صراط: واکنش امروز روزنامههای اصلاح طلب به مخالفت دیروز نمایندگان با لایحه پیشنهادی تکرار همان ادعاهای پیشین بود: «لایحه دولت قربانی دعواهای سیاسی است!
*وطن امروز
«این بود دیپلماسی منطقه ای؟» عنوان گزارش روزنامه وطن امروز از روابط ایران و همسایگان در یک سال اخیر است.
در گزارش وطن امروز آمده است: هم حسن روحانی در قامت رئیسجمهور و هم محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه، به دفعات اعلام کردهاند بهبود مناسبات با کشورهای همسایه، اولویت دیپلماسی دولت یازدهم است. سفر منطقهای جواد ظریف به برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز در همین راستا ارزیابی شد و مانور تبلیغاتی گستردهای برای آن صورت گرفت. اکنون 14 ماه از آغاز به کار دولت یازدهم گذشته است و قاعدتا این مدت، زمان مناسبی برای مشاهده نتیجه دیپلماسی منطقهای دولت یازدهم است. اکنون میتوان این سوال را مطرح کرد که آیا دیپلماسی منطقهای دولت روحانی طی این مدت، موفق بوده است؟ البته منظور از همسایگان، آن دسته از کشورهایی است که همواره با ایران مشکلاتی داشتهاند و منشأ شیطنت میشدند. اتفاقات اخیر میان ایران و پاکستان، میتواند مورد مناسبی برای بررسی دیپلماسی منطقهای دولت در 14 ماه اخیر باشد البته قاعدتا دولت توفیقاتی در حوزه دیپلماسی منطقهای داشته اما شواهد و برونداد اتفاقات به عنوان ملاک در نظر گرفته میشود.
در ادامه این گزارش موضوعات فی مابین ایران و کشورهای همسایه بررسی شده و با اشاره به موضوع حملات تروریستی از مرز پاکستان علیه ایران نوشت: این اتفاقات میان ایران و کشوری رخ داده که تا چندی پیش، همه چیز از روابط مساعد آنها خبر میداد. سفرهای مداوم مقامات پاکستانی به ایران که عموما به سفر زیارتی آنها به مشهد مقدس یا سفر سیاحتی یوسف علی گیلانی به خاک اجدادیاش در شمال کشور منتهی میشد، همه حاکی از روابط مساعد میان 2 کشور بود. در سایه همین مناسبات بود که قرارداد بزرگ انتقال گاز ایران به پاکستان امضا و عملیاتی شد اما سرنوشت این قرارداد گازی هم گویا چندان به نتیجه خوبی نینجامید. قرارداد در دوره بیژن زنگنه، به یک موضوع اختلافی میان طرفین تبدیل شد. پاکستانیها ادعا کردند ایران بهصورت یکجانبه پیگیریها و انتقال خط لوله را متوقف کرده است و بیژن زنگنه هم صراحتا گفت امیدی به این قرارداد ندارد!
در ادامه این گزارش روابط ایران و عربستان مورد بررسی قرار گرفته و آمده است: از همان زمان که حسن روحانی بر صندلی ریاست جمهوری تکیه داد؛ حامیان این دولت در بررسی استراتژی و راهبردهای سیاست خارجی ایران، یک قوت قلب مهم داشتند. آنها به اتکای مناسبات حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی با ملک عبدالله سعودی، اختلافات با عربستان را تمام شده میدانستند. حتی زمانی که دیپلمات مست سعودی یک شهروند ایرانی را به قتل رساند، بهرغم اعتراضات و مطالبات گسترده عمومی اما این دیپلمات سعودی به کشورش بازگشت تا برنامهریزیها برای بهبود مناسبات با مانع مواجه نشود.
یادداشت روز این روزنامه به قلم منصور حقیقت پور عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و با عنوان «دولت مجوز تعقیب تروریست ها را بگیرد» نوشته شده است.
در این یادداشت با اشاره اقدامات تروریست ها در مرزهای شرقی کشور آمده است: نباید اجازه اینگونه شیطنتها را در مرزهای جنوب شرقی کشور بدهیم و جمهوری اسلامی ایران تا به حال هم بیش از حد صبوری کرده است. توسعه همکاری همهجانبه با دولت پاکستان برای ما مهم است اما اینکه دست دستگاه اطلاعاتی پاکستان در پارهای از اقدامات تروریستی در مرزهای ایران مشاهده شود و در مقابل مسؤولان پاکستان خود را به نادانی بزنند و اعلام کنند ما از حضور این جریانات در خاک خود بیاطلاع هستیم، حرف بیهودهای است. ما اطلاعات فراوانی از دولت پاکستان در اختیار داریم و اگر لازم بدانیم این اطلاعات را منتشر خواهیم کرد. دولت پاکستان توافقاتی را با دولت عربستان برای تربیت نیروهای داعش دارد؛ حضور اشرار در پاکستان و همکاری آنها با دستگاه اطلاعات ارتش این کشور برای ما ثابت شده است و صبوری بیش از حد در مرزهای جنوب شرقی موجب سوءاستفاده اشرار، عربستان و پاکستان خواهد شد.
