صراط: روزنامه «جوان» در یادداشتی به قلم «حسن رشوند» نوشت:
پنجشنبه گذشته اولین همایش اصلاحطلبان درسال جاری که بیشتر با محوریت انتخابات اسفند سال آینده مجلس شورای اسلامی تدارک دیده شده بود، برگزار شد و در این همایش، آدمهای ریز و درشت اصلاحات یا سخنرانی کردند یا برخود تکلیف دانستند با دادن پیام، نگاهشان را به انتخابات سال آینده معطوف کنند. هاشمی هم که روزگاری نه چندان دور، سایه او را اصلاحطلبان با تیر میزدند، با دادن پیام و ارائه رهنمود و ضرورت فعالیت حزبی، اصلاحطلبان را برای انتخابات آینده تشویق و ترغیب کرد و جالب آنکه ایشان نه در مقام یک شخصیت سیاسی حقیقی، بلکه از جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام این پیام را منتشر کردند تا همگان بدانند رئیس مجمع تشخیص مصلحت، بر اساس «مصلحت نظام» جانب یک جریان سیاسی را گرفته و اقدام به انتشار پیام نمودهاند. اما سخن نگارنده در این نوشتار بررسی رفتار آقای هاشمی رفسنجانی و چرایی دادن پیام ایشان آن هم با ذکر عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست، بلکه روی سخن با دبیرکل حزب مردمسالاری است که در این همایش گفته بود «ما همه 290 کرسی مجلس دهم را میخواهیم» و در استدلال این خواسته اصلاحطلبان گفته بود که میخواهیم 290 کرسی مجلس را داشته باشیم تا دیگر در مجلس آینده کسی به خود اجازه ندهد نطق نمایندهای (علی مطهری) را قطع کند.
در این یادداشت به دنبال توجیه رفتار برخی نمایندگان با علی مطهری نیستیم و طبیعی است که اعتراض نمایندگان به علی مطهری را بحق دانسته ولی در شیوه آن اختلاف نظر داریم که در روزهای گذشته بارها به آن پرداخته شده است. نکته مهم خواسته اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس دهم و بررسی رفتار گذشته آنها در مقام مقایسه با رفتاری است که استثنائاً در یکشنبه گذشته نسبت به علی مطهری آن هم در موضوع مهمی همچون فتنه و حمایت تمام قد علی مطهری از سران فتنه است.
جناب آقای کواکبیان قطعاً اتفاقات مجلس ششم را به خاطر دارند و از نزدیک شاهد رفتار همحزبیهای خود در جریان دوم خرداد بودند و با مشاهده آن رفتارها، چگونه پشت تریبون قرار گرفته و مدعی هستند اگر 290 کرسی مجلس دهم را در اختیار داشته باشند، رفتاری مشابه آن چیزی که در رابطه با علی مطهری صورت گرفت، دیگر رخ نخواهد داد. جناب آقای کواکبیان در پسزمینههای ذهن خود مرور کند، چه رفتاری را در مجلس ششم با شخصیت موجه، متین و الگوی اخلاق جناب آقای دکتر حداد عادل داشتند و چگونه پنج ماه اعتبارنامه چنین شخصیتی را که دوست و دشمن بر سلامت اخلاقی و نفسانی وی اعتراف دارند،معطل گذاشتند و این در حالی بود که شورای نگهبان و دستگاه اجرایی بر روند انتخاب ایشان صحه گذاشته بودند. آقای حداد عادل فقط و فقط به این دلیل با چالش اعتبارنامه مواجه شد که از درون جریان دوم خرداد به مجلس راه نیافته بود. در این صورت آیا میتوان از اکنون به قضاوت نشست که اصلاحطلبان در تحمل مخالف دارای سعهصدر و اصولگرایان فاقد این ویژگی هستند. ثانیاً این نگاه تمامیتخواه که ما «همه 290 کرسی مجلس دهم را میخواهیم» بدان مفهوم است که برای عدم ورود رقیب به مجلس، از هیچ کوشش تخریبآمیزی فروگذار نخواهیم کرد و طبیعی است زمانی که برای عدم ورود جریان رقیب برنامهریزی و تدارک دیده شود، تحمل هر فردی از جریان رقیب به مجلس با هجمههایی به مراتب بدتر از وضعیت مطهری مواجه خواهد شد.
