یک روزنامه اجارهای میگوید «مجلس باید پالایش شود».
روزنامه آفتاب تیتر اول خود را به این عنوان اختصاص داده که «چرا مجلس باید پالایش شود؟» و پاسخ را هم این طور داده که باید به جای افراطیون نیروهای متعادل و خردگرای بیشتری در آن حضور یابند.
بازی با کلماتی نظیر اعتدال و عقلانیت و افراطیگری در حالی است که سردبیر روزنامه مورد اشاره پس از وطنفروشی و ارتکاب خیانتهای متعدد از کشور گریخت و در آمریکا پناهندگی گرفت و در صف نیروهای میدانی VOA درآمد. «مجتبی-و» مدتها عنوان مشاور کروبی را به دوش میکشید و با همین عنوان سوءاستفاده میکرد. اما سرانجام پرده از نقاب برداشت و علیه جمهوری اسلامی و انقلاب فحاشی کرد. با این اوصاف به نظر میرسد معقولتر باشد گردانندگان آفتاب یزد به جای پرسش از پالایش مجلس به این پرسش پاسخ دهند که این روزنامه کی از عناصر نفوذی متظاهر به اصلاحطلبی یا اعتدال و خرد پالایش میشود؟
هانس بلیکس: هیچ دلیلی برای بازرسی نامحدود از ایران وجود ندارد
مدیر کل اسبق آژانس رفتار بد غرب را موجب مصمم شدن ایران برای خودکفایی در زمینه غنیسازی اورانیوم دانست.
هانس بلیکس در مصاحبه با صدای آمریکا هر چند گفت «کرهجنوبی و سوئد با وجود داشتن رآکتور اتمی غنیسازی نمیکنند» اما تصریح کرد: ایران تجربه بدی در این زمینه داشت چرا که درخواست خرید او رد شد و در دهه 1980 دیگر نتوانست اورانیوم غنی شده خریداری کند و این زمینهساز تصمیم آنان برای خودکفایی شد.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: طبق پروتکل الحاقی، آژانس میتواند درخواست بازرسی از اماکن و مصاحبه با افراد را داشته باشد؛ البته در صورتی که دلیلی داشته باشد که فعالیتهای هستهای در آن مکانها یا به وسیله آن اشخاص انجام شده است.
او اظهار داشت: اینکه ایران یک بار پذیرفت آژانس از پارچین بازرسی کند، خوب بود؛ از طرف دیگر مخالفت ایران با بازرسیهای نامحدود از یک پایگاه نظامی را میتوان درک کرد و دلیلی هم برای این وجود ندارد که لازم باشد آژانس به طور نامحدود دست به چنین اقداماتی بزند.
بلیکس با اشاره به اینکه گزینه دیگری هم وجود دارد، ادامه داد: این گزینه میتواند بازرسی تحت کنترل کشور مورد نظر باشد؛ در این مورد ایران میتواند بازرسان را فقط به ساختمانهای مورد ظن کارشناسان ببرد نه اینکه آنها به تمامی پایگاه که حتما بخشهای محرمانه هم دارد، دسترسی داشته باشند.
91 درصد فرمانداران برکنار شدند 75 درصد دیگر هم باید برکنار شوند!
در حالی که وزیر کشور میگوید 91 درصد فرمانداران با نظر دولت تغییر کردهاند، وزیر کشور دولت اصلاحات مدعی شد 75 درصد فرمانداران با دیدگاههای دولت همراه نیستند!
موسویلاری در مصاحبه با ایلنا مدعی شد: بالاخره مدیریت محلی توسط استانداران، فرمانداران یا بخشداران باید پا به پای دولت حرکت کند. یکی از انتقادات جدی که در حال حاضر وجود دارد، این است که خیلی از این مدیران محلی یعنی حدود 75 درصد آنها افرادی هستند که با مشی دولت و دیدگاههای دولت همراه نیستند.
وی ادامه میدهد: هماکنون در بسیاری از شهرستانها بخش عمده نیروها معتقد به مشی دولت نیستند که این مسئله یک چالش پیش روی دولت محسوب میشود که باید وزیر کشور و معاون سیاسی او به آن بپردازد.
