صراط: عبدالله نوری، فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی شرق گفته است: اصلاحطلبان سرِ ستیز (با نظام) را ندارند.
او در بخش دیگری از مصاحبه خود گفته است: اگر جریان اصلاحطلب منسجم باشند و انتخابات آینده مجلس را جدی بگیرند، میتوانند تأثیرگذار باشند. تأثیرگذار بودن نه به معنای اینکه هرچه اصلاحطلب است به مجلس برود. ولی اینکه ترکیب مجلس دهم شبیه ترکیب دولت فعلی باشد به نظر من امکانپذیر است.
وی همچنین درباره مسئله هستهای گفته است: در ارتباط با موضوع هستهای از کارشناسان علوم سیاسی و روابط بینالملل، اقتصاددانان، سیاسیون و همه صاحبنظران و دلسوزانی که قلبشان برای ایران میتپد نظرخواهی شود. در قانون اساسی نیز برگزاری رفراندوم به عنوان راهکاری برای موضوعات مهم و سرنوشتساز پیشبینی شده است!
نوری در بخش پایانی مصاحبه خود نیز در خلال جملهای گفته است: تنگناهای معیشتی و اقتصادی در زندگی بخشی از مردم نگرانکننده است و میتواند در انتخابات بعدی تأثیرگذار باشد!
*در اشاره به صحبتهای نوری ارائه تحلیلهای زیر ضروری به نظر میرسد.
یکم: در باب اینکه عبدالله نوری که زمانی بر جدی گرفتن مطالبات چیزی به نام جنبش سبز! تأکید داشت؛ گفته است اصلاحطلبان با نظام سر ستیز ندارند باید از جهت خوشبینی اشاره کرد که مگر غیر از این است که یک جریان سیاسی داخلی نباید قصد معارضه و ستیز داشته باشد؟!
و همچنین آقای نوری چه ضرورتی را همانند عبدالواحد موسوی لاری احساس کرده بود که در اواخر سال گذشته در یک میتینگ سیاسی اعلام کرد که اصلاحطلبان قصد معارضه و براندازی ندارند؟!
این صحبتها در حالی است که اصلاحطلبان به واسطه عملکرد جمعی و سیاسی خود در دو رخداد مهم کوی دانشگاه در سال 78 و انتخابات سال 88 مورد سؤالات جدی قرار گرفتهاند.
سؤالاتی که محمد خاتمی در سال گذشته، طی یک سخنرانی محفلی، از آنها تعبیر به «بدبینی» و اذعان کرد که اصلاحطلبان باید این بدبینیها را حذف کنند.
او بعداً در صحبتهای محفلی دیگری، بیان کرد که اصلاحطلبان باید بهواسطه اشتباهاتشان عذرخواهی کنند؟!
به نظر میرسد این صحبتهای وی که تحلیلیهایی را مبنی بر «احتمال عذرخواهی خاتمی» حتی در میان اصلاحطلبان نیز برانگیخت اما اکنون وارد فرایندی شده است که اصلاحطلبان ستادی مبرّز قصد دارند طی آن نقش عذرخواهی یا همان توبه خاتمی را به گردن بگیرند و بدبینیهای اشاره شده را با هزینه کمتری حذف کنند.
اما میتوان گفت که حتی اگر تمام اصلاحطلبان ستادی هم از براندازی و فتنه ابراز برائت کنند اما از آنجا که محمد خاتمی توسط خود آنها «پرچمدار»! نامیده شده است؛ تا شخص خاتمی وارد این جایگاه نشود و رسماً عذرخواهی نکند؛ هیچ بدبینیای رفع نخواهد شد و جریان سیاسی خاص، کماکان از سپهر سیاست رسمی کشور حذف و منفصل خواهد بود.
دوم: نوری در قسمت دوم اشاره شده از صحبتهایش نیز از راهبرد اصلاحطلبان ستادی درباره انتخابات مجلس دهم حمایت کرده است.
