صراط: شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه با انتشار نامه ای خطاب به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نوشتند: اگر حضرتعالی، تحقیقا قائل به تخلف در پرونده بورسیه ها هستید، چرا آنرا به محاکم قضایی و دیوان عدالت اداری ارجاع نمی دهید؟ چرا معاونین شما و کمیته غیر قانونی، در حکم دادستان، هیات منصفه، شاکی، قاضی و جلاد، به صدور احکام و اجرای آن مشغولند؟
متن نامه دانشجویان بورسیه به شرح زیر است:
استاد بزرگوار جناب آقای دکتر فرهادی
وزیر محترم علوم تحقیقات و فناوری
با اهدای سلام و تحیت؛
احترامابه پیرو نامه قبلی ،همانگونکه که مستحضرید قریب به یک سال است که بیش از ۳۷۰۰ نفر از دانشجویان و فارغ التحصیلان دکتری که در قالب بورسیه وزارت علوم به تحصیل اشتغال دارند، با انواع تهمتهای بی مبنا و فشارهای مختلف تحصیلی، اجتماعی، اقتصادی و حتی خانوادگی روزگار می گذرانند.
فشار بیش از حد و ظلم بزرگ و برنامه ریزی شده ای که بر دانشجویان مظلوم و بی گناه بورسیه تحمیل شده است، در کنار امیدی که به حل این مشکل به دست حضرتعالی بسته بودند، ما را بر آن داشت تا پس از مدت ها، انتظار یک تصمیم منصفانه و قانونی را بکشیم. اما صد افسوس که افراطیون کینه توز در نهایت بر خلاف تمامی قوانین موضوعه کشور و بر خلاف انصاف و انسانیت، ماهیت درونشان را در قالب تصمیمی حیرت آور بروز دادند و بسیاری از نخبگان مظلوم نجیب را با تیغ نفاق، فتنه و لابی سنگین سیاسی و رسانه ای، در خاموشی مطلق دستگاه های نظارتی و قضایی، گردن زدند.
بر این اساس و بر مبنای شناخت کامل از روحیات و اغراض کوردلانه طراحان حذف جوانان نخبه و متعهد بورسیه و اخراج اساتید در وزارت علوم، در نهایت تصمیم گرفتیم تا سخنان خود را در قالب نامه ای سرگشاده دیگری با جنابعالی مطرح نماییم. گرچه نیک می دانیم شما طراح و گرداننده این موضوع در وزارت علوم نیستید؛ اما از سویی همراهی شما با گردانندگان بازی " دروغ بزرگ بورسیه ها" و از سوی دیگر روحیه حقیقت جوی شما، شناخت صحیح از موضع و نگاه شما به این سناریوسازی پیچیده را دشوار نموده است.
جناب آقای دکتر فرهادی!
در یک سال اخیر فشار روحی، روانی و مالی سنگینی بر روی دانشجویان مظلوم و نجیب بورسیه و خانواده های آنها تحمیل شده است. فشاری که عده ای را در اوج جوانی پیر کرده و گردی سپید بر رخ آنها پاشیده است. حجم و سطح این فشارها، تهمت ها و افتراهای گسترده که متاسفانه با صدای بلند از برخی رسانه های خبری به نقل از مسئولین فریاد می شود، زندگی روزمره و معمول این دانشجویان را مختل نموده و لحظات شیرین جوانی را به کابوسی تلخ و بی پایان مبدل کرده است.