عضو افراطیون مجمع روحانیون در ادامه در پاسخ این سؤال که برخی معتقدند نیروهای اصلاحطلب نقش بهسزایی در پیروزی روحانی در انتخابات سال 92 داشتند، اگر بخواهیم این رابطه را دو طرفه تعریف کنیم، دولت تاکنون چقدر پیگیر مطالبات اصلاحطلبان بوده است؟ گفت: در این رابطه باید بحث را از هم جدا کرد؛ اول اینکه اصلاحطلبان از شخص رئیس دولت حمایت کردند و حمایت اصلاحطلبان باعث شد تقریبا معادله انتخابات به هم بریزد. نتیجه تدبیر اصلاحطلبان هم دولتی شد که امروز با آن سر و کار داریم. بحث دیگر این است که دولت چقدر نگاه اصلاحطلبانه دارد. واقعیت این است که به دلیل مشکلاتی که پیش پای دولت قرار داشته، خیلی از مسائل همچنان باقی است. دولت هنوز در حوزههای بسیاری با وعده آقای روحانی در میتینگهای انتخاباتی فاصله زیادی دارد. معتقدم آقای روحانی هنوز به طور کامل موفق نشده منویات خود را محقق کند، دولت به همین نسبت و بلکه بیشتر با استقرار دیدگاههای اصلاحطلبان هم فاصله دارد.
یادآور میشود افراطیون مدعی اصلاحات از ابتدا بنای خود را بر تحت فشار گذاشتن دولت و بدهکار نگه داشتن آن در زمینه عزل و نصبها و مطالبات گذاشتهاند تا بدین ترتیب باج بیشتری گرفته و در عین حال مسئولیت عملکرد دولت را نیز بر عهده نگیرند.
موسوی لاری در حالی که گروه متبوع وی یکی از ارگان رفتارهای به دور از عقلانیت و قانونگرایی و آمیخته با ساختارشکنی در سال 88 بود، به ایلنا میگوید: همیشه گفتهایم علاقمندیم اصولگرایان معتدل، صدای غالب جریان اصولگرایی باشند، نه جریان افراطی و ساختارشکن. جریان افراطی همانطور که به خودشان لطمه میزنند، به معنای عام به اصولگرایان هم آسیب میرسانند. افراطیگرایی و چارچوب نداشتن و فقدان اصول، از عواملی بوده که تاکنون اصولگرایان از آن ضربه خوردند. از حضور عقلای جریان اصلاحات در صحنه استقبال میکنیم، چون احساس میکنیم آنها به اصل رقابت وفادار هستند. همه حرف ما این است؛ جریانهایی که به اصل جمهوری اسلامی وفادارند و قانون اساسی را به عنوان میثاق ملی قبول دارند، باید به صحنه آمده و با یکدیگر به رقابت بپردازند. بیش از اینکه اصلاحطلبان نسبت به افراطیون موضع داشته باشند، اصولگرایان معتدل و عاقل باید نسبت به آنها حساسیت نشان دهند، تا آنها بلندگو و سخنگوی جریان اصولگرا تلقی نشوند.
گفتنی است شعار علیه ولایتفقیه و تاکید بر حذف جمهوری اسلامی و اهانت به امام و رهبری و بالاتر از آن هتاکی به ساحت امام حسین(ع) از جمله عملکردهای شرمآور مدعیان اصلاحطلبی در آشوب سال 88 بود ضمن اینکه جماعت افراطیون در مقابل رای مردم- که حقالناس بود- ایستادند.
اصلاحطلبان سر پیچ خطرناک دیگر تختهگاز نمیروند!
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم میگوید: اصلاح طلبان دیگر اشتباه استراتژیک نمیکنند.
