در طول دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي بي سابقه بوده است.
اما مهم ترين بیمسئولیتی احمدي نژاد در اين عرصه به مسئله فرهنگ عمومي بازميگردد، جايي كه او با تعطيلي اجراي قانون عفاف و حجاب از يك سو نه گامي در عرصه فرهنگسازي برداشت و از سوي ديگر با سنگاندازي پيش پاي نيروي انتظامي به عنوان تنها دستگاه عمل كننده به اين قانون و خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگي، وضعيت عفاف وحجاب را به جايي كشانيد كه امروز همه شاهد آن هستيم.
شب اعلام رياست جمهوري حسن روحاني و راهيابي تيم ملي فوتبال به جام جهاني كساني كه در ترافيك ۳ الي ۴ ساعته براي رسيدن به مقصد گرفتار بودند، شاهد فوران بي غيرتي و ابتذال در قالب رقص مختلط دختران و پسران، كشف حجاب مكرر زنان و... بودند كه در نوع خود نمايشي از ارتجاع و عقبگردها و پايمالي خون شهدا براي حسن روحاني بود تا بداند در جبهه فرهنگي تا كجا عقب نشستهايم.
خط مشي ترسيمي يازدهمين رئيسجمهور در جبهه فرهنگ
اما حالا نوبت رئيس جمهور يازدهم است تا امتحان خود را در ميدان جنگ فرهنگي پس دهد. حسن روحاني با انعكاس چكيده نظراتش درباره فرهنگ در مناظره نامزدهاي رياست جمهوري در۱۵ خرداد ماه سال جاري نشان داده كه ظاهرا به او نيز نميتوان اميد چنداني بست، مگر اينكه در عمل اتفاق ديگري رخ دهد يا وي در افكار و خطمشيهاي ترسيم شده اش تجديد نظر كند.
القاي «نا امني فضاي فرهنگي»، «تحكم فضاي امنيتي بر فرهنگ و هنر و توليدات آن»، «مميزي» و «سانسور» نكاتي بود كه روحاني بارها به آن اشاره كرد و راه برونرفت از اين تنگنا را نيز سپردن تصدي امور هنر به هنرمندان و تشكيل و احياي اصناف منحل شده نظير خانه سينما معرفي كرد وبر اين نكته تاكيد كرد كه «ما درحوزه فرهنگ قيم نميخواهيم.»
«اعطاي آزادي»، «پرهيز از دخالت درحريم خصوصي مردم» و «عدم ورود پليس به حوزه فرهنگ» نيز موارد ديگري بود كه حسن روحاني با اداي جمله «مردم خودشان بلدند چگونه فرهنگ را تقويت کنند»، اين طور به شرح آن پرداخت:
۱- «اگر ما ميخواهيم فساد درجامعه نباشد، بايد به مطبوعات و رسانهها آزادي دهيم، اگر آزادي داديم آن وقت ميتوانيم جلوي فساد را بگيريم ونبايد فقط به نظارتهاي رسمي اکتفا کنيم. »
۲- «فرهنگ، فرهنگ تزريقي نيست و اشکال ما اين است که فرهنگ را آبشاري ميدانيم که بايد روي سر مردم ريخته شود.»
۳- «بايد دست مردم را باز بگذاريم و در امور فرهنگي و حتي زندگي خصوصي مردم آنقدر مداخله نداشته باشيم. »
۴- «مسئله حريم خصوصي نيز بسيار مهم است؛ در يکي از رسانهها خواندم که نيروي انتظامي گفته است ما ميتوانيم به پشتبام خانهها برويم؛ چرا که پشتبامها مشاع است و جزء حريم خصوصي نيست. اگر پشتبام مشاع است براي ساکنان آپارتمان است نه براي نيروي انتظامي. مسئولين مربوط به جمعآوري ديشهاي ماهوارهها گفتهاند جمع آوري ديشها هيچ نتيجهاي نداشته و آمارها نشان داده که ۵۰ درصد مردم به رسانههاي بيگانه نگاه ميکنند. در مطبوعات و رسانهها نيز بحث حريم خصوصي به همين گونه است. اگردر رسانهها به شخصيت فردي توهين ميکنند به آن فرد اجازه دفاع بدهند درغير اين صورت حقوق شهروندياش نقض شده است.»
حسن روحاني و چشمان مطالبهگر معترضين
مواضع حسن روحاني درحوزه فرهنگ درحالي يك هشدار براي متدينين محسوب ميشود تا همچنان براي ۴ سال آينده كمربند خود را محكم نگاه دارند كه صداي اعتراض مراجع عظام تقليد نيز در دوران سياه بختي فرهنگ در يك جبهه مشترك با مردم در دوران تصدي آقاي احمدي نژاد بلند بوده است.
قشري كه علي گراميان، نماينده حسن روحاني درباره ديدگاه وي نسبت به آنان ميگويد: «درديدگاه دکتر حسن روحاني جايگاه علم فقه، اصول، کلام، حديث و تفسير و همه علوم ديني، چنان رفعتي دارد که هيچ ارزش ديگري به پاي آن نميرسد.»
حالاحسن روحاني به عنوان رئيس جمهور يازدهم و نقاط ضعف و خيانتهاي روا شده در دولتهاي نهم و دهم به عرصه فرهنگ در برابر افكار عمومي قرار دارد كه عمل به آن به مثابه تداوم روند خيانت به فرهنگ خواهد بود. جايي كه ميليونها معترض به روند فرهنگي كشور و در راس آنان مراجع عظام تقليد، فعلا سكوت اختيار كرده و در انتظار آغاز به عمل از سوي حسن روحاني به سر ميبرند. اما اين نظارهگري به مفهوم عدم بيان مطالبات بحق ملت ايران در عرصه فرهنگ نيست؛ كاري كه حجت الاسلام رهبر امام جمعه موقت اصفهان، دكتر لاله افتخاري عضو كميسيون فرهنگي و دكتر محمد صادق كوشكي استاد دانشگاه و پژوهشگر مسئوليت آن را براي اعلام از تريبون يالثارات برعهده گرفتند.
