صراط: احمد پورنجاتی، فعال سیاسی اصلاحطلب و از نمایندگان مجلس ششم، در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه شرق که هفته گذشته انجام شد، اظهار کرده است:
«شرایط تفاوت معناداری نکرده است و همه دلیل آن را میدانیم. به نظر من امروز نوبت نقشآفرینی بیشتر بدنه اجتماعی اصلاحطلبان است تا شخصیتهای شناختهشده این جریان؛ بدنه اجتماعی باید رخنمایی کند. ممکن است گفته شود مجال کافی وجود ندارد اما به نظر من از مجالهای مختلف باید نهایت بهره را برد. لازم نیست همه در قالب یک کمپین خاص عمل کنند بلکه از هر فرصتی که به هر عنوان فراهم میشود - حتی اگر یک برنامه خیلی طبیعی و عادی در مناسبتی مذهبی، ملی، کشوری و غیره باشد - میتوان برای آگاهسازی و ایجاد ارتباط میان بخشهای مختلف جامعه استفاده کرد»
*این جمله پورنجاتی علیالقاعده ربط مستقیمی به ماجرای تشییع جنازه مرحوم پاشایی و حضور جمعیت سوگوار در آن مراسم دارد، چه اینکه یک جریان سیاسی خاص و چهرههای همفکر آقای پورنجاتی نیز پس از این رخداد دائماً اصرار دارند که جمعیت حاضر در آن رخداد، تماماً بدنه اجتماعی اصلاحطلبان بودهاند!
اصراری که با صوَری مثل «آنها جمعیت جوان معترضی بودند که آمده بودند حرفشان را بزنند»، «نمایش نمایش پاشایی نبود»، «مشایعتکنندگان منتقدین حکومت بودند»، «این یک جنبش بود» و ... بیان شده است.
از سوی دیگر تأکید پورنجاتی بر «رخنمایی بدنه اجتماعی» معنایی غیر از تجمعات خیابانی نمیدهد وگرنه بدنه اجتماعی یک جریان سیاسی یا در انتخاباتها و پس از اعلام نتایج آرا بروز مییابد و یا بوسیله فراخوان یک حزب یا گروهی از احزاب سیاسی.
پس لاجرم هیچ فرض دیگری نمیماند الّا اینکه آقای پورنجاتی همانطور که سایر دوستانشان هم اشاره کردهاند، بر شکلگیری دوباره تجمعات انسانی به هر بهانهای در خیابانهای تهران تأکید کرده و پیشاپیش نیز این تجمعات را بهکام اصلاحطلبان! فرض نموده است.
این مسئلهای است که میطلبد رسانهها و فعالان سیاسی آنرا به اقتراح بگذارند و نهادهای ذیربط در آن تأمل کنند.
گفتنیست اندیشکدههای آمریکایی تئوری براندازانهای را مطرح کردهاند که بر طرح «موازنه اجتماعی» به قصد براندازی تأکید دارد.
در این تئوری، نیروهای مخالف حکومت به هر بهانهای باید اجتماعات مختلف را به نفع خود مصادره به مطلوب کرده و سپس تلاش کنند تا این قدرت اجتماعی (واقعی یا فرضی) را به رخ حکومت کشیده و از این راه مطالبات خود را به پیش ببرند.
یکی از لوازم این تئوری تأکید بر تشکیل تجمعات خیابانی (به هر دلیلی) به قصد به رخ کشیدن موازنه اجتماعی خطاب به حکومت است.
گفتنیست، پورنجاتی که بر رخنمایی بدنه اجتماعی جریان سیاسی متبوع خود! اصرار دارد، چندی قبل در جمع خبرنگاران از این گفته بود که هیچیک از دوستانش در اغتشاشات سال 88 حضور فیزیکی نداشتهاند.
«شرایط تفاوت معناداری نکرده است و همه دلیل آن را میدانیم. به نظر من امروز نوبت نقشآفرینی بیشتر بدنه اجتماعی اصلاحطلبان است تا شخصیتهای شناختهشده این جریان؛ بدنه اجتماعی باید رخنمایی کند. ممکن است گفته شود مجال کافی وجود ندارد اما به نظر من از مجالهای مختلف باید نهایت بهره را برد. لازم نیست همه در قالب یک کمپین خاص عمل کنند بلکه از هر فرصتی که به هر عنوان فراهم میشود - حتی اگر یک برنامه خیلی طبیعی و عادی در مناسبتی مذهبی، ملی، کشوری و غیره باشد - میتوان برای آگاهسازی و ایجاد ارتباط میان بخشهای مختلف جامعه استفاده کرد»
*این جمله پورنجاتی علیالقاعده ربط مستقیمی به ماجرای تشییع جنازه مرحوم پاشایی و حضور جمعیت سوگوار در آن مراسم دارد، چه اینکه یک جریان سیاسی خاص و چهرههای همفکر آقای پورنجاتی نیز پس از این رخداد دائماً اصرار دارند که جمعیت حاضر در آن رخداد، تماماً بدنه اجتماعی اصلاحطلبان بودهاند!
اصراری که با صوَری مثل «آنها جمعیت جوان معترضی بودند که آمده بودند حرفشان را بزنند»، «نمایش نمایش پاشایی نبود»، «مشایعتکنندگان منتقدین حکومت بودند»، «این یک جنبش بود» و ... بیان شده است.
از سوی دیگر تأکید پورنجاتی بر «رخنمایی بدنه اجتماعی» معنایی غیر از تجمعات خیابانی نمیدهد وگرنه بدنه اجتماعی یک جریان سیاسی یا در انتخاباتها و پس از اعلام نتایج آرا بروز مییابد و یا بوسیله فراخوان یک حزب یا گروهی از احزاب سیاسی.
پس لاجرم هیچ فرض دیگری نمیماند الّا اینکه آقای پورنجاتی همانطور که سایر دوستانشان هم اشاره کردهاند، بر شکلگیری دوباره تجمعات انسانی به هر بهانهای در خیابانهای تهران تأکید کرده و پیشاپیش نیز این تجمعات را بهکام اصلاحطلبان! فرض نموده است.
این مسئلهای است که میطلبد رسانهها و فعالان سیاسی آنرا به اقتراح بگذارند و نهادهای ذیربط در آن تأمل کنند.
گفتنیست اندیشکدههای آمریکایی تئوری براندازانهای را مطرح کردهاند که بر طرح «موازنه اجتماعی» به قصد براندازی تأکید دارد.
در این تئوری، نیروهای مخالف حکومت به هر بهانهای باید اجتماعات مختلف را به نفع خود مصادره به مطلوب کرده و سپس تلاش کنند تا این قدرت اجتماعی (واقعی یا فرضی) را به رخ حکومت کشیده و از این راه مطالبات خود را به پیش ببرند.
یکی از لوازم این تئوری تأکید بر تشکیل تجمعات خیابانی (به هر دلیلی) به قصد به رخ کشیدن موازنه اجتماعی خطاب به حکومت است.
گفتنیست، پورنجاتی که بر رخنمایی بدنه اجتماعی جریان سیاسی متبوع خود! اصرار دارد، چندی قبل در جمع خبرنگاران از این گفته بود که هیچیک از دوستانش در اغتشاشات سال 88 حضور فیزیکی نداشتهاند.