ابراهیم امینی (از اعضای بعدی حزب اعتماد ملی) در مصاحبه با روزنامه اعتماد، ناکامیهای گذشته را «نتیجه اشتباه در استراتژی و غرور کاذب اصلاح طلبان» دانست و گفت: نبود یک اتاق فکر در میان اصلاحطلبان یکی از مهمترین مشکلاتی بود که در مجلس ششم داشتیم. اتاق فکری که بتواند برنامهها را نهادینه کند. فقدان این اتاق فکر باعث شد هر کسی چیزی را که تصور میکرد برای اداره کشور خوب است از طریق رسانهها مطرح کند. همین اتفاق باعث ایجاد برخی چالشها شد که از آن به عنوان یکی از مشکلات جدی مجلس ششم میتوان یاد کرد.
وی در توصیف اشتباهات استراتژیک میگوید: در مسیر، برخی جاها پیچهای خطرناکی وجود دارد. در پیچ خطرناک اجازه ندارید بیشتر از 10 یا 20 کیلومتر سرعت داشته باشید. اگر بیش از این سرعت داشته باشیم واژگون میشویم. جاهایی هم اتوبان است و با سرعت بالا میتوان به سمت هدف حرکت کرد. آنچه تجربه به ما داده این است که کجا با سرعت میتوانیم حرکت کنیم و کجا برای جلوگیری از واژگونی باید با سرعت مطمئنه برانیم. اصلاحطلبان میدانند از هول حلیم نباید در دیگ بیفتند. اصلاحطلبان همان تابلوی معروف دیررسیدن بهتر از اصلا نرسیدن را پیش روی چشمانشان نصب کردهاند. فکر میکنم که این تجربه به اندازه کافی برای اصلاحسطلبان به دست آمده است.
امینی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره ائتلافهای انتخاباتی اظهار داشت: الان یکی از چیزهایی که استشمام میشود، این است که آقای روحانی و آقای لاریجانی برای انتخابات مجلس دهم ائتلاف کنند.
در واقع جریانات هوادار او مدنظر است. حزب اعتدال و توسعه که آقای نوبخت دبیرکل آن است در حال فعالیت هستند. احساس میشود که بدشان نمیآید بین حامیان آقای لاریجانی و آقای روحانی ائتلافی ایجاد شود.
وی در پاسخ این سؤال که «در واقع اصلاحطلبان هم در این ائتلاف سهیم خواهند بود؟» میگوید: خیر. اینکه اصلاحطلبان در این ائتلاف حضور پیدا کنند یا نه و آیا اصلاحطلبان حاضر میشوند که لیستشان با جریان آقای لاریجانی مشترک باشد جای بحث دارد. با وجود احترامی که اصلاحطلبان برای آقای لاریجانی در مقایسه با سایر اصولگرایان قایلند ولی اختلاف دیدگاهها بین جریان آقای لاریجانی و جریان منسوب به او و اصلاحطلبان به گونهای نیست که به لیست مشترک برسند، ضمن اینکه خود آقای لاریجانی با توجه به ذهنیتی که نسبت به اصلاحطلبان در بخشهایی از حاکمیت وجود دارد، بعید است که چنین ریسکی بکند.
عضو حزب اعتماد ملی ادامه میدهد: اگر این مسئله باعث جداشدن مسیر آقای روحانی و حامیان آقای روحانی با اصلاح طلبان بشود که در واقع عقبه رأی آقای روحانی متعلق به اصلاحطلبان است. به عقیده من این یک زنگ خطر برای آقای روحانی است. اگر چنین شود اولا موجب میشود بقیه طیفهای اصولگرا در مقابل ائتلاف لاریجانی واکنش به خرج دهند و شرایطی برای وحدتشان ایجاد شود.
ضمن اینکه این اتفاق هم ممکن است موجب جدا شدن مسیر آقای روحانی و اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری آینده شود که خطرناک است. براین اساس فکر میکنم مصلحت آقای روحانی ایجاب میکند که با همان عقبه رایی که در انتخابات ریاستجمهوری داشته است در ائتلاف باشد.
وی میگوید اگر طیفهای جریان اصولگرا احساس خطر کنند قطعا به سمت ائتلاف میروند.