در ادامه این یادداشت آمده است: ما باید این اخطار شدیداللحن را به دولت پاکستان بدهیم که اگر تحرکات تروریستها در مرزهای ایران به پایان برسد، ما نیز در مرزهای خودمان خواهیم ماند و چنانچه این سنگاندازیها ادامه داشته باشد، حق مسلم نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی و حتی بسیجی و مردمی ما است که این اشرار را تا عمق خاک پاکستان دنبال کنند و با هر سلاح و حتی بهرهگیری از نیروی هوایی، آنان را به هلاکت برسانند و این دولت ماست که باید این امر را پیگیری و به انجام برساند
*شرق
«نامه وزیر کشور به رئیس مجلس/ دولت یازهم مخالفت خود را به گوش بهارستان رساند» عنوان تیتر روزنامه شرق از نامه رحمانی فضلی به لاریجانی درباره طرح حمایت از آمران به معروف است.
در گزارش شرق از این نامه آمده است: صدای دولت در همان روز تصویب کلیات طرح حمایت از «آمرانبهمعروف و ناهیانازمنکر» درآمد. «مجیدانصاری» به موازیکاری برخی نهادها با وزارت کشور اشاره کرد و خواستار بازگرداندهشدن طرح به کمیسیون مربوطه شد. حالا هم وزیر کشور به صراحت از اعتراض دولت به این طرح خبر داده و در همین زمینه نامهای به رییس مجلس نوشته؛ نامهای که در آن، به ایرادهای قانون اساسی و ایجاد بار مالی برای دولت اشاره شده است.
روزنامه شرق همچنین در مصاحبه با محمد هاشمی دلایل جدای وی از کارگزاران سازندگی را بررسی کرده و تیتر «چرایی جدایی از کارگزاران» را انتخاب کرده است.
در ابتدای گزارش شرق از این مصاحبه آمده است: برادر بزرگتر بیشتر با تغییرات زمانه همراه و همگام است تا برادر کوچکتر. بعد از پایان گفتوگو به شوخی این را به خودش هم میگویم که بهنظر من از این حیث با «اکبر هاشمیرفسنجانی» تفاوت زیادی دارد؛ چهبسا پدر معنوی «کارگزاران» مشکلی با تغییرات پیشآمده در شورای مرکزی حزب نداشته باشد. استعفای محمد هاشمی، عضو و رییس هیاتموسس «حزب کارگزاران»، چهارشنبه گذشته، رسانهای شد. این استعفا درست چندماه بعد از اضافهشدن نفرات جدید به ترکیب «شورای مرکزی» رخ داد. تغییراتی که به پوستاندازی «حزب کارگزاران» تعبیر شده است. هاشمی در توضیحات کوتاهی به رسانهها ترکیب جدید شورای مرکزی و تبدیلشدن «کارگزاران»، از «حزب» به «جبهه» را دلایل کنارهگیریاش از «کارگزاران» اعلام کرد.
محمد هاشمی دراین باره به شرق گفته است: [استعفای از کارگزاران] تصمیم شخصی من بوده است. من با دوستان در حزب مشورت نکردم. براساس تحلیلی این کار را انجام دادم. افراد ممکن است به مسایل و رخدادها نگاههای متفاوتی داشته باشد. آنچه اخیرا اتفاق افتاد و به استعفای من منجر شد، ترکیب «شورای مرکزی» جدید بود. بالاخره اشخاصی در این گروه الان حضور دارند که از بدو تاسیس با «کارگزاران» نبودند و دربرهههایی، منتقد «کارگزاران» بودهاند.
عضو جدا شده کارگزاران در پاسخ به این سوال که چه اشکالی دارد اگر افرادی که زمانی نگاهی دیگر داشتند، الان ایدههای «کارگزاران» را پذیرفته و عضو آن شوند گفته است: اشکالی ندارد. بپذیرند و اشتباهشان را اعلام کنند و بعد عضو شوند اما باز هم، این افراد را به مرکز تصمیمگیری نمیبرند.
وی ادامه داده است: من نمیخواستم رسانهای کنم. سه، چهارهفته مرتب «پیامک» دعوت به جلسات میآمد من هم جواب میدادم که عضو حزب نیستم؛ دعوتنامه نفرستید. بعد «پیامک» زدم که احتمالا من باید رسانهای کنم. از نظر قانونی من مسوولیتم در حزب بالا بود؛ همرییس و همعضو «هیات موسس» بودم و این در «کمیسیون ماده 10» هم ثبت شده بود و باید به وزارت کشور اطلاع میدادم. بعد از ششهفته کتبا آن را به وزارت کشور اعلام کردم و رونوشت نامه را خدمت آقای کرباسچی هم فرستادم.
سرمقاله این روزنامه به قلم بهمن کشاورز و با عنوان «ماجرای غم انگیز» به موضوع اسید پاشی های اخیر در اصفهان اشاره دارد.
