صراط: یکی از جامعهشناسان اصلاحطلب اخیراً در گفتوگویی تفصیلی به موضوع برگزاری چند تجمع سوگوارانه به مناسبت درگذشت یک هنرمند خواننده اشاره کرده و با بیان اینکه این وضعیت به معنای تغییرات عمده در جامعه ایرانی است، تصریح میکند:
این پدیدهها... به طور آشکار و پنهان در راستای ساختن جهان مدرن ایرانی نقشآفرینی میکنند... افرادی چون «پاشایی» ناخواسته در راستای رسیدن به همین جهان مدرن هستند و مخاطبشان را به رفتار و فهم غیر ایدئولوژیک (نه ضد ایدئولوژیک) دعوت میکنند.
آقای تقی آزادارمکی همچنین در این رابطه میگوید: از نظر من وقوع این نوع حوادث در ایران تکرار خواهند شد.
*چند جامعهشناس و تعدادی از وابستگان به یک جریان سیاسی خاص در کشور، چند سالی است که در سخنان خود اصرارهای عجیبی را مطرح میکنند مبنی بر اینکه «جامعه مدرن ایرانی جامعهای غیر ایدئولوژیک است»!
صحبت آنها به این معناست که جامعه مدرن ایرانی بیدین نیست اما دین و ایدئولوژی به رفتارها و کنشگریهای او جهت نمیدهد.
روی دیگر سخن آنان این است که در جامعه مدرن ایرانی نه ایدئولوژی که منافع فردی (به معنای هرآنچه که صرفاً خوراک، پوشاک، مسکن و لذت را تأمین میکند) تعیین کننده هر نوع راهبرد، مسیر و هر نوع حرکتی است.
اما جدای از این منویات به ظاهر جامعهشناسانه! سدّی که در مقابل این نظرات وجود دارد، ایدئولوژی ناب اسلامی و مفاهیمی مثل عاشوراست که در ایران مدرن اسلامی جاری و ساری است و مظاهر فراوانی نیز برای آن وجود دارد.
چه اینکه اگر افراد فوق درباره چند تجمع سوگوارانه چنین نظراتی را ابراز میکنند اما درباره رخدادهایی مثل حضور میلیونی مردم ایران در ایام عزاداری سالار شهیدان و حضور پرشکوه مردم در انتخاباتهای هرساله سکوت اختیار میکنند.
لذا برخی از این افراد بیکار ننشسته و انتقاداتی را ایدئولوژی ناب اسلامی نیز بعمل آوردهاند.
یکی از همین افراد در یکی از کتابهای خویش اینگونه بیان میکند که تا اسلام شیخفضلالله نوری در ایران جاری و ساری باشد، نمیتوان به تطابق ایران و دین مردم ایران با لیبرالیسم که دروازه پیشرفت است، امید داشت!
آقای ارمکی همچنین در حالی از این میگوید که بروز تجمعات سوگوارانه مجدداً تکرار خواهد شد که این رخداد صدالبته امر نامکشوفی به شمار نمیرود و ابراز همدردی هواداران یک هنرمند با او چیزی نیست که در هیچ کجای جهان کسی بخواهد با نوعی القای ترس آنرا مورد اشاره قرار دهد و ایضاً آنرا نشانه ورود یک کشور به دوران دگردیسی! بداند.
لذا اشاره به تکرار چنین تجمعاتی در کنار تأکید ناصحیح بر غیر ایدئولوژیک بودن آقای پاشایی در واقع نوعی ترساندن از رفتارهای مذهبی و ایدئولوژیک ارزیابی میشود.
اصرار آقای ارمکی بر مفهوم «دعوت پاشایی به رفتار غیر ایدئولوژیک»! در حالی صورت میگیرد که اخیراً چند هنرمند کشورمان که در ایام عزاداری حضرت اباعبدالله(ع) در برخی مراسم سوگواری اقدام به مقتلخوانی کردهاند، توسط یک جریان خاص در داخل و خارج کشور مورد انتقاد گرفتهاند!
آقای آزادارمکی پیش از این در صحبتهایی مردم ایران را به پرخاشگری و کینهتوزی متهم کرده و گفته بود: ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد!
او همچنین مدتی قبل نیز درباره نگاهش به روحانیت گفته بود: روحانیون امکان تأمل و جستجوگری را از مخاطبان میستانند!
پیش از وی، آقای نجفقلی حبیبی، از دیگر استادان اصلاحطلب نیز در سخنانی پیرامون عزاداری محرّم در یک برنامه تلویزیونی گفته بود: «سالانه در ایام عاشورا چه پولها که در مملکت خرج میشود، اما بازده اینها چقدر است، هیچی، چهار نفر گریه میکنند و تمام میشود»!