امینی همچنین کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه را بازوهای چپ و راست هاشمی توصیف کرد و ناطقنوری را نزدیک به این طیفها توصیف کرد که اصولگرایان روی خوشی به وی نشان نمیدهند.
جای خالی تدبیر در تأیید و تکذیبهای دولت
«اظهار ضد و نقیض مسئولان دولتی درباره حذف یارانه برخی گروهها موجب آشفتگی در افکار عمومی شده است.»
روزنامه اصلاحطلب آرمان با درج این مطلب نوشت: ماجرای پرداخت یارانهها بیش از هر چیزی در تنور بگومگوهای مسئولین مرتبط داغ میشود و همین امر سبب التهاب و نگرانی میان مردمی خواهد شد که خبری از پشت پرده این اخبار بعضا متناقض ندارند. در چند روز گذشته محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در یک نشست خبری رسما از عدم حذف یارانه نقدی افراد خبر داد و تاکید کرد بودجه سال 94 با تاخیر به دولت رسید و هنوز آییننامه حذف یارانه نقدی اقشار پردرآمد جامعه، به تصویب نرسیده است اما رئیس سازمان هدفمندسازی یارانهها حرف دیگری به خبرگزاریها میزند و در این میان باز هم تنها مردم بودند که در منگنه اخبار متناقض مسئولین تحت فشار قرار گرفتند و متوجه نشدند آخر این قصه به کجا میرسد.
آرمان میافزاید: یکی از نابسامانیهای رسانهای در این موضوع عدم شفافیت در پوشش اخبار مرتبط به آن میباشد که مورد زیر میتواند ذکر مثالی بر این امر بوده و چرایی نگرانی مردم را نشان دهد. مسئول بخش یارانه سازمان هدفمندی در پاسخ به این سوال که نوبخت اعلام کرد یارانه هیچ کس قطع نشده است، گفت: «به نوشتههای روزنامهها و رسانهها توجه نکنید، از اسفندماه یارانه افرادی از گروهها که اعلام کردیم، حذف شده است و اینها به عبارتی جزو اقشار پردرآمد و در زیرمجموعه 5 گروه محسوب شدند که طی بخشنامهای از دریافت یارانه محروم شدند.»
این روزنامه افزود: اما این تشویش در پوشش صحیح و دقیق رسانهای همچنان ادامه یافت و شاهد تغییری از مواضع سخنگوی دولت در موضوع هدفمندسازی یارانه بودیم... دولت بهتر است با تدبیر رسانهای دقیق، آشفتگی را از خاطر مردم بکاهد.
اما روزنامه ابتکار از دیگر روزنامههای اصلاحطلب نیز در یادداشتی نوشت: فلسفه پرداخت یارانه برای کاهش شکافهای عظیم طبقاتی است. برای همین پرداخت آن به کسانی که از انواع مواهب مادی و رانتها و یارانههای نامرئی برخوردارند نقض غرض است.
کسانی که خودروهای لوکس چندصد میلیونی دارند قطعا 50 هزار تومان در ماه پول چند بار ویراژ دادن آنان در اتوبانهای شهر نیست. اصلا خود این اتوبانها به عنوان یارانه برای آنان است. یا پزشکان و وکلایی که از انواع امکانات برای درآمد بیشتر برخوردارند قطعا مستحق دریافت یارانه نیستند. صرافانی که از رانت متغیر بودن قیمت ارز و طلا بر داراییشان افزوده میشود الان یارانه بزرگی میگیرند که 50 هزار تومان در مقابل آن پول خرد هم حساب نمیشود. پرداخت یارانه به اقشار ثروتمند فلسفه وجودی یارانه را زیر سوال میبرد.
این روزنامه افزود: عقلانیتر و البته انسانیتر این است که به جای آن که نان گران شود که بر دوش اکثریت عظیمی از مردم که قوت غالبشان نان است فشار آورده شود اقشار ثروتمند اندکی احساس مسئولیت بکنند و یارانه دریافت نکنند. آن هم در سیستم اقتصادی که مالیات بر درآمدهای کلان هنوز درست برقرار نشده است و انواع رانتها و مواهب دیگر برای پردرآمدها بیداد میکند.
