خشت اولی که کج نهاده شد
دیوار
کج بالاخره در ورزشگاه ملک فهد فرو ریخت، دیواری که آجر نخست آن به خاطر
اختلافات پشت پرده برخی از اعضای هیات مدیره پرسپولیس با علی دایی در
ابتدای فصل کج نهاده شد و سهشنبه شب باعث وداع دردناک سرخپوشان با لیگ
قهرمانان آسیا شد.
دغدغه های برانکو در پرسپولیس
دست
خالی برانکو روی نیمکت، ضعف مفرط بازیکنان در تقابلهای یک یا دو نفره با
نفرات الهلال و اجرای برنامههای تاکتیکی و همچنین خستگی و بیانگیزگی
نفراتی که تقریبا در بازیهای اخیر جزو ۱۱ یا ۱۴ بازیکن پرسپولیس بودند،
ماحصل درگیری افرادی بود که در روزهای مهم آمادهسازی تیم و جذب بازیکن پیش
از آغاز لیگ چهاردهم، منافع خود یا بهتر بگوئیم شهرت طلبی را بر منافع تیم
ترجیح دادند.
زخم زبان ها بازهم برای هواداران
برای
باشگاهی که دو مدیرعامل آن در طی دو سال به زندان میافتد، در یک فصل دو
مدیرعامل، دو سرپرست، یک قائم مقام را در راس هرم مدیریتیاش میبیند و سه
سرمربی و یک مربی را به خاطر تفکرات اشتباه برخی افراد غیرمتخصص تغییر
میدهد، نمیتوان پایانی بهتر از این تصور کرد و باز هم این هوادار است که
باید زخم زبان تلخ این ناکامیها را به جان بخرد.
اقدام اشتباه مدیران ابتدای فصل
پرسپولیس
در عربستان باخت و حذف شد. اما امروز این سوال مطرح میشود که چرا مدیران
باشگاه در ابتدای فصل به درخواستهای علی دایی برای بستن تیم بهتر اهمیتی
ندادند؟ اگر پاسخ «خالی کردن زیر پای دایی و کادرفنیاش باشد»، باید به حال
مدیران ابتدای فصل تاسف خورد که منافع باشگاه را فدای سیاست و تفکر غلط
خود کردند. قطعا اگر آنها قبل از آغاز فصل دایی را برکنار میکردند، نه
اینکه مانع اجرای برنامههایش شوند، سرنوشت امروز پرسپولیس تا این اندازه
دردناک به پایان نمیرسید.
درگیری های ویرانگر رحیمی و سیاسی
این
همان اختلافی بود که پس از ناکامی پرسپولیس در روزهای ابتدایی لیگ، از
جلسات خصوصی خارج و علنی شد؛ اتفاقی که آتش اختلاف هیات مدیره این باشگاه
با علیرضا رحیمی مدیرعامل و علی دایی سرمربی وقت این تیم را بیشتر کرد.
اعضای هیات مدیره به سرکردگی حمیدرضا سیاسی ضعف فنی را عامل ناکامی
پرسپولیس اعلام کرد اما رحیمی به حمایت از سرمربی تیم خود پرداخت. علی دایی
هم باردیگر اعلام کرد که مدیریت باشگاه در جذب نفرات و برگزاری برنامههای
آمادهسازی مدنظرش، درست عمل نکرده و به قولی چوب لای چرخ بهتر بسته شدن
پرسپولیس گذاشتند.
سوالی که دایی باید پاسخ بدهد
از
سوی دیگر جا دارد این سوال را از علی دایی پرسید که چرا وقتی این
مخالفتها را دید و یا متوجه آنها شد، برای ماندن و ابقای خود در راس هرم
کادر فنی پرسپولیس، حاضر شد سر مقابل این اتفاقات خم کند. همچنین تیم را
ضعیف ببندد و خوب آماده نکند تا در نهایت این پرسپولیس و هواداران باشند که
یک فصل شاهد ناکامیهای تلخ تیم خود باشند. آیا اگر او به خاطر پرسپولیس و
هواداران میرفت، اوضاع این تیم بهتر نمیشد؟
بازگشت پرحرف و حدیث حمید درخشان
بازگشت
عجیب حمید درخشان به پرسپولیس، بازتابهای مثبت و منفی زیادی داشت.
