صراط: روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه شماره روز چهارشنبه خود خبرهای زیر را قرار داده است:
* طفره از پاسخ درباره وعده لغو تحریمها
«متاسفانه برخی در داخل مخالف پایان تحریمها هستند و از تداوم تحریمها منافع خود را میبرند».
این اظهارات را محمدجواد ظریف در دیدار شورای تجاری ایرانیان مقیم کنیا عنوان کرد. وزیر خارجه گفته است: متاسفانه برخی در داخل و خارج از کشور در زمره مخالفان پایان تحریم هستند و تداوم تحریم را در جهت منافع خود دنبال میکنند.
وی درباره مذاکرات گفت: ما آماده توافق هستهای هستیم. معتقدیم که توافق باید به گونهای باشد که به حق مسلم ایران مبنی بر دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای احترام بگذارد، این توافقی است که میتوان بدان دست یافت.
این اظهارات در حالی است که آقای ظریف بهتر از هر کس میداند مانع اصلی لغو تحریمها، شخص آقای اوباما و وزارتخارجه و خزانهداری آن است چه اینکه بارها تصریح کردهاند، هدفشان عقب راندن برنامه هستهای ایران برای اولین بار در 10 سال گذشته در عین حفظ ساختار رژیم تحریمها بوده و حاضر به لغو همهجانبه تحریمها نیز نیستند و آن را به 10-15 سال آینده حواله میدهند.
بنابراین باید از جناب ظریف و دیگر مدعیان آن ادعای تکراری پرسید چه کسانی مانع لغو تحریمها هستند و چرا به توافقی نمیرسید که به طور واقعی - نه آنگونه که در ژنو به عنوان عملیات فریب غرب صورت گرفت- تحریمها لغو شود؟ بعد از تعلیق غنیسازی 20 درصد و اکسید و خنثی کردن همه ذخایر آن، توقف فعالیتهای تکمیلی راکتور اراک، توقف نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و گسترش بازرسیها و سرانجام ارتکاب رفتار نابجا در ملاقاتهای نابجای دو طرفه با جان کری و حتی اغماض از رفتار تحقیرآمیز آمریکا بر سر پاسپورت نماینده ایران در سازمان ملل، قرار بوده کدام نرمش و گشادهدستی و عقبنشینی و انعطاف را به خرج بدهید که ندادهاید و آیا به جای بازگرداندن توپ به زمین داخل، نباید با صدای بلند اعلام کنید که آمریکا هرگز قصد ندارد تحریمها را لغو کند؟ آیا غیر از این است که همین موضوع موجب ناکامی در مذاکرات دورهای مسقط و وین و ژنو شد؟ بنابراین طرح این ادعا که کسانی در داخل به خاطر منافعشان مخالف لغو تحریمها هستند- که از سوی رئیسجمهور به منتقدان نسبت داده شد- نوعی فرار به جلو برای طفره از پاسخ این پرسش است که چرا برخلاف حسنظن به آمریکا و وعده لغو 2 تا 6 ماهه تحریمها، کمترین دستاوردی نداشتهاید؟! یا به عبارت دیگر باید گفت چرا دولت نمیتواند لغو تحریمها را از آمریکا بگیرد که پدر صاحبان منافع کذایی از قبل تحریم را دربیاورد؟!
*شورای شهر منحله اصلاحطلبان آوردگاه سیاسی با مفاسد بزرگ اقتصادی
شهردار اسبق و اصلاحطلب تهران درباره انحلال شورای شهر اصلاحطلبان تصریح کرد برخی چهرههای تند سیاسی اصلاحطلب باعث این انحلال شدند.