روزنامه آفتاب تیتر اول خود را به این عنوان اختصاص داده که «چرا مجلس باید پالایش شود؟» و پاسخ را هم این طور داده که باید به جای افراطیون نیروهای متعادل و خردگرای بیشتری در آن حضور یابند.
بازی با کلماتی نظیر اعتدال و عقلانیت و افراطیگری در حالی است که سردبیر روزنامه مورد اشاره پس از وطنفروشی و ارتکاب خیانتهای متعدد از کشور گریخت و در آمریکا پناهندگی گرفت و در صف نیروهای میدانی VOA درآمد. «مجتبی-و» مدتها عنوان مشاور کروبی را به دوش میکشید و با همین عنوان سوءاستفاده میکرد. اما سرانجام پرده از نقاب برداشت و علیه جمهوری اسلامی و انقلاب فحاشی کرد. با این اوصاف به نظر میرسد معقولتر باشد گردانندگان آفتاب یزد به جای پرسش از پالایش مجلس به این پرسش پاسخ دهند که این روزنامه کی از عناصر نفوذی متظاهر به اصلاحطلبی یا اعتدال و خرد پالایش میشود؟
هانس بلیکس: هیچ دلیلی برای بازرسی نامحدود از ایران وجود ندارد
مدیر کل اسبق آژانس رفتار بد غرب را موجب مصمم شدن ایران برای خودکفایی در زمینه غنیسازی اورانیوم دانست.
هانس بلیکس در مصاحبه با صدای آمریکا هر چند گفت «کرهجنوبی و سوئد با وجود داشتن رآکتور اتمی غنیسازی نمیکنند» اما تصریح کرد: ایران تجربه بدی در این زمینه داشت چرا که درخواست خرید او رد شد و در دهه 1980 دیگر نتوانست اورانیوم غنی شده خریداری کند و این زمینهساز تصمیم آنان برای خودکفایی شد.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: طبق پروتکل الحاقی، آژانس میتواند درخواست بازرسی از اماکن و مصاحبه با افراد را داشته باشد؛ البته در صورتی که دلیلی داشته باشد که فعالیتهای هستهای در آن مکانها یا به وسیله آن اشخاص انجام شده است.
او اظهار داشت: اینکه ایران یک بار پذیرفت آژانس از پارچین بازرسی کند، خوب بود؛ از طرف دیگر مخالفت ایران با بازرسیهای نامحدود از یک پایگاه نظامی را میتوان درک کرد و دلیلی هم برای این وجود ندارد که لازم باشد آژانس به طور نامحدود دست به چنین اقداماتی بزند.
بلیکس با اشاره به اینکه گزینه دیگری هم وجود دارد، ادامه داد: این گزینه میتواند بازرسی تحت کنترل کشور مورد نظر باشد؛ در این مورد ایران میتواند بازرسان را فقط به ساختمانهای مورد ظن کارشناسان ببرد نه اینکه آنها به تمامی پایگاه که حتما بخشهای محرمانه هم دارد، دسترسی داشته باشند.
91 درصد فرمانداران برکنار شدند 75 درصد دیگر هم باید برکنار شوند!
در حالی که وزیر کشور میگوید 91 درصد فرمانداران با نظر دولت تغییر کردهاند، وزیر کشور دولت اصلاحات مدعی شد 75 درصد فرمانداران با دیدگاههای دولت همراه نیستند!
موسویلاری در مصاحبه با ایلنا مدعی شد: بالاخره مدیریت محلی توسط استانداران، فرمانداران یا بخشداران باید پا به پای دولت حرکت کند. یکی از انتقادات جدی که در حال حاضر وجود دارد، این است که خیلی از این مدیران محلی یعنی حدود 75 درصد آنها افرادی هستند که با مشی دولت و دیدگاههای دولت همراه نیستند.
وی ادامه میدهد: هماکنون در بسیاری از شهرستانها بخش عمده نیروها معتقد به مشی دولت نیستند که این مسئله یک چالش پیش روی دولت محسوب میشود که باید وزیر کشور و معاون سیاسی او به آن بپردازد.