شاید نه به عنوان وزیر علوم که به عنوان یک مسلمان متدین فرهیخته، نیاز باشد بدانید که فشارهای ناشی از بازی های سیاسی یک ساله اخیر باعث شده تا اعضای خانواده بسیاری از این دانشجویان نیز دچار مشکلات اساسی روحی و جسمی شده اند. از بروز چندین مورد مشکلات قلبی و عصبی والدین این دانشجویان پس از شنیدن اخبار ناخوشایندی که به صورت زنجیروار توسط همکاران افراطی شما در وزارت علوم منتشر می شود، تا روستانشینی و فروش لپتاپ دانشجوی نخبه ایرانی شاغل به تحصیل در چین بدلیل قطع مقرری وی توسط اداره بورس و یا اختصاص سهمیه غذایی مستمندان به یکی از دانشجویان نخبه ایرانی در کانادا و کار شبانه دانشجوی دکترا به عنوان پیک موتوری رستوران و ... . این هاهمه و همه دردهایی است که در وجود ما سنگینی می کند؛ لیکن گفتن آنرا تاکنون مخالف عزت نفس یک دانشجوی دکترا و یک جوان ایرانی می دانستیم. این ها دردهایی است که تنها به دلیل ثبت نام در یک فراخوان و حضور در مصاحبه های علمی و عمومی فراوان، به آن گرفتار شدیم!!
وزیر محترم علوم؛
حضرتعالی مطلعید که آیین نامه ای که وزارت علوم دولت قبل طبق آن اقدام به پذیرش دانشجویان بورسیه نموده است، در سال ۱۳۶۴ با امضای شخص حضرتعالی به عنوان وزیر وقت به تصویب رسیده و قطعا بهتر از هر کسی به اختیارات وزیر و شورای مرکزی بورس واقفید و نیک می دانید که این حرکاتی که از سوی مجموعه تحت نظر حضرتعالی در حال انجام است، نه تنها درجهت قانون و قانونمداری نیست، بلکه کاملا بر خلاف آیین نامه های وزارت بوده و بیشتر بوی تسویه حساب سیاسی با دولت پیشین از آن به مشام می رسد.
جالب تر آنکه رأی قانونی کمیسیون اصل ۹۰ نیز در این موضوع صادر شده و پرونده این دانشجویان را خالی از هرگونه اشکال قانونی و ایرادی دانسته است. اما متاسفانه همکاران شما در آن وزارتخانه، مجددا بر طبل ابطال بی دلیل بورسیه ها کوبیده و تلاش در اتمام حرکتی دارند که برای «تسویه حساب سیاسی» آغاز نموده اند. از جنابعالی انتظار داریم نگذارید که بر زمین ماندن قوانین مصوب مجلس، تکرار شده و همکارانتان بر خلاف شعار زیبای اعتدال و میانه روی، تندروی و عدم تمکین به قانون را پیشه کرده و شرایط را هم برای وزارت علوم و هم برای دانشجویان بورسیه و خانواده های آنان پیچیده تر از قبل کنند.
جناب آقای وزیر!
با توجه به موارد فوق، ما به عنوان دانشجویان بورسیه به سوالات بی پاسخ بسیاری برخوردیم که علاقمندیم شما در جایگاه یک استاد دلسوز به ما در یافتن پاسخ به آنها کمک کنید.