راهبردی که اگرچه کسانی همچون عارف و کواکبیان با تئوری برد حداکثری خود نسبت به آن ابراز بیگانگی کردهاند اما معاریف اصلاحطلب اذعان کردهاند که راهی جز پیروزی حداقلی (با شعار حتی یک اصولگرا کمتر!) برای جریان اصلاحات وجود ندارد.
البته اینکه مجلس آینده با اکثریت طرفدار دولت تشکیل شود نیز امری دور از واقعیتهای صحنه به نظر میرسد اما منحیثالمجموع معنای راهبرد «برد حداقلی» اصلاحطلبان این است که در صورتیکه از مجموع اصولگرایان کنونی مجلس؛ یک نفر هم کسر شود و به مجلس آینده راه نیابد؛ آنها (اصلاحطلبان) ادعای پیروزی خواهند کرد. کما اینکه در عین بیعملی، سکون و عدم حمایت رسمی از شیخ حسن روحانی در سال 92 اما ادعای سببسازی برای پیروزی رئیس جمهور روحانی کردهاند.
سوم: درباره رفراندومخواه شدن آقای نوری نیز که بعد از صلای اخیر رئیس جمهور روحانی درباره رفراندوم بیان شده است؛ ارائه توضیحات بیشتر ضروری به نظر نمیرسد و سابقه ذهنی افکار عمومی در موضوع رفراندومخواهی برخی سیاسیون جریان خاص در باب مسائل اصلی کشور، برای یک تحلیل اصولی کفایت میکند.
و چهارم: درباره تنگناهای معیشتی و اقتصادی مردم و اینکه به گفته عبدالله نوری در انتخابات آینده تأثیرگذار خواهند بود باید اشاره کرد که جریان خاص طی 2 سال گذشته با همین هدف انتخاباتی بود که تلاش فراوانی را در زمینه مفسدنمایی از نظام، کمرشکن و فلجکننده خواندن تحریمها و سخت بودن معیشت مردم در ایران بعمل آورد.
آنها (همانطور که محمدرضا خاتمی، برادر محمد خاتمی نیز اخیراً در یک مصاحبه اعلام کرد مردم کلید حل مشاکل اقتصادی خود را در دست اصلاحطلبان میجویند!!!) قصد دارند با این مشکلنمایی و مفسدنمایی، جریان خود را بعنوان قهرمان اقتصاد مطلوب و مبارزه با مفاسد! جلوه داد و از این راه، شاهماهی انتخاباتی صید کنند.
این در حالی است که اولاً صحبتهای این افراد بگونهایست که انگار در دوران سازندگی و اصلاحات به تک تک مردم ایران خانه و ماشین هدیه میشده است! و ثانیاً آنها پاسخ نمیدهند که چرا مسئله تحریمها و سخت بودن معیشت مردم به یکباره طی 3 سال گذشته در ادبیات آنها درشتنمایی شده است؟!
پاسخ برخی از آنها به این سؤال این است به دلیل قصور و تقصیرهای دولت احمدینژاد بوده که اتفاقات مورد ادعای آنها رخنمون شده است.
جالب آنکه همین پاسخ نیز به این معناست که دشمنان ایران اسلامی تا قبل از احمدینژاد در حال ارائه تخفیف و آسانگیری نسبت به ایران اسلامی بودهاند!
لازم به ذکر است طبق آمارهای اعلام شده از سوی چهرههای اقتصادی کشور و گزارش نهادهای ذیربط؛ تأثیر تحریمها بر اقتصاد ایران کمتر از 30 درصد است و سطح نسبی رفاه در جامعه ایران نیز نسبت به سالهای اول انقلاب با رشد چشمگیر و غیر قابل تصوری همراه بوده است.
اگرچه اگر برخی اشتباهات، فتنهها، بدعملیها و نفسانیات نیز در برخی دولتهای روی کار آمده رخ نمیداد، یقیناً این پیشرفت غیر قابل انکار، از رشد و سرعت بیشتری برخوردار میشد.
