صراط: تسنیم نوشت: امروزه بیکاری درد مشترک جوانان جامعه به خصوص قشر تحصیلکرده است. اگر از جوانان امروزی بپرسیم که بزرگترین مشکل زندگیشان چیست؟ به راحتی میتوان گفت که بیش از 90 درصد آنها بیکاری را جزو اولین مشکل خود اعلام میکنند. از همین حرف میتوان نتیجه گرفت که در حال حاضر جامعه دچار معضل بیکاری است.
شاید در نگاه اول بیکاری آسیب اقتصادی به همراه داشته باشد ولی واقعیت این است که میتواند آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را نیز به همراه داشته باشد. فقر و بحران اقتصادی با بیکاری تشدید میشود. چرا که وقتی فردی شغلی ندارد، منبع درآمدی ندارد. همین امر در نهایت منجر به افزایش فقر میشود و از سوی دیگر افزایش فقر آسیبهای اجتماعی و فرهنگی زیادی به همراه دارد که میتواند برای جامعه مشکل آفرین باشد. اما علاوه بر این آسیبها، نگاه اطرافیان به فرد بیکار نگاه منفی و گاهی همراه با زخم زبان است.
زمانی که پای درد و دل بیکاران جامعه که جوانان هستند مینشینیم بارها می شنویم میگوید:" برای رهایی از نگاه اطرافیان و فشارهای بسیاری که از سوی جامعه وجود دارد گاهی ناخواسته دست به کارهای خلاف قوانین عرفی جامعه میزنیم که خودمان هم از ته دل به آنها نه تنها اعتقاد نداشتیم بلکه از انجام آن ناراحت هم هستیم."
اگر در یک دهه قبل داشتن مدرک تحصیلی در یک رشته خوب در یک دانشگاه معتبر بهترین بستر برای یافتن شغل بود، اما امروز داشتن مدرک هم بی فایده است و دلیلی برای داشتن شغل مناسب نیست. بهتر بگوییم چرخ گردون در یافتن شغل به نفع دانشگاهیان هم نمیچرخد.
در حال حاضر جوانان تحصیل کرده از یک سو باید نگاه های نگران پدر و مادر و گاهی هم حرفهای اطرافیان را تحمل کنند و هم درد بی پولی و عدم استقلال را.
وزیر کار اخیراً به لزوم رشد اقتصادی متوسط سالانه 7 درصد اشاره کرده و گفته است:" در سنوات قبل رشد اقتصادی کشور منفی بود و در حال حاضر به صفر رسیده و به سمت مثبت حرکت می کند و هرچه کمتر از 7 درصد باشد، از مهار اشتغال عاجز خواهیم بود. اگر کاری نکنیم در افق 1400 تعداد بیکاران به 10 میلیون نفر می رسد و این عدد خوبی نیست و بسیار خطرناک است، عمده واجدان شرایط کار، فارغ التحصیلان دانشگاهی اند."
این آمار حاکی از این است که میزان بیکاری افراد تحصیلکرده، حداقل دو برابر میزان بیکاری عمومی جامعه ایرانی است. چرا که در پایان هر ترم تحصیلی رقمی به تعداد بیکاران اضافه می شود. برخی کارشناسان معتقدند که به جای سوق دادن سرمایه کشور به به صنایعی چون نفت و گاز، پتروشیمی و… باید به پروژههای اشتغالزایی و کارآفرینی توجهی جدی شود.
در این گزارش، دو سؤال مورد نظر ازوالدین فارغ التحصیلان یا عبارتی بیکاران چند سال قبل، پرسیده شده است. از والدین سوال کردیم که شرایط یافتن شغل در گذشته نسبت به زمان حال چه فرقی کرده است؟ همچنین مشکلات جوانانشان در یافت شغل در شرایط فعلی چیست؟
* راهکار بیکاری بند"پ"است
رضا احمدی، پدر یک فارغ التحصیل کارشناسی بیکار درباره شرایط برای یافتن شغل در گذشته نسبت به زمان حال گفت: در گذشته کار زیاد بود و افراد تحصیل کرده اندک. در حال حاضر برعکس شده است،تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی زیاد است اما کاری که مناسب باشد وجود ندارد.