آيا كساني آمدهاند كه دغدغه دين دارند؟
مخاطبان يالثارات به خوبي با نام حجت الاسلام محمد تقي رهبر و نقطه نظرات ايشان آشنايي دارند، نماينده مجلس هشتم، امام جمعه موقت اصفهان كه خوندلهاي خود و متدينين درباره فرهنگ كشور را در كتاب عفاف و حجاب به رشته تحرير درآورده، يكي از كساني است كه با گذشت زمان از بازگشت دولت احمدي نژاد به راه مستقيم اظهار نا اميدي كرد و بارها از تريبون يالثارات اعلام كرد:«ما از اين دولت قطع اميد كردهايم، اميدواريم كساني بر مصدر امور قرار بگيرند كه دغدغه دين داشته باشند. »
اما حجت الاسلام رهبر در مطلع گفت و گوي خود با شماره ۷۲۶ يالثارات و پيش از بيان مطالبات اقشار متدين از دولت يازدهم به آيه ۴۱ سوره حج(۱) استناد كرد كه براساس آن واداشتن جامعه به كار نيك و بازداشتن آن از اعمال ناپسند وظيفه متصديان امور است و بدين واسطه كارنامه دولتهاي نهم ودهم درعرصه فرهنگ را غير قابل قبول توصيف كرد و درادامه گفت:رئيس دولت يازدهم در اسم و رسم يك روحاني است كه واقف و معترف به جايگاه اعلامي و اجرايي احكام دين در جامعه است و بر همين اساس نيز از وي انتظار ميرود كه صاحبنظران فرهنگي مسلط به دين و احكام شرع و البته قائل به اجراي آن در هنگام تشكيل كابينه توسط وي جايگاه ويژه اي داشته باشند.
باگذشت ۳۴ سال از انقلاب اسلامي و تصويب قوانين متعدد درعرصه فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر، حالا همه اميد دارند تا دولت يازدهم با رياست يك كارشناس ديني، اين قوانين را از بايگاني و غربت خارج سازد و به عرصه عمل وارد كند.
وعدههاي روحاني و چارچوب موجود
انتظارات متدينين از رئيس جمهور يازدهم درعرصه فرهنگ درحالي است كه آقاي روحاني خط مشيهاي كلي عملكرد خود در اين حوزه را در فرصت محدود مناظره فرهنگي ترسيم كرده است، مواردي كه تنها در چارچوب تعهداتي كه ايشان معترف به پايبندي به آن است درعرصه عمل قابل پذيرش است.
بر اين اساس مواردي نظيرسپردن امورهنر به هنرمندان نيز از همين دست قلمداد ميگردد، چنانچه اعلام پايبندي ايشان به منويات مقام معظم رهبري و آراء مراجع عظام تقليد، مخاطب را از تفسير سخنان ايشان به تسلط قانون «چرخش امور به سليقه شخصي افراد » در دولت ايشان باز ميدارد و يا حداقل ناظران را به صبر براي مقايسه گفتار و عمل دعوت ميكند.
بركسي پوشيده نيست كه كشانيدن مردم به عرصه عمل ربطي به سپردن سياستگذاري و هدايت امور به آنان ندارد و سپردن امور هنري به اصناف و اتحاديههاي تخصصي نيز ازاين قاعده مستثني نيست.
از ديگرسو سردادن شعار اعتدال تنها با مفهوم سد راه افراط گرايان بودن و خنثي سازي قصد آنان براي به باد دادن ثمره خون شهدا مفهوم مييابد و نه به دست آوردن دل عروسكهاي خياباني! شاهد لزوم پايبندي به اين مسئله، قول مراجع است به نقل از كساني كه ازكشورهاي مسلمان به ايران سفر ميكنند وبا مشاهده وضعيت اسفبار عفاف و حجاب زنان درخيابانهاي كشور اظهار تعجب و تاسف ميكنند.
درحالي انجام كار فرهنگي مفروض انتظار متدينين از دولت يازدهم است كه مطالبه ديگر متدينين، پرهيز دولت آقاي روحاني از اخلال درانجام امور سلبي وانتظامي به اسم اعتدال و لزوم كار فرهنگي است كه باز هم بر اساس صبغه ديني وآگاهي ايشان به احكام شرعي شكل ميگيرد. مسئله مهمي كه طي ۸ سال گذشته، آقاي رئيسجمهور بهواسطه دخالتهاي خود آن را با چالش جدي و حتي توقف روبهرو كرد.
اين موضوعي است كه كم يا زياد براي چند دهمين بار از اين تريبون براي مخاطبان بيان ميشود؛ مسئله اي كه پاسخ آن را شخص مقام معظم رهبري درجلسه مشترك نمايندگان مجلس و فرماندهي نيروي انتظامي دادهاند.
آيا دستهاي ناجا در دوران روحاني هم بسته ميماند؟
درآن جلسه وقتي به فرمانده نيروي انتظامي به خاطر تعلل در انجام وظيفه سلبي اعتراض شد وي درپاسخ گفت: «دست ما را بستهاند» كه اين مسئله مربوط به دوران انجام مصاحبههاي آقاي احمدينژاد و مخالفت با عملكرد گشت ارشاد و انجام وظيفه ناجا به بهانه تقدم كار فرهنگي بود.
درآن جلسه مقام معظم رهبري با ذكر مصداقي اينگونه در اين باره به توضيح پرداختند كه مثلا شرابخواري عمل نكوهيده اي است و نياز به كار فرهنگي بازدارنده افراد دارد، اما فرد شراب خوار نيز مستحق تعزير است كه ذكر اين مثال توسط معظم له حكايت از تسري اين خط مشي درباره مسئله حجاب و عفاف نيز هست. اين مسئله اي بود كه تا آخرين لحظات تصدي دولت توسط آقاي احمدي نژاد گويا لاينحل باقي ميماند ومردم در انتظار ملاحظه عملكرد دولت آقاي روحاني در قبال آن هستند.
