صراط: گروه هنر و تجربه از ابتدا با پروپاگاندایی که در تخصص دبیر این گروه است به گونهای شکل گرفت که همه مخاطبان احساس کنند گروهی به مفهوم درست و دقیق به سینمای هنری و تجربه گرا توجه خواهد داشت. اما آغاز فعالیت این گروه با نمایش فیلمهایی چون «یک اتفاق ساده»، «طبیعت بیجان» و فیلم های کیارستمی آغاز شد و آرام آرام پای فیلمهایی که سالها از زمان تولید آن گذشته بود و هیچ دولتی اجازه نمایش به این فیلم ها (حتی در دوره اصلاحات) نمیداد در این گروه که قرار بود نوآوری و خلاقیت در آن به نمایش درآید روی پرده رفت.
گویا این گروه قصد دارد فرصتی را برای فیلمهایی که سالها به دلیل محتوا مجوز نمایش نداشتند فراهم کند. نمونه بارز آن فیلم «یک شب» نیکی کریمی که فیلم با صحنه بیرون راندن دختر توسط مادر به دلیل دارا بودن یک مهمان ویژه در یکی از شبهای سرد زمستان آغاز میشود. مادری که مقام آن در فرهنگ ایرانی اسلامی مورد توجه قرار میگیرد در اولین ساخته نیکی کریمی در پایینترین سطح ممکن قرار میگیرد. اکران فیلم محمد شیروانی (صفر بیست و یک) ، فیلمسازی که بیشترین آمار فیلمهای توقیفی را در جمهوری اسلامی به خود اختصاص داده است و در آثارش بیشتر به مسایل و رفتارهای دور از اخلاق توجه دارد، نمایش این فیلم هم در این گروه دور از ذهن نبود یا فیلم «پرویز» که به دلیل صحنههای خشن امکان اکران در گروههای سینمایی را نیافته بود به مدد شورای سیاستگذاری و دبیر این گروه توانست در گروه هنر و تجربه به نمایش درآید.
اما گروه شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه آخرین مدیر کل دوره اصلاحات را در خود جای داده است. جعفر صانعیمقدم در دوران مدیریتش در حوزه اداره کل نظارت و ارزشیابی به فیلمهایی چون «طلای سرخ» جعفر پناهی، «جزیره آهنی» رسول اف و «رای باز» نوربخش مجوز ساخت داد. حال او با این پیشنیه فکری عضو شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه است. گروهی که قرار است آثاری را مورد توجه قرار دهد که از المانهای گیشه فاصله گرفته و در نهایت نوعی تجربه و نوآوری در ساخت اثر دیده شود.اما سیاستگذاران گروه هنر و تجربه با اکران کاملا منسجم و حساب شده ذهنها را درگیر این گروه کردند و حال گویا در حرکت بعدی خود و در جلسات این شورا تصمیم بر آن است که اکران مستند بحثبرانگیز «چنارستان» نیز به این گروه واگذار شود فیلمی که در تقدیس پهلوی با بودجه بیت المال ساخته شد. فیلمی که انقلاب اسلامی را به عنوان پایان بخش خوشیها و شادابی مردم نشان میدهد و پهلوی اول را به عنوان ناجی مردم ایران با ساخت راهآهن به نمایش میگذارد. هادی آفریده به دوره انقلاب که میرسد با گفتار متن و تصاویر کوتاه بیرونقی را به مخاطب القاء میکند و گریزی هم به فتنه 88 دارد.
در شرایطی که مدیران فرهنگی ما اکثرا در سخنرانیها و گفتوگوهایشان قائل به مراقبت از خط قرمزها و چارچوبهای نظام جمهوری اسلامی هستند. فیلمی که در تمجید حکومت پهلوی ساخته شده سه جایزه در جشنواره سینما حقیقت را از آن خود میکند و حال با حضور سیاستگذارانی چون جعفرصانعی مقدم در گروه هنر و تجربه بعید نیست تصمیم بگیرند این فیلم در سینماهای جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته شود. در شرایطی که صانعی مقدم در مورد این گروه و حضورش به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری گفته است: «فیلمهای هنر و تجربه باید بدیع باشند. گویی سینما برای اولین بار است که تجربهای را از سر می گذراند و این تجربه جدید است که میتواند برای مخاطبان این نوع سینماها جذاب باشد.