وی در پاسخ به اینکه منظور از کار مناسب چیست می گوید: شاید من در گذشته به راحتی شغلی با حقوق پایین را با این توجیه که هنوز تجربه کار ندارم میپذیرفتم. اما در حال حاضر جوانان با حقوق اندک تن به کار کردن نمیدهند چرا که معتقدند وقتی برای دانشگاه خرج و هزینه کردهاند باید آن هزینهها را با کار کردن به دست آورند.
آقای احمدی که حدود 53 سال سن دارد از فرزند 27 ساله بیکارش میگوید:پسرم فارغ التحصیل مهندسی معماری است. با وجود اینکه مهارت لازم در این زمینه رادارد هر کجا برای شغل مراجعه میکنیم به گونه های مختلف ما را دست به سر میکنند. تجربه ای که در این مدت کسب کردم مطمئن شدم در حال حاضر بهترین راهکار برای یافتن شغل داشتن بند" پ" است.
وی بیان میکند: دولت باید جلوی کالاهای چینی که به وفور در بازار یافت میشود را بگیرد و در عوض به تقویت تولید داخلی بپردازد. من بازنشسته دانشگاه امیرکبیر هستم. هر چه بین همکارانم نگاه می کنم میبینم آنچه راهگشا برای یافتن شغل است تنها و تنها پارتی بازی است که چون ما پارتی نداشتیم پسرم 2سال است که بیکار است. بیکاری تنها معضل اقتصادی نیست. بلکه باعث عقب افتادن فرزندم از بسیاری از موقعیتهای زندگی مانند ازدواج شده است. چرا که وقتی بیکار است نمیتواند ازدواج کند. بدون منبع درآمد که نمیتوان تشکیل زندگی داد.
* رفاه مردم با اشتغال ایجاد میشود
آقای محمدی، پدر دو جوان تحصیلکرده بیکار است که از عملکرد دولت در ایجاد اشتغال ناراضی است. وقتی از او درباره نحوه پیدا کردن شغل برای فرزندانش سوال میکنم با حالتی عصبانی به من میگوید خانم 25 سال است در وزارت کارم ولی نمیتوانم برای پسرم کار پیدا کنم.حتی پارتی هم جوابگوی بیکاری جوانان نیست.
وی ادامه میدهد: دولت فقط در سخنرانیها تاکید بر ایجاد اشتغال دارد اما در عمل اینگونه نیست. به جای شعار دادن،شرایطی را فراهم کند تا جوانان با داشتن شغل بتوانند ازدواج کنند.بیشتر جوانان در حال حاضر مشغول مشاغل کاذب هستند. شغل کاذب به درد جوان تحصیلکرده نمی خورد.
محمدی میگوید: زمانی بود که جوانان مدرک نداشتند اما الان اکثر جوانان با مدارک عالیه دانشگاهی بیکار هستند. دولت در کنار توجه به رفاه باید به ایجاد اشتغال بپردازد. رفاه در سایه اشتغال ایجاد می شود. وقتی اشتغال و منبع درآمدی نباشد رفاه حاصل نمیشود.
* استفاده از بازنشستگی پیش از موعد کمکی به اشتغال جوانان
مردی مسن که ظاهرش حکایت از سن 60 سال دارد مقابل دکه روزنامه فروشی ایستاده و بادقت تیترهای روزنامههای روز را ورنداز میکند، در میان این همه تیتر تنها یک تیتر چشمم را تیز می کند« آگهی استخدام».
بدون درنگ روزنامه کسب و کار را بر میدارد و هنگام حساب کردن پول روزنامه، زیر لب می گوید.«توکل بر خدا، شاید این آگهی فرجی بود».
نزدیکش میرود و پس از سلام ، میگویم خبرنگارم.چرا روزنامه کسب وکار خریدید؟ صدایتان را زیر لب شنیدم،جوان بیکار دارید؟دختر است یا پسر؟ مدرک تحصیلیاش چیست؟
ظاهراً منتظر گوشی برای شنیدن درددلهایش بود. با ناراحتی می گوید. هم دختر بیکار دارم و هم پسر بیکار.دخترم 27 ساله، کارشناس حسابداری و پسرم30 ساله، کارشناس مکانیک است. هر دو بیکار هستند و گاهی کارهای پروژه ای انجاممیدهند برای اینکه پول تو جیبی خود را داشتهباشند.