۱-گناه و جرم اساسی دانشجویان بورسیه چیست که از همه طرف مورد هجمه و تهدید قرار گرفته اند؟ آیا آنها رشوه ای پرداخت کرده و یا فعل خلاف قانون مرتکب شده اند؟ آیا شرایط عمومی و اخلاقی تحصیل و اشتغال را از دست داده اند؟ آیا توطئه ای بر ضد نظام اسلامی داشته و در داخل و خارج از دانشگاه ایجاد آشوب کرده اند؟ چه تناسبی میان جرم بورسیه ها و مجازات آنها در تصمیمات وزارت علوم و سازمان امور دانشجویان وجود دارد؟
۲- چرا دانشجوی بورسیه که طبق قوانین وزارت علوم و تعهدات محضری فی مابین در طول تحصیل اجازه هیچگونه اشتغال و کسب درآمد ندارد، اکنون باید چند ده میلیون غرامت به وزارت علوم پرداخت کند؟ این مجازات توسط کدامین محکمه تایید شده که شما آن را اجرایی کرده اید؟ این دانشجوی مظلوم نجیب بی پناه، باید این رقم را از کجا تامین کند؟
۳- حضرتعالی در جایگاه یک مسلمان اگر قائل به صحیح بودن احکام و آرا صادره بر ضد دانشجویان بورسیه هستید، چرا دستور نمی دهید این احکام را به صورت کتبی و مستند به دانشجویان ارائه کنند؟ چرا این احکام به صورت شفاهی، درگوشی و در قالب یک خاله بازی خنده دار به دانشجویان اعلام می گردد؟ اگر افراطیون برنامه ریز وزارت علوم اندکی اعتقاد به صحت احکام صادره دارند، چرا به صورت فوق محرمانه!! از دانشگاه ها می خواهند که این احکام را صرفا به صورت شفاهی و صرفا در گوش دانشجو زمزمه کنند؟ در کجای تاریخ جمهوری اسلامی و سایرنظام های سیاسی و قضایی جهان، شما چنین روش و منشی را برای ابلاغ احکام و اجرای آنها، سراغ دارید؟
۴-چرا کسی که بیش از همه برای گرفتن همین نوع بورسیه برای فرزندش در دولت قبل تقلا کرده است، اکنون سردمدار مبارزه با بورسیه های به قول خودش " غیر قانونی" شده است و هر صبحگاه و شامگاه برای ضدانقلاب و معاند خوراک سازی خبری می کند؟ آیا هیچ نفس سالمی، این گونه نان خوردن به نرخ روز را می پذیرد؟ آیا هیچ کس می تواند بپذیرد که سخنان این فرد در مذمت بورسیه ها، برخاسته از یک روحیه حق طلبانه، عدالت خواهانه و قانون گرایانه است؟ آیا با این اوصاف، فرضیه" دروغ بزرگ بورسیه ها" تحقق نمی یابد؟
۵-مجموعه تحت نظر حضرتعالی، چرا رای شفاف کمیسیون اصل نود که بر مبنای مطالعات دقیق و بی طرفانه در موضوع بورسیه ها صادر شده بود، اعتنا نکرد و بر خلاف نظر قانونی مجلس، باز هم خودسرانه و مغرضانه عمل کرد. مگر دولت شما همواره داعیه اعتدال، قانون و هماهنگی قوا را ندارد!!
۶- چرا پرونده بورسیه ها فقط بین سال های۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ مورد بررسی قرار گرفتند؟ شما بیشتر و بهتر از همه می دانید که بورسیه های بی ضابطه فله ای، غالبا در سال های قبل از سال ۱۳۸۴ اعطا شده است!! چرا به سال های قبل از سال ۱۳۸۴ باز نمی گردید و وضعیت رانت های علمی اعطا شده به کسانی که اکنون بسیاری از آنها تصمیم گیر و تصمیم ساز جایگاه های مهمی در وزارت علوم هستند، نمی پردازید؟ مگر قانون مداری و مبارزه با فساد شما، تنها محصور به زمان ۸۴ تا ۹۲ است؟ یا اینکه سایر دولت ها در وزارتخانه شما، مصونیت قضایی و اداری دارند؟
۷- اگر حضرتعالی، تحقیقا قائل به تخلف در پرونده بورسیه ها هستید، چرا آنرا به محاکم قضایی و دیوان عدالت اداری ارجاع نمی دهید؟ چرا معاونین شما و کمیته غیر قانونی، در حکم دادستان، هیات منصفه، شاکی، قاضی و جلاد، به صدور احکام و اجرای آن مشغولند؟
۸- به نظر جنابعالی بهتر نیست وزارت علوم به جای راه اندازی بازی های سیاسی بی مبنا و جهت گیری های مغرضانه بی حاصل ، درگیر رسالت اصلی خود شود ؟ آیا درگیری های پی در پی سیاسی و شانتاژهای هر روزه رسانه ای، مانعی مستحکم در راه رسالت اصیل وزارت علوم نیست؟ به نظر شما توقف و عقب گرد رشد علمی کشور در تمامی نمایه های استنادی و پایگاههای های علمی پژوهشی، نشانه ای از حرکت قهقرایی وزارت علوم در دوسال اخیر نمی باشد؟ نکته جالب اینجاست که در سال گذشته، خبرهای منتشرشده بر مبنای حواشی وزارت علوم در رسانه های مختلف دیداری و شنیداری از تعداد مقالات ISI چاپ شده در ایران بیشتر بوده است!!!!