در این سرمقاله تلاش شده موضوع اسیدپاشی های اخیر در اصفهان با طرح حمایت از آمران به معروف گره زده شود. در بخشی از این سرمقاله آمده است: تجربه و تاریخ نشان داده محولکردن و واگذاشتن امور حاکمیتی به مردم عادی هرگز خوشخیم نبوده است و دولتهایی که چنین کردهاند دیر یا زود- و معمولا خیلی زود- با عواقب و آثار سوء این واگذاری دستبهگریبان و مجبور شدهاند با توسل به تدابیر و راهحلهای ضربتی با آن برخورد کنند. علت این است که بیشتر مردم عادی درگیری جدی با اینگونه مسایل پیدا نمیکنند و گروه اقلیتی که اینگونه واگذاری اختیار را جدی میگیرند معمولا یا کسانی هستند که قصد بهرهبرداری مادی یا جناحی و سیاسی از آن را دارند یا دچار توهمات و تصوراتی هستند که در ذهن ایشان به صورت آنچه که در روانشناسی و روانپزشکی «ایده فیکس» نامیده میشود درمیآید و موقعیتی ایجاد میکند که اینگونه افراد تقریبا بهطور غیرارادی و خودکار اعمالی را انجام میدهند که با هیچ منطق و عقلی انطباق ندارد و به گمان خود در آخرت رستگار هستند و البته در دنیا هم شاید توقع پاداش و تحسین داشته باشند.
در ادامه این یادداشت آمده: اینکه افرادی احتمالا به گمان خود از طریق اسیدپاشی و آزارجسمی مثلا درصدد مبارزه با ناهنجاریهای فرهنگی باشند معمولا منتسب به همین گروه آخرین است؛ زیرا این بحث که مثلا تعریف بدحجابی چیست، هرگز حل نشده و مسلم این است که تشخیص آن با متخصصان است؛ به عبارت دیگر حتی این مساله که آیا نیروی انتظامی و ضابطان دادگستری حق تشخیص مصادیق را دارند محل مناقشه بوده و به همین علت در مورد گشتارشاد یا مواردی از این قبیل همواره بحث و اختلافنظر وجود داشته است. حال چگونه ممکن است بپذیریم افرادی که باید مسلمان باشند خود مصداق را تشخیص دهند و حکم قضیه را هم بدانند و موضوع را در حکم منطبق و رای صادر کنند و رای خود را نیز به شکلی که در تاریخ سابقه نداشته است اجرا کنند؟
این روزنامه در گزارش دیگری در صفحه داخلی خود با عنوان «هواداران احمدی نژاد در تدارک جشن تولد ۵۸ سالگی» نوشت: اینروزها جشنتولدگرفتن یکی از برنامههای تبلیغاتی هواداران محمود احمدینژاد شده است. آنها که سال گذشته مراسم جشن 57سالگی او را ترتیب داده بودند، امسال هم کارناوال تولدهای خود را با تولد هاشمیرفسنجانی کلید زدند اما در اجرای آن ناکام ماندند؛ مراسمی که قرار بود بهجای جشن، به نقد دیدگاههای هاشمیرفسنجانی پرداخته شود؛ فردی که احمدینژاد او را همواره رقیب خود میداند. اکنون بعد از ماجرای تولد 80سالگی هاشمی، هواداران احمدینژاد یا همان تشکیلات «هما»، بنا دارند تا سالروز 58سالگی احمدینژاد را جشن بگیرند و از آنجا که ششم آبان روز تولد احمدینژاد با ایام ماه محرم تلاقی کرده است آنها قرار خود را بر این گذاشتهاند تا آنچه آن را «تولد رییسجمهور قلبهای خود» میدانند پنجشنبه همین هفته یکم آبانماه در «میدان 72» منطقه «نارمک» برگزار کنند.
این روزنامه در مصاحبه ای با بایزید مردوخی از مسئولان سابق سازمان برنامه و بودجه از قول وی تیتر زد «دولت اراده ای برای احیای سازمان مدیریت ندارد»
وی گفته است: طرح موضوع نظرسنجی در مورد احیای سازمان مدیریت توجیهی برای خلف وعده انتخاباتی رئیس جمهور است.
*اعتماد
«ماموریت انتخاباتی وزرای خاتمی» تیتر یک روزنامه اصلاح طلب اعتماد است که از تاسیس کمیته های انتخاباتی شورای مشورتی اصلاح طلبان خبر داد و نوشت: 755روز از آن روزی که سیدمحمد خاتمی تک و تنها وارد مسجدی در دماوند شد تا برای انتخابات مجلس نهم رای بدهد گذشته است. همان رایای که حرف و حدیثهای زیادی را برای سید اصلاحات به دنبال داشت. عده قلیلی از اصلاحطلبان آن روز فهمیدند که چرا خاتمی با صندوق رای قهر نکرد و اما حالا کمتر کسی است که نداند فایده رای روز 12 اسفند 90 خاتمی نه تنها برای دلدادگان به اصلاحات ایرانی که برای کشور چه بوده است.