مرتضی الویری از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب بود که بعدها به حزب کارگزاران پیوست اما در انتخابات سال 88 از کروبی حمایت میکرد. وی در مصاحبه با ندای ایرانیان درباره انحلال شورای شهر اول تهران که همه 15 عضو آن اصلاحطلب بودند، میگوید: یک واقعیت تلخ این است که به دلیل حضور دو سه چهره تند سیاسی، به جای حاکمیت فضای کارشناسی، سلطه فضای سیاسی را در شورای شهر اول میبینیم. در آن مقطع در فضای سیاسی خاصی که به وجود آمده بود، مردم به نامزدهایی رأی دادند که برخی از آنها صبغه تخصصی برای شورای شهر نداشتند ولی بیشتر به عنوان چهرههای سیاسی شناخته شده بودند. یا حداقل میتوانیم بگوییم وجه سیاسی آنها بر وجه تخصصی آنها غلبه داشت. شما اگر گرفتاری اعصاب داشته باشید یا ناراحتی قلب داشته باشید به هیچوجه سراغ پزشکی نمیروید که از نظر سیاسی با شما همفکر و همنظر باشد، اصلاحطلب باشد یا اصولگرا. بلکه جستجو میکنید که آیا این پزشک در این زمینه تخصص دارد یا نه. شورای شهر هم دقیقا همینطور است. ما نمیبایستی شورای شهر را با عینک سیاسی نگاه بکنیم. متأسفانه شورای شهر اول تبدیل به یک آوردگاه سیاسی شد.
وی میافزاید: به هر حال اینها مبنا و پایه اختلافات و مسائلی بود که در شورای شهر اول شکل گرفت. اگر یکی دو چهره تندرو در شورای شهر نمیبودند و یا اگر زعما و بزرگان اصلاحطلب ریش سفیدی میکردند قضایا به نحو دیگری پیش میرفت. به هر حال این مسائل در نهایت به انحلال شورای شهر انجامید. مردم سرخوردگیهایی از این وضعیت شورای شهر پیدا کردند و از اینجا بود که هزیمت جریان اصلاحطلبی شروع شد.
اخیرا صدیقه وسمقی از اعضای شورای شهر اول تهران در مصاحبهای مفصل، زد و بند گسترده یک طیف از اعضای شورا با برجسازان در زمینه فروش غیرقانونی تراکم و... را موجب انحلال شورا توصیف کرده بود. وی در مصاحبه با جرس تصریح کرده بود: «دلیل این تنشها جنگ منافع بر سر فروش تراکم بود... کسانی که از خرید تراکم از شهرداری منتفع میشدند مثل برجسازها، شلوغ کردند و متاسفانه برخی از اعضای شورای شهر آن زمان و برخی از نهادهای قانونی آن زمان مخالف توقف فروش تراکم بودند. در اینجا متأسفانه میتوانم از مجلس ]اصلاحات[ هم در آن دوره یاد کنم و دیگر نهادهایی که از آنها حمایت و پشتیبانی کردند، در مقابل این تصمیم شهردار و اکثریت اعضای شورای شهر که هشت نفر بودند ایستادند و شورا را به انحلال کشاندند. در میان طیف 7 نفره شورا افرادی بودند که خودشان برجسازی میکردند و در شورا علنا میگفتند «اگر تراکم ما را بدهید ما مشکلی با شهردار نداریم».
وی درباره نقش دولت در انحلال شورای شهر اول میگوید: «هیئت حل اختلاف به ریاست آقای ابطحی، وزارت کشور و وزیر کشور وقت، آقای موسویلاری هم همسو با اقلیت شورای شهر بودند و درصدد تغییر شهردار بودند. هدفشان عزل شهردار و آزاد کردن تراکم بود. بلافاصله فردای انحلال، وزارت کشور آقای ملک مدنی را عزل کرد، این هم یک نشانه مهم است برای اینکه آنها با شورا مشکل نداشتند با شهرداری که فروش تراکم را متوقف کرده بود مشکل داشتند. من در آن زمان اعلام کردم که ما بازیچه نیستیم، ما بازی افراد سودجو و فرصتطلب را نمیخوریم ولو اینکه شورای شهر منحل شود».
*بد و خوب روش محاسبه بیکاری
یک روزنامه اصلاحطلب نوشت چرا مخالفان روش محاسبه بیکاری در دولت سابق، خود در دولت جدید به همان روش ادامه میدهند.