۹-چرا در وزارت علوم هیچ کس پیگیر افشای اسامی دانشجویان بورسیه در یک صفحه اینترنتی منتسب به یک فتنه گر معلوم الحال نشد؟ چرا نوشته های این فرد پس از انتشار اسامی و معرفی گردانندگان پشت صحنه قضیه انتشار اسامی در وزارت علوم، با هیچگونه واکنش مشخصی حقوقی روبرو نشد؟ اگر این اسامی از سازمان امور دانشجویان به بیرون درز کرده باشد، که ...!! و اگر از مجاری دیگری منتشر شده است، چرا وزارت علوم اقدام قضایی خاصی در مقابله با آن نداشته است؟! آیا سکون و سکوت وزارت علوم به عنوان پرحاشیه ترین و خبرسازترین وزارتخانه، در این زمینه جای سوال و حیرت نیست؟
۱۰-در پیشگاه وجدان جنابعالی، دانشجویان نخبه و متعهد بورسیه که طبق یک فرایند شفاف قانونی توانسته اند بورسیه دریافت کنند گناهکارترند یا عناصر خبیث و رذل شریک در فتنه ۸۸؟ آیا آنانکه ماه ها کشور و دانشگاه را به آشوب و بحران کشیدند باید تاوان بیشتری دهند یا تعدادی دانشجوی مظلوم که یک فرایند قانونی را طی کرده اند؟ اگر از نظر شما فتنه گران گناهکار ترند آنگاه شما باید کمیته های حقیقت یاب را در سطح وزارت علوم، این بار نه برای دانشجویان بورسیه که برای فتنه گران آشوبگر، تشکیل دهید و بر مبنای اسناد، با این جرثومه های فساد برخورد کنید. البته شاید در این مسیر علت دشمنی عده ای با نیروهای متعهد و نخبه حامی نظام را نیز دریابید.
ما از پیگیری حقوق خود خسته نخواهیم شد. اگر کسانی مبنای محاسبه خود را بر روی خستگی و بیکارگی ما گذاشته اند، به زودی خواهند فهمید که ما در مسیر حق طلبی و دفاع از آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی، مفهومی تحت عنوان " خستگی " نداریم. ما به لطف خدا راه حق طلبانه خود را ادامه داده و کسانی که ریاکارانه پشت مفاهیم متعالی پنهان شده و مشغول فتنه، توطئه، انحراف افکار عمومی و سیاه نمایی نسبت به تمامی دستاوردهای نظام هستند را رسوا خواهیم نمود.
استاد بزرگوار جناب آقای دکتر فرهادی
جنابعالی به عنوان یکی از وزرای متعهد و خوشنام کابینه دولت یازدهم که مصداق بارز شعار اعتدال گرایی رئیس جمهور محترم به شمار می روید، با ورود به این موضوع خواهید توانست دردی از آلام این قشر جوان و تحصیلکرده درمان کنید.
ما درد دل خود را ابتدا به درگاه حضرت حق و سپس به شما به عنوان وزیر علوم بیان کردیم و در کنار تلاش مستمر و بی پایان برای احقاق حق محرزمان، امر خود را به خداوند واگذار می کنیم. اما معتقدیم بهرحال روزهای سخت خواهند گذشت و «ان مع العسر یسرا»، و پس از تمام این روزها، بلاشک روزی قرار دارد که همگان باید در پیشگاه داور برحق و قاضی اصلی حاضر شده و پاسخگوی اعمال خود باشیم.