اولين گام دولت يازدهم
اما دكتر لاله افتخاري، نماينده مردم تهران در مجلس نهم است كه مخاطبان يالثارات با دغدغههاي فرهنگي وي آشنايي دارند و ميدانند كه اين نماينده نيز پا به پاي متدينين درعرصههايي نظير سينما، ورود ورزشكاران زن به ورزشگاهها و اعزام ورزشكاران زن به ميادين بينالمللي و... به عملكرد دو دولت گذشته معترض بوده است؛ مسائلي آنقدر مهم كه باعث شد، وي از كميسيون آموزش و تحقيقات در مجلس هشتم به كميسيون فرهنگي در مجلس نهم نقل مكان كند.
اين سابقه و تجارب، به علاوه خط مشيهاي ترسيمي آقاي روحاني درعرصه فرهنگ، زمينه اي ايجاد كرده تا وي درآستانه تشكيل دولت يازدهم مطالبات خود درعرصه فرهنگ را به عنوان نماينده مردم ازتريبون يالثارات با رئيس جمهور يازدهم مطرح كند: آقاي روحاني شخصي است كارشناس دين كه با شعار اعتدال پاي به عرصه رقابت براي تصدي رياست جمهوري يازدهم گذاشت و تبعا پس از احراز اين مقام نيز به آن پايبند خواهد بود.
اين كه آقاي روحاني در كسوت يك عالم ديني، عالم به زواياي احكام شرعي وضرورت پيادهسازي آن در جامعه است مفروض مطالبات ما از رئيس جمهور يازدهم است و براساس اين پايه انتظار ميرود ايشان از تسلط ديدگاههاي افراطي و تفريطي ممانعت کرده و به اجراي احكام دين كه فلسفه انقلاب اسلامي را تشكيل ميدهد مبادرت ورزند. اين مطالبهاي است که تحقق آن، در اولين گام مستلزم سپردن تصدي امور فرهنگي در دولت يازدهم، توسط ايشان به اشخاص صاحب نظر و خبره آگاه وعامل به مسائل ديني است.
اميد به تسري واقعگرايي گفتماني به عمل
اذعان آقاي روحاني در ايام رقابت به پايبندي به احكام دين، اصول انقلاب، منويات مقام معظم رهبري و مراجع حداقل حاكي از تسلط ديدگاهي واقع گرايانه از سوي ايشان در گفتار است كه تفسير مشخصي را از خط مشيهاي ترسيم شده توسط رئيس جمهور يازدهم در خلال مناظره فرهنگي ارائه ميدهد.
براين مبنا سخنان ايشان دررابطه با برداشت قيموميت دولتي از عرصه فرهنگ و سپردن امور آن به هنرمندان تنها درچارچوب خصوصي سازي به مفهوم استفاده از ظرفيتهاي غير دولتي و دادن هويت و استقلال به هنرمندان تفسير ميشود و نه چيزي شبيه حذف نظارت ويا تحويل همه امور از سياستگذاري و اجرا به اقشار غير حاكميتي. بنابراين برداشت قيموميت دولتي ازعرصه فرهنگ و هنر به معني باز گذاشتن ميدان عمل براي هنرمندان در چارچوب ترسيم شده از سوي حاكميت و البته نظارت بر صحت اين عملكرد معني و مفهوم مييابد.
چرايي تشكيل نظام جمهوري اسلامي و توقعات از دولت
دكترمحمد صادق كوشكي استاد دانشگاه ويكي از صاحب نظران ديگري است كه وي نيز طي سالهاي گذشته همچون ساير متدينين به طور مداوم اعتراض خود به سوء عملكرد فرهنگي دولت را درحوزههاي مختلف اعلام كرده و حالا درآستانه تحويل دولت يازدهم به حسن روحاني ميگويد: فلسفه تشكيل نظام جمهوري اسلامي از منظر امام خميني اجراي احكام الهي بود كه با اين وصف ميزان توفيق دولتها نيز با همين معيار سنجيده ميشود. براساس اين شاخص دولتي كه در عرصه اقتصاد و سياست خارجي و... موفق به كسب توفيقات شود اما احكام الهي را جاري نسازد، شايد يك دولت رفاهي نسبتا موفق با معيار غير ديني باشد اما در اصل موفقيتي درطراز يك دولت اسلامي كسب نكرده است.
حسناتالابرار سيئاتالمقربين
با اين وصف و شرح است كه همچون ادوار گذشته توقعات از رئيس جمهور و دولت يازدهم نيز شكل ميگيرد. آن هم از رئيس جمهوري نظير آقاي روحاني كه يك تحصيل كرده حوزه علميه است و برهمين اساس سطح توقع از وي بسيار بالاتر از شخصي مثل آقاي احمدي نژاد است كه با مسائل دقيق ديني و شرعي نا آشنا و غريبه است.
بنابراين انتظار همگاني از يك رئيس جمهور روحاني و آشنا به احکام اسلامي و دولت او اين است كه ميزان بالايي از پايبندي به احكام الهي را در همه عرصهها و به خصوص در عرصه فرهنگ از خود به نمايش بگذارد.
به قول معروف «حسنات الابرار سيئات المقربين»، شايد تخلفات دولتهاي نهم و دهم بهواسطه جهل رئيس آن به اسلام و احكام آن تا حدودي قابل تحمل باشد كه نيست! اما چنين تخلفاتي از يك رئيس جمهور آشناي به احكام اسلامي غير قابل پذيرش است.
قطعا تداوم وضعيت خيانتبار فعلي تحملناپذير است
قطعا وضعيت فعلي در عرصه سينما، تئاتر، موسيقي، ورزش زنان، عفاف و حجاب عمومي كه زاويه شديدي با احكام شرعي دارد يك خيانت از سوي بانيان بي سواد آن محسوب ميشود اما تداوم آن از دولتي كه در راس آن يك عالم به دين نشسته است پذيرفته نخواهد بود.
پس انتظار براين است كه آقاي روحاني همانطور كه قول دادهاند پاسدار راستين قانون باشند و اجراي احكام الهي، منويات مقام معظم رهبري و مراجع عظام را سرلوحه امور اجرايي خود در همه عرصهها و به خصوص فرهنگ قرار دهند و شاخص سنجش و صحت عمل خود را رضايت مقام ولايت، مراجع تقليد و متدينين قرار دهند.