روزنامه آرمان با اشاره به انتقادات کسانی که اکنون در دولت صاحب مقام و موقعیت هستند مینویسد: براساس تعریفی که از اشتغال در مرکز آمار ارائه شده افراد 10 ساله و بیشتر که در طول هفته مرجع، طبق تعریف کار، حداقل یک ساعت کار کرده یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشند، شاغل محسوب میشوند.
این روزنامه میافزاید: تیم اقتصادی دولت بارها نسبت به این تعریف از بیکاری که در دولت گذشته ارائه شده بود اعتراض داشتند و در تحلیلهای خود آمار ارائه شده را با اما و اگر ارائه میکردند. با این حال با گذشت بیش از یک سال از استقرار دولت یازدهم، تیم اقتصادی هنوز علاقهای به اصلاح تعریف بیکاری ندارد و آمارها کماکان بر مبنای تعریف قبلی تهیه میشود.
*لسآنجلس تایمز: آمریکا لغو تحریمها را نمیپذیرد
یک روزنامه آمریکایی اعلام کرد: اخبار خوبی از مذاکرات شنیده نمیشود، اما کنگره احتمالا با تمدید توافق موقت با ایران موافقت خواهد کرد.
به نوشته «دویل مک مانوس» در لسآنجلستایمز، مذاکرهکنندگان آمریکایی که تلاش میکنند ایران را به پذیرش محدودیتهای الزامی در فناوری هستهایاش ترغیب کنند، چندان امیدوار نیستند. حسن روحانی و محمدجواد ظریف رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه ایران البته هنوز میگویند برای رسیدن به توافق تلاش میکنند. اما رهبر عالی ایران اصرار دارد هر توافقی باید آمریکا و دیگر کشورها را به لغو تحریمهای اقتصادی ایران وادارد و این امر محقق نخواهد شد.
این گزارش با اشاره به تلاشهای کنگره آمریکا برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران از جمله لایحه تحریمی کرک منندز و به تعویق افتادن رایگیری در مورد این لایحه تا 24 ماه مارس (4 فروردین) همچنین لایحه تحریمی مدنظر سناتور «باب کروکر» مبنی بر ضرورت تصویب توافق جامع با ایران در کنگره این کشور نوشت؛ کروکر اخیرا برای تمدید توافق موقت چراغ سبز نشان داد و گفته که بهتر است توافق موقت تمدید شود به جای این که میز مذاکرات را ترک کنیم و همه تلاشها از بین برود. این در واقع طرح دوم مورد توافق نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه در کنگره است. اما مشخص است اگر مذاکرات با ایران به شکست بیانجامد، امکان تمدید توافق ژنو ممکن است.
لسآنجلستایمز افزود: مذاکرهکنندگان به شدت تلاش میکنند قبل از 24 ماه مارس به توافق سیاسی دست یابند. اما اکنون بعضی از مقامها روی طرح دوم تمرکز کردهاند، اگر 24 ماه مارس فرا برسد و دست یافتن به توافق نزدیک باشد، احتمالا مذاکرهکنندگان با تمدید مذاکرات برای چند روز یا چند هفته دیگر مخالفت میکنند. اما اگر ایران با شروط آمریکا و دیگر کشورهای عضو گروه 5+1 موافقت کند، چه خواهد شد؟ در این مقطع زمانی هدف ممانعت از توسعه فناوری هستهای ایران است و این یعنی ادامه یا تشدید تحریمهای اقتصادی.(!)
روزنامه آمریکایی نوشت: یک گزینه بسیار محتمل است، تمدید توافق موقت با ایران که برنامه هستهای تهران را در ازای کاهش جزئی تحریمهای اقتصادی محدود میسازد. بر اساس این توافق ایران به تدریج در ازای رقیقسازی و اکسیدسازی اورانیوم غنیشده خود ماهانه 700 میلیون دلار از منابع ارزی مسدود شدهاش را دریافت میکند که با توجه به یکصد و 30 میلیارد دلار اموال مسدود شده ایران اصلا مبلغ قابل توجهی نیست.