و نفوض امرنا الی الله انالله بصير بالعباد ولا حول و لاقوة الا بالله
با احترام
شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه
گروه خادمین نظام
متن نامه دانشجویان بورسیه به شرح زیر است:
استاد بزرگوار جناب آقای دکتر فرهادی
وزیر محترم علوم تحقیقات و فناوری
با اهدای سلام و تحیت؛
احترامابه پیرو نامه قبلی ،همانگونکه که مستحضرید قریب به یک سال است که بیش از ۳۷۰۰ نفر از دانشجویان و فارغ التحصیلان دکتری که در قالب بورسیه وزارت علوم به تحصیل اشتغال دارند، با انواع تهمتهای بی مبنا و فشارهای مختلف تحصیلی، اجتماعی، اقتصادی و حتی خانوادگی روزگار می گذرانند.
فشار بیش از حد و ظلم بزرگ و برنامه ریزی شده ای که بر دانشجویان مظلوم و بی گناه بورسیه تحمیل شده است، در کنار امیدی که به حل این مشکل به دست حضرتعالی بسته بودند، ما را بر آن داشت تا پس از مدت ها، انتظار یک تصمیم منصفانه و قانونی را بکشیم. اما صد افسوس که افراطیون کینه توز در نهایت بر خلاف تمامی قوانین موضوعه کشور و بر خلاف انصاف و انسانیت، ماهیت درونشان را در قالب تصمیمی حیرت آور بروز دادند و بسیاری از نخبگان مظلوم نجیب را با تیغ نفاق، فتنه و لابی سنگین سیاسی و رسانه ای، در خاموشی مطلق دستگاه های نظارتی و قضایی، گردن زدند.
بر این اساس و بر مبنای شناخت کامل از روحیات و اغراض کوردلانه طراحان حذف جوانان نخبه و متعهد بورسیه و اخراج اساتید در وزارت علوم، در نهایت تصمیم گرفتیم تا سخنان خود را در قالب نامه ای سرگشاده دیگری با جنابعالی مطرح نماییم. گرچه نیک می دانیم شما طراح و گرداننده این موضوع در وزارت علوم نیستید؛ اما از سویی همراهی شما با گردانندگان بازی " دروغ بزرگ بورسیه ها" و از سوی دیگر روحیه حقیقت جوی شما، شناخت صحیح از موضع و نگاه شما به این سناریوسازی پیچیده را دشوار نموده است.
جناب آقای دکتر فرهادی!
در یک سال اخیر فشار روحی، روانی و مالی سنگینی بر روی دانشجویان مظلوم و نجیب بورسیه و خانواده های آنها تحمیل شده است. فشاری که عده ای را در اوج جوانی پیر کرده و گردی سپید بر رخ آنها پاشیده است. حجم و سطح این فشارها، تهمت ها و افتراهای گسترده که متاسفانه با صدای بلند از برخی رسانه های خبری به نقل از مسئولین فریاد می شود، زندگی روزمره و معمول این دانشجویان را مختل نموده و لحظات شیرین جوانی را به کابوسی تلخ و بی پایان مبدل کرده است.
شاید نه به عنوان وزیر علوم که به عنوان یک مسلمان متدین فرهیخته، نیاز باشد بدانید که فشارهای ناشی از بازی های سیاسی یک ساله اخیر باعث شده تا اعضای خانواده بسیاری از این دانشجویان نیز دچار مشکلات اساسی روحی و جسمی شده اند. از بروز چندین مورد مشکلات قلبی و عصبی والدین این دانشجویان پس از شنیدن اخبار ناخوشایندی که به صورت زنجیروار توسط همکاران افراطی شما در وزارت علوم منتشر می شود، تا روستانشینی و فروش لپتاپ دانشجوی نخبه ایرانی شاغل به تحصیل در چین بدلیل قطع مقرری وی توسط اداره بورس و یا اختصاص سهمیه غذایی مستمندان به یکی از دانشجویان نخبه ایرانی در کانادا و کار شبانه دانشجوی دکترا به عنوان پیک موتوری رستوران و ... . این هاهمه و همه دردهایی است که در وجود ما سنگینی می کند؛ لیکن گفتن آنرا تاکنون مخالف عزت نفس یک دانشجوی دکترا و یک جوان ایرانی می دانستیم. این ها دردهایی است که تنها به دلیل ثبت نام در یک فراخوان و حضور در مصاحبه های علمی و عمومی فراوان، به آن گرفتار شدیم!!