این گزارش مدعی شده : خاتمی با آن تک رای، نه تنها اجازه نداد تا رهبری اصلاحات به بیرون از مرزها منتقل شود که نقشه جریانهایی که به دنبال خروج اصلاحطلبان از حاکمیت بودند را هم نقش بر آب کرد. خاتمی از همان روز خوب میدانست که سیادت اصلاحات وابسته به «صبر» است و با رای خود نشان داد که «توقعات و هیجانات» کوچکترین تاثیرگذاریای در بلنداندیشی و آینده نگری او ندارد. حالا یک سالی است که «این صبر و آن رای»، ثمر داده و عنان امور در دست اعتدالیون است و عصر عسرت و دوره فترت اصلاحطلبان هم پایان یافته اما مسوولیت سید اصلاحات و اصلاحطلبان گویا تازه آغاز شده است
در ادامه این گزارش آمده است: اصلاحطلبان با همین هدف و با رعایت کامل قواعد بازی و با وجود آگاهی از این موضوع که دست بردار از سرشان نخواهد بود تا که دیگر نشان و نشانهیی از اصلاحطلبی باقی نماند، میخواهند طعم آشتی با صندق رای را به موافقان و مخالفان خود بچشانند. همین است که در آخرین جلسه شورای مشورتی اصلاحطلبان و یک سال و نیم زمان باقیمانده به انتخابات مجلس دهم، اعضای حاضر درباره چگونگی ورود به بازی انتخابات از دلمشغولیها و ذهنمشغولیهای خود سخن گفتهاند. اینکه چه موقعیتی دارند و چگونه باید از دیوارهای مقابل خود عبور کنند. بنا بر اظهارات تعدادی از اعضای این شورا، راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان برگرفته از نسخه نجاتبخش و امتحان پس داده انتخابات ریاستجمهوری است.
در راستای همین گزارش احمد پورنجاتی در یادداشتی با عنوان «راهبرد اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس» نوشته است : در جلسه اخیر شورای مشورتی انتخاب آقایان موسوی لاری به عنوان مسوول امور انتخاباتی استانها و صفدرحسینی به عنوان مسوول هماهنگی با سایر اصلاحطلبان صورت گرفته که البته روش مرسومی است.در این جلسه قرار شد گزارشات اعضا به ویژه گزارشات افراد انتخابی یعنی آقای موسوی لاری و آقای صفدر حسینی ارایه شود و بعد از آن این گزارشات در شورا مورد بررسی قرار گیرد. بعد از بررسی این گزارشات موضوع انتخابات هم به تفصیل بررسی خواهد شد.شورای مشورتی کمیتههای مطالعاتی ثابتی دارد و کمیته انتخابات یا کمیته سیاسی که موضوع انتخابات را پی میگیرد پیش از این هم فعالیت داشته و به شیوه مرسوم اینبار هم فعالیتهای خود را پی گرفته است اما تهیه طرح عملی و راهبرد اجرایی برای پرداختن به موضوع انتخابات مجلس به بعد از ارایه گزارشات موکول شده است. بر اساس گزارشاتی که آقایان موسوی لاری و صفدر حسینی و سایر اعضا به شورای مشورتی ارایه میدهند برنامهریزیهای راهبردی بعدی هم صورت میگیرد.
این روزنامه نامه وزیر کشور رابه عنوان سومین مخالفت دولت با طرح حمایت از آمران به معروف با تیتر « درخواست از رئیس مجلس برای توقف بررسی طرح امر به معروف» پوشش داده و آورده است: مجلسیها جلوی گروههای متقاضی امر به معروف یک تابلوی «ایست» کاشتند؛ اقدام عملی برای امر به معروف و نهی از منکر تنها وظیفه دولت است. اما دولتیها هنوز در برابر این طرح در موضع مخالف قرار دارند. موضعی که معاون پارلمانی رییسجمهوری دو بار روی آن تاکید کرده است. دیروز هم همزمان با رسیدگی به جزییات طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر در مجلس، سخنگوی وزارت کشور اعلام کرد که وزیر کشور در نامهیی به علی لاریجانی خواستار توقف بررسی این طرح در صحن علنی شده است. دولتیها معتقدند طرح حمایت از آمرین به معرف نیاز به کار کارشناسی و بررسیهای دقیقتری دارد. همین مخالفت هم باعث شد تا در جلسه بررسی کلیات این طرح، مجید انصاری برای نخستین بار در دولت یازدهم در قامت مخالف یک طرح نطق کند.
«لایحه دولت؛ نخستین قربانی اختلافات کمیسیونی مجلس» عنوان تیتر این روزنامه از عدم رای آوری دیروز لایحه دولت در صحن بهارستان است که مدعی است دعواهای سیاسی روی بحث های فنی بهارستان اثر گذاشته است.
احسان بداغی در خصوص جلسه دیروز مجلس نوشت: اختلاف اصلی مجلس برای بررسی لوایح و طرحهای اقتصادی اختلاف بین کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون اقتصادی است که دامنه آن به دیگر کمیسیونها نیز کشیده شده است. به عبارتی اکنون اکثریت کمیسیونهای مجلس با رهبری کمیسیون اقتصادی جبههیی در مقابل کمیسیون برنامه و بودجه تشکیل دادهاند. اختلافات ابتدا در جریان تعیین اعضای کمیسیون تلفیق مجلس که هر ساله برای بررسی لایحه بودجه تشکیل میشود، شکل گرفت. هر چند این اختلافات چندان علنی نشد اما عده قابل توجهی از نمایندگان معتقد بودند که کمیسیون برنامه و بودجه به نحوی در ترکیب کمیسیون تلفیق عمل میکند تا نهایتا نظرات خودش بر کرسی بنشیند.