همزمان آدام ارلی سفیر سابق آمریکا در بحرین به صدای آمریکا گفت برداشتن تحریمها فقط با دست برداشتن ایران از غنیسازی امکانپذیر است.
با وجود اصرار آمریکا بر انکار حق ملت ایران و حفظ شاکله تحریمها در توافق کلی- برای 15 سال- حسین موسویان عضو اسبق تیم مذاکرهکننده هستهای در وبسایت روزنامه اماراتی گلف نوشت: روابط ایران و آمریکا وارد حساسترین مرحله خود بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شده و پتانسیل گسترش روابط دوجانبه فراتر از مسئله هستهای نیز وجود دارد(!) اگر تهران و واشنگتن موفق شوند مسئله هستهای را به گونهای مسالمتآمیز حل و فصل کنند، از یک جنگ فاجعهآمیز جلوگیری و باب همکاری برای مبارزه با تروریسم گشوده خواهد شد. این امر نیز به نوبه خود گفتوگوهای گستردهتر منطقهای برای کمک به مدیریت بحرانهای عراق، افغانستان و سوریه را تسهیل و در نهایت راه عادیسازی روابط بین ایران و آمریکا را هموار خواهد کرد.
وی ادامه میدهد: این چنین دستاوردی، پیروزی بزرگی برای اوباما و روحانی و همچنین گروه 5+1 (اعضای دائم شورای امنیت و آلمان) و کل جامعه بینالملل خواهد بود». موسویان نوشت: «البته اوباما و روحانی در تلاش برای نیل به این هدف ریسک بسیار بزرگی کردهاند.»
موسویان توضیح نمیدهد این خوشخیالی بیپایه که با چند «اگر» معطوف به خوی استکباری، خودبرتربین و عهدشکن آمریکا همراه است، چگونه در عمل امکانپذیر است؛ آن هم در شرایطی که رژیم آمریکا میگوید همه گزینهها روی میز است، 100 شرکت حقیقی و حقوقی را در یک سال اخیر تحریم کردهایم، ساختار تحریمها را حتی پس از توافق جامع حفظ میکنیم.
* طفره از پاسخ درباره وعده لغو تحریمها
«متاسفانه برخی در داخل مخالف پایان تحریمها هستند و از تداوم تحریمها منافع خود را میبرند».
این اظهارات را محمدجواد ظریف در دیدار شورای تجاری ایرانیان مقیم کنیا عنوان کرد. وزیر خارجه گفته است: متاسفانه برخی در داخل و خارج از کشور در زمره مخالفان پایان تحریم هستند و تداوم تحریم را در جهت منافع خود دنبال میکنند.
وی درباره مذاکرات گفت: ما آماده توافق هستهای هستیم. معتقدیم که توافق باید به گونهای باشد که به حق مسلم ایران مبنی بر دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای احترام بگذارد، این توافقی است که میتوان بدان دست یافت.
این اظهارات در حالی است که آقای ظریف بهتر از هر کس میداند مانع اصلی لغو تحریمها، شخص آقای اوباما و وزارتخارجه و خزانهداری آن است چه اینکه بارها تصریح کردهاند، هدفشان عقب راندن برنامه هستهای ایران برای اولین بار در 10 سال گذشته در عین حفظ ساختار رژیم تحریمها بوده و حاضر به لغو همهجانبه تحریمها نیز نیستند و آن را به 10-15 سال آینده حواله میدهند.