گفتنیست یک جریان سیاسی خاص، پس از درگذشت آقای مرتضی پاشایی، تجمعات سوگوارانه برای درگذشت وی را بصورتی ویژه مورد توجه قرار داده و در گزارشهای رسانهای و اظهارنظرهای سیاسی با لحنی خاص! از این تجمعات سوگوارانه یاد میکند.
این پدیدهها... به طور آشکار و پنهان در راستای ساختن جهان مدرن ایرانی نقشآفرینی میکنند... افرادی چون «پاشایی» ناخواسته در راستای رسیدن به همین جهان مدرن هستند و مخاطبشان را به رفتار و فهم غیر ایدئولوژیک (نه ضد ایدئولوژیک) دعوت میکنند.
آقای تقی آزادارمکی همچنین در این رابطه میگوید: از نظر من وقوع این نوع حوادث در ایران تکرار خواهند شد.
*چند جامعهشناس و تعدادی از وابستگان به یک جریان سیاسی خاص در کشور، چند سالی است که در سخنان خود اصرارهای عجیبی را مطرح میکنند مبنی بر اینکه «جامعه مدرن ایرانی جامعهای غیر ایدئولوژیک است»!
صحبت آنها به این معناست که جامعه مدرن ایرانی بیدین نیست اما دین و ایدئولوژی به رفتارها و کنشگریهای او جهت نمیدهد.
روی دیگر سخن آنان این است که در جامعه مدرن ایرانی نه ایدئولوژی که منافع فردی (به معنای هرآنچه که صرفاً خوراک، پوشاک، مسکن و لذت را تأمین میکند) تعیین کننده هر نوع راهبرد، مسیر و هر نوع حرکتی است.
اما جدای از این منویات به ظاهر جامعهشناسانه! سدّی که در مقابل این نظرات وجود دارد، ایدئولوژی ناب اسلامی و مفاهیمی مثل عاشوراست که در ایران مدرن اسلامی جاری و ساری است و مظاهر فراوانی نیز برای آن وجود دارد.
چه اینکه اگر افراد فوق درباره چند تجمع سوگوارانه چنین نظراتی را ابراز میکنند اما درباره رخدادهایی مثل حضور میلیونی مردم ایران در ایام عزاداری سالار شهیدان و حضور پرشکوه مردم در انتخاباتهای هرساله سکوت اختیار میکنند.
لذا برخی از این افراد بیکار ننشسته و انتقاداتی را ایدئولوژی ناب اسلامی نیز بعمل آوردهاند.
یکی از همین افراد در یکی از کتابهای خویش اینگونه بیان میکند که تا اسلام شیخفضلالله نوری در ایران جاری و ساری باشد، نمیتوان به تطابق ایران و دین مردم ایران با لیبرالیسم که دروازه پیشرفت است، امید داشت!
آقای ارمکی همچنین در حالی از این میگوید که بروز تجمعات سوگوارانه مجدداً تکرار خواهد شد که این رخداد صدالبته امر نامکشوفی به شمار نمیرود و ابراز همدردی هواداران یک هنرمند با او چیزی نیست که در هیچ کجای جهان کسی بخواهد با نوعی القای ترس آنرا مورد اشاره قرار دهد و ایضاً آنرا نشانه ورود یک کشور به دوران دگردیسی! بداند.
لذا اشاره به تکرار چنین تجمعاتی در کنار تأکید ناصحیح بر غیر ایدئولوژیک بودن آقای پاشایی در واقع نوعی ترساندن از رفتارهای مذهبی و ایدئولوژیک ارزیابی میشود.
اصرار آقای ارمکی بر مفهوم «دعوت پاشایی به رفتار غیر ایدئولوژیک»! در حالی صورت میگیرد که اخیراً چند هنرمند کشورمان که در ایام عزاداری حضرت اباعبدالله(ع) در برخی مراسم سوگواری اقدام به مقتلخوانی کردهاند، توسط یک جریان خاص در داخل و خارج کشور مورد انتقاد گرفتهاند!
آقای آزادارمکی پیش از این در صحبتهایی مردم ایران را به پرخاشگری و کینهتوزی متهم کرده و گفته بود: ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد!
او همچنین مدتی قبل نیز درباره نگاهش به روحانیت گفته بود: روحانیون امکان تأمل و جستجوگری را از مخاطبان میستانند!
پیش از وی، آقای نجفقلی حبیبی، از دیگر استادان اصلاحطلب نیز در سخنانی پیرامون عزاداری محرّم در یک برنامه تلویزیونی گفته بود: «سالانه در ایام عاشورا چه پولها که در مملکت خرج میشود، اما بازده اینها چقدر است، هیچی، چهار نفر گریه میکنند و تمام میشود»!
گفتنیست یک جریان سیاسی خاص، پس از درگذشت آقای مرتضی پاشایی، تجمعات سوگوارانه برای درگذشت وی را بصورتی ویژه مورد توجه قرار داده و در گزارشهای رسانهای و اظهارنظرهای سیاسی با لحنی خاص! از این تجمعات سوگوارانه یاد میکند.