*وطن امروز
«این بود دیپلماسی منطقه ای؟» عنوان گزارش روزنامه وطن امروز از روابط ایران و همسایگان در یک سال اخیر است.
در گزارش وطن امروز آمده است: هم حسن روحانی در قامت رئیسجمهور و هم محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه، به دفعات اعلام کردهاند بهبود مناسبات با کشورهای همسایه، اولویت دیپلماسی دولت یازدهم است. سفر منطقهای جواد ظریف به برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز در همین راستا ارزیابی شد و مانور تبلیغاتی گستردهای برای آن صورت گرفت. اکنون 14 ماه از آغاز به کار دولت یازدهم گذشته است و قاعدتا این مدت، زمان مناسبی برای مشاهده نتیجه دیپلماسی منطقهای دولت یازدهم است. اکنون میتوان این سوال را مطرح کرد که آیا دیپلماسی منطقهای دولت روحانی طی این مدت، موفق بوده است؟ البته منظور از همسایگان، آن دسته از کشورهایی است که همواره با ایران مشکلاتی داشتهاند و منشأ شیطنت میشدند. اتفاقات اخیر میان ایران و پاکستان، میتواند مورد مناسبی برای بررسی دیپلماسی منطقهای دولت در 14 ماه اخیر باشد البته قاعدتا دولت توفیقاتی در حوزه دیپلماسی منطقهای داشته اما شواهد و برونداد اتفاقات به عنوان ملاک در نظر گرفته میشود.
در ادامه این گزارش موضوعات فی مابین ایران و کشورهای همسایه بررسی شده و با اشاره به موضوع حملات تروریستی از مرز پاکستان علیه ایران نوشت: این اتفاقات میان ایران و کشوری رخ داده که تا چندی پیش، همه چیز از روابط مساعد آنها خبر میداد. سفرهای مداوم مقامات پاکستانی به ایران که عموما به سفر زیارتی آنها به مشهد مقدس یا سفر سیاحتی یوسف علی گیلانی به خاک اجدادیاش در شمال کشور منتهی میشد، همه حاکی از روابط مساعد میان 2 کشور بود. در سایه همین مناسبات بود که قرارداد بزرگ انتقال گاز ایران به پاکستان امضا و عملیاتی شد اما سرنوشت این قرارداد گازی هم گویا چندان به نتیجه خوبی نینجامید. قرارداد در دوره بیژن زنگنه، به یک موضوع اختلافی میان طرفین تبدیل شد. پاکستانیها ادعا کردند ایران بهصورت یکجانبه پیگیریها و انتقال خط لوله را متوقف کرده است و بیژن زنگنه هم صراحتا گفت امیدی به این قرارداد ندارد!
در ادامه این گزارش روابط ایران و عربستان مورد بررسی قرار گرفته و آمده است: از همان زمان که حسن روحانی بر صندلی ریاست جمهوری تکیه داد؛ حامیان این دولت در بررسی استراتژی و راهبردهای سیاست خارجی ایران، یک قوت قلب مهم داشتند. آنها به اتکای مناسبات حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی با ملک عبدالله سعودی، اختلافات با عربستان را تمام شده میدانستند. حتی زمانی که دیپلمات مست سعودی یک شهروند ایرانی را به قتل رساند، بهرغم اعتراضات و مطالبات گسترده عمومی اما این دیپلمات سعودی به کشورش بازگشت تا برنامهریزیها برای بهبود مناسبات با مانع مواجه نشود.
یادداشت روز این روزنامه به قلم منصور حقیقت پور عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و با عنوان «دولت مجوز تعقیب تروریست ها را بگیرد» نوشته شده است.
در این یادداشت با اشاره اقدامات تروریست ها در مرزهای شرقی کشور آمده است: نباید اجازه اینگونه شیطنتها را در مرزهای جنوب شرقی کشور بدهیم و جمهوری اسلامی ایران تا به حال هم بیش از حد صبوری کرده است. توسعه همکاری همهجانبه با دولت پاکستان برای ما مهم است اما اینکه دست دستگاه اطلاعاتی پاکستان در پارهای از اقدامات تروریستی در مرزهای ایران مشاهده شود و در مقابل مسؤولان پاکستان خود را به نادانی بزنند و اعلام کنند ما از حضور این جریانات در خاک خود بیاطلاع هستیم، حرف بیهودهای است. ما اطلاعات فراوانی از دولت پاکستان در اختیار داریم و اگر لازم بدانیم این اطلاعات را منتشر خواهیم کرد. دولت پاکستان توافقاتی را با دولت عربستان برای تربیت نیروهای داعش دارد؛ حضور اشرار در پاکستان و همکاری آنها با دستگاه اطلاعات ارتش این کشور برای ما ثابت شده است و صبوری بیش از حد در مرزهای جنوب شرقی موجب سوءاستفاده اشرار، عربستان و پاکستان خواهد شد.