2- از قدیم گفتهاند مشت نمونه خروار است. اصلاحطلبان با عناصر مرتبط ولی معترض خود آنچنان خصمانه برخوردکردهاند که کمتر کسی میتواند قبول کند در صورت مواجهه با عناصر غیرتشکیلاتی خود با رأفت و سعهصدر رفتار میکنند. هنوز یک سال از برخورد تند عناصر اصلاحطلب شورای شهر تهران با دیگر عضو اصلاحطلب این شورا، یعنی خانم الهه راستگو نگذشته است که آقای کواکبیان که از هماکنون چک سفیدامضا به مردم میدهد که اگر ما 290 کرسی مجلس را- در صورت محال بودن چنین اتفاقی- در اختیار گرفتیم، رفتاری مشابه مجلس نهم با امثال علی مطهری نخواهیم داشت. رفتار دوستان خود نسبت به خانم راستگو را چگونه توجیه میکنند. کسانی که حتی از تعرض و تهدید شخصی و توهینهای ناشایست هم خودداری نکردند، چگونه میتوانند با ورود به مجلس نه تنها مخالف، بلکه دوستان خود را که نظری متفاوت در موضوعی داشتند را تحمل کنند.
باید گفت اکنون اگر اصلاحطلبان هزار بار هم قسم بخورند چون مردم رفتار آنها را در عرصه سیاست، اعم از مجلس، شورای شهر و دیگر عرصهها بارها و بارها در سالهای حاکمیت آنها دیدهاند، باور نمیکنند که آنها نمایندگان شایسته و الگوی سعهصدر برای جامعه و نخبگان باشند. این حنا دیگر رنگ خود را باخته است.
پنجشنبه گذشته اولین همایش اصلاحطلبان درسال جاری که بیشتر با محوریت انتخابات اسفند سال آینده مجلس شورای اسلامی تدارک دیده شده بود، برگزار شد و در این همایش، آدمهای ریز و درشت اصلاحات یا سخنرانی کردند یا برخود تکلیف دانستند با دادن پیام، نگاهشان را به انتخابات سال آینده معطوف کنند. هاشمی هم که روزگاری نه چندان دور، سایه او را اصلاحطلبان با تیر میزدند، با دادن پیام و ارائه رهنمود و ضرورت فعالیت حزبی، اصلاحطلبان را برای انتخابات آینده تشویق و ترغیب کرد و جالب آنکه ایشان نه در مقام یک شخصیت سیاسی حقیقی، بلکه از جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام این پیام را منتشر کردند تا همگان بدانند رئیس مجمع تشخیص مصلحت، بر اساس «مصلحت نظام» جانب یک جریان سیاسی را گرفته و اقدام به انتشار پیام نمودهاند. اما سخن نگارنده در این نوشتار بررسی رفتار آقای هاشمی رفسنجانی و چرایی دادن پیام ایشان آن هم با ذکر عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست، بلکه روی سخن با دبیرکل حزب مردمسالاری است که در این همایش گفته بود «ما همه 290 کرسی مجلس دهم را میخواهیم» و در استدلال این خواسته اصلاحطلبان گفته بود که میخواهیم 290 کرسی مجلس را داشته باشیم تا دیگر در مجلس آینده کسی به خود اجازه ندهد نطق نمایندهای (علی مطهری) را قطع کند.