وزیر محترم علوم؛
حضرتعالی مطلعید که آیین نامه ای که وزارت علوم دولت قبل طبق آن اقدام به پذیرش دانشجویان بورسیه نموده است، در سال ۱۳۶۴ با امضای شخص حضرتعالی به عنوان وزیر وقت به تصویب رسیده و قطعا بهتر از هر کسی به اختیارات وزیر و شورای مرکزی بورس واقفید و نیک می دانید که این حرکاتی که از سوی مجموعه تحت نظر حضرتعالی در حال انجام است، نه تنها درجهت قانون و قانونمداری نیست، بلکه کاملا بر خلاف آیین نامه های وزارت بوده و بیشتر بوی تسویه حساب سیاسی با دولت پیشین از آن به مشام می رسد.
جالب تر آنکه رأی قانونی کمیسیون اصل ۹۰ نیز در این موضوع صادر شده و پرونده این دانشجویان را خالی از هرگونه اشکال قانونی و ایرادی دانسته است. اما متاسفانه همکاران شما در آن وزارتخانه، مجددا بر طبل ابطال بی دلیل بورسیه ها کوبیده و تلاش در اتمام حرکتی دارند که برای «تسویه حساب سیاسی» آغاز نموده اند. از جنابعالی انتظار داریم نگذارید که بر زمین ماندن قوانین مصوب مجلس، تکرار شده و همکارانتان بر خلاف شعار زیبای اعتدال و میانه روی، تندروی و عدم تمکین به قانون را پیشه کرده و شرایط را هم برای وزارت علوم و هم برای دانشجویان بورسیه و خانواده های آنان پیچیده تر از قبل کنند.
جناب آقای وزیر!
با توجه به موارد فوق، ما به عنوان دانشجویان بورسیه به سوالات بی پاسخ بسیاری برخوردیم که علاقمندیم شما در جایگاه یک استاد دلسوز به ما در یافتن پاسخ به آنها کمک کنید.
۱-گناه و جرم اساسی دانشجویان بورسیه چیست که از همه طرف مورد هجمه و تهدید قرار گرفته اند؟ آیا آنها رشوه ای پرداخت کرده و یا فعل خلاف قانون مرتکب شده اند؟ آیا شرایط عمومی و اخلاقی تحصیل و اشتغال را از دست داده اند؟ آیا توطئه ای بر ضد نظام اسلامی داشته و در داخل و خارج از دانشگاه ایجاد آشوب کرده اند؟ چه تناسبی میان جرم بورسیه ها و مجازات آنها در تصمیمات وزارت علوم و سازمان امور دانشجویان وجود دارد؟
۲- چرا دانشجوی بورسیه که طبق قوانین وزارت علوم و تعهدات محضری فی مابین در طول تحصیل اجازه هیچگونه اشتغال و کسب درآمد ندارد، اکنون باید چند ده میلیون غرامت به وزارت علوم پرداخت کند؟ این مجازات توسط کدامین محکمه تایید شده که شما آن را اجرایی کرده اید؟ این دانشجوی مظلوم نجیب بی پناه، باید این رقم را از کجا تامین کند؟
۳- حضرتعالی در جایگاه یک مسلمان اگر قائل به صحیح بودن احکام و آرا صادره بر ضد دانشجویان بورسیه هستید، چرا دستور نمی دهید این احکام را به صورت کتبی و مستند به دانشجویان ارائه کنند؟ چرا این احکام به صورت شفاهی، درگوشی و در قالب یک خاله بازی خنده دار به دانشجویان اعلام می گردد؟ اگر افراطیون برنامه ریز وزارت علوم اندکی اعتقاد به صحت احکام صادره دارند، چرا به صورت فوق محرمانه!! از دانشگاه ها می خواهند که این احکام را صرفا به صورت شفاهی و صرفا در گوش دانشجو زمزمه کنند؟ در کجای تاریخ جمهوری اسلامی و سایرنظام های سیاسی و قضایی جهان، شما چنین روش و منشی را برای ابلاغ احکام و اجرای آنها، سراغ دارید؟
