صراط: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: در طول سه دهه گذشته، همیشه یک خطوط قرمزی داشتهام و به اصولی وفادار بودم و تا آنجایی که به این خطوط قرمز و اصولم آسیب وارد نشده کوتاه آمدهام.
"محمدرضا عارف" عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس بنیاد امید ایرانیان گفتگوی مشروحی را با روزنامه آفتاب یزد ترتیب داده است که در ادامه به گزیدهای از آن اشاره خواهیم کرد.
* هیچ تشکلی نباید به خودش اجازه دهد در مورد دیگران تصمیم بگیرد و بگوید چه کسی باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند. معیاری برای اصلاحطلبی سنجی نداریم که بیاییم بگوییم فلان فرد اصلاحطلب واقعی است فلانی اصلاحطلب واقعی نیست هیچ تشکلی نباید به خودش اجازه دهد در مورد دیگران تصمیمگیری کند. اگر میتواند، همسو شود و همکاری کند اگر نتوانست نباید وارد مسائل حاشیهای شود. به ویژه وقتی این گونه رفتارها در فضای سیاسی کشورمان بروز پیدا میکند متوجه افراد خاص و برخی بزرگان یک جبهه میشود که این جفا در حق آن افراد است.
* موضعگیریهای من معمولا محرمانه و خصوصی بوده است، با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر این عقیدهام که به جای «من»، «ما» را در نظر بگیریم؛ من همیشه سعی کردهام مواضع خودم را رسانهای نکنم؛ یعنی در این راستا عارف 93 با عارف 63 هیچ فرقی ندارد.
* مردم از تندروی و دعواهای رسانهای که هیچ چیزی از درونش در نمیآید خسته شدهاند مشکل و اختلاف نظر داریم اما باید بنشینیم با هم آنها را حل کنیم و حتیالامکان به سطح جامعه نکشانیم.
* در طول سه دهه گذشته، همیشه یک خطوط قرمزی داشتهام و به اصولی وفادار بودم و تا آنجایی که به این خطوط قرمز و اصولم آسیب وارد نشده کوتاه آمدهام.
* قرار نیست اصلاحطلب خطرناک باشد. اصلاحطلب واقعی منافع ملی را در نظر میگیرد. این بیخطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور. بنابراین معتقدم نباید هزینه مردم را بالا ببریم و دلشان را خالی کنیم. مردم خسته میشوند از دعواهای بیهوده ما نمیخواهیم برای رقیب خود در داخل نظام خطری ایجاد کنیم. خطر ما باید متوجه دشمن باشد باید متوجه کسانی باشد که میخواهند تیشه به ریشه انقلاب بزنند.
* آفت فعالیت و حرکت سیاسی انحصارطلبی است. در داخل یک حزب انحصارطلبی این است که از قبل مشخص باشد در کنگره چه کسی دبیرکل میشود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد؛ یعنی فعالیتهای حزبی که نمودش فعالیتهای جمعی است همه در یک نفر یا یک گروه محدود جمع شود. انحصار در داخل جبهه هم این است که یک تشکل و حزب بخواهد حرفهای خود را به کرسی بنشاند.
* خوشبختانه اصلاحطلبان با رقبای خود روی اصول اختلافی ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاحطلب چه اصولگرا ارزشها و قانون اساسی را قبول داریم. اما مهمترین مسئله امروز، توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است.
* مهمترین مسئلهای که باید محور همکاریمان قرار گیرد منافع ملی است اگر این را مبنا قرار دهیم شاید بتوان راحت با رقیب تعامل و همکاری و همفکری کنیم.
* انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود و این فرهنگی بودن انقلاب را فقط نباید در حکومت ببینیم بلکه در نهادهای عمومی و مردمی و مهمتر از همه رسانهها باید ببینیم.
* در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم، اما یک سؤال همیشه برای من مطرح بوده است آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاحطلبان کمک میکند یا خیر؟ من در مورد این سؤال به نتیجه نرسیدم، بنابراین تشکیل حزب را مسکوت گذاشتیم تا بعد از انتخابات 94 در مورد آن تصمیمگیری کنیم.
* باید بپذیریم رئیسجمهور کشور حق دارد در همه امور اظهارنظر کند و پیشنهاد دهد منتهی با ساز و کارهای قانونی برخی اوقات بعضی افراد اجازه نمیدهند حتی بالاترین مقام اجرایی کشور دیدگاه و نظرش را مطرح کند ایشان مطمئنا به سازوکارهایی که در قانون اساسی دیده شده اشراف کامل دارد انقلاب و نظام ما بر اساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حکومت ما مردم هستند قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدیتر کار میتواند موثر باشد.