عضو افراطیون مجمع روحانیون در ادامه در پاسخ این سؤال که برخی معتقدند نیروهای اصلاحطلب نقش بهسزایی در پیروزی روحانی در انتخابات سال 92 داشتند، اگر بخواهیم این رابطه را دو طرفه تعریف کنیم، دولت تاکنون چقدر پیگیر مطالبات اصلاحطلبان بوده است؟ گفت: در این رابطه باید بحث را از هم جدا کرد؛ اول اینکه اصلاحطلبان از شخص رئیس دولت حمایت کردند و حمایت اصلاحطلبان باعث شد تقریبا معادله انتخابات به هم بریزد. نتیجه تدبیر اصلاحطلبان هم دولتی شد که امروز با آن سر و کار داریم. بحث دیگر این است که دولت چقدر نگاه اصلاحطلبانه دارد. واقعیت این است که به دلیل مشکلاتی که پیش پای دولت قرار داشته، خیلی از مسائل همچنان باقی است. دولت هنوز در حوزههای بسیاری با وعده آقای روحانی در میتینگهای انتخاباتی فاصله زیادی دارد. معتقدم آقای روحانی هنوز به طور کامل موفق نشده منویات خود را محقق کند، دولت به همین نسبت و بلکه بیشتر با استقرار دیدگاههای اصلاحطلبان هم فاصله دارد.
یادآور میشود افراطیون مدعی اصلاحات از ابتدا بنای خود را بر تحت فشار گذاشتن دولت و بدهکار نگه داشتن آن در زمینه عزل و نصبها و مطالبات گذاشتهاند تا بدین ترتیب باج بیشتری گرفته و در عین حال مسئولیت عملکرد دولت را نیز بر عهده نگیرند.
موسوی لاری در حالی که گروه متبوع وی یکی از ارگان رفتارهای به دور از عقلانیت و قانونگرایی و آمیخته با ساختارشکنی در سال 88 بود، به ایلنا میگوید: همیشه گفتهایم علاقمندیم اصولگرایان معتدل، صدای غالب جریان اصولگرایی باشند، نه جریان افراطی و ساختارشکن. جریان افراطی همانطور که به خودشان لطمه میزنند، به معنای عام به اصولگرایان هم آسیب میرسانند. افراطیگرایی و چارچوب نداشتن و فقدان اصول، از عواملی بوده که تاکنون اصولگرایان از آن ضربه خوردند. از حضور عقلای جریان اصلاحات در صحنه استقبال میکنیم، چون احساس میکنیم آنها به اصل رقابت وفادار هستند. همه حرف ما این است؛ جریانهایی که به اصل جمهوری اسلامی وفادارند و قانون اساسی را به عنوان میثاق ملی قبول دارند، باید به صحنه آمده و با یکدیگر به رقابت بپردازند. بیش از اینکه اصلاحطلبان نسبت به افراطیون موضع داشته باشند، اصولگرایان معتدل و عاقل باید نسبت به آنها حساسیت نشان دهند، تا آنها بلندگو و سخنگوی جریان اصولگرا تلقی نشوند.
گفتنی است شعار علیه ولایتفقیه و تاکید بر حذف جمهوری اسلامی و اهانت به امام و رهبری و بالاتر از آن هتاکی به ساحت امام حسین(ع) از جمله عملکردهای شرمآور مدعیان اصلاحطلبی در آشوب سال 88 بود ضمن اینکه جماعت افراطیون در مقابل رای مردم- که حقالناس بود- ایستادند.
اصلاحطلبان سر پیچ خطرناک دیگر تختهگاز نمیروند!
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم میگوید: اصلاح طلبان دیگر اشتباه استراتژیک نمیکنند.