۴-چرا کسی که بیش از همه برای گرفتن همین نوع بورسیه برای فرزندش در دولت قبل تقلا کرده است، اکنون سردمدار مبارزه با بورسیه های به قول خودش " غیر قانونی" شده است و هر صبحگاه و شامگاه برای ضدانقلاب و معاند خوراک سازی خبری می کند؟ آیا هیچ نفس سالمی، این گونه نان خوردن به نرخ روز را می پذیرد؟ آیا هیچ کس می تواند بپذیرد که سخنان این فرد در مذمت بورسیه ها، برخاسته از یک روحیه حق طلبانه، عدالت خواهانه و قانون گرایانه است؟ آیا با این اوصاف، فرضیه" دروغ بزرگ بورسیه ها" تحقق نمی یابد؟
۵-مجموعه تحت نظر حضرتعالی، چرا رای شفاف کمیسیون اصل نود که بر مبنای مطالعات دقیق و بی طرفانه در موضوع بورسیه ها صادر شده بود، اعتنا نکرد و بر خلاف نظر قانونی مجلس، باز هم خودسرانه و مغرضانه عمل کرد. مگر دولت شما همواره داعیه اعتدال، قانون و هماهنگی قوا را ندارد!!
۶- چرا پرونده بورسیه ها فقط بین سال های۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ مورد بررسی قرار گرفتند؟ شما بیشتر و بهتر از همه می دانید که بورسیه های بی ضابطه فله ای، غالبا در سال های قبل از سال ۱۳۸۴ اعطا شده است!! چرا به سال های قبل از سال ۱۳۸۴ باز نمی گردید و وضعیت رانت های علمی اعطا شده به کسانی که اکنون بسیاری از آنها تصمیم گیر و تصمیم ساز جایگاه های مهمی در وزارت علوم هستند، نمی پردازید؟ مگر قانون مداری و مبارزه با فساد شما، تنها محصور به زمان ۸۴ تا ۹۲ است؟ یا اینکه سایر دولت ها در وزارتخانه شما، مصونیت قضایی و اداری دارند؟
۷- اگر حضرتعالی، تحقیقا قائل به تخلف در پرونده بورسیه ها هستید، چرا آنرا به محاکم قضایی و دیوان عدالت اداری ارجاع نمی دهید؟ چرا معاونین شما و کمیته غیر قانونی، در حکم دادستان، هیات منصفه، شاکی، قاضی و جلاد، به صدور احکام و اجرای آن مشغولند؟
۸- به نظر جنابعالی بهتر نیست وزارت علوم به جای راه اندازی بازی های سیاسی بی مبنا و جهت گیری های مغرضانه بی حاصل ، درگیر رسالت اصلی خود شود ؟ آیا درگیری های پی در پی سیاسی و شانتاژهای هر روزه رسانه ای، مانعی مستحکم در راه رسالت اصیل وزارت علوم نیست؟ به نظر شما توقف و عقب گرد رشد علمی کشور در تمامی نمایه های استنادی و پایگاههای های علمی پژوهشی، نشانه ای از حرکت قهقرایی وزارت علوم در دوسال اخیر نمی باشد؟ نکته جالب اینجاست که در سال گذشته، خبرهای منتشرشده بر مبنای حواشی وزارت علوم در رسانه های مختلف دیداری و شنیداری از تعداد مقالات ISI چاپ شده در ایران بیشتر بوده است!!!!