بنابراین باید از جناب ظریف و دیگر مدعیان آن ادعای تکراری پرسید چه کسانی مانع لغو تحریمها هستند و چرا به توافقی نمیرسید که به طور واقعی - نه آنگونه که در ژنو به عنوان عملیات فریب غرب صورت گرفت- تحریمها لغو شود؟ بعد از تعلیق غنیسازی 20 درصد و اکسید و خنثی کردن همه ذخایر آن، توقف فعالیتهای تکمیلی راکتور اراک، توقف نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و گسترش بازرسیها و سرانجام ارتکاب رفتار نابجا در ملاقاتهای نابجای دو طرفه با جان کری و حتی اغماض از رفتار تحقیرآمیز آمریکا بر سر پاسپورت نماینده ایران در سازمان ملل، قرار بوده کدام نرمش و گشادهدستی و عقبنشینی و انعطاف را به خرج بدهید که ندادهاید و آیا به جای بازگرداندن توپ به زمین داخل، نباید با صدای بلند اعلام کنید که آمریکا هرگز قصد ندارد تحریمها را لغو کند؟ آیا غیر از این است که همین موضوع موجب ناکامی در مذاکرات دورهای مسقط و وین و ژنو شد؟ بنابراین طرح این ادعا که کسانی در داخل به خاطر منافعشان مخالف لغو تحریمها هستند- که از سوی رئیسجمهور به منتقدان نسبت داده شد- نوعی فرار به جلو برای طفره از پاسخ این پرسش است که چرا برخلاف حسنظن به آمریکا و وعده لغو 2 تا 6 ماهه تحریمها، کمترین دستاوردی نداشتهاید؟! یا به عبارت دیگر باید گفت چرا دولت نمیتواند لغو تحریمها را از آمریکا بگیرد که پدر صاحبان منافع کذایی از قبل تحریم را دربیاورد؟!
*شورای شهر منحله اصلاحطلبان آوردگاه سیاسی با مفاسد بزرگ اقتصادی
شهردار اسبق و اصلاحطلب تهران درباره انحلال شورای شهر اصلاحطلبان تصریح کرد برخی چهرههای تند سیاسی اصلاحطلب باعث این انحلال شدند.
مرتضی الویری از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب بود که بعدها به حزب کارگزاران پیوست اما در انتخابات سال 88 از کروبی حمایت میکرد. وی در مصاحبه با ندای ایرانیان درباره انحلال شورای شهر اول تهران که همه 15 عضو آن اصلاحطلب بودند، میگوید: یک واقعیت تلخ این است که به دلیل حضور دو سه چهره تند سیاسی، به جای حاکمیت فضای کارشناسی، سلطه فضای سیاسی را در شورای شهر اول میبینیم. در آن مقطع در فضای سیاسی خاصی که به وجود آمده بود، مردم به نامزدهایی رأی دادند که برخی از آنها صبغه تخصصی برای شورای شهر نداشتند ولی بیشتر به عنوان چهرههای سیاسی شناخته شده بودند. یا حداقل میتوانیم بگوییم وجه سیاسی آنها بر وجه تخصصی آنها غلبه داشت. شما اگر گرفتاری اعصاب داشته باشید یا ناراحتی قلب داشته باشید به هیچوجه سراغ پزشکی نمیروید که از نظر سیاسی با شما همفکر و همنظر باشد، اصلاحطلب باشد یا اصولگرا. بلکه جستجو میکنید که آیا این پزشک در این زمینه تخصص دارد یا نه. شورای شهر هم دقیقا همینطور است. ما نمیبایستی شورای شهر را با عینک سیاسی نگاه بکنیم. متأسفانه شورای شهر اول تبدیل به یک آوردگاه سیاسی شد.
وی میافزاید: به هر حال اینها مبنا و پایه اختلافات و مسائلی بود که در شورای شهر اول شکل گرفت. اگر یکی دو چهره تندرو در شورای شهر نمیبودند و یا اگر زعما و بزرگان اصلاحطلب ریش سفیدی میکردند قضایا به نحو دیگری پیش میرفت. به هر حال این مسائل در نهایت به انحلال شورای شهر انجامید. مردم سرخوردگیهایی از این وضعیت شورای شهر پیدا کردند و از اینجا بود که هزیمت جریان اصلاحطلبی شروع شد.