در این یادداشت به دنبال توجیه رفتار برخی نمایندگان با علی مطهری نیستیم و طبیعی است که اعتراض نمایندگان به علی مطهری را بحق دانسته ولی در شیوه آن اختلاف نظر داریم که در روزهای گذشته بارها به آن پرداخته شده است. نکته مهم خواسته اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس دهم و بررسی رفتار گذشته آنها در مقام مقایسه با رفتاری است که استثنائاً در یکشنبه گذشته نسبت به علی مطهری آن هم در موضوع مهمی همچون فتنه و حمایت تمام قد علی مطهری از سران فتنه است.
جناب آقای کواکبیان قطعاً اتفاقات مجلس ششم را به خاطر دارند و از نزدیک شاهد رفتار همحزبیهای خود در جریان دوم خرداد بودند و با مشاهده آن رفتارها، چگونه پشت تریبون قرار گرفته و مدعی هستند اگر 290 کرسی مجلس دهم را در اختیار داشته باشند، رفتاری مشابه آن چیزی که در رابطه با علی مطهری صورت گرفت، دیگر رخ نخواهد داد. جناب آقای کواکبیان در پسزمینههای ذهن خود مرور کند، چه رفتاری را در مجلس ششم با شخصیت موجه، متین و الگوی اخلاق جناب آقای دکتر حداد عادل داشتند و چگونه پنج ماه اعتبارنامه چنین شخصیتی را که دوست و دشمن بر سلامت اخلاقی و نفسانی وی اعتراف دارند،معطل گذاشتند و این در حالی بود که شورای نگهبان و دستگاه اجرایی بر روند انتخاب ایشان صحه گذاشته بودند. آقای حداد عادل فقط و فقط به این دلیل با چالش اعتبارنامه مواجه شد که از درون جریان دوم خرداد به مجلس راه نیافته بود. در این صورت آیا میتوان از اکنون به قضاوت نشست که اصلاحطلبان در تحمل مخالف دارای سعهصدر و اصولگرایان فاقد این ویژگی هستند. ثانیاً این نگاه تمامیتخواه که ما «همه 290 کرسی مجلس دهم را میخواهیم» بدان مفهوم است که برای عدم ورود رقیب به مجلس، از هیچ کوشش تخریبآمیزی فروگذار نخواهیم کرد و طبیعی است زمانی که برای عدم ورود جریان رقیب برنامهریزی و تدارک دیده شود، تحمل هر فردی از جریان رقیب به مجلس با هجمههایی به مراتب بدتر از وضعیت مطهری مواجه خواهد شد.
2- از قدیم گفتهاند مشت نمونه خروار است. اصلاحطلبان با عناصر مرتبط ولی معترض خود آنچنان خصمانه برخوردکردهاند که کمتر کسی میتواند قبول کند در صورت مواجهه با عناصر غیرتشکیلاتی خود با رأفت و سعهصدر رفتار میکنند. هنوز یک سال از برخورد تند عناصر اصلاحطلب شورای شهر تهران با دیگر عضو اصلاحطلب این شورا، یعنی خانم الهه راستگو نگذشته است که آقای کواکبیان که از هماکنون چک سفیدامضا به مردم میدهد که اگر ما 290 کرسی مجلس را- در صورت محال بودن چنین اتفاقی- در اختیار گرفتیم، رفتاری مشابه مجلس نهم با امثال علی مطهری نخواهیم داشت. رفتار دوستان خود نسبت به خانم راستگو را چگونه توجیه میکنند. کسانی که حتی از تعرض و تهدید شخصی و توهینهای ناشایست هم خودداری نکردند، چگونه میتوانند با ورود به مجلس نه تنها مخالف، بلکه دوستان خود را که نظری متفاوت در موضوعی داشتند را تحمل کنند.
باید گفت اکنون اگر اصلاحطلبان هزار بار هم قسم بخورند چون مردم رفتار آنها را در عرصه سیاست، اعم از مجلس، شورای شهر و دیگر عرصهها بارها و بارها در سالهای حاکمیت آنها دیدهاند، باور نمیکنند که آنها نمایندگان شایسته و الگوی سعهصدر برای جامعه و نخبگان باشند. این حنا دیگر رنگ خود را باخته است.