یکی از سران جبهه اصلاحات در سخنانی از متانت اصلاحطلبان داد سخن سر داده و به مصداق «خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی» گفته است: «اکثریت اصلاحطلبان در تمامی مقاطع در مقابل افراط در درون خود ایستاده و انتقادی را به خود مطرح کرده و میکنند. و جریان اصلاحطلبی هیچگاه تحت تاثیر تندروی و افراط قرار نگرفت.»
منتجبنیا به این مقدار بسنده نکرده و اضافه کرده است: «اصولا اصلاحات در مقابل تندروی و ساختارشکنی است... اصلاحطلبان در مقایسه با جریان اصولگرایی در زمینه مقابله با افراط و تندروی، از کارنامه درخشانی برخوردارند. اصلاحطلبان همواره بر مدار عقلانیت و اعتدال رفتار کردهاند.»
این همه تواضع و شکستهنفسی منتجبنیا درباره متانت اصلاحطلبان و دوری آنها از افراط، یادآور فرازهای فراموش نشدنی تاریخ معاصر است که یقینا هیچگاه از حافظه مردم کشورمان پاک نخواهد شد. به عنوان مثال، هنگامی که نخستین شورای شهر تهران دربست در اختیار اصلاحطلبان متین! قرار داشت، نمونههای فراوانی از متانت و انتقاد درون گروهی را شاهد بودیم. متانت و اعتدال آن دوره تا آنجا پیش رفت که تهران در یک دوره چهار ساله چند شهردار به خود دید و در نهایت کار به جایی رسید که شورا حتی نتوانست یک شهردار برای تهران انتخاب کند و وزیر کشور وقت به ناچار برای شهرداری تهران، سرپرست منصوب کرد! البته نمونههای این متانت و دوری از افراط فراوان است که اوج آن را میتوان در فتنه تیر 78 و فتنه 88 ملاحظه کرد که اصلاحطلبان و اراذل و اوباش خیابانیشان با متانت تمام به غارت و آشوب شهر و آتش زدن اماکن عمومی مشغول بودند و مردم را مستقیما از منافع متانتشان بهرهمند میکردند.همچنین نمونههای فراوانی از متانت روزنامههای زنجیرهای را در حوزههای مختلف شاهد بودیم که تا از توهین به مردم و شهیدان جان بر کف کشورمان تا توهین مستقیم به مقدسات و معصومین(ع) هم پیش رفت و معلوم نیست اگر قرار بود به جای متانت درباره مقدسات وقاحت به خرج دهند چه میکردند؟!
«کارنامه درخشان اصلاحطلبان در مقابله با افراط و تندروی» هم بیاختیار یادآور رفتار مدنی و اصلاحطلبانه اعضای حزب اسلامی کار و دیگر اصلاحطلبان با الهه راستگو بعد از رای وی به قالیباف در مقابل محسن هاشمی رفسنجانی است که یکی از مصادیق بارز رفتار مدنی از نوع اصلاحطلبی به شمار میرود!
متانتی که افزون بر توهین و بیاحترامی به وی و نمایش بیاخلاقی محض نسبت به کسی که حاضر به زیر پا گذاشتن اعتقادات دینی به خاطر الزامات حزبی نشده به اخراج وی از تمامی جریانات اصلاحطلبی و بایکوت مطلق راستگو منتهی شد! اینجاست که باید گفت: امان از این همه متانت!