این آقا که خود را حسن ابراهیمی معرفی میکند درباره تفاوت پیدا کردن کار خود با جوانش می گوید: به نظرم این آگهی ها همش دروغ است. پسرم بارها آگهی استخدام در بانک را شرکت کرده و با آمادگی کامل در آزمون حاضر شده است اما هیچ وقت قبول نشده. خودش میگوید پارتی بازی شده.
من بازنشسته وزارت دفاع هستم. آن زمان آزمونها مثل الان سخت بود، اما امکان جذب برای آن دسته از افرادی که با آمادگی کامل در آزمون شرکت میکردند وجود داشت. این در حالیست که من هر چه می بینم در حال حاضر هیچ گونه جذبی وجود ندارد.
اگر به سراغ واحدهای تولیدی خصوصی هم برویم به دلیل شرایط دشوار در تولید امنیت شغلی ندارند و بعد از مدت کوتاهی ورشکسته و نیروهای خود را تعدیل میکنند به همین خاطر من همیشه به فرزندان توصیه کردم سعی کنند در یک واحد دولتی هر چند کوچک مشغول به کار شوند.
وی با ابراز ناراحتی میگوید: دولت باید طرح بازنشستگی پیش از موعد را اجرایی کند تا فضا برای فعالیت جوانان جویای کار فراهم شود. تعداد زیادی از همکاران ما در وزارت دفاع هستند که فرزند بیکار دارند اما خودشان در سن بازنشستگی پیش از موعد هستند و معتقدند که اگر ما بازنشست شویم فرصت برای جوانان خالی می شود.
حرفای تعدادی از جوانان بیکارو پدر و مادران آنها, در این گزارش به عنوان نمونه ای از خروار آورده شد. درست است که ایجاد امنیت و ثبات شغلی، توجه به تولید داخلی، رشد اقتصادی مثبت، تقویت مهارت کارجویان و.. راهکارهای کارشناسان اقتصادی در مهار بیکاری ارائه شده است.
*کارهای مراکز کاریابی حقوق اندک دارند
خانم محرابی که فرهنگی بازنشسته است در صف دستگاه خودپرداز ایستاده و هنگام مکالمه با گوشی همراهش صحبتهایش نظرم را به خود جلب می کند. پس از اتمام صحبتش از او عذرخواهی می کنم که مکالمه اش را شنیدم. بعد سوالم را میپرسم.
شنیدم به دوستانتان سفارش کار برای پسرتان راداشتید.چرا پسرتان بیکار است؟ از مراکز خدمات اشتغال و کاریابی برای یافتن شغل اقدام نکرده است؟
با ناراحتی می گوید: پسرم28 ساله، فارغ التحصیل معماری است و چندین بار در کاریابیها ثبت نام کرده است اما متأسفانه آن کارهایی که کاریابیها پیدا میکنند حقوقشان بسیار کم و امنیت شغلی ندارند. به طور مثال، پسر من مبلغ زیادی را برای هزینه تحصیلش خرج کرده است، چگونه راضی به کار کردن در محیطی شود که حقوقش بسیار اندک است؟! مجبورم به دوستان و آشنایان سفارش کنم که اگر کار مناسبی بود پسرم را معرفی کنند.
محرابی بیان می کند: زمانی که من جذب آموزش و پرورش شدم دانشجوی دانشگاه تربیت معلم بود و از آن طریق توانستم به آموزش و پرورش راه یابم. در حالی که الان بسیاری از افرادی که تمایل به فعالیت در آموزش و پرورش دارند باید از هفت خوان رستم عبور کنند تا جذب شوند. به نظرم سیستم جذب نیروی مراکز دولتی اصن ربطی به آزمون ندارد تنها به داشتن پارتی مرتبط است.
*ضرورت بازنگری رشتههای دانشگاهی متناسب با نیاز بازار
در حال دور شدن از خانم محرابی بودم. به بوستان کوچکی رسیدم. چندین پیرمرد کنار هم در حال بازی شطرنج بودند. جلو رفتم و از آنها خواستم چند دقیقه مزاحم وقتشان شوم.
یکی از این پیرمردان که چهره ای مهربان داشت. خودش را عبدالله قربانی معرفی کرد و گفت: بازنشسته مخابرات هستم .فرزند بیکار ندارم. اما نوههایم بیکار هستند. دوتا از نوههایم 29ساله، فارغ التحصیل مترجمی زبان هستند. اما هر کجا برای کار مراجعه می کنند, به آنها میگویند این رشته دیگر اشباع شده است.