ابراهیم امینی (از اعضای بعدی حزب اعتماد ملی) در مصاحبه با روزنامه اعتماد، ناکامیهای گذشته را «نتیجه اشتباه در استراتژی و غرور کاذب اصلاح طلبان» دانست و گفت: نبود یک اتاق فکر در میان اصلاحطلبان یکی از مهمترین مشکلاتی بود که در مجلس ششم داشتیم. اتاق فکری که بتواند برنامهها را نهادینه کند. فقدان این اتاق فکر باعث شد هر کسی چیزی را که تصور میکرد برای اداره کشور خوب است از طریق رسانهها مطرح کند. همین اتفاق باعث ایجاد برخی چالشها شد که از آن به عنوان یکی از مشکلات جدی مجلس ششم میتوان یاد کرد.
وی در توصیف اشتباهات استراتژیک میگوید: در مسیر، برخی جاها پیچهای خطرناکی وجود دارد. در پیچ خطرناک اجازه ندارید بیشتر از 10 یا 20 کیلومتر سرعت داشته باشید. اگر بیش از این سرعت داشته باشیم واژگون میشویم. جاهایی هم اتوبان است و با سرعت بالا میتوان به سمت هدف حرکت کرد. آنچه تجربه به ما داده این است که کجا با سرعت میتوانیم حرکت کنیم و کجا برای جلوگیری از واژگونی باید با سرعت مطمئنه برانیم. اصلاحطلبان میدانند از هول حلیم نباید در دیگ بیفتند. اصلاحطلبان همان تابلوی معروف دیررسیدن بهتر از اصلا نرسیدن را پیش روی چشمانشان نصب کردهاند. فکر میکنم که این تجربه به اندازه کافی برای اصلاحسطلبان به دست آمده است.
امینی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره ائتلافهای انتخاباتی اظهار داشت: الان یکی از چیزهایی که استشمام میشود، این است که آقای روحانی و آقای لاریجانی برای انتخابات مجلس دهم ائتلاف کنند.
در واقع جریانات هوادار او مدنظر است. حزب اعتدال و توسعه که آقای نوبخت دبیرکل آن است در حال فعالیت هستند. احساس میشود که بدشان نمیآید بین حامیان آقای لاریجانی و آقای روحانی ائتلافی ایجاد شود.
وی در پاسخ این سؤال که «در واقع اصلاحطلبان هم در این ائتلاف سهیم خواهند بود؟» میگوید: خیر. اینکه اصلاحطلبان در این ائتلاف حضور پیدا کنند یا نه و آیا اصلاحطلبان حاضر میشوند که لیستشان با جریان آقای لاریجانی مشترک باشد جای بحث دارد. با وجود احترامی که اصلاحطلبان برای آقای لاریجانی در مقایسه با سایر اصولگرایان قایلند ولی اختلاف دیدگاهها بین جریان آقای لاریجانی و جریان منسوب به او و اصلاحطلبان به گونهای نیست که به لیست مشترک برسند، ضمن اینکه خود آقای لاریجانی با توجه به ذهنیتی که نسبت به اصلاحطلبان در بخشهایی از حاکمیت وجود دارد، بعید است که چنین ریسکی بکند.
عضو حزب اعتماد ملی ادامه میدهد: اگر این مسئله باعث جداشدن مسیر آقای روحانی و حامیان آقای روحانی با اصلاح طلبان بشود که در واقع عقبه رأی آقای روحانی متعلق به اصلاحطلبان است. به عقیده من این یک زنگ خطر برای آقای روحانی است. اگر چنین شود اولا موجب میشود بقیه طیفهای اصولگرا در مقابل ائتلاف لاریجانی واکنش به خرج دهند و شرایطی برای وحدتشان ایجاد شود.
ضمن اینکه این اتفاق هم ممکن است موجب جدا شدن مسیر آقای روحانی و اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری آینده شود که خطرناک است. براین اساس فکر میکنم مصلحت آقای روحانی ایجاب میکند که با همان عقبه رایی که در انتخابات ریاستجمهوری داشته است در ائتلاف باشد.
وی میگوید اگر طیفهای جریان اصولگرا احساس خطر کنند قطعا به سمت ائتلاف میروند.
امینی همچنین کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه را بازوهای چپ و راست هاشمی توصیف کرد و ناطقنوری را نزدیک به این طیفها توصیف کرد که اصولگرایان روی خوشی به وی نشان نمیدهند.