در ادامه این یادداشت آمده است: ما باید این اخطار شدیداللحن را به دولت پاکستان بدهیم که اگر تحرکات تروریستها در مرزهای ایران به پایان برسد، ما نیز در مرزهای خودمان خواهیم ماند و چنانچه این سنگاندازیها ادامه داشته باشد، حق مسلم نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی و حتی بسیجی و مردمی ما است که این اشرار را تا عمق خاک پاکستان دنبال کنند و با هر سلاح و حتی بهرهگیری از نیروی هوایی، آنان را به هلاکت برسانند و این دولت ماست که باید این امر را پیگیری و به انجام برساند
*شرق
«نامه وزیر کشور به رئیس مجلس/ دولت یازهم مخالفت خود را به گوش بهارستان رساند» عنوان تیتر روزنامه شرق از نامه رحمانی فضلی به لاریجانی درباره طرح حمایت از آمران به معروف است.
در گزارش شرق از این نامه آمده است: صدای دولت در همان روز تصویب کلیات طرح حمایت از «آمرانبهمعروف و ناهیانازمنکر» درآمد. «مجیدانصاری» به موازیکاری برخی نهادها با وزارت کشور اشاره کرد و خواستار بازگرداندهشدن طرح به کمیسیون مربوطه شد. حالا هم وزیر کشور به صراحت از اعتراض دولت به این طرح خبر داده و در همین زمینه نامهای به رییس مجلس نوشته؛ نامهای که در آن، به ایرادهای قانون اساسی و ایجاد بار مالی برای دولت اشاره شده است.
روزنامه شرق همچنین در مصاحبه با محمد هاشمی دلایل جدای وی از کارگزاران سازندگی را بررسی کرده و تیتر «چرایی جدایی از کارگزاران» را انتخاب کرده است.
در ابتدای گزارش شرق از این مصاحبه آمده است: برادر بزرگتر بیشتر با تغییرات زمانه همراه و همگام است تا برادر کوچکتر. بعد از پایان گفتوگو به شوخی این را به خودش هم میگویم که بهنظر من از این حیث با «اکبر هاشمیرفسنجانی» تفاوت زیادی دارد؛ چهبسا پدر معنوی «کارگزاران» مشکلی با تغییرات پیشآمده در شورای مرکزی حزب نداشته باشد. استعفای محمد هاشمی، عضو و رییس هیاتموسس «حزب کارگزاران»، چهارشنبه گذشته، رسانهای شد. این استعفا درست چندماه بعد از اضافهشدن نفرات جدید به ترکیب «شورای مرکزی» رخ داد. تغییراتی که به پوستاندازی «حزب کارگزاران» تعبیر شده است. هاشمی در توضیحات کوتاهی به رسانهها ترکیب جدید شورای مرکزی و تبدیلشدن «کارگزاران»، از «حزب» به «جبهه» را دلایل کنارهگیریاش از «کارگزاران» اعلام کرد.
محمد هاشمی دراین باره به شرق گفته است: [استعفای از کارگزاران] تصمیم شخصی من بوده است. من با دوستان در حزب مشورت نکردم. براساس تحلیلی این کار را انجام دادم. افراد ممکن است به مسایل و رخدادها نگاههای متفاوتی داشته باشد. آنچه اخیرا اتفاق افتاد و به استعفای من منجر شد، ترکیب «شورای مرکزی» جدید بود. بالاخره اشخاصی در این گروه الان حضور دارند که از بدو تاسیس با «کارگزاران» نبودند و دربرهههایی، منتقد «کارگزاران» بودهاند.
عضو جدا شده کارگزاران در پاسخ به این سوال که چه اشکالی دارد اگر افرادی که زمانی نگاهی دیگر داشتند، الان ایدههای «کارگزاران» را پذیرفته و عضو آن شوند گفته است: اشکالی ندارد. بپذیرند و اشتباهشان را اعلام کنند و بعد عضو شوند اما باز هم، این افراد را به مرکز تصمیمگیری نمیبرند.
وی ادامه داده است: من نمیخواستم رسانهای کنم. سه، چهارهفته مرتب «پیامک» دعوت به جلسات میآمد من هم جواب میدادم که عضو حزب نیستم؛ دعوتنامه نفرستید. بعد «پیامک» زدم که احتمالا من باید رسانهای کنم. از نظر قانونی من مسوولیتم در حزب بالا بود؛ همرییس و همعضو «هیات موسس» بودم و این در «کمیسیون ماده 10» هم ثبت شده بود و باید به وزارت کشور اطلاع میدادم. بعد از ششهفته کتبا آن را به وزارت کشور اعلام کردم و رونوشت نامه را خدمت آقای کرباسچی هم فرستادم.
سرمقاله این روزنامه به قلم بهمن کشاورز و با عنوان «ماجرای غم انگیز» به موضوع اسید پاشی های اخیر در اصفهان اشاره دارد.