وی با انتقاد از اینکه دولت باید در مورد رشته های دانشگاهی بازنگری کند میگوید: اگر این رشتهها برای بازار کار اشباع شده است چرا که وزارت علوم در این زمینه بازنگری نمیکند؟!! متاسفانه اکثر جوانان با مدرکهای تحصیل خود مشغول فعالیت نیستند و زمانی که از آنها علت عدم تناسب شغل با رشته تحصیلیشان را میپرسیم، فرار از بیکاری عامل اصلی است.
آقای قربانی که خود دارای مدرک کاردانی فنی است ادامه میدهد: یکی از اقداماتی که باید از سوی دولت انجام شود. شناسایی نیازهای بازار کار کشور است. دولت باید پس از شناسایی در آن قسمتهایی که خلا وجود دارد سرمایه گذاری کند. پس از آن فراخوان جذب نیرو بدهد. اینکه دولت بدون هیچ گونه اقدامی در ایجاد اشتغال،توقع دارد جوانان پس از گذراندن مراحل دانشگاهی، جذب بازار کار شوند؛ رویه بسیار رویه غلطی است که سرانجامی جز تورم بیکاری ندارد.
*توجه به تولید ملی گامی در جهت حل بیکاری
خانم نصیری، خانم خانه داری است که با خیاطی کمک خرج زندگی همسرش هست. در چند نیمکت آنطرف تر از این چند پیرمرد نشسته بود که به سراغش رفتم واو را از انجام کارم مطلع کردم با حالتی جدی گفت: «خانم بیکاری زندگی جوانان را بی هدف کرده, دیگر چه سوالی می خواهید بپرسید؟!»
بدون پرسش بعدی من سر درد و دلش باز شد و گفت: دخترم، من هم جای مادر شما؛ زندگیهای امروز خرج است اگر زن و شوهر در کنار هم کار نکنند، تأمین معاش به سختی انجام میشود. حالا شما تصور کن در برخی از زندگیها مانند پسر من ، مرد خانه بیکار است. پسرم کاردانی برق دارد ، 4سال است ازدواج کرده و 2سال است بیکار است. همسرش با خیاطی در منزل تلاش می کنم تا بخشی از مشکلات را برطرف کند. اما کار در منزل کفاف زندگی های امروز را نمی دهد.
وی ادامه می دهد: از هر روشی برای پیدا کردن شغل اقدام کردیم اما تا کنون موفق نشدهایم. پسر بزرگم سال 70 در آزمون بانک صادرات شرکت کرد و قبول شد و در حال حاضر کارمند بانک است. اما این پسرم بارها در آزمون بانک شرکت کرده ولی معتقد است بانک و وزارتخانههای دولتی دیگر جذب نیرو ندارندو افراد برای شغلهای خالی قبل از برگزاری آزمون انتخاب شده هستند.
نصیری بیان میکند: دولت باید با تقویت تولید ملی، استفاده از ظرفیتهای خالی بنگاهها بخش زیادی از اشتغال را برطرف کند. به جای اینکه ایرانی ها از کالای چینی استفاده کنند دولت می تواند واحدهای تولیدی را ایجاد و همین کالاهای چینی که در بازار مشتری دارد را تولید کند. از این طریق علاوه بر اینکه مشکل بیکاری جوانان حل میشود،رشد اقتصادی با سرعت بیشتری انجام میشود.
ثبت نام یا پیگیری در مراکز خدمات اشتغال و کاریابی,تماس با کارفرما (صاحب کار),پرس و جو از دوستان و آشنایان,جستجوی منابع مالی و امکانات برای شروع فعالیت خوداشتغالی,تقاضای جواز کسب یا پروانه کار,درج آگهی در روزنامه یا مطالعه آگهی های استخدام و غیره روشهای اصلی جستجوی کار در ایران است.اما به شهادت صحبتهای والدین کارجویان ،اگرجوان فارغ التحصیلی در شرایط فعلی مشغول فعالیت می شود بند" پ" گزینه اول یافتن شغل بوده است.
در حالی که یکی از مهمترین چالشهای بازار کار کشور در سالهای اخیر بیکاری کارجویان جوان است که بخش عمده آنها را فارغالتحصیلان تشکیل میدهند و مسئولان دولت یازدهم نیز بیکاری فارغالتحصیلان را «مهمترین معضل آتی اقتصاد کشور» عنوان کردهاند در عمل هنوز اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.شواهد حاکی از آن است هنوز دولتمردان همت جدی برای رفع ریشه ای مشکل بیکاری ندیدهاند.