پس در وهله اول مهم است که کدام فیلمهای سینمایی در این تعریف میگنجد البته در حوزه سینمای مستند و کوتاه تعریف متفاوت است و فیلمهایی را مدنظر داریم که بتوانند جذب مخاطب کنند.» اما بدعتی که عضو شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه از آن یاد میکند چه بدعتی است؟ این که در جمهوری اسلامی فیلمی در ستایش و تقدیس پهلوی بر پرده سینماهایش به اکران درآید؟ آیا سینمای جمهوری اسلامی باید نمایش فیلمهایی که سالهاست به دلیل محتوا در دولتهای مختلف (یک شب) توقیف شدند را تنها به دلیل اینکه سینما باید تجربهای را از سربگذراند، به نمایش بگذارد و کسی دم نزند؟ آیا بودجه و امکانات سالنهای سینمایی را باید در اختیار فیلمهایی بگذاریم که در تمجید از حکومت پهلوی ساخته شدند و به بهانه پشت سرگذاشتن تجربه نباید سخنی بگوییم آیا این مدیریت فرهنگی امروز ماست؟ حال که زمزمه های مدیریت او بر مرکز گسترش به گوش می رسد دیگر چه انتظاری از سینمای مستند که به عنوان سینمای حقیقت از آن در نظام جمهوری اسلامی ایران یاد میشود، می توان داشت؟
جالب است که نام محمد مهدی طباطبایینژاد در صدر نامهایی است که قرار است جایگزین محمد احسانی شود در حالی که در زمان مدیریت ایشان فیلم «چنارستان» تولید و در نهایت سه جایزه اصلی به این فیلم در جشنواره ای که ایشان برگزار کرد به در عین ناباوری کارگردان اهداء شد که پس از پایان جشنواره حقیقت محمد تهامینژاد برای ثبت در تاریخ به غلط بودن پژوهش فیلم «چنارستان» (که در این بخش کاندید جایزه هم بود) با صراحت اشاره داشت حال این مدیر که با ارایه سه جایزه به فیلم تقدیس پهلوی جزء مدافعان فیلم است چگونه می تواند اداره امور آثار سینمایی و سمعی و بصری را برعهده بگیرد.
موید این امر اکران فیلم سراسر توهین و ضدایرانی «خانه پدری» است. فیلمی که امروز خبر اکران آن در گروه سینمایی هنر و تجربه از هشتم دی ماه منتشر شد. فیلمی که با داستانی تلخ که پر است از نشانههای روشن و صریح ضد انقلاب اسلامی است و اکران محدود آن در جشنواره فیلم فجر اعتراض بسیاری از فعالان و دلسوزان انقلاب اسلامی را در پی داشت.
به نظر میرسد با توضیحات بالا تفکر روشنفکری بدسابقهای در مرکز گسترش و جریان غالب تصمیم گیری سینما جا خوش کرده و به بهانه از سرگذراندن تجربه در سینما مقاصد خود را دنبال میکند و زمزمههای بازگشت همین تفکر به مدیریت در سینما نیز شنیده میشود که به دلیل اهمیت جایگاه مرکز گسترش در تربیت فیلمسازان اول و مستندسازان حرفهای میبایست مراقبتهای لازم در این خصوص انجام شود.
گویا این گروه قصد دارد فرصتی را برای فیلمهایی که سالها به دلیل محتوا مجوز نمایش نداشتند فراهم کند. نمونه بارز آن فیلم «یک شب» نیکی کریمی که فیلم با صحنه بیرون راندن دختر توسط مادر به دلیل دارا بودن یک مهمان ویژه در یکی از شبهای سرد زمستان آغاز میشود. مادری که مقام آن در فرهنگ ایرانی اسلامی مورد توجه قرار میگیرد در اولین ساخته نیکی کریمی در پایینترین سطح ممکن قرار میگیرد. اکران فیلم محمد شیروانی (صفر بیست و یک) ، فیلمسازی که بیشترین آمار فیلمهای توقیفی را در جمهوری اسلامی به خود اختصاص داده است و در آثارش بیشتر به مسایل و رفتارهای دور از اخلاق توجه دارد، نمایش این فیلم هم در این گروه دور از ذهن نبود یا فیلم «پرویز» که به دلیل صحنههای خشن امکان اکران در گروههای سینمایی را نیافته بود به مدد شورای سیاستگذاری و دبیر این گروه توانست در گروه هنر و تجربه به نمایش درآید.
اما گروه شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه آخرین مدیر کل دوره اصلاحات را در خود جای داده است. جعفر صانعیمقدم در دوران مدیریتش در حوزه اداره کل نظارت و ارزشیابی به فیلمهایی چون «طلای سرخ» جعفر پناهی، «جزیره آهنی» رسول اف و «رای باز» نوربخش مجوز ساخت داد. حال او با این پیشنیه فکری عضو شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه است. گروهی که قرار است آثاری را مورد توجه قرار دهد که از المانهای گیشه فاصله گرفته و در نهایت نوعی تجربه و نوآوری در ساخت اثر دیده شود.اما سیاستگذاران گروه هنر و تجربه با اکران کاملا منسجم و حساب شده ذهنها را درگیر این گروه کردند و حال گویا در حرکت بعدی خود و در جلسات این شورا تصمیم بر آن است که اکران مستند بحثبرانگیز «چنارستان» نیز به این گروه واگذار شود فیلمی که در تقدیس پهلوی با بودجه بیت المال ساخته شد. فیلمی که انقلاب اسلامی را به عنوان پایان بخش خوشیها و شادابی مردم نشان میدهد و پهلوی اول را به عنوان ناجی مردم ایران با ساخت راهآهن به نمایش میگذارد. هادی آفریده به دوره انقلاب که میرسد با گفتار متن و تصاویر کوتاه بیرونقی را به مخاطب القاء میکند و گریزی هم به فتنه 88 دارد.
