«اگر خواستههای ما جدا از خواستههای توده مردم باشد، دچار همان انفکاکی میشویم که در دورهای اصلاحطلبان دچارش شدند و دولت نهم و دهم از آن نهایت استفاده یا سوءاستفاده را برد. شاید اگر ما خواستههای مردم را اولویتبندی میکردیم، دچار آن انفکاک نمیشدیم»!
رهامی همچنین با بیان اینکه معیشت مردم مسئله اصلی ماست، گفته است: مردم به اعتماد این جریان (اصلاحطلب) به شخص آقای روحانی رأی دادند.
نقدی بر اظهارات اخیر محسن رهامی:
*رهامی قبل از این نیز طی مصاحبهای با خبرگزاری ایرنا مدعی شده بود: تحریمها و قطعنامهها کشور را فلج کرده و تا حل نشود نمیتوانیم حوزه اقتصاد کشور را 100در صد حل کنیم!
و اما درباره اظهار نظر و توضیحات وی مبنی بر اینکه ملت ایران مشکل اقتصادی دارند، اقتصاد قفل شده و مسئله اصلاحطلبان نیز معیشت مردم است...
جریان اصلاحات درباره ابراز نگرانی پیرامون مشکلات مردم ایران باید به 4 سؤال مشخص پاسخ مشخص بدهد.
آن سؤالها از این قرارند:
یکم: چرا جریان خاص و چهرههای آن فقط طی دو سال و نیم اخیر دلسوز اقتصاد و تحریمها شدهاند؟! آیا تحریمها و مشاکل اقتصادی مردم قبل از دو سال و نیم اخیر وجود نداشتهاند؟! اگر داشتهاند (که داشتهاند) چرا شعار دولت اصلاحات «توسعه سیاسی»! انتخاب شد و چرا در تمام طول سالهای دولت اصلاحات و حتی بعد از آن، خبری از اصلاحطلبان در عرصه مشکلات اقتصادی مردم و تحریمها نبود؟!
دوم: آیا ابراز موضع چهرههای جریان خاص درباره مشکلات اقتصادی؛ که دقیقاً پس از صحبتهای سعید حجاریان مبنی بر ضرورت توجه به مشکلات قشرهای پایین جامعه و تظلّمخواهی پیرامون تحریمها آغاز شد اتفاقی است یا حقیقت دارد که آقایان چشم به انگشت اشارهی حجاریان دوختهاند؟!
سوم: جریان سیاسی خاص و چهرههای آن باید پاسخ بدهند که حداقل طی دو و نیم سال اخیر که به زعم خود پیگیر مشکلات مردم شدهاند؛ غیر از جمله 4 کلمهای «مردم مشکل اقتصادی دارند»! چه گامی در جهت رفع مشکلات ادعایی خود برداشتهاند و آیا مواضعی همیشگی همچون ضرورت توجه دولت یه سیاست داخلی، ضرورت تغییر برخی وزیران و استانداران، ورود دولت به مسئله تأیید و ردّ صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب و غیره که هر روز و هروز از جانب معاریف اصلاحطلب، مؤکداً تکرار میشود در راستای حل مشاکل اقتصادی مردم است؟!
البته صحبتهایی با مزاج اقتصادی همچون اینکه «با توافق ژنو میزان دریافتهای ارزی ایران صد برابر میشود»! و یا «با توافق ژنو سطح معیشت ما افزایش مییابد»! از جانب اصلاحطلبان مطرح شدهاند که البته باید میزان تحقق این اظهارات را به قضاوت عمومی واگذار کرد.
و چهارم: اساساً مشکل اقتصادی مورد اشارهی اصلاحطلبان چیست و چه ماهیتی دارد که علیالدوام آنرا پیرامون مردم مطرح میکنند؟!
آیا نبود نان شب است؟ عدم سهولت در اخذ ویزای شینگن است؟ بیکاری درصد بالایی از مردم است، تورّم غیر معقول است یا اینکه چیزی است که از نظر اصلاحطلبان هست اما قاطبه مردم آنرا بعنوان یک مشکل حادّ لمس نمیکنند؟!
گفتنیست مسئله تأکید بر اثر تحریمها و اشاره به چیزی مبهم به نام مشکلات اقتصادی! طی دو و نیم سال اخیر آنچنان از حد گذشت که رهبر انقلاب در سخنرانی روز یکم فروردین خود در سال 93 به توطئه دشمن خارجی برای فتنهانگیزی در ایران به بهانه تحریمها اشاره کردند.
از سوی دیگر طی دو و نیم سال اخیر در سه کشور اوکراین، ونزوئلا و هنگ کنگ نیز خیزشهایی علیه حکومت قانونی این کشورها به بهانه معیشت، تحریم و مشکلات اقتصادی! شکل گرفته که مستنداً از کاخ سفید به عنوان صحنهگردان اصلی این اغتشاشات نام برده میشود.
گردانندگان خیزشهای اشاره شده اگرچه با بهانه مشکلات اقتصادی کار خود را آغاز کردهاند اما در ادامه صرفاً خواستار براندازی حکومت در کشورهای خود شدهاند.
جالب توجه آنکه یکی از الگوهای اشاره شده که در کشور اوکراین رخ داد و به براندازی حکومت قانونی این کشور انجامید، توسط عددی از چهرههای جریان خاص در داخل ایران نیز مورد تقدیس و تمجید قرار گرفت و از آن با عنوان حرکتی آزادیخواهانه! یاد شد.
لازم به ذکر است، دو تن از اصلاحطلبان طی هفتههای اخیر با اشاره به چیزی به نام مشکلات اقتصادی گفتهاند: مشکلات اقتصادی همان امالفساد است و مردم میدانند که اگر دنبال حل مسایل اقتصادیشان هستند باید کلید را در دستان اصلاحطلبان جستجو کنند!