بنابراين اميد است منظور و مقصود آقاي روحاني از برداشتن قيموميت دولتي از سر فرهنگ و هنر، صرفا مربوط به امور صنفي بوده باشد كه شامل مسائلي از قبيل نوبت اكران فيلمها و... است؛ چرا كه اساسا در حكومت اسلامي و درباره رعايت حدود قرمز شرعي حذف چنين نظارتي امكان ناپذير است و از سوي هيچ دولتي پذيرفته نيست.
......................................................................
۱- «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ، همان كساني كه چون در زمين به آنان توانايي دهيم، نماز برپا ميدارند و زكات ميدهند و به كارهاي پسنديده واميدارند، و از كارهاي ناپسند باز ميدارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست.»
اما به نظر ميرسد اگر قرار باشد رئيس جمهور يازدهم، گذشته را چراغ راه آينده خود قرار داده و با درس گرفتن از آن به جبران نقاط ضعف دولتهاي نهم و دهم درعرصه فرهنگ بپردازد ميبايست به مرورتذکرات مقام معظم رهبري به دو دولت آقاي احمدي نژاد بپردازد:
الان در گزارش آقاي رئيسجمهور، اصلاً اسمي از فرهنگ نيامد
«ازبخش فرهنگ رفع مظلوميت كنيد. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومي است. الان درگزارش آقاي رئيسجمهور، اصلاً اسمي از فرهنگ نيامد؛ يا دراولويتبنديها اين اولويت فداي اولويتهاي ديگر شد و آنها تقدم پيدا كرد كه در كوتاهي وقت، بيان بشود! اين مظلوميت است ديگر. واقعاً مسئله فرهنگ را دست كم نگيريد. خيلي از مشكلات جامعه ما با فرهنگسازي حل ميشود. توجه بكنيد كه امروز، عمده قواي دشمنان ما در جبهه فرهنگي دارد كار ميكند. » (ديدار با اعضاي هيئت دولت - ۴/۶/۱۳۸۶)
«آنچه كه من لازم ميدانم به دوستان دولت توصيه كنم، اين است كه مسئله فرهنگ را خيلي جدي بگيريد. اگر چنانچه ما كارهاي اقتصادي را - همچنان كه در برنامه هست و آرزوهاي ما متوجه به آن است - انجام بدهيم، اما در زمينه كار فرهنگي عقب بمانيم، بدانيد كشور لطمه خواهد ديد. دشمنان ما يكي از چشمههاي دشمنيشان كار اقتصادي است؛ يك چشمه مهم ديگر، كار فرهنگي است. البته نه وقت و نه ظرفيت جلسه اجازه نميدهد كه انسان در اين زمينه وارد بشود؛ ليكن فيالجمله دوستان توجه داشته باشند كه كار فرهنگ، كار بسيار مهمي است؛ با ملاحظه جهتگيريهاي انقلابي و اسلامي. درزمينه فرهنگ، دچار رودربايستي نشويد. درهمه شعبههاي فرهنگي - چه درموضوع كتاب، چه دركارهاي هنري، چه در مؤسسات فرهنگي - جهتگيريها را انقلابي و اسلامي قرار بدهيد. اولويتها را در اينجا هم ملاحظه كنيد، چون منابع بالاخره محدود است. البته مصوبه دولت در زمينه بودجه فرهنگي، مصوبه خوبي است؛ اگرچه حالا شنيدم كه خيلي از مبالغ اين مصوبه تخصيص داده نشده؛ حتّي اگر همهاش هم تخصيص داده شود، باز براي همه فعاليتهاي فرهنگي كافي نيست. بنابراين منابع دچار محدوديت است. با توجه به محدوديت منابع، نگاه كنيد ببينيد اولويتها چيست. البته من يك مجموعهاي را به نحو پيشنهاد به دولت ارائه كردم ؛ كه اگر اين چيزها در كار فرهنگ مورد توجه قرار بگيرد، با توجه به نگاهي كه ما در زمينه فرهنگ داريم، اينها اولويت خواهد داشت؛ يعني اينها تأثيراتش بيشتر خواهد بود. بله، اينها را بايد دنبال كنيد تا انشاءاللَّه تحقق پيدا كند. » (ديدار با اعضای هيئت دولت - ۶/۶/۱۳۹۰)
حالا فرضاً كاروانسراي شاه عباسي را آباد كنيم؟! اين يعني اشتباه كردن درتشخيص آن قلمِ كار فرهنگي
«ببينيم ما چه قلم از قلمهاي كار فرهنگي را اهميت ميدهيم. در بعضي از آن دورههاي قبل - كه حالا نميخواهيم خيلي مشخص كنيم واسم بياوريم، ليكن چارهاي هم نيست؛ انسان براي مقايسه مجبور است بگويد - ميخواستند كار فرهنگي بكنند، گفتند بودجه فرهنگي؛ بنا كردند كاروانسراهاي شاه عباسي بين راه را به عنوان كار فرهنگي، آباد كردن! بله، آباد كردن كاروانسراي شاه عباسي چيز خوبي است، اثر باستاني هم هست؛ اما آيا كار اولويتدار فرهنگي ما همين است؟ خوب، جذب بودجه فرهنگي درجاي مناسب، خيلي كار سختي است ؛ كار آساني نيست. كار فرهنگي مثل ساختوساز نيست كه آدم بگويد خيلي خوب، اين زمين، اين هم مصالح، حالا برويد بسازيد. كار فرهنگي مصالحش خيلي سخت گير ميآيد؛ معمار و استادكارش خيلي دشوار به دست ميآيد. لذاست كه به نظر من توي كار فرهنگي يك مقداري بايستي اهتمام ورزيد. ما كه اينجور در مواجهه با فشار عظيم تبليغات جهاني قرار داريم؛ سياست در خدمت فرهنگ است، اقتصاد در خدمت فرهنگ است، هنر درخدمت فرهنگ است، براي فشار آوردن به فرهنگ داخلي ملت ما. آنها ميدانند كه اگر فرهنگ را عوض كردند، ديگر مبارزهاي باقي نميماند. اگر مبارزه با استكبار هست، اگر ميل به ايستادگي و مقابله با دخالت اجنبي هست، به خاطر فرهنگ است. انسان يك فرهنگي دارد، همين فرهنگ را بيايند عوض كنند، همه چيز ميشود مال خودشان؛ لذا همه فشار روي فرهنگ است. در مقابل اين حركت فرهنگي و اين تهاجم عظيم فرهنگي كه ميخواهند روح انقلاب را، روح استقلال را، روح دين را از ما بگيرند، اولويت فرهنگي ما اين است كه برويم حالا فرضاً كاروانسراي شاه عباسي را آباد كنيم؟! اين يعني اشتباه كردن در تشخيص آن قلمِ كار فرهنگي؛ اين يك اشكال است.»