۹-چرا در وزارت علوم هیچ کس پیگیر افشای اسامی دانشجویان بورسیه در یک صفحه اینترنتی منتسب به یک فتنه گر معلوم الحال نشد؟ چرا نوشته های این فرد پس از انتشار اسامی و معرفی گردانندگان پشت صحنه قضیه انتشار اسامی در وزارت علوم، با هیچگونه واکنش مشخصی حقوقی روبرو نشد؟ اگر این اسامی از سازمان امور دانشجویان به بیرون درز کرده باشد، که ...!! و اگر از مجاری دیگری منتشر شده است، چرا وزارت علوم اقدام قضایی خاصی در مقابله با آن نداشته است؟! آیا سکون و سکوت وزارت علوم به عنوان پرحاشیه ترین و خبرسازترین وزارتخانه، در این زمینه جای سوال و حیرت نیست؟
۱۰-در پیشگاه وجدان جنابعالی، دانشجویان نخبه و متعهد بورسیه که طبق یک فرایند شفاف قانونی توانسته اند بورسیه دریافت کنند گناهکارترند یا عناصر خبیث و رذل شریک در فتنه ۸۸؟ آیا آنانکه ماه ها کشور و دانشگاه را به آشوب و بحران کشیدند باید تاوان بیشتری دهند یا تعدادی دانشجوی مظلوم که یک فرایند قانونی را طی کرده اند؟ اگر از نظر شما فتنه گران گناهکار ترند آنگاه شما باید کمیته های حقیقت یاب را در سطح وزارت علوم، این بار نه برای دانشجویان بورسیه که برای فتنه گران آشوبگر، تشکیل دهید و بر مبنای اسناد، با این جرثومه های فساد برخورد کنید. البته شاید در این مسیر علت دشمنی عده ای با نیروهای متعهد و نخبه حامی نظام را نیز دریابید.
ما از پیگیری حقوق خود خسته نخواهیم شد. اگر کسانی مبنای محاسبه خود را بر روی خستگی و بیکارگی ما گذاشته اند، به زودی خواهند فهمید که ما در مسیر حق طلبی و دفاع از آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی، مفهومی تحت عنوان " خستگی " نداریم. ما به لطف خدا راه حق طلبانه خود را ادامه داده و کسانی که ریاکارانه پشت مفاهیم متعالی پنهان شده و مشغول فتنه، توطئه، انحراف افکار عمومی و سیاه نمایی نسبت به تمامی دستاوردهای نظام هستند را رسوا خواهیم نمود.
استاد بزرگوار جناب آقای دکتر فرهادی
جنابعالی به عنوان یکی از وزرای متعهد و خوشنام کابینه دولت یازدهم که مصداق بارز شعار اعتدال گرایی رئیس جمهور محترم به شمار می روید، با ورود به این موضوع خواهید توانست دردی از آلام این قشر جوان و تحصیلکرده درمان کنید.
ما درد دل خود را ابتدا به درگاه حضرت حق و سپس به شما به عنوان وزیر علوم بیان کردیم و در کنار تلاش مستمر و بی پایان برای احقاق حق محرزمان، امر خود را به خداوند واگذار می کنیم. اما معتقدیم بهرحال روزهای سخت خواهند گذشت و «ان مع العسر یسرا»، و پس از تمام این روزها، بلاشک روزی قرار دارد که همگان باید در پیشگاه داور برحق و قاضی اصلی حاضر شده و پاسخگوی اعمال خود باشیم.
و نفوض امرنا الی الله انالله بصير بالعباد ولا حول و لاقوة الا بالله
با احترام
شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه
گروه خادمین نظام