شاید در نگاه اول بیکاری آسیب اقتصادی به همراه داشته باشد ولی واقعیت این است که میتواند آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را نیز به همراه داشته باشد. فقر و بحران اقتصادی با بیکاری تشدید میشود. چرا که وقتی فردی شغلی ندارد، منبع درآمدی ندارد. همین امر در نهایت منجر به افزایش فقر میشود و از سوی دیگر افزایش فقر آسیبهای اجتماعی و فرهنگی زیادی به همراه دارد که میتواند برای جامعه مشکل آفرین باشد. اما علاوه بر این آسیبها، نگاه اطرافیان به فرد بیکار نگاه منفی و گاهی همراه با زخم زبان است.
زمانی که پای درد و دل بیکاران جامعه که جوانان هستند مینشینیم بارها می شنویم میگوید:" برای رهایی از نگاه اطرافیان و فشارهای بسیاری که از سوی جامعه وجود دارد گاهی ناخواسته دست به کارهای خلاف قوانین عرفی جامعه میزنیم که خودمان هم از ته دل به آنها نه تنها اعتقاد نداشتیم بلکه از انجام آن ناراحت هم هستیم."
اگر در یک دهه قبل داشتن مدرک تحصیلی در یک رشته خوب در یک دانشگاه معتبر بهترین بستر برای یافتن شغل بود، اما امروز داشتن مدرک هم بی فایده است و دلیلی برای داشتن شغل مناسب نیست. بهتر بگوییم چرخ گردون در یافتن شغل به نفع دانشگاهیان هم نمیچرخد.
در حال حاضر جوانان تحصیل کرده از یک سو باید نگاه های نگران پدر و مادر و گاهی هم حرفهای اطرافیان را تحمل کنند و هم درد بی پولی و عدم استقلال را.
وزیر کار اخیراً به لزوم رشد اقتصادی متوسط سالانه 7 درصد اشاره کرده و گفته است:" در سنوات قبل رشد اقتصادی کشور منفی بود و در حال حاضر به صفر رسیده و به سمت مثبت حرکت می کند و هرچه کمتر از 7 درصد باشد، از مهار اشتغال عاجز خواهیم بود. اگر کاری نکنیم در افق 1400 تعداد بیکاران به 10 میلیون نفر می رسد و این عدد خوبی نیست و بسیار خطرناک است، عمده واجدان شرایط کار، فارغ التحصیلان دانشگاهی اند."
این آمار حاکی از این است که میزان بیکاری افراد تحصیلکرده، حداقل دو برابر میزان بیکاری عمومی جامعه ایرانی است. چرا که در پایان هر ترم تحصیلی رقمی به تعداد بیکاران اضافه می شود. برخی کارشناسان معتقدند که به جای سوق دادن سرمایه کشور به به صنایعی چون نفت و گاز، پتروشیمی و… باید به پروژههای اشتغالزایی و کارآفرینی توجهی جدی شود.
در این گزارش، دو سؤال مورد نظر ازوالدین فارغ التحصیلان یا عبارتی بیکاران چند سال قبل، پرسیده شده است. از والدین سوال کردیم که شرایط یافتن شغل در گذشته نسبت به زمان حال چه فرقی کرده است؟ همچنین مشکلات جوانانشان در یافت شغل در شرایط فعلی چیست؟
* راهکار بیکاری بند"پ"است
رضا احمدی، پدر یک فارغ التحصیل کارشناسی بیکار درباره شرایط برای یافتن شغل در گذشته نسبت به زمان حال گفت: در گذشته کار زیاد بود و افراد تحصیل کرده اندک. در حال حاضر برعکس شده است،تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی زیاد است اما کاری که مناسب باشد وجود ندارد.
وی در پاسخ به اینکه منظور از کار مناسب چیست می گوید: شاید من در گذشته به راحتی شغلی با حقوق پایین را با این توجیه که هنوز تجربه کار ندارم میپذیرفتم. اما در حال حاضر جوانان با حقوق اندک تن به کار کردن نمیدهند چرا که معتقدند وقتی برای دانشگاه خرج و هزینه کردهاند باید آن هزینهها را با کار کردن به دست آورند.