خیلیها او را منجی دانسته و بسیاری با انتقاد از این تغییر، سرمربیگری
درخشان را یک بازگشت به عقب غیر منطقی برشمردند. درخشان اما خیلی زود نشان
داد، به خوبی راه علی دایی را ادامه میدهد زیرا پرسپولیس او هم بسیار
پرنوسان و حاشیهدار بود؛ اتفاقی که باعث شد خیلی زود بحث برکناریاش مطرح
شود اما بردن دربی رفت این تغییر را با تاخیر روبرو کرد.
خمیازه های توهین آمیز در صورت سرمربی
دوران
نزول این مربی توسط خودش آغاز شد، آنهم با ضعفهای مدیریتی و ناتوانی در
برخورد با مشکلات انضباطی بازیکنان مطرح تیم. خمیازههای پیام صادقیان
مقابل چشم درخشان تا اعتراض سوشا مکانی به نیمکت نشینی، اتفاقاتی بود که
پرونده حضور درخشان در پرسپولیس را مختومه کرد؛ آنهم درشرایطی که میراثهای
تلخ علی دایی در جذب بازیکنان را کاملتر کرده بود.
اشتباه درخشان در چارچوب دروازه
علی
دایی در ابتدای فصل درحالی سوشا مکانی را به خدمت گرفت که نیلسون جونیور
محبوب، شرایط خوبی داشت اما درخشان اشتباه را با خروج نام نیسلون از فهرست
تیمش کاملتر کرد تا پرسپولیس در هفتههای پایانی لیگ و دیدارهای مهم آسیا
از این نقطه ضعف بزرگ، ضربات جبران ناپذیری را متحمل شود. گابریل تنها
بازیکن خوبی بود که توسط درخشان به پرسپولیس آورده شد اما سایر نفرات از
جمله تادئو، خریدهایی بودند که نه تنها درمانی برای دردهای سرخپوشان
نبودند، بلکه بر مشکل کمبود بازیکن این تیم هم افزودند.
اشتباه بزرگی که برانکو مرتکب شد
البته
برانکو ایوانکوویچ که سومین سرمربی پرسپولیس در لیگ چهاردهم بود، بنابه
دلایل نامعلوم روی نام گابریل هم خط قرمز کشید تا این تیم خصوصا در بازی
برگشت با الهلال کاملا خلع سلاح شود، تیمی که به زعم بسیاری از هوادارانش،
پیراهنش به تیم خیلی از بازیکنان گشاد است و باید برای فصل آینده یک انقلاب
در بخش نفراتش صورت بگیرد.
ریشه شکست در عربستان کجا بود؟
پرسپولیس
در عربستان باخت و حذف شد، اما این تیم روزی باخت که مدیرانش برای برکناری
سرمربی، نفرات مدنظرش را جذب نکرده و شرایط را برای آمادهسازی کامل تیم
فراهم نکردند. این تیم آن روزی طعم ناکامی را چشید که سرمربیاش ماند، با
این خیال که میتواند با همین نفرات جوان هم موفق باشد، فردی که میتوانست
به خاطر موفقیت تیم و هوادارانش، از حق خود برای نشستن روی نیمکت سرمربیگری
این تیم بگذرد.
حضور مدیران ناکاربلد و تصمیمات عجیب
سرخپوشان
پایتخت بار دیگر باختند، آنهم روزی که رئیس هیات مدیره آن، جاده را برای
رسیدنش به پست مدیرعاملی به خوبی صاف کرد اما دو هفته بعد سر از زندان در
آورد. همان روزی محکوم به ناکامی شد که پس از بازگشت مدیرعاملش، اعضای هیات
مدیرهاش تقویت نشده و یا اجازه پیدا نکردند مدیرعاملی جدید را انتخاب
کنند. سرخپوشان روزی قافیه را به سایر مدعیان باختند که مدیران کارنابلد در
عرصه ورزش و فوتبال، به جای