در این سرمقاله تلاش شده موضوع اسیدپاشی های اخیر در اصفهان با طرح حمایت از آمران به معروف گره زده شود. در بخشی از این سرمقاله آمده است: تجربه و تاریخ نشان داده محولکردن و واگذاشتن امور حاکمیتی به مردم عادی هرگز خوشخیم نبوده است و دولتهایی که چنین کردهاند دیر یا زود- و معمولا خیلی زود- با عواقب و آثار سوء این واگذاری دستبهگریبان و مجبور شدهاند با توسل به تدابیر و راهحلهای ضربتی با آن برخورد کنند. علت این است که بیشتر مردم عادی درگیری جدی با اینگونه مسایل پیدا نمیکنند و گروه اقلیتی که اینگونه واگذاری اختیار را جدی میگیرند معمولا یا کسانی هستند که قصد بهرهبرداری مادی یا جناحی و سیاسی از آن را دارند یا دچار توهمات و تصوراتی هستند که در ذهن ایشان به صورت آنچه که در روانشناسی و روانپزشکی «ایده فیکس» نامیده میشود درمیآید و موقعیتی ایجاد میکند که اینگونه افراد تقریبا بهطور غیرارادی و خودکار اعمالی را انجام میدهند که با هیچ منطق و عقلی انطباق ندارد و به گمان خود در آخرت رستگار هستند و البته در دنیا هم شاید توقع پاداش و تحسین داشته باشند.
در ادامه این یادداشت آمده: اینکه افرادی احتمالا به گمان خود از طریق اسیدپاشی و آزارجسمی مثلا درصدد مبارزه با ناهنجاریهای فرهنگی باشند معمولا منتسب به همین گروه آخرین است؛ زیرا این بحث که مثلا تعریف بدحجابی چیست، هرگز حل نشده و مسلم این است که تشخیص آن با متخصصان است؛ به عبارت دیگر حتی این مساله که آیا نیروی انتظامی و ضابطان دادگستری حق تشخیص مصادیق را دارند محل مناقشه بوده و به همین علت در مورد گشتارشاد یا مواردی از این قبیل همواره بحث و اختلافنظر وجود داشته است. حال چگونه ممکن است بپذیریم افرادی که باید مسلمان باشند خود مصداق را تشخیص دهند و حکم قضیه را هم بدانند و موضوع را در حکم منطبق و رای صادر کنند و رای خود را نیز به شکلی که در تاریخ سابقه نداشته است اجرا کنند؟
این روزنامه در گزارش دیگری در صفحه داخلی خود با عنوان «هواداران احمدی نژاد در تدارک جشن تولد ۵۸ سالگی» نوشت: اینروزها جشنتولدگرفتن یکی از برنامههای تبلیغاتی هواداران محمود احمدینژاد شده است. آنها که سال گذشته مراسم جشن 57سالگی او را ترتیب داده بودند، امسال هم کارناوال تولدهای خود را با تولد هاشمیرفسنجانی کلید زدند اما در اجرای آن ناکام ماندند؛ مراسمی که قرار بود بهجای جشن، به نقد دیدگاههای هاشمیرفسنجانی پرداخته شود؛ فردی که احمدینژاد او را همواره رقیب خود میداند. اکنون بعد از ماجرای تولد 80سالگی هاشمی، هواداران احمدینژاد یا همان تشکیلات «هما»، بنا دارند تا سالروز 58سالگی احمدینژاد را جشن بگیرند و از آنجا که ششم آبان روز تولد احمدینژاد با ایام ماه محرم تلاقی کرده است آنها قرار خود را بر این گذاشتهاند تا آنچه آن را «تولد رییسجمهور قلبهای خود» میدانند پنجشنبه همین هفته یکم آبانماه در «میدان 72» منطقه «نارمک» برگزار کنند.
این روزنامه در مصاحبه ای با بایزید مردوخی از مسئولان سابق سازمان برنامه و بودجه از قول وی تیتر زد «دولت اراده ای برای احیای سازمان مدیریت ندارد»
وی گفته است: طرح موضوع نظرسنجی در مورد احیای سازمان مدیریت توجیهی برای خلف وعده انتخاباتی رئیس جمهور است.
*اعتماد
«ماموریت انتخاباتی وزرای خاتمی» تیتر یک روزنامه اصلاح طلب اعتماد است که از تاسیس کمیته های انتخاباتی شورای مشورتی اصلاح طلبان خبر داد و نوشت: 755روز از آن روزی که سیدمحمد خاتمی تک و تنها وارد مسجدی در دماوند شد تا برای انتخابات مجلس نهم رای بدهد گذشته است. همان رایای که حرف و حدیثهای زیادی را برای سید اصلاحات به دنبال داشت. عده قلیلی از اصلاحطلبان آن روز فهمیدند که چرا خاتمی با صندوق رای قهر نکرد و اما حالا کمتر کسی است که نداند فایده رای روز 12 اسفند 90 خاتمی نه تنها برای دلدادگان به اصلاحات ایرانی که برای کشور چه بوده است.