اخیرا صدیقه وسمقی از اعضای شورای شهر اول تهران در مصاحبهای مفصل، زد و بند گسترده یک طیف از اعضای شورا با برجسازان در زمینه فروش غیرقانونی تراکم و... را موجب انحلال شورا توصیف کرده بود. وی در مصاحبه با جرس تصریح کرده بود: «دلیل این تنشها جنگ منافع بر سر فروش تراکم بود... کسانی که از خرید تراکم از شهرداری منتفع میشدند مثل برجسازها، شلوغ کردند و متاسفانه برخی از اعضای شورای شهر آن زمان و برخی از نهادهای قانونی آن زمان مخالف توقف فروش تراکم بودند. در اینجا متأسفانه میتوانم از مجلس ]اصلاحات[ هم در آن دوره یاد کنم و دیگر نهادهایی که از آنها حمایت و پشتیبانی کردند، در مقابل این تصمیم شهردار و اکثریت اعضای شورای شهر که هشت نفر بودند ایستادند و شورا را به انحلال کشاندند. در میان طیف 7 نفره شورا افرادی بودند که خودشان برجسازی میکردند و در شورا علنا میگفتند «اگر تراکم ما را بدهید ما مشکلی با شهردار نداریم».
وی درباره نقش دولت در انحلال شورای شهر اول میگوید: «هیئت حل اختلاف به ریاست آقای ابطحی، وزارت کشور و وزیر کشور وقت، آقای موسویلاری هم همسو با اقلیت شورای شهر بودند و درصدد تغییر شهردار بودند. هدفشان عزل شهردار و آزاد کردن تراکم بود. بلافاصله فردای انحلال، وزارت کشور آقای ملک مدنی را عزل کرد، این هم یک نشانه مهم است برای اینکه آنها با شورا مشکل نداشتند با شهرداری که فروش تراکم را متوقف کرده بود مشکل داشتند. من در آن زمان اعلام کردم که ما بازیچه نیستیم، ما بازی افراد سودجو و فرصتطلب را نمیخوریم ولو اینکه شورای شهر منحل شود».
*بد و خوب روش محاسبه بیکاری
یک روزنامه اصلاحطلب نوشت چرا مخالفان روش محاسبه بیکاری در دولت سابق، خود در دولت جدید به همان روش ادامه میدهند.
روزنامه آرمان با اشاره به انتقادات کسانی که اکنون در دولت صاحب مقام و موقعیت هستند مینویسد: براساس تعریفی که از اشتغال در مرکز آمار ارائه شده افراد 10 ساله و بیشتر که در طول هفته مرجع، طبق تعریف کار، حداقل یک ساعت کار کرده یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشند، شاغل محسوب میشوند.
این روزنامه میافزاید: تیم اقتصادی دولت بارها نسبت به این تعریف از بیکاری که در دولت گذشته ارائه شده بود اعتراض داشتند و در تحلیلهای خود آمار ارائه شده را با اما و اگر ارائه میکردند. با این حال با گذشت بیش از یک سال از استقرار دولت یازدهم، تیم اقتصادی هنوز علاقهای به اصلاح تعریف بیکاری ندارد و آمارها کماکان بر مبنای تعریف قبلی تهیه میشود.
*لسآنجلس تایمز: آمریکا لغو تحریمها را نمیپذیرد
یک روزنامه آمریکایی اعلام کرد: اخبار خوبی از مذاکرات شنیده نمیشود، اما کنگره احتمالا با تمدید توافق موقت با ایران موافقت خواهد کرد.
به نوشته «دویل مک مانوس» در لسآنجلستایمز، مذاکرهکنندگان آمریکایی که تلاش میکنند ایران را به پذیرش محدودیتهای الزامی در فناوری هستهایاش ترغیب کنند، چندان امیدوار نیستند. حسن روحانی و محمدجواد ظریف رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه ایران البته هنوز میگویند برای رسیدن به توافق تلاش میکنند. اما رهبر عالی ایران اصرار دارد هر توافقی باید آمریکا و دیگر کشورها را به لغو تحریمهای اقتصادی ایران وادارد و این امر محقق نخواهد شد.