"محمدرضا عارف" عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس بنیاد امید ایرانیان گفتگوی مشروحی را با روزنامه آفتاب یزد ترتیب داده است که در ادامه به گزیدهای از آن اشاره خواهیم کرد.
* هیچ تشکلی نباید به خودش اجازه دهد در مورد دیگران تصمیم بگیرد و بگوید چه کسی باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند. معیاری برای اصلاحطلبی سنجی نداریم که بیاییم بگوییم فلان فرد اصلاحطلب واقعی است فلانی اصلاحطلب واقعی نیست هیچ تشکلی نباید به خودش اجازه دهد در مورد دیگران تصمیمگیری کند. اگر میتواند، همسو شود و همکاری کند اگر نتوانست نباید وارد مسائل حاشیهای شود. به ویژه وقتی این گونه رفتارها در فضای سیاسی کشورمان بروز پیدا میکند متوجه افراد خاص و برخی بزرگان یک جبهه میشود که این جفا در حق آن افراد است.
* موضعگیریهای من معمولا محرمانه و خصوصی بوده است، با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر این عقیدهام که به جای «من»، «ما» را در نظر بگیریم؛ من همیشه سعی کردهام مواضع خودم را رسانهای نکنم؛ یعنی در این راستا عارف 93 با عارف 63 هیچ فرقی ندارد.
* مردم از تندروی و دعواهای رسانهای که هیچ چیزی از درونش در نمیآید خسته شدهاند مشکل و اختلاف نظر داریم اما باید بنشینیم با هم آنها را حل کنیم و حتیالامکان به سطح جامعه نکشانیم.
* در طول سه دهه گذشته، همیشه یک خطوط قرمزی داشتهام و به اصولی وفادار بودم و تا آنجایی که به این خطوط قرمز و اصولم آسیب وارد نشده کوتاه آمدهام.
* قرار نیست اصلاحطلب خطرناک باشد. اصلاحطلب واقعی منافع ملی را در نظر میگیرد. این بیخطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور. بنابراین معتقدم نباید هزینه مردم را بالا ببریم و دلشان را خالی کنیم. مردم خسته میشوند از دعواهای بیهوده ما نمیخواهیم برای رقیب خود در داخل نظام خطری ایجاد کنیم. خطر ما باید متوجه دشمن باشد باید متوجه کسانی باشد که میخواهند تیشه به ریشه انقلاب بزنند.
* آفت فعالیت و حرکت سیاسی انحصارطلبی است. در داخل یک حزب انحصارطلبی این است که از قبل مشخص باشد در کنگره چه کسی دبیرکل میشود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد؛ یعنی فعالیتهای حزبی که نمودش فعالیتهای جمعی است همه در یک نفر یا یک گروه محدود جمع شود. انحصار در داخل جبهه هم این است که یک تشکل و حزب بخواهد حرفهای خود را به کرسی بنشاند.
* خوشبختانه اصلاحطلبان با رقبای خود روی اصول اختلافی ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاحطلب چه اصولگرا ارزشها و قانون اساسی را قبول داریم. اما مهمترین مسئله امروز، توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است.
* مهمترین مسئلهای که باید محور همکاریمان قرار گیرد منافع ملی است اگر این را مبنا قرار دهیم شاید بتوان راحت با رقیب تعامل و همکاری و همفکری کنیم.
* انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود و این فرهنگی بودن انقلاب را فقط نباید در حکومت ببینیم بلکه در نهادهای عمومی و مردمی و مهمتر از همه رسانهها باید ببینیم.
* در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم، اما یک سؤال همیشه برای من مطرح بوده است آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاحطلبان کمک میکند یا خیر؟ من در مورد این سؤال به نتیجه نرسیدم، بنابراین تشکیل حزب را مسکوت گذاشتیم تا بعد از انتخابات 94 در مورد آن تصمیمگیری کنیم.
* باید بپذیریم رئیسجمهور کشور حق دارد در همه امور اظهارنظر کند و پیشنهاد دهد منتهی با ساز و کارهای قانونی برخی اوقات بعضی افراد اجازه نمیدهند حتی بالاترین مقام اجرایی کشور دیدگاه و نظرش را مطرح کند ایشان مطمئنا به سازوکارهایی که در قانون اساسی دیده شده اشراف کامل دارد انقلاب و نظام ما بر اساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حکومت ما مردم هستند قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدیتر کار میتواند موثر باشد.