جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۷ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۰

داوطلب خرید اموال بابک زنجانی کیست؟

در زمانی که موضوع بابک زنجانی و فعالیت‌های او در ترکیه منتشر شد پای یک فعال اقتصادی ایرانی اما ساکن ترکیه هم به میان آمد که نامش رضا ضراب بود. بسیاری بر این تصوربودند که ضراب شریک و همدست فعالیت‌های اقتصادی بابک زنجانی است و زمانی که در ترکیه بازداشت شد بسیاری علت این اتفاق را مربوط به همکاری با زنجانی دانستند.
کد خبر : ۱۹۹۹۳۳
صراط: آرمان نوشت:  در زمانی که موضوع بابک زنجانی و فعالیت‌های او در ترکیه منتشر شد پای یک فعال اقتصادی ایرانی اما ساکن ترکیه هم به میان آمد که نامش رضا ضراب بود. بسیاری بر این تصوربودند که ضراب شریک و همدست فعالیت‌های اقتصادی بابک زنجانی است و زمانی که در ترکیه بازداشت شد بسیاری علت این اتفاق را مربوط به همکاری با زنجانی دانستند.

اما به گفته خزانه‌دار اتاق بازرگانی تهران او تنها یک معامله در بخش طلا با بابک زنجانی داشته که تنها ضرر به‌دلیل تقلبی بودن طلاها نصیب او شده است.

ضراب چهره شناخته‌شده‌ای در ترکیه است بنابراین برخی تندروی‌ها و رسانه‌های خاص در ایران موجبات گلایه‌هایی را فراهم کرده است.

یک مصاحبه تحریف‌شده هم بر این موضوع دامن زد؛ همان مصاحبه‌ای که دکتر حمید حسینی با روزنامه «تودی زمان» ترکیه داشت اما از آنجا که این روزنامه متعلق به مخالفان اردوغان است، ضمن تحریف مصاحبه به نقل از او ضراب را با عناوین مجرمانه خطاب کرده بود. سیدحمید حسینی در تشریح آنچه به روزنامه «تودی زمان» گفته بود و اتفاقات پس از آن به گفت وگو پرداخت که بخشهایی از آن را در ادامه می‌خوانید:
 
- هنوز شكایت بابك زنجانی علیه من در دادگاه مختومه نشده و حقیر كه از اولین كسانی بودم كه اسناد ایشان را قلابی دانسته و پرداخت پول نفت را غیرمحتمل دانستم اما متهم به حمایت از ایشان می‌شوم! از سوی دیگر به خاطر اشرافی که به مسائل ترکیه دارم در تیرماه امسال مصاحبه‌ای با روزنامه «تودی زمان» تركیه انجام دادم و دیدگاهم را درمورد بابک زنجانی و رضا ضراب مطرح كردم. این روزنامه كه متعلق به اپوزیسیون حزب عدالت و توسعه است

-حدود یک ماه پیش بود که حاج حسین ضراب پدر آقای رضا ضراب فردی را نزد من فرستاد و گله كرد كه شما علیه رضا ضراب مصاحبه کرده‌ای. تعجب کردم چون همانطور که گفتم برای حفظ ارتباطات سیاسی با ترکیه در آن مصاحبه از رضا ضراب دفاع كرده بودم و به نوعی ایشان را از بانک مرکزی و دولت ایران جدا کرده و گفته بودم ایشان ارتباطی با دولت ایران نداشته‌است و تجارت ضراب عمدتا با فعالان اقتصادی بخش خصوصی بوده است، بنابراین برایم عجیب بود و پیام دادم كه در سفر شهریورماه به تركیه در این مورد صحبت می‌كنیم.
 
-این روزنامه هدفش از سفر به ایران و مصاحبه ارتباط دادن بابك زنجانی و رضا ضراب به یكدیگر بود و كشاندن پای ضراب به پرونده فساد بابك زنجانی. ضراب مدعی بود كه هنگام دستگیری هیچ وقت زنجانی را رئیس خود معرفی نكرده و این دروغی بوده كه «تودی زمان» منتشر كرده و روزنامه‌های ایران نیز آن را پذیرفته و تكرار كرده‌اند، درحالی كه ضراب از اینكه همكار و شریك بابك زنجانی معرفی می‌شود، دلخور و گلایه‌مند است. ضراب مدعی است که «ارتباط کاری با زنجانی نداشته و فقط یك مورد درکار طلا با او شراكت كرده که به علت تقلب بابك و خرید طلای قلابی باعث زیان و ضرر وی شده است. او می‌گوید که از دو سال پیش به مقامات ایران هشدار داده که کارکردن با زنجانی عاقبت خوبی ندارد و پیش‌بینی کرده بود که بابک زنجانی قادر به پرداخت بدهی‌های شرکت نفت نیست و به‌زودی در یك مصاحبه مستندات خود را منتشر خواهد کرد.

-اخیرا مصاحبه‌ای با سفیر ایران در ترکیه آقای بیگدلی انجام داده اند كه سفیر هوشمندانه از نقش افرادی مانند ضراب در توسعه روابط ایران و تركیه تقدیر كرده و گفته که «رضا ضراب متهم نیست و پرونده وی در رابطه با دورزدن تحریم و پولشویی بوده درحالی كه پرونده زنجانی مربوط به فساد است. سفیر ایران در ترکیه مطرح كرده که باید از ظرفیت و پتانسیل ایشان در روابط ایران و ترکیه استفاده شود». ضمنا ایشان را یك تبعه تركیه دانسته است.

-در مصاحبه با روزنامه ترك هم گفتم كه اعتقاد ندارم كه زنجانی رئیس ضراب باشد و سابقه كاری و اصالت خانوادگی ضراب بیشتر از زنجانی است و رضا ضراب هم در گفت‌وگو با من فقط یك مورد معامله با زنجانی را تائید كرد.