جای خالی تدبیر در تأیید و تکذیبهای دولت
«اظهار ضد و نقیض مسئولان دولتی درباره حذف یارانه برخی گروهها موجب آشفتگی در افکار عمومی شده است.»
روزنامه اصلاحطلب آرمان با درج این مطلب نوشت: ماجرای پرداخت یارانهها بیش از هر چیزی در تنور بگومگوهای مسئولین مرتبط داغ میشود و همین امر سبب التهاب و نگرانی میان مردمی خواهد شد که خبری از پشت پرده این اخبار بعضا متناقض ندارند. در چند روز گذشته محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در یک نشست خبری رسما از عدم حذف یارانه نقدی افراد خبر داد و تاکید کرد بودجه سال 94 با تاخیر به دولت رسید و هنوز آییننامه حذف یارانه نقدی اقشار پردرآمد جامعه، به تصویب نرسیده است اما رئیس سازمان هدفمندسازی یارانهها حرف دیگری به خبرگزاریها میزند و در این میان باز هم تنها مردم بودند که در منگنه اخبار متناقض مسئولین تحت فشار قرار گرفتند و متوجه نشدند آخر این قصه به کجا میرسد.
آرمان میافزاید: یکی از نابسامانیهای رسانهای در این موضوع عدم شفافیت در پوشش اخبار مرتبط به آن میباشد که مورد زیر میتواند ذکر مثالی بر این امر بوده و چرایی نگرانی مردم را نشان دهد. مسئول بخش یارانه سازمان هدفمندی در پاسخ به این سوال که نوبخت اعلام کرد یارانه هیچ کس قطع نشده است، گفت: «به نوشتههای روزنامهها و رسانهها توجه نکنید، از اسفندماه یارانه افرادی از گروهها که اعلام کردیم، حذف شده است و اینها به عبارتی جزو اقشار پردرآمد و در زیرمجموعه 5 گروه محسوب شدند که طی بخشنامهای از دریافت یارانه محروم شدند.»
این روزنامه افزود: اما این تشویش در پوشش صحیح و دقیق رسانهای همچنان ادامه یافت و شاهد تغییری از مواضع سخنگوی دولت در موضوع هدفمندسازی یارانه بودیم... دولت بهتر است با تدبیر رسانهای دقیق، آشفتگی را از خاطر مردم بکاهد.
اما روزنامه ابتکار از دیگر روزنامههای اصلاحطلب نیز در یادداشتی نوشت: فلسفه پرداخت یارانه برای کاهش شکافهای عظیم طبقاتی است. برای همین پرداخت آن به کسانی که از انواع مواهب مادی و رانتها و یارانههای نامرئی برخوردارند نقض غرض است.
کسانی که خودروهای لوکس چندصد میلیونی دارند قطعا 50 هزار تومان در ماه پول چند بار ویراژ دادن آنان در اتوبانهای شهر نیست. اصلا خود این اتوبانها به عنوان یارانه برای آنان است. یا پزشکان و وکلایی که از انواع امکانات برای درآمد بیشتر برخوردارند قطعا مستحق دریافت یارانه نیستند. صرافانی که از رانت متغیر بودن قیمت ارز و طلا بر داراییشان افزوده میشود الان یارانه بزرگی میگیرند که 50 هزار تومان در مقابل آن پول خرد هم حساب نمیشود. پرداخت یارانه به اقشار ثروتمند فلسفه وجودی یارانه را زیر سوال میبرد.
این روزنامه افزود: عقلانیتر و البته انسانیتر این است که به جای آن که نان گران شود که بر دوش اکثریت عظیمی از مردم که قوت غالبشان نان است فشار آورده شود اقشار ثروتمند اندکی احساس مسئولیت بکنند و یارانه دریافت نکنند. آن هم در سیستم اقتصادی که مالیات بر درآمدهای کلان هنوز درست برقرار نشده است و انواع رانتها و مواهب دیگر برای پردرآمدها بیداد میکند.