آقای احمدی که حدود 53 سال سن دارد از فرزند 27 ساله بیکارش میگوید:پسرم فارغ التحصیل مهندسی معماری است. با وجود اینکه مهارت لازم در این زمینه رادارد هر کجا برای شغل مراجعه میکنیم به گونه های مختلف ما را دست به سر میکنند. تجربه ای که در این مدت کسب کردم مطمئن شدم در حال حاضر بهترین راهکار برای یافتن شغل داشتن بند" پ" است.
وی بیان میکند: دولت باید جلوی کالاهای چینی که به وفور در بازار یافت میشود را بگیرد و در عوض به تقویت تولید داخلی بپردازد. من بازنشسته دانشگاه امیرکبیر هستم. هر چه بین همکارانم نگاه می کنم میبینم آنچه راهگشا برای یافتن شغل است تنها و تنها پارتی بازی است که چون ما پارتی نداشتیم پسرم 2سال است که بیکار است. بیکاری تنها معضل اقتصادی نیست. بلکه باعث عقب افتادن فرزندم از بسیاری از موقعیتهای زندگی مانند ازدواج شده است. چرا که وقتی بیکار است نمیتواند ازدواج کند. بدون منبع درآمد که نمیتوان تشکیل زندگی داد.
* رفاه مردم با اشتغال ایجاد میشود
آقای محمدی، پدر دو جوان تحصیلکرده بیکار است که از عملکرد دولت در ایجاد اشتغال ناراضی است. وقتی از او درباره نحوه پیدا کردن شغل برای فرزندانش سوال میکنم با حالتی عصبانی به من میگوید خانم 25 سال است در وزارت کارم ولی نمیتوانم برای پسرم کار پیدا کنم.حتی پارتی هم جوابگوی بیکاری جوانان نیست.
وی ادامه میدهد: دولت فقط در سخنرانیها تاکید بر ایجاد اشتغال دارد اما در عمل اینگونه نیست. به جای شعار دادن،شرایطی را فراهم کند تا جوانان با داشتن شغل بتوانند ازدواج کنند.بیشتر جوانان در حال حاضر مشغول مشاغل کاذب هستند. شغل کاذب به درد جوان تحصیلکرده نمی خورد.
محمدی میگوید: زمانی بود که جوانان مدرک نداشتند اما الان اکثر جوانان با مدارک عالیه دانشگاهی بیکار هستند. دولت در کنار توجه به رفاه باید به ایجاد اشتغال بپردازد. رفاه در سایه اشتغال ایجاد می شود. وقتی اشتغال و منبع درآمدی نباشد رفاه حاصل نمیشود.
* استفاده از بازنشستگی پیش از موعد کمکی به اشتغال جوانان
مردی مسن که ظاهرش حکایت از سن 60 سال دارد مقابل دکه روزنامه فروشی ایستاده و بادقت تیترهای روزنامههای روز را ورنداز میکند، در میان این همه تیتر تنها یک تیتر چشمم را تیز می کند« آگهی استخدام».
بدون درنگ روزنامه کسب و کار را بر میدارد و هنگام حساب کردن پول روزنامه، زیر لب می گوید.«توکل بر خدا، شاید این آگهی فرجی بود».
نزدیکش میرود و پس از سلام ، میگویم خبرنگارم.چرا روزنامه کسب وکار خریدید؟ صدایتان را زیر لب شنیدم،جوان بیکار دارید؟دختر است یا پسر؟ مدرک تحصیلیاش چیست؟
ظاهراً منتظر گوشی برای شنیدن درددلهایش بود. با ناراحتی می گوید. هم دختر بیکار دارم و هم پسر بیکار.دخترم 27 ساله، کارشناس حسابداری و پسرم30 ساله، کارشناس مکانیک است. هر دو بیکار هستند و گاهی کارهای پروژه ای انجاممیدهند برای اینکه پول تو جیبی خود را داشتهباشند.
این آقا که خود را حسن ابراهیمی معرفی میکند درباره تفاوت پیدا کردن کار خود با جوانش می گوید: به نظرم این آگهی ها همش دروغ است. پسرم بارها آگهی استخدام در بانک را شرکت کرده و با آمادگی کامل در آزمون حاضر شده است اما هیچ وقت قبول نشده. خودش میگوید پارتی بازی شده.