-هیچ ملاقاتی با (بابک زنجانی) نداشته‌ام و فقط سال گذشته در مهمانی روز ملی امارات ایشان را دیدم ولی دیدار و رابطه‌ای با او نداشتیم وعملكرد ایشان در حوزه نفت و فرآورده‌ها در دو سال گذشته به كنسرسیومی از شركت‌های اتحادیه كه درگیر سوآپ فرآورده بود، ضرروزیان وارد کرد و باعث بی‌اعتمادی وزارت نفت به بخش خصوصی شد. یكی از دستیاران ایشان از دوستان قدیمی من بود كه در سال ٥٨ در جهاد كهنوج همكار بودیم و این دوست پس از مصاحبه من علیه بابك زنجانی به من زنگ زد و از من به‌شدت گلایه كرد.

-حرف من این بود که اگر بابک زنجانی سهامدار شرکت هواپیمایی انر بوده است، باید این موضوع را پیگیری کنند. دادگاه با بابک زنجانی مشکل دارد اما آن پول‌ها مال کشور است و نباید بگذاریم پولی که متعلق به کشور است و در دست بابک زنجانی بوده و هواپیمایی خریده را ترک‌ها به نفع خود مصادره کنند و سهم بابک زنجانی را بالا بکشند. هشدار آن زمان من هم در این راستا بود.
 
-جمع کردن پرونده با این ابعاد کار بسیار مشکلی است و حتی می‌توان گفت رسیدگی به آن از سوی یك بازپرس، شدنی نیست بلکه باید از افرادی کمک گرفت که می‌توانند اموال زنجانی را شناسایی کرده و این اموال را احیا کنند و به کشور بازگردانند.
 
-اعتقاد دارم این پرونده ابعاد اقتصادی، سیاسی وامنیتی دارد و باید برای بازگرداندن اموال و مسائل اقتصادی از دانش و توانایی ایرانیان مقیم تركیه، دبی، مالزی و تاجیكستان كمك گرفت تا اموال را شناسایی و بازگردانند. در این رابطه باید از اتاق‌های بازرگانی و تشكل‌ها نیز خواست كه وارد صحنه شوند و هر کجا اموال او وجود دارد، شناسایی و معرفی كنند. هواپیمایی انر تركیه 250 میلیون دلار ارزش دارد و ضراب اطلاع داشت كه بابك زنجانی فقط 50 میلیون دلار پرداخت كرده ولی تا الان 80 میلیون دلار بدهکارش کرده‌اند.
 
-مدیر یک شركت نفتی خارجی معتبر كه مورد تائید دوستانم در گرجستان و ایران بود، به من معرفی شد و كپی نامه ارسالی به بانک مرکزی را ارسال كرد که در این نامه اعلام شده بود آمادگی دارد که پرداخت بدهی بابک زنجانی را تضمین كند.
 
-شایعه نبود. من این خبر را مطرح کردم و نامه كتبی شركت را دارم. من خبر را این‌گونه اعلام کردم که فردی در خارج از کشور اعلام کرده حاضر است ضمانتنامه مدت‌دار از بانك فرست‌كلاس اروپایی بدهد و بدهی بابک زنجانی را خریداری كند به شرط اینکه اموال بابك را به وی منتقل كنند.
 
-چند احتمال می‌شود، مطرح کرد؛ یکی اینکه این پول‌ها متعلق به خود بابک زنجانی است و عده‌ای در خارج کشور قصد دارند پول‌های او را به کشور بازگردانند و نمی‌خواهند پول‌ها توسط زنجانی برگردد پس بدهی بابک زنجانی را داده، در قبال آن، اموال را تحویل گرفته، مطابق با قول دادستان كل، بابك را آزاد می‌كردند و پرونده مختومه می‌شد. حتی اگر فرد دیگری هم با هر نیتی قصد پرداخت بدهی‌های او را داشت، قابل پیگیری بود و مثبت. پس این خبر کذب نبود و نامه‌اش را من دارم که اگر لازم باشد، یك روز منتشر می‌کنم. متاسفانه بلافاصله همه موضع‌گیری کردند و گفتند چنین موضوعی نیست و هدف طولانی كردن پرونده است. این هیاهوها بود که آن فرد را پشیمان كرد و خوشبختانه من نامش را مطرح نكردم.
 
-خودش ایرانی نیست ولی احتمالا همسر یا مادرش ایرانی هستند. نماینده این شرکت در تهران دفتر دارد و با من نیز ملاقات داشت. بعد از اینکه فضای سیاسی تند شد و همه دنبال مچ و مچ‌گیری از هم افتادند، کنار کشیدم چون قبل از آن، به هر دلیلی فکر می‌کردم می‌توانم در این پرونده کمک کنم و شاید بتوانم پول ٦٠٠ هزار تن مازوتی كه در دبی توسط شركت فال به‌فروش رفته ولی وجه آن پرداخت نشده را پیگیری كنم ولی الان به خاطر خدشه‌دار نشدن اعتبار خودم و اتاق، دیگر هیچ علاقه‌ای به پیگیری این پروژه ندارم و دیگر حاضر نیستم به هیچ سوالی در این مورد پاسخ دهم. به نظر می‌آید با این برخوردهایی که می‌شود امکان جمع‌کردن این پرونده سخت شود. قبلا فکر می‌کردم بابک زنجانی یا دوستانش پول را بازمی‌گردانند و ممکن است بخشی را ضرر کرده باشد اما اصل پول، نابود نشده و قابل وصول است اما الان به نظر می‌آید در چنین فضایی، شانسی برای بازگشت پول نیست.