(ديدار با اعضای هيئت دولت - ۸/۶/۱۳۸۹)
كارهاي تشريفاتي و ويتريني زمينههاي فرهنگي
«يكي دو سال پيش كه همين مجموعه اينجا حضور داشتيد، من راجع به مسئله فرهنگي از دستگاه دولتي يك گلهاي كردم. حالا خوشبختانه انسان احساس ميكند كه در دولت به كار فرهنگي اهتمام ورزيده ميشود. بودجههاي فرهنگي بزرگ و كلان و در واقع كارهاي گوناگون و تكرار مسائل فرهنگي و اينها خوب است؛ انسان اين اهتمام را مشاهده ميكند، خرسند ميشود؛ منتها اوايل امسال بود يا پارسال بود - يادم نيست - كه وقتي راجع به همين بودجه فرهنگي صحبت شد، به آقاي رئيس جمهور گفتم كه من وقتي شنيدم شما اين رقم كلانِ سنگينِ فرهنگي را تصويب كرديد، از نحوه مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اينكه قاعدتاً آدم بايد خوشحال بشود وقتي كه بودجه فرهنگي زياد ميشود. مديران ما دوست دارند كه بودجهاي كه به آنها داده ميشود، جذب كنند؛ چون ميدانند كه اگر امسال جذب نكردند، سال ديگر خبري نيست؛ لذا ناچارند جذب كنند. حالا بعد از آنكه مصرف فرهنگي را پيدا كرديم، قلمي كه بايد اين بودجه صرف آن بشود، پيدا كرديم، برويم سراغ محتوايش. بالاخره ميخواهيم فيلم بسازيم. مثلاً ميخواهيم ده تا فيلم انقلابي بسازيم؛ ده تا فيلمي كه حامل ارزشها باشد. يا ميخواهيم فلان تعداد كتاب منتشر كنيم؛ محتواهايش چه باشد، چه جوري باشد، با چه قوّتي، با چه استحكامي، با چقدر مايه علمي و هنري كه در آنجا به كار برده ميشود؟ اينها خيلي كارهاي سخت و ظريفي است. در زمينههاي فرهنگي، دنبال كارهاي تشريفاتي و ويتريني نباشيد. نمايش دادن كار فرهنگي، نه اينكه فايدهاي ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمينه فرهنگ بايد دنبال كارهاي محتوايي و اصيل و واقعي رفت، كه امروز نياز عمده كشور هم اين است.» (ديدار با اعضاي هيئت دولت - ۸/۶/۱۳۸۹)
آنچه احمدينژاد انجام داد و نداد
احمــدينـــژاددرحــالــــــــيبهخاطــــر کمکاري،سهلانگاري و در نظر نگرفتن اولويتها درحوزه فرهنگ به طور مکرر مستحق دريافت تذکر از مقام معظم رهبري شد که از سوي ديگر به خاطر عملکرد وارونه مجموعههاي تحت امرش درعرصه فرهنگ مستحق شديدترين اعتراضات از سوي اقشار متدين جامعه نيز شد.
دولتهاي تحت امر احمدينژاد در حالي براي انجام اولويت دار کار فرهنگي اهميتي قائل نبودند که از ديگر سو وزارت ارشاد اسلامي و معاونتهاي زيرمجموعه آن در حوزه سينما، موسيقي و تئاتر درحد توان به خلق يا حمايت از فجايعي پرداختند که روي وزارت ارشاد در دوره خاتمي سفيد شد. دولت آقاي احمدي نژاد، نه به رياست او بلكه با راهبري قطب فرقه ناكام انحرافي، در اين مسير حتي وارد مرحله تئوريزه كردن فحشا شد، نظرياتي كه هرچند بي طرفدار و بيسروته! بودند اما در حد توان اين مجموعه خائن در قالب ويژه نامهاي چون خاتون و يا سخنرانيهاي شريف زاده شيخ ماله كش جريان انحرافي نشر يافت.
فهرست خيانتهاي فرهنگي
آغاز بدعت گذاري درارائه مجوز ساخت و نمايش عمومي به فيلمهايي با مضامين خيانت عيان زن به شوهر و برعکس هم راستا با شبکههاي فارسي زبان ماهوارهاي، نمايش تئاتر به ياد ماندني هداگابلر!، نمايش مستقيم بازيهاي فوتبال اروپا در سينماها براي دختران و پسران به شكل مختلط! اعزام زنان ورزشکار به ميادين بينالمللي با سر و وضعي خجالت بار و بازکردن پاي زنان به ورزشگاهها که به خلق فجايع تاريخي فرهنگي در كارنامه نظام جمهوري اسلامي ايران انجاميد، تنها بخشي از عملكرد سوء دولتهاي نهم و دهم است كه در طول دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي بي سابقه بوده است.
اما مهم ترين بیمسئولیتی احمدي نژاد در اين عرصه به مسئله فرهنگ عمومي بازميگردد، جايي كه او با تعطيلي اجراي قانون عفاف و حجاب از يك سو نه گامي در عرصه فرهنگسازي برداشت و از سوي ديگر با سنگاندازي پيش پاي نيروي انتظامي به عنوان تنها دستگاه عمل كننده به اين قانون و خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگي، وضعيت عفاف وحجاب را به جايي كشانيد كه امروز همه شاهد آن هستيم.