او در بخش دیگری از مصاحبه خود گفته است: اگر جریان اصلاحطلب منسجم باشند و انتخابات آینده مجلس را جدی بگیرند، میتوانند تأثیرگذار باشند. تأثیرگذار بودن نه به معنای اینکه هرچه اصلاحطلب است به مجلس برود. ولی اینکه ترکیب مجلس دهم شبیه ترکیب دولت فعلی باشد به نظر من امکانپذیر است.
وی همچنین درباره مسئله هستهای گفته است: در ارتباط با موضوع هستهای از کارشناسان علوم سیاسی و روابط بینالملل، اقتصاددانان، سیاسیون و همه صاحبنظران و دلسوزانی که قلبشان برای ایران میتپد نظرخواهی شود. در قانون اساسی نیز برگزاری رفراندوم به عنوان راهکاری برای موضوعات مهم و سرنوشتساز پیشبینی شده است!
نوری در بخش پایانی مصاحبه خود نیز در خلال جملهای گفته است: تنگناهای معیشتی و اقتصادی در زندگی بخشی از مردم نگرانکننده است و میتواند در انتخابات بعدی تأثیرگذار باشد!
*در اشاره به صحبتهای نوری ارائه تحلیلهای زیر ضروری به نظر میرسد.
یکم: در باب اینکه عبدالله نوری که زمانی بر جدی گرفتن مطالبات چیزی به نام جنبش سبز! تأکید داشت؛ گفته است اصلاحطلبان با نظام سر ستیز ندارند باید از جهت خوشبینی اشاره کرد که مگر غیر از این است که یک جریان سیاسی داخلی نباید قصد معارضه و ستیز داشته باشد؟!
و همچنین آقای نوری چه ضرورتی را همانند عبدالواحد موسوی لاری احساس کرده بود که در اواخر سال گذشته در یک میتینگ سیاسی اعلام کرد که اصلاحطلبان قصد معارضه و براندازی ندارند؟!
این صحبتها در حالی است که اصلاحطلبان به واسطه عملکرد جمعی و سیاسی خود در دو رخداد مهم کوی دانشگاه در سال 78 و انتخابات سال 88 مورد سؤالات جدی قرار گرفتهاند.
سؤالاتی که محمد خاتمی در سال گذشته، طی یک سخنرانی محفلی، از آنها تعبیر به «بدبینی» و اذعان کرد که اصلاحطلبان باید این بدبینیها را حذف کنند.
او بعداً در صحبتهای محفلی دیگری، بیان کرد که اصلاحطلبان باید بهواسطه اشتباهاتشان عذرخواهی کنند؟!
به نظر میرسد این صحبتهای وی که تحلیلیهایی را مبنی بر «احتمال عذرخواهی خاتمی» حتی در میان اصلاحطلبان نیز برانگیخت اما اکنون وارد فرایندی شده است که اصلاحطلبان ستادی مبرّز قصد دارند طی آن نقش عذرخواهی یا همان توبه خاتمی را به گردن بگیرند و بدبینیهای اشاره شده را با هزینه کمتری حذف کنند.
اما میتوان گفت که حتی اگر تمام اصلاحطلبان ستادی هم از براندازی و فتنه ابراز برائت کنند اما از آنجا که محمد خاتمی توسط خود آنها «پرچمدار»! نامیده شده است؛ تا شخص خاتمی وارد این جایگاه نشود و رسماً عذرخواهی نکند؛ هیچ بدبینیای رفع نخواهد شد و جریان سیاسی خاص، کماکان از سپهر سیاست رسمی کشور حذف و منفصل خواهد بود.
دوم: نوری در قسمت دوم اشاره شده از صحبتهایش نیز از راهبرد اصلاحطلبان ستادی درباره انتخابات مجلس دهم حمایت کرده است.