من بازنشسته وزارت دفاع هستم. آن زمان آزمونها مثل الان سخت بود، اما امکان جذب برای آن دسته از افرادی که با آمادگی کامل در آزمون شرکت میکردند وجود داشت. این در حالیست که من هر چه می بینم در حال حاضر هیچ گونه جذبی وجود ندارد.
اگر به سراغ واحدهای تولیدی خصوصی هم برویم به دلیل شرایط دشوار در تولید امنیت شغلی ندارند و بعد از مدت کوتاهی ورشکسته و نیروهای خود را تعدیل میکنند به همین خاطر من همیشه به فرزندان توصیه کردم سعی کنند در یک واحد دولتی هر چند کوچک مشغول به کار شوند.
وی با ابراز ناراحتی میگوید: دولت باید طرح بازنشستگی پیش از موعد را اجرایی کند تا فضا برای فعالیت جوانان جویای کار فراهم شود. تعداد زیادی از همکاران ما در وزارت دفاع هستند که فرزند بیکار دارند اما خودشان در سن بازنشستگی پیش از موعد هستند و معتقدند که اگر ما بازنشست شویم فرصت برای جوانان خالی می شود.
حرفای تعدادی از جوانان بیکارو پدر و مادران آنها, در این گزارش به عنوان نمونه ای از خروار آورده شد. درست است که ایجاد امنیت و ثبات شغلی، توجه به تولید داخلی، رشد اقتصادی مثبت، تقویت مهارت کارجویان و.. راهکارهای کارشناسان اقتصادی در مهار بیکاری ارائه شده است.
*کارهای مراکز کاریابی حقوق اندک دارند
خانم محرابی که فرهنگی بازنشسته است در صف دستگاه خودپرداز ایستاده و هنگام مکالمه با گوشی همراهش صحبتهایش نظرم را به خود جلب می کند. پس از اتمام صحبتش از او عذرخواهی می کنم که مکالمه اش را شنیدم. بعد سوالم را میپرسم.
شنیدم به دوستانتان سفارش کار برای پسرتان راداشتید.چرا پسرتان بیکار است؟ از مراکز خدمات اشتغال و کاریابی برای یافتن شغل اقدام نکرده است؟
با ناراحتی می گوید: پسرم28 ساله، فارغ التحصیل معماری است و چندین بار در کاریابیها ثبت نام کرده است اما متأسفانه آن کارهایی که کاریابیها پیدا میکنند حقوقشان بسیار کم و امنیت شغلی ندارند. به طور مثال، پسر من مبلغ زیادی را برای هزینه تحصیلش خرج کرده است، چگونه راضی به کار کردن در محیطی شود که حقوقش بسیار اندک است؟! مجبورم به دوستان و آشنایان سفارش کنم که اگر کار مناسبی بود پسرم را معرفی کنند.
محرابی بیان می کند: زمانی که من جذب آموزش و پرورش شدم دانشجوی دانشگاه تربیت معلم بود و از آن طریق توانستم به آموزش و پرورش راه یابم. در حالی که الان بسیاری از افرادی که تمایل به فعالیت در آموزش و پرورش دارند باید از هفت خوان رستم عبور کنند تا جذب شوند. به نظرم سیستم جذب نیروی مراکز دولتی اصن ربطی به آزمون ندارد تنها به داشتن پارتی مرتبط است.
*ضرورت بازنگری رشتههای دانشگاهی متناسب با نیاز بازار
در حال دور شدن از خانم محرابی بودم. به بوستان کوچکی رسیدم. چندین پیرمرد کنار هم در حال بازی شطرنج بودند. جلو رفتم و از آنها خواستم چند دقیقه مزاحم وقتشان شوم.
یکی از این پیرمردان که چهره ای مهربان داشت. خودش را عبدالله قربانی معرفی کرد و گفت: بازنشسته مخابرات هستم .فرزند بیکار ندارم. اما نوههایم بیکار هستند. دوتا از نوههایم 29ساله، فارغ التحصیل مترجمی زبان هستند. اما هر کجا برای کار مراجعه می کنند, به آنها میگویند این رشته دیگر اشباع شده است.