این گزارش با اشاره به تلاشهای کنگره آمریکا برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران از جمله لایحه تحریمی کرک منندز و به تعویق افتادن رایگیری در مورد این لایحه تا 24 ماه مارس (4 فروردین) همچنین لایحه تحریمی مدنظر سناتور «باب کروکر» مبنی بر ضرورت تصویب توافق جامع با ایران در کنگره این کشور نوشت؛ کروکر اخیرا برای تمدید توافق موقت چراغ سبز نشان داد و گفته که بهتر است توافق موقت تمدید شود به جای این که میز مذاکرات را ترک کنیم و همه تلاشها از بین برود. این در واقع طرح دوم مورد توافق نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه در کنگره است. اما مشخص است اگر مذاکرات با ایران به شکست بیانجامد، امکان تمدید توافق ژنو ممکن است.
لسآنجلستایمز افزود: مذاکرهکنندگان به شدت تلاش میکنند قبل از 24 ماه مارس به توافق سیاسی دست یابند. اما اکنون بعضی از مقامها روی طرح دوم تمرکز کردهاند، اگر 24 ماه مارس فرا برسد و دست یافتن به توافق نزدیک باشد، احتمالا مذاکرهکنندگان با تمدید مذاکرات برای چند روز یا چند هفته دیگر مخالفت میکنند. اما اگر ایران با شروط آمریکا و دیگر کشورهای عضو گروه 5+1 موافقت کند، چه خواهد شد؟ در این مقطع زمانی هدف ممانعت از توسعه فناوری هستهای ایران است و این یعنی ادامه یا تشدید تحریمهای اقتصادی.(!)
روزنامه آمریکایی نوشت: یک گزینه بسیار محتمل است، تمدید توافق موقت با ایران که برنامه هستهای تهران را در ازای کاهش جزئی تحریمهای اقتصادی محدود میسازد. بر اساس این توافق ایران به تدریج در ازای رقیقسازی و اکسیدسازی اورانیوم غنیشده خود ماهانه 700 میلیون دلار از منابع ارزی مسدود شدهاش را دریافت میکند که با توجه به یکصد و 30 میلیارد دلار اموال مسدود شده ایران اصلا مبلغ قابل توجهی نیست.
همزمان آدام ارلی سفیر سابق آمریکا در بحرین به صدای آمریکا گفت برداشتن تحریمها فقط با دست برداشتن ایران از غنیسازی امکانپذیر است.
با وجود اصرار آمریکا بر انکار حق ملت ایران و حفظ شاکله تحریمها در توافق کلی- برای 15 سال- حسین موسویان عضو اسبق تیم مذاکرهکننده هستهای در وبسایت روزنامه اماراتی گلف نوشت: روابط ایران و آمریکا وارد حساسترین مرحله خود بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شده و پتانسیل گسترش روابط دوجانبه فراتر از مسئله هستهای نیز وجود دارد(!) اگر تهران و واشنگتن موفق شوند مسئله هستهای را به گونهای مسالمتآمیز حل و فصل کنند، از یک جنگ فاجعهآمیز جلوگیری و باب همکاری برای مبارزه با تروریسم گشوده خواهد شد. این امر نیز به نوبه خود گفتوگوهای گستردهتر منطقهای برای کمک به مدیریت بحرانهای عراق، افغانستان و سوریه را تسهیل و در نهایت راه عادیسازی روابط بین ایران و آمریکا را هموار خواهد کرد.
وی ادامه میدهد: این چنین دستاوردی، پیروزی بزرگی برای اوباما و روحانی و همچنین گروه 5+1 (اعضای دائم شورای امنیت و آلمان) و کل جامعه بینالملل خواهد بود». موسویان نوشت: «البته اوباما و روحانی در تلاش برای نیل به این هدف ریسک بسیار بزرگی کردهاند.»
موسویان توضیح نمیدهد این خوشخیالی بیپایه که با چند «اگر» معطوف به خوی استکباری، خودبرتربین و عهدشکن آمریکا همراه است، چگونه در عمل امکانپذیر است؛ آن هم در شرایطی که رژیم آمریکا میگوید همه گزینهها روی میز است، 100 شرکت حقیقی و حقوقی را در یک سال اخیر تحریم کردهایم، ساختار تحریمها را حتی پس از توافق جامع حفظ میکنیم.