راهبردی که اگرچه کسانی همچون عارف و کواکبیان با تئوری برد حداکثری خود نسبت به آن ابراز بیگانگی کردهاند اما معاریف اصلاحطلب اذعان کردهاند که راهی جز پیروزی حداقلی (با شعار حتی یک اصولگرا کمتر!) برای جریان اصلاحات وجود ندارد.
البته اینکه مجلس آینده با اکثریت طرفدار دولت تشکیل شود نیز امری دور از واقعیتهای صحنه به نظر میرسد اما منحیثالمجموع معنای راهبرد «برد حداقلی» اصلاحطلبان این است که در صورتیکه از مجموع اصولگرایان کنونی مجلس؛ یک نفر هم کسر شود و به مجلس آینده راه نیابد؛ آنها (اصلاحطلبان) ادعای پیروزی خواهند کرد. کما اینکه در عین بیعملی، سکون و عدم حمایت رسمی از شیخ حسن روحانی در سال 92 اما ادعای سببسازی برای پیروزی رئیس جمهور روحانی کردهاند.
سوم: درباره رفراندومخواه شدن آقای نوری نیز که بعد از صلای اخیر رئیس جمهور روحانی درباره رفراندوم بیان شده است؛ ارائه توضیحات بیشتر ضروری به نظر نمیرسد و سابقه ذهنی افکار عمومی در موضوع رفراندومخواهی برخی سیاسیون جریان خاص در باب مسائل اصلی کشور، برای یک تحلیل اصولی کفایت میکند.
و چهارم: درباره تنگناهای معیشتی و اقتصادی مردم و اینکه به گفته عبدالله نوری در انتخابات آینده تأثیرگذار خواهند بود باید اشاره کرد که جریان خاص طی 2 سال گذشته با همین هدف انتخاباتی بود که تلاش فراوانی را در زمینه مفسدنمایی از نظام، کمرشکن و فلجکننده خواندن تحریمها و سخت بودن معیشت مردم در ایران بعمل آورد.
آنها (همانطور که محمدرضا خاتمی، برادر محمد خاتمی نیز اخیراً در یک مصاحبه اعلام کرد مردم کلید حل مشاکل اقتصادی خود را در دست اصلاحطلبان میجویند!!!) قصد دارند با این مشکلنمایی و مفسدنمایی، جریان خود را بعنوان قهرمان اقتصاد مطلوب و مبارزه با مفاسد! جلوه داد و از این راه، شاهماهی انتخاباتی صید کنند.
این در حالی است که اولاً صحبتهای این افراد بگونهایست که انگار در دوران سازندگی و اصلاحات به تک تک مردم ایران خانه و ماشین هدیه میشده است! و ثانیاً آنها پاسخ نمیدهند که چرا مسئله تحریمها و سخت بودن معیشت مردم به یکباره طی 3 سال گذشته در ادبیات آنها درشتنمایی شده است؟!
پاسخ برخی از آنها به این سؤال این است به دلیل قصور و تقصیرهای دولت احمدینژاد بوده که اتفاقات مورد ادعای آنها رخنمون شده است.
جالب آنکه همین پاسخ نیز به این معناست که دشمنان ایران اسلامی تا قبل از احمدینژاد در حال ارائه تخفیف و آسانگیری نسبت به ایران اسلامی بودهاند!
لازم به ذکر است طبق آمارهای اعلام شده از سوی چهرههای اقتصادی کشور و گزارش نهادهای ذیربط؛ تأثیر تحریمها بر اقتصاد ایران کمتر از 30 درصد است و سطح نسبی رفاه در جامعه ایران نیز نسبت به سالهای اول انقلاب با رشد چشمگیر و غیر قابل تصوری همراه بوده است.
اگرچه اگر برخی اشتباهات، فتنهها، بدعملیها و نفسانیات نیز در برخی دولتهای روی کار آمده رخ نمیداد، یقیناً این پیشرفت غیر قابل انکار، از رشد و سرعت بیشتری برخوردار میشد.