این گزارش مدعی شده : خاتمی با آن تک رای، نه تنها اجازه نداد تا رهبری اصلاحات به بیرون از مرزها منتقل شود که نقشه جریانهایی که به دنبال خروج اصلاحطلبان از حاکمیت بودند را هم نقش بر آب کرد. خاتمی از همان روز خوب میدانست که سیادت اصلاحات وابسته به «صبر» است و با رای خود نشان داد که «توقعات و هیجانات» کوچکترین تاثیرگذاریای در بلنداندیشی و آینده نگری او ندارد. حالا یک سالی است که «این صبر و آن رای»، ثمر داده و عنان امور در دست اعتدالیون است و عصر عسرت و دوره فترت اصلاحطلبان هم پایان یافته اما مسوولیت سید اصلاحات و اصلاحطلبان گویا تازه آغاز شده است
در ادامه این گزارش آمده است: اصلاحطلبان با همین هدف و با رعایت کامل قواعد بازی و با وجود آگاهی از این موضوع که دست بردار از سرشان نخواهد بود تا که دیگر نشان و نشانهیی از اصلاحطلبی باقی نماند، میخواهند طعم آشتی با صندق رای را به موافقان و مخالفان خود بچشانند. همین است که در آخرین جلسه شورای مشورتی اصلاحطلبان و یک سال و نیم زمان باقیمانده به انتخابات مجلس دهم، اعضای حاضر درباره چگونگی ورود به بازی انتخابات از دلمشغولیها و ذهنمشغولیهای خود سخن گفتهاند. اینکه چه موقعیتی دارند و چگونه باید از دیوارهای مقابل خود عبور کنند. بنا بر اظهارات تعدادی از اعضای این شورا، راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان برگرفته از نسخه نجاتبخش و امتحان پس داده انتخابات ریاستجمهوری است.
در راستای همین گزارش احمد پورنجاتی در یادداشتی با عنوان «راهبرد اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس» نوشته است : در جلسه اخیر شورای مشورتی انتخاب آقایان موسوی لاری به عنوان مسوول امور انتخاباتی استانها و صفدرحسینی به عنوان مسوول هماهنگی با سایر اصلاحطلبان صورت گرفته که البته روش مرسومی است.در این جلسه قرار شد گزارشات اعضا به ویژه گزارشات افراد انتخابی یعنی آقای موسوی لاری و آقای صفدر حسینی ارایه شود و بعد از آن این گزارشات در شورا مورد بررسی قرار گیرد. بعد از بررسی این گزارشات موضوع انتخابات هم به تفصیل بررسی خواهد شد.شورای مشورتی کمیتههای مطالعاتی ثابتی دارد و کمیته انتخابات یا کمیته سیاسی که موضوع انتخابات را پی میگیرد پیش از این هم فعالیت داشته و به شیوه مرسوم اینبار هم فعالیتهای خود را پی گرفته است اما تهیه طرح عملی و راهبرد اجرایی برای پرداختن به موضوع انتخابات مجلس به بعد از ارایه گزارشات موکول شده است. بر اساس گزارشاتی که آقایان موسوی لاری و صفدر حسینی و سایر اعضا به شورای مشورتی ارایه میدهند برنامهریزیهای راهبردی بعدی هم صورت میگیرد.
این روزنامه نامه وزیر کشور رابه عنوان سومین مخالفت دولت با طرح حمایت از آمران به معروف با تیتر « درخواست از رئیس مجلس برای توقف بررسی طرح امر به معروف» پوشش داده و آورده است: مجلسیها جلوی گروههای متقاضی امر به معروف یک تابلوی «ایست» کاشتند؛ اقدام عملی برای امر به معروف و نهی از منکر تنها وظیفه دولت است. اما دولتیها هنوز در برابر این طرح در موضع مخالف قرار دارند. موضعی که معاون پارلمانی رییسجمهوری دو بار روی آن تاکید کرده است. دیروز هم همزمان با رسیدگی به جزییات طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر در مجلس، سخنگوی وزارت کشور اعلام کرد که وزیر کشور در نامهیی به علی لاریجانی خواستار توقف بررسی این طرح در صحن علنی شده است. دولتیها معتقدند طرح حمایت از آمرین به معرف نیاز به کار کارشناسی و بررسیهای دقیقتری دارد. همین مخالفت هم باعث شد تا در جلسه بررسی کلیات این طرح، مجید انصاری برای نخستین بار در دولت یازدهم در قامت مخالف یک طرح نطق کند.
«لایحه دولت؛ نخستین قربانی اختلافات کمیسیونی مجلس» عنوان تیتر این روزنامه از عدم رای آوری دیروز لایحه دولت در صحن بهارستان است که مدعی است دعواهای سیاسی روی بحث های فنی بهارستان اثر گذاشته است.
احسان بداغی در خصوص جلسه دیروز مجلس نوشت: اختلاف اصلی مجلس برای بررسی لوایح و طرحهای اقتصادی اختلاف بین کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون اقتصادی است که دامنه آن به دیگر کمیسیونها نیز کشیده شده است. به عبارتی اکنون اکثریت کمیسیونهای مجلس با رهبری کمیسیون اقتصادی جبههیی در مقابل کمیسیون برنامه و بودجه تشکیل دادهاند. اختلافات ابتدا در جریان تعیین اعضای کمیسیون تلفیق مجلس که هر ساله برای بررسی لایحه بودجه تشکیل میشود، شکل گرفت. هر چند این اختلافات چندان علنی نشد اما عده قابل توجهی از نمایندگان معتقد بودند که کمیسیون برنامه و بودجه به نحوی در ترکیب کمیسیون تلفیق عمل میکند تا نهایتا نظرات خودش بر کرسی بنشیند.