شب اعلام رياست جمهوري حسن روحاني و راهيابي تيم ملي فوتبال به جام جهاني كساني كه در ترافيك ۳ الي ۴ ساعته براي رسيدن به مقصد گرفتار بودند، شاهد فوران بي غيرتي و ابتذال در قالب رقص مختلط دختران و پسران، كشف حجاب مكرر زنان و... بودند كه در نوع خود نمايشي از ارتجاع و عقبگردها و پايمالي خون شهدا براي حسن روحاني بود تا بداند در جبهه فرهنگي تا كجا عقب نشستهايم.
خط مشي ترسيمي يازدهمين رئيسجمهور در جبهه فرهنگ
اما حالا نوبت رئيس جمهور يازدهم است تا امتحان خود را در ميدان جنگ فرهنگي پس دهد. حسن روحاني با انعكاس چكيده نظراتش درباره فرهنگ در مناظره نامزدهاي رياست جمهوري در۱۵ خرداد ماه سال جاري نشان داده كه ظاهرا به او نيز نميتوان اميد چنداني بست، مگر اينكه در عمل اتفاق ديگري رخ دهد يا وي در افكار و خطمشيهاي ترسيم شده اش تجديد نظر كند.
القاي «نا امني فضاي فرهنگي»، «تحكم فضاي امنيتي بر فرهنگ و هنر و توليدات آن»، «مميزي» و «سانسور» نكاتي بود كه روحاني بارها به آن اشاره كرد و راه برونرفت از اين تنگنا را نيز سپردن تصدي امور هنر به هنرمندان و تشكيل و احياي اصناف منحل شده نظير خانه سينما معرفي كرد وبر اين نكته تاكيد كرد كه «ما درحوزه فرهنگ قيم نميخواهيم.»
«اعطاي آزادي»، «پرهيز از دخالت درحريم خصوصي مردم» و «عدم ورود پليس به حوزه فرهنگ» نيز موارد ديگري بود كه حسن روحاني با اداي جمله «مردم خودشان بلدند چگونه فرهنگ را تقويت کنند»، اين طور به شرح آن پرداخت:
۱- «اگر ما ميخواهيم فساد درجامعه نباشد، بايد به مطبوعات و رسانهها آزادي دهيم، اگر آزادي داديم آن وقت ميتوانيم جلوي فساد را بگيريم ونبايد فقط به نظارتهاي رسمي اکتفا کنيم. »
۲- «فرهنگ، فرهنگ تزريقي نيست و اشکال ما اين است که فرهنگ را آبشاري ميدانيم که بايد روي سر مردم ريخته شود.»
۳- «بايد دست مردم را باز بگذاريم و در امور فرهنگي و حتي زندگي خصوصي مردم آنقدر مداخله نداشته باشيم. »
۴- «مسئله حريم خصوصي نيز بسيار مهم است؛ در يکي از رسانهها خواندم که نيروي انتظامي گفته است ما ميتوانيم به پشتبام خانهها برويم؛ چرا که پشتبامها مشاع است و جزء حريم خصوصي نيست. اگر پشتبام مشاع است براي ساکنان آپارتمان است نه براي نيروي انتظامي. مسئولين مربوط به جمعآوري ديشهاي ماهوارهها گفتهاند جمع آوري ديشها هيچ نتيجهاي نداشته و آمارها نشان داده که ۵۰ درصد مردم به رسانههاي بيگانه نگاه ميکنند. در مطبوعات و رسانهها نيز بحث حريم خصوصي به همين گونه است. اگردر رسانهها به شخصيت فردي توهين ميکنند به آن فرد اجازه دفاع بدهند درغير اين صورت حقوق شهروندياش نقض شده است.»
حسن روحاني و چشمان مطالبهگر معترضين
مواضع حسن روحاني درحوزه فرهنگ درحالي يك هشدار براي متدينين محسوب ميشود تا همچنان براي ۴ سال آينده كمربند خود را محكم نگاه دارند كه صداي اعتراض مراجع عظام تقليد نيز در دوران سياه بختي فرهنگ در يك جبهه مشترك با مردم در دوران تصدي آقاي احمدي نژاد بلند بوده است.
قشري كه علي گراميان، نماينده حسن روحاني درباره ديدگاه وي نسبت به آنان ميگويد: «درديدگاه دکتر حسن روحاني جايگاه علم فقه، اصول، کلام، حديث و تفسير و همه علوم ديني، چنان رفعتي دارد که هيچ ارزش ديگري به پاي آن نميرسد.»
حالاحسن روحاني به عنوان رئيس جمهور يازدهم و نقاط ضعف و خيانتهاي روا شده در دولتهاي نهم و دهم به عرصه فرهنگ در برابر افكار عمومي قرار دارد كه عمل به آن به مثابه تداوم روند خيانت به فرهنگ خواهد بود. جايي كه ميليونها معترض به روند فرهنگي كشور و در راس آنان مراجع عظام تقليد، فعلا سكوت اختيار كرده و در انتظار آغاز به عمل از سوي حسن روحاني به سر ميبرند. اما اين نظارهگري به مفهوم عدم بيان مطالبات بحق ملت ايران در عرصه فرهنگ نيست؛ كاري كه حجت الاسلام رهبر امام جمعه موقت اصفهان، دكتر لاله افتخاري عضو كميسيون فرهنگي و دكتر محمد صادق كوشكي استاد دانشگاه و پژوهشگر مسئوليت آن را براي اعلام از تريبون يالثارات برعهده گرفتند.