در شرایطی که مدیران فرهنگی ما اکثرا در سخنرانیها و گفتوگوهایشان قائل به مراقبت از خط قرمزها و چارچوبهای نظام جمهوری اسلامی هستند. فیلمی که در تمجید حکومت پهلوی ساخته شده سه جایزه در جشنواره سینما حقیقت را از آن خود میکند و حال با حضور سیاستگذارانی چون جعفرصانعی مقدم در گروه هنر و تجربه بعید نیست تصمیم بگیرند این فیلم در سینماهای جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته شود. در شرایطی که صانعی مقدم در مورد این گروه و حضورش به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری گفته است: «فیلمهای هنر و تجربه باید بدیع باشند. گویی سینما برای اولین بار است که تجربهای را از سر می گذراند و این تجربه جدید است که میتواند برای مخاطبان این نوع سینماها جذاب باشد.
پس در وهله اول مهم است که کدام فیلمهای سینمایی در این تعریف میگنجد البته در حوزه سینمای مستند و کوتاه تعریف متفاوت است و فیلمهایی را مدنظر داریم که بتوانند جذب مخاطب کنند.» اما بدعتی که عضو شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه از آن یاد میکند چه بدعتی است؟ این که در جمهوری اسلامی فیلمی در ستایش و تقدیس پهلوی بر پرده سینماهایش به اکران درآید؟ آیا سینمای جمهوری اسلامی باید نمایش فیلمهایی که سالهاست به دلیل محتوا در دولتهای مختلف (یک شب) توقیف شدند را تنها به دلیل اینکه سینما باید تجربهای را از سربگذراند، به نمایش بگذارد و کسی دم نزند؟ آیا بودجه و امکانات سالنهای سینمایی را باید در اختیار فیلمهایی بگذاریم که در تمجید از حکومت پهلوی ساخته شدند و به بهانه پشت سرگذاشتن تجربه نباید سخنی بگوییم آیا این مدیریت فرهنگی امروز ماست؟ حال که زمزمه های مدیریت او بر مرکز گسترش به گوش می رسد دیگر چه انتظاری از سینمای مستند که به عنوان سینمای حقیقت از آن در نظام جمهوری اسلامی ایران یاد میشود، می توان داشت؟
جالب است که نام محمد مهدی طباطبایینژاد در صدر نامهایی است که قرار است جایگزین محمد احسانی شود در حالی که در زمان مدیریت ایشان فیلم «چنارستان» تولید و در نهایت سه جایزه اصلی به این فیلم در جشنواره ای که ایشان برگزار کرد به در عین ناباوری کارگردان اهداء شد که پس از پایان جشنواره حقیقت محمد تهامینژاد برای ثبت در تاریخ به غلط بودن پژوهش فیلم «چنارستان» (که در این بخش کاندید جایزه هم بود) با صراحت اشاره داشت حال این مدیر که با ارایه سه جایزه به فیلم تقدیس پهلوی جزء مدافعان فیلم است چگونه می تواند اداره امور آثار سینمایی و سمعی و بصری را برعهده بگیرد.
موید این امر اکران فیلم سراسر توهین و ضدایرانی «خانه پدری» است. فیلمی که امروز خبر اکران آن در گروه سینمایی هنر و تجربه از هشتم دی ماه منتشر شد. فیلمی که با داستانی تلخ که پر است از نشانههای روشن و صریح ضد انقلاب اسلامی است و اکران محدود آن در جشنواره فیلم فجر اعتراض بسیاری از فعالان و دلسوزان انقلاب اسلامی را در پی داشت.
به نظر میرسد با توضیحات بالا تفکر روشنفکری بدسابقهای در مرکز گسترش و جریان غالب تصمیم گیری سینما جا خوش کرده و به بهانه از سرگذراندن تجربه در سینما مقاصد خود را دنبال میکند و زمزمههای بازگشت همین تفکر به مدیریت در سینما نیز شنیده میشود که به دلیل اهمیت جایگاه مرکز گسترش در تربیت فیلمسازان اول و مستندسازان حرفهای میبایست مراقبتهای لازم در این خصوص انجام شود.