شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ دی ۱۳۹۲ - ۰۷:۵۷

دلیل واهی برای توجیه یک مرگ

یک پایگاه خبری در مقاله ای با تشریح ادله پوشالی بودن توجیه مرگ ماجد الماجد، خواستار تشکیل کمیته تحقیق بی طرف و حرفه ای برای شناسایی عوامل اصلی مرگ وی شد.
کد خبر : ۱۵۴۲۷۹
صراط: در حالی که همه منتظر صدور بیانیه ای رسمی بودند که جزئیات بازداشت ماجد الماجد رهبر گردان های عبدالله عزام و تروریست بین المللی سعودی تبار را فاش کند که در تاریخ پنج شنبه 26 دسامبر 2013 بازداشت شده بود، صبح شنبه فرماندهی ارتش لبنان با صدور بیانیه ای رسمی از مرگ این تروریست بین المللی در بیمارستان مرکزی نظامی بر اثر وخامت حال وی در مراحل درمان خبر داد.

با مرگ ماجد الماجد انبوهی از اطلاعات ارزشمندی که در سابقه فعالیت های وی در راستای اقدامات تروریستی وجود داشت، از بین رفت، اقداماتی که دهها وشاید صدها انسان بی گناه را در عراق و سوریه و لبنان به خاک و خون کشیده است. اقداماتی که برای هدف قرار دادن شخصیتهای سیاسی و نظامی حزب الله لبنان و منطقه حضور این نیروها در ضاحیه جنوبی بیروت انجام شد و بر اساس آن گروهک های خفته در لبنان انفجارهایی را انجام دادند تا فتنه ای را که امکان تبدیل شدن به جنگ داخلی را دارد، تحریک کنند. با مرگ این تروریست سعودی تبار اطلاعات وی در مورد مناسبات بین المللی اش با دستگاه های جاسوسی سعودی و بین المللی و برخی دستگاه های امنیتی لبنانی و شخصیت های دینی و سیاسی از جریان 14 مارس تحت رهبری سعد حریری و مزدوران پروژه های بندر بن سلطان و اسرائیل در لبنان و سوریه از بین رفت و به خاک سپرده شد.

دلیل واهی برای توجیه یک مرگ

ماجد الماجد تروریست سعودی متولد سال 1973 بوده، یعنی تنها 30 سال از عمرش می گذشت، وی از بیماری نارسایی کلیه رنج می برد، اما قطعا این بیماری غیر حاد و مزمن بود. وی به صورت منظم تحت دیالیز قرار می گرفت، این را یک منبع پزشکی که قبل از فاش شدن هویت ماجد الماجد مسئول درمان وی بود، تاکید کرد و گفت که وی بعد از اینکه از عوارض  این بیماری بهبود پیدا کرد، بیمارستان را ترک کرد که بعد به دست ارتش بازداشت شد.

حال سوالی که اینجا مطرح است، این است که چطور یک نارسایی کلیه به مرگ یک بیمار جوان که در یک بیمارستان نظامی مجهز از سوی یک تیم پزشکی تحت درمان بوده است، منجر می شود؟ علم و عقل این موضوع را رد می کنند، البته مرگ وی می تواند یک عملیات قتل عمدی و سازمان یافته باشد. ما کسی را در این زمینه متهم نمی کنیم، اما این حق خانواده های شهدا و زخمی ها و ملت لبنان و ایران و سوریه و عراق و کشورهای عربی و اسلامی است که بدانند ماجد الماجد چطور مرد.

نارسایی کلیه دو حالت حاد و مزمن دارد، در صورت گرفتار شدن فرد به این بیماری، کلیه ها برای انجام وظیفه خود در تصفیه خون به خوبی عمل نمی کنند و کم کم پسماندها در بدن جمع می شود و فرد نیاز به دیالیز پیدا می کند تا این مواد از بدن دفع شود.

نارسایی حاد کلیه نیز که به معنی از کار افتادن ناگهانی کلیه ها و قادر نبودن به انجام وظایف است، تقریبا از میان هر 10 هزار نفر در دنیا 3 نفر را مبتلا می کند. این بیماری نیز البته به مرگ انسان منجر نمی شود، علاوه بر اینکه نوع حاد از این بیماری تنها افراد سالخورده را مبتلا می کند و این حالت نمی تواند با ماجد الماجد منطبق باشد، از سوی دیگر در این حالت فرد نیاز به عمل جراحی پیدا می کند که بر اساس اطلاعات موجود الماجد تحت عمل جراحی قرار نگرفته و در سی سی یو بستری بوده است.

یک متخصص بین المللی بیماری های کلیه و مجاری ادراری در این مورد تاکید می کند که مرگ یک جوان به علت نارسایی کلیه امری بسیار نادر است و در حالت عادی امکان آن وجود ندارد، مگر اینکه برخی از داروی های خاص که با ماهیت بیماری وی در تضاد است، به وی داده شود.

بیماریهای کلیوی درمراحل نهایی خود آن هم در زمانی که عملیات دیالیز بر روی بیمار انجام نشود و یا کلیه به فرد پیوند زده نشود، کشنده است. دیالیز یا پیوند کلیه یا هر دوی آنها با هم در هر مرحله ای بیمار را نجات می دهد و وی را تقریبا به حالت عادی زندگی بر می گرداند.

با وجود تمام مسایلی که مطرح شد، موضوع مرگ ماجد الماجد تروریست سعودی به علت نارسایی کلیه سوالات و ابهامات زیادی را در میان افکار عمومی ایجاد کرده است، بویژه در حالتی که عربستان سعودی یا دستگاه های جاسوسی آمریکا و یا برخی طرف های لبنانی منافع خود را در آن می بینند که نتایج تحقیقات از ماجد الماجد که هنوز معلوم نیست به صورت اولیه روی وی انجام شده یا نه، فاش نشود.

موضوع زمانی روشن تر می شود که می بینیم عربستان سعودی به صورت قاطع مشارکت ایران در روند تحقیقات از الماجد را رد می کند، این نشان می دهد که این کشور از امکان استفاده ایران از اطلاعات حساسی که ممکن است از وی به دست آید، می ترسد و نگران است این اطلاعات در معامله های بین المللی بویژه در عرصه عراق و سوریه و لبنان به کار گرفته شود. ما به دستگاه اطلاعاتی لبنان شک نداریم، اما در موارد اینچنینی اصل اقتضا می کند که خانواده های شهدا و زخمی های حوادث تروریستی که الماجد عامل آنها بوده، از دادگاه لبنان بخواهند که دستور قضایی کالبد شکافی جنازه وی را صادر کند، کالبد شکافی باید از سوی یک تیم رسمی پزشکی با حمایت گروهی از کارشناسان بی طرف انجام شود تا اطلاعات برخاسته از این اقدام به اطلاع ملت برسد. این موضوعی است که بویژه در مورد اقدامات تروریستی فرا مرزی در قانون اساسی کشور و قوانین بین المللی نیز بر آن تاکید شده است.

جامعه مدنی لبنان باید از خانواده های شهدا و زخمی هایی که حق مسلم خود را می خواهند، حمایت کنند، چرا که تنها با همبستگی است که تردیدها از بین می رود و حق به حق دار می رسد. علاوه بر اینها روح شهدا و قلب خانواده های آن ها و وجدان انسانهای شریف در غیر از احقاق این حق و مشخص شدن جزئیات مرگ الماجد آسوده نخواهد بود.

به همین علت ما نیز صدای خود را به صدای روزنامه الاخبار لبنان که دیروز قبل از انتشار خبر مرگ ماجد الماجد نسبت به احتمال کشته شدن وی و هر تلاش در این راستا از سوی جریان های خارجی هشدار داده بود، پیوند  زده و اشاره می کنیم که این یک نشانه بسیار منفی خواهد بود و می تواند بر روی ارتش و وجهه فرماندهان آن و بر اوضاع امنیتی در لبنان تاثیر منفی داشته باشد. این چیزی است که شرفای کشور از آن می ترسند، چرا که در صورت درست بودن قتل الماجد جنایت بزرگی بر ضد کشور و تمامی امت اسلام انجام شده، جنایتی که درباره آن نمی توان سکوت کرد و باید تمام کسانی که در این جنایت دست داشته اند، مجازات شوند.


منبع: تسنیم