آيا كساني آمدهاند كه دغدغه دين دارند؟
مخاطبان يالثارات به خوبي با نام حجت الاسلام محمد تقي رهبر و نقطه نظرات ايشان آشنايي دارند، نماينده مجلس هشتم، امام جمعه موقت اصفهان كه خوندلهاي خود و متدينين درباره فرهنگ كشور را در كتاب عفاف و حجاب به رشته تحرير درآورده، يكي از كساني است كه با گذشت زمان از بازگشت دولت احمدي نژاد به راه مستقيم اظهار نا اميدي كرد و بارها از تريبون يالثارات اعلام كرد:«ما از اين دولت قطع اميد كردهايم، اميدواريم كساني بر مصدر امور قرار بگيرند كه دغدغه دين داشته باشند. »
اما حجت الاسلام رهبر در مطلع گفت و گوي خود با شماره ۷۲۶ يالثارات و پيش از بيان مطالبات اقشار متدين از دولت يازدهم به آيه ۴۱ سوره حج(۱) استناد كرد كه براساس آن واداشتن جامعه به كار نيك و بازداشتن آن از اعمال ناپسند وظيفه متصديان امور است و بدين واسطه كارنامه دولتهاي نهم ودهم درعرصه فرهنگ را غير قابل قبول توصيف كرد و درادامه گفت:رئيس دولت يازدهم در اسم و رسم يك روحاني است كه واقف و معترف به جايگاه اعلامي و اجرايي احكام دين در جامعه است و بر همين اساس نيز از وي انتظار ميرود كه صاحبنظران فرهنگي مسلط به دين و احكام شرع و البته قائل به اجراي آن در هنگام تشكيل كابينه توسط وي جايگاه ويژه اي داشته باشند.
باگذشت ۳۴ سال از انقلاب اسلامي و تصويب قوانين متعدد درعرصه فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر، حالا همه اميد دارند تا دولت يازدهم با رياست يك كارشناس ديني، اين قوانين را از بايگاني و غربت خارج سازد و به عرصه عمل وارد كند.
وعدههاي روحاني و چارچوب موجود
انتظارات متدينين از رئيس جمهور يازدهم درعرصه فرهنگ درحالي است كه آقاي روحاني خط مشيهاي كلي عملكرد خود در اين حوزه را در فرصت محدود مناظره فرهنگي ترسيم كرده است، مواردي كه تنها در چارچوب تعهداتي كه ايشان معترف به پايبندي به آن است درعرصه عمل قابل پذيرش است.
بر اين اساس مواردي نظيرسپردن امورهنر به هنرمندان نيز از همين دست قلمداد ميگردد، چنانچه اعلام پايبندي ايشان به منويات مقام معظم رهبري و آراء مراجع عظام تقليد، مخاطب را از تفسير سخنان ايشان به تسلط قانون «چرخش امور به سليقه شخصي افراد » در دولت ايشان باز ميدارد و يا حداقل ناظران را به صبر براي مقايسه گفتار و عمل دعوت ميكند.
بركسي پوشيده نيست كه كشانيدن مردم به عرصه عمل ربطي به سپردن سياستگذاري و هدايت امور به آنان ندارد و سپردن امور هنري به اصناف و اتحاديههاي تخصصي نيز ازاين قاعده مستثني نيست.
از ديگرسو سردادن شعار اعتدال تنها با مفهوم سد راه افراط گرايان بودن و خنثي سازي قصد آنان براي به باد دادن ثمره خون شهدا مفهوم مييابد و نه به دست آوردن دل عروسكهاي خياباني! شاهد لزوم پايبندي به اين مسئله، قول مراجع است به نقل از كساني كه ازكشورهاي مسلمان به ايران سفر ميكنند وبا مشاهده وضعيت اسفبار عفاف و حجاب زنان درخيابانهاي كشور اظهار تعجب و تاسف ميكنند.
درحالي انجام كار فرهنگي مفروض انتظار متدينين از دولت يازدهم است كه مطالبه ديگر متدينين، پرهيز دولت آقاي روحاني از اخلال درانجام امور سلبي وانتظامي به اسم اعتدال و لزوم كار فرهنگي است كه باز هم بر اساس صبغه ديني وآگاهي ايشان به احكام شرعي شكل ميگيرد. مسئله مهمي كه طي ۸ سال گذشته، آقاي رئيسجمهور بهواسطه دخالتهاي خود آن را با چالش جدي و حتي توقف روبهرو كرد.
اين موضوعي است كه كم يا زياد براي چند دهمين بار از اين تريبون براي مخاطبان بيان ميشود؛ مسئله اي كه پاسخ آن را شخص مقام معظم رهبري درجلسه مشترك نمايندگان مجلس و فرماندهي نيروي انتظامي دادهاند.
آيا دستهاي ناجا در دوران روحاني هم بسته ميماند؟
درآن جلسه وقتي به فرمانده نيروي انتظامي به خاطر تعلل در انجام وظيفه سلبي اعتراض شد وي درپاسخ گفت: «دست ما را بستهاند» كه اين مسئله مربوط به دوران انجام مصاحبههاي آقاي احمدينژاد و مخالفت با عملكرد گشت ارشاد و انجام وظيفه ناجا به بهانه تقدم كار فرهنگي بود.
درآن جلسه مقام معظم رهبري با ذكر مصداقي اينگونه در اين باره به توضيح پرداختند كه مثلا شرابخواري عمل نكوهيده اي است و نياز به كار فرهنگي بازدارنده افراد دارد، اما فرد شراب خوار نيز مستحق تعزير است كه ذكر اين مثال توسط معظم له حكايت از تسري اين خط مشي درباره مسئله حجاب و عفاف نيز هست. اين مسئله اي بود كه تا آخرين لحظات تصدي دولت توسط آقاي احمدي نژاد گويا لاينحل باقي ميماند ومردم در انتظار ملاحظه عملكرد دولت آقاي روحاني در قبال آن هستند.
اولين گام دولت يازدهم
اما دكتر لاله افتخاري، نماينده مردم تهران در مجلس نهم است كه مخاطبان يالثارات با دغدغههاي فرهنگي وي آشنايي دارند و ميدانند كه اين نماينده نيز پا به پاي متدينين درعرصههايي نظير سينما، ورود ورزشكاران زن به ورزشگاهها و اعزام ورزشكاران زن به ميادين بينالمللي و... به عملكرد دو دولت گذشته معترض بوده است؛ مسائلي آنقدر مهم كه باعث شد، وي از كميسيون آموزش و تحقيقات در مجلس هشتم به كميسيون فرهنگي در مجلس نهم نقل مكان كند.
اين سابقه و تجارب، به علاوه خط مشيهاي ترسيمي آقاي روحاني درعرصه فرهنگ، زمينه اي ايجاد كرده تا وي درآستانه تشكيل دولت يازدهم مطالبات خود درعرصه فرهنگ را به عنوان نماينده مردم ازتريبون يالثارات با رئيس جمهور يازدهم مطرح كند: آقاي روحاني شخصي است كارشناس دين كه با شعار اعتدال پاي به عرصه رقابت براي تصدي رياست جمهوري يازدهم گذاشت و تبعا پس از احراز اين مقام نيز به آن پايبند خواهد بود.
اين كه آقاي روحاني در كسوت يك عالم ديني، عالم به زواياي احكام شرعي وضرورت پيادهسازي آن در جامعه است مفروض مطالبات ما از رئيس جمهور يازدهم است و براساس اين پايه انتظار ميرود ايشان از تسلط ديدگاههاي افراطي و تفريطي ممانعت کرده و به اجراي احكام دين كه فلسفه انقلاب اسلامي را تشكيل ميدهد مبادرت ورزند. اين مطالبهاي است که تحقق آن، در اولين گام مستلزم سپردن تصدي امور فرهنگي در دولت يازدهم، توسط ايشان به اشخاص صاحب نظر و خبره آگاه وعامل به مسائل ديني است.
اميد به تسري واقعگرايي گفتماني به عمل
اذعان آقاي روحاني در ايام رقابت به پايبندي به احكام دين، اصول انقلاب، منويات مقام معظم رهبري و مراجع حداقل حاكي از تسلط ديدگاهي واقع گرايانه از سوي ايشان در گفتار است كه تفسير مشخصي را از خط مشيهاي ترسيم شده توسط رئيس جمهور يازدهم در خلال مناظره فرهنگي ارائه ميدهد.
براين مبنا سخنان ايشان دررابطه با برداشت قيموميت دولتي از عرصه فرهنگ و سپردن امور آن به هنرمندان تنها درچارچوب خصوصي سازي به مفهوم استفاده از ظرفيتهاي غير دولتي و دادن هويت و استقلال به هنرمندان تفسير ميشود و نه چيزي شبيه حذف نظارت ويا تحويل همه امور از سياستگذاري و اجرا به اقشار غير حاكميتي. بنابراين برداشت قيموميت دولتي ازعرصه فرهنگ و هنر به معني باز گذاشتن ميدان عمل براي هنرمندان در چارچوب ترسيم شده از سوي حاكميت و البته نظارت بر صحت اين عملكرد معني و مفهوم مييابد.
چرايي تشكيل نظام جمهوري اسلامي و توقعات از دولت
دكترمحمد صادق كوشكي استاد دانشگاه ويكي از صاحب نظران ديگري است كه وي نيز طي سالهاي گذشته همچون ساير متدينين به طور مداوم اعتراض خود به سوء عملكرد فرهنگي دولت را درحوزههاي مختلف اعلام كرده و حالا درآستانه تحويل دولت يازدهم به حسن روحاني ميگويد: فلسفه تشكيل نظام جمهوري اسلامي از منظر امام خميني اجراي احكام الهي بود كه با اين وصف ميزان توفيق دولتها نيز با همين معيار سنجيده ميشود. براساس اين شاخص دولتي كه در عرصه اقتصاد و سياست خارجي و... موفق به كسب توفيقات شود اما احكام الهي را جاري نسازد، شايد يك دولت رفاهي نسبتا موفق با معيار غير ديني باشد اما در اصل موفقيتي درطراز يك دولت اسلامي كسب نكرده است.
حسناتالابرار سيئاتالمقربين
با اين وصف و شرح است كه همچون ادوار گذشته توقعات از رئيس جمهور و دولت يازدهم نيز شكل ميگيرد. آن هم از رئيس جمهوري نظير آقاي روحاني كه يك تحصيل كرده حوزه علميه است و برهمين اساس سطح توقع از وي بسيار بالاتر از شخصي مثل آقاي احمدي نژاد است كه با مسائل دقيق ديني و شرعي نا آشنا و غريبه است.
بنابراين انتظار همگاني از يك رئيس جمهور روحاني و آشنا به احکام اسلامي و دولت او اين است كه ميزان بالايي از پايبندي به احكام الهي را در همه عرصهها و به خصوص در عرصه فرهنگ از خود به نمايش بگذارد.
به قول معروف «حسنات الابرار سيئات المقربين»، شايد تخلفات دولتهاي نهم و دهم بهواسطه جهل رئيس آن به اسلام و احكام آن تا حدودي قابل تحمل باشد كه نيست! اما چنين تخلفاتي از يك رئيس جمهور آشناي به احكام اسلامي غير قابل پذيرش است.
قطعا تداوم وضعيت خيانتبار فعلي تحملناپذير است
قطعا وضعيت فعلي در عرصه سينما، تئاتر، موسيقي، ورزش زنان، عفاف و حجاب عمومي كه زاويه شديدي با احكام شرعي دارد يك خيانت از سوي بانيان بي سواد آن محسوب ميشود اما تداوم آن از دولتي كه در راس آن يك عالم به دين نشسته است پذيرفته نخواهد بود.
پس انتظار براين است كه آقاي روحاني همانطور كه قول دادهاند پاسدار راستين قانون باشند و اجراي احكام الهي، منويات مقام معظم رهبري و مراجع عظام را سرلوحه امور اجرايي خود در همه عرصهها و به خصوص فرهنگ قرار دهند و شاخص سنجش و صحت عمل خود را رضايت مقام ولايت، مراجع تقليد و متدينين قرار دهند.
بنابراين اميد است منظور و مقصود آقاي روحاني از برداشتن قيموميت دولتي از سر فرهنگ و هنر، صرفا مربوط به امور صنفي بوده باشد كه شامل مسائلي از قبيل نوبت اكران فيلمها و... است؛ چرا كه اساسا در حكومت اسلامي و درباره رعايت حدود قرمز شرعي حذف چنين نظارتي امكان ناپذير است و از سوي هيچ دولتي پذيرفته نيست.
......................................................................
۱- «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ، همان كساني كه چون در زمين به آنان توانايي دهيم، نماز برپا ميدارند و زكات ميدهند و به كارهاي پسنديده واميدارند، و از كارهاي ناپسند باز ميدارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست.»