مردم ایران اما، با وجود اینکه مخاطرات و بحرانهای فراوانی چون جنگ، سیل، بیماری و قحطی را از سر گذراندهاند، هیچگاه به خاطر ندارند حتی برای یکی از این بحرانها مسئولان از آنها بخواهند شهر را ترک کنند و شاید برایشان باورش سخت باشد که برای آلودگی هوا شهروندان پایتخت کشور خواسته شود خانوادههای دارای بیمار و فرزند خردسال شهر را ترک کنند.
معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست روز سهشنبه در جلسه علنی شورای شهر تهران حاضر شد و در میان اظهارنظرهایش درباره وضعیت محیط زیست جملهای گفت که با انتقاداتی روبهرو شد؛ راه حل عاجل این است که از تهران خارج شویم.
وضعیت آلودگی هوای تهران و کلانشهرهای ایران در وضعیت خطرناکی قرار دارد و هیچکس منکر این وخامت اوضاع نیست اما مایه تعجب مردم این است که با وجود اذعان تمام مسئولان کشور به شرایط خطرناک آلودگی هوا، هنوز هیچ تصمیمی برای کاهش آلودگی گرفته نشده است؛ هنوز معلوم نیست بنزین وارداتی و تولیدی از استاندارد لازم برخوردار است یا نه؛ پیشنهاد انتقال پایتخت را میدهند اما کسی در این میان نگفت که برفرض منطقی بودن این پیشنهاد و نقش آن در کاهش آلودگی هوای تهران، با آلودگی سایر کلانشهرها که بعضا بیشتر از تهران است اما خبری از خبرسازی رسانهای درباره آنها نیست، چه میکنند؟
در این سالها که آلودگی هوای تهران روزانه شدت میگرفت، دلایل متعددی چون، استقرار صنایع آلاینده در داخل و حاشیه شهرها، آلایندههای خانگی، تردد خودروها، آلایندگی خودروها، تخریب فضای سبز، استاندارد نبودن کفپوشهای خیابانی و دهها مورد دیگر به عنوان عامل گسترش آلودگی هوا ذکر شد اما هیچ اقدام مؤثری برای برخورد با این عوامل صورت نگرفت و تمام این عوامل با قدرت در حال تخریب محیط زیست و آلودهتر کردن هوای ایران هستند و در این میان، مردم هستند که اسیر و گرفتار سیاستبازیها شدهاند.
خانم ابتکار که عنوان «قهرمان زمین» را با خود یدک میکشد، در حالی پیشنهاد خروج برخی شهروندان از تهران را داده که اساسا اتخاذ چنین تصمیمی در بحرانیترین شرایط گرفته میشود و هیچ راهحل کوتاه مدتی هم برای کنترل بحران نتیجهبخش نخواهد بود؛ اما آیا سازمان محیطزیست در ماههای اخیر گزینههای قابل قبولی برای کاهش آلودگی هوا ارائه و پیشنهاد کرده است که همه آنها به بنبست رسیده باشد و مجبور به ارائه پیشنهاد تخلیه تهران باشند؟
اگر واقعا آش آلودگی هوای تهران به این شوری است که خانم قهرمان زمین میگوید، آیا نباید ستاد بحران تشکیل شود؟ آیا دولت نباید تصمیمی عاجل اتخاذ کند؟ نقش شورای عالی امنیت ملی در این زمینه چیست و اساسا تشخیص بحرانی بودن وضعیت و شرایط با چه شخص و ارگانی است؟
این اظهارنظر رئیس سازمان محیط زیست مؤید نظر بسیاری از منتقدان وضعیت موجود است که اساسا هیچ دستگاه و ارگانی عزم و اراده و توانایی اصلاح شرایط موجود را ندارد و حال تصمیم با خود شهروندان است که اگر دوستدار جان و سلامتی خود و فرزندان هستند، تهران را ترک کنند. این ادعا یعنی دستهای مسئولان به علامت تسلیم مقابل مسببان آلودگی هوا بالا رفته و حتی قدرت کنترل محدوده طرح ترافیک را هم ندارند تا عدهای برای کسب درآمد بیشتر اقدام به فروش آرم و مجوز ورود به طرحی نکنند که روزی قرار بود فقط خودروهایی خاص وارد آن شوند نه اینکه مثل امروز محدوده ممنوع طرح ترافیک با پرداخت پول، برای عموم آزاد باشد.
خانم ابتکار باید بگوید در این مدت چه راههایی را رفته که اکنون آخرین گزینه را عاجلترین راه میداند؟ آیا ابتکاری که ماههای گذشته را به انتقاد از سوءمدیریتهای 8 سال گذشته گذرانده است به این نتیجه رسیده که امیدی به برخورد با عاملان بحرانی کردن آلودگی هوا نیست و باید دست به دامان مردم شود تا شهر را ترک کنند؟ آیا «قهرمان زمین« خودش هم حاضر به ترک تهران میشود؟
راهحلی که رئیس سازمان محیطزیست ارائه کرده به این معناست که تمام عاملان و مسببان بروز چنین پدیده وحشتناکی همچنان به فعالیت خود ادامه دهند اما قربانیان آنها اگر میتوانند، از شهر خارج شوند تا از مرگ و بیماری در امان بمانند.
پیشنهادی که میتوان در این شرایط ارائه کرد شاید این باشد که تمام دستگاههای مسئول در این زمینه، طرحهای منطقی و کوتاه مدت را ارائه و عملی کنند تا زمان کافی برای اجرای طرحهای میان مدت و بلند مدت به وجود آید؛ ارائه بودجه ویژه به شهرداری برای گسترش ناوگان حملونقل عمومی، جلوگیری از فروش آرم طرح ترافیک برای مدتی نسبتا طولانی، تقویت فرهنگ استفاده از دوچرخه برای مسیرهای کوتاه، اقدام قاطع پلیس برای برخورد و توقیف خودروهای آلاینده، محدود کردن تردد خودروهای تکسرنشین و مواردی از این دست میتواند در کوتاه مدت منجر به بهبود نسبی وضعیت آلودگی هوای تهران شود.
در این زمینه نباید از بیتوجهی و نقش شهروندان در کاهش یا افزایش آلودگی هوای تهران غافل شد؛ بدون تعارف باید گفت متأسفانه عملکرد شهروندان در سالهای اخیر نشان داده که تلاش چندانی برای همراهی با مسئولان در کاهش آلودگی هوا ندارند و ضمن اینکه تقصیر ایجاد چنین وضعیتی را بر گردن مسئولان میاندازند، معمولا به فکر راحتی خود هستند. اگر قرار است مشکل آلودگی هوا حل شود، نیاز به مشارکت بیش از پیش شهروندان است، باید مقدار بیشتری سختی را به جان بخریم؛ استفاده بیشتر از ناوگان حمل و نقل عمومی مخصوصا مترو با وجود همه مشکلاتی که دارد، میتواند تاحدود زیادی هم ترافیک سطح شهر را روانتر کند و هم کاهش آلودگی هوا را به دنبال داشته باشد و این کار میسر نمیشود مگر با افزایش مشارکت همگانی برای حل یک معضل ملی!