وی با انتقاد از اینکه دولت باید در مورد رشته های دانشگاهی بازنگری کند میگوید: اگر این رشتهها برای بازار کار اشباع شده است چرا که وزارت علوم در این زمینه بازنگری نمیکند؟!! متاسفانه اکثر جوانان با مدرکهای تحصیل خود مشغول فعالیت نیستند و زمانی که از آنها علت عدم تناسب شغل با رشته تحصیلیشان را میپرسیم، فرار از بیکاری عامل اصلی است.
آقای قربانی که خود دارای مدرک کاردانی فنی است ادامه میدهد: یکی از اقداماتی که باید از سوی دولت انجام شود. شناسایی نیازهای بازار کار کشور است. دولت باید پس از شناسایی در آن قسمتهایی که خلا وجود دارد سرمایه گذاری کند. پس از آن فراخوان جذب نیرو بدهد. اینکه دولت بدون هیچ گونه اقدامی در ایجاد اشتغال،توقع دارد جوانان پس از گذراندن مراحل دانشگاهی، جذب بازار کار شوند؛ رویه بسیار رویه غلطی است که سرانجامی جز تورم بیکاری ندارد.
*توجه به تولید ملی گامی در جهت حل بیکاری
خانم نصیری، خانم خانه داری است که با خیاطی کمک خرج زندگی همسرش هست. در چند نیمکت آنطرف تر از این چند پیرمرد نشسته بود که به سراغش رفتم واو را از انجام کارم مطلع کردم با حالتی جدی گفت: «خانم بیکاری زندگی جوانان را بی هدف کرده, دیگر چه سوالی می خواهید بپرسید؟!»
بدون پرسش بعدی من سر درد و دلش باز شد و گفت: دخترم، من هم جای مادر شما؛ زندگیهای امروز خرج است اگر زن و شوهر در کنار هم کار نکنند، تأمین معاش به سختی انجام میشود. حالا شما تصور کن در برخی از زندگیها مانند پسر من ، مرد خانه بیکار است. پسرم کاردانی برق دارد ، 4سال است ازدواج کرده و 2سال است بیکار است. همسرش با خیاطی در منزل تلاش می کنم تا بخشی از مشکلات را برطرف کند. اما کار در منزل کفاف زندگی های امروز را نمی دهد.
وی ادامه می دهد: از هر روشی برای پیدا کردن شغل اقدام کردیم اما تا کنون موفق نشدهایم. پسر بزرگم سال 70 در آزمون بانک صادرات شرکت کرد و قبول شد و در حال حاضر کارمند بانک است. اما این پسرم بارها در آزمون بانک شرکت کرده ولی معتقد است بانک و وزارتخانههای دولتی دیگر جذب نیرو ندارندو افراد برای شغلهای خالی قبل از برگزاری آزمون انتخاب شده هستند.
نصیری بیان میکند: دولت باید با تقویت تولید ملی، استفاده از ظرفیتهای خالی بنگاهها بخش زیادی از اشتغال را برطرف کند. به جای اینکه ایرانی ها از کالای چینی استفاده کنند دولت می تواند واحدهای تولیدی را ایجاد و همین کالاهای چینی که در بازار مشتری دارد را تولید کند. از این طریق علاوه بر اینکه مشکل بیکاری جوانان حل میشود،رشد اقتصادی با سرعت بیشتری انجام میشود.
ثبت نام یا پیگیری در مراکز خدمات اشتغال و کاریابی,تماس با کارفرما (صاحب کار),پرس و جو از دوستان و آشنایان,جستجوی منابع مالی و امکانات برای شروع فعالیت خوداشتغالی,تقاضای جواز کسب یا پروانه کار,درج آگهی در روزنامه یا مطالعه آگهی های استخدام و غیره روشهای اصلی جستجوی کار در ایران است.اما به شهادت صحبتهای والدین کارجویان ،اگرجوان فارغ التحصیلی در شرایط فعلی مشغول فعالیت می شود بند" پ" گزینه اول یافتن شغل بوده است.
در حالی که یکی از مهمترین چالشهای بازار کار کشور در سالهای اخیر بیکاری کارجویان جوان است که بخش عمده آنها را فارغالتحصیلان تشکیل میدهند و مسئولان دولت یازدهم نیز بیکاری فارغالتحصیلان را «مهمترین معضل آتی اقتصاد کشور» عنوان کردهاند در عمل هنوز اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.شواهد حاکی از آن است هنوز دولتمردان همت جدی برای رفع ریشه ای مشکل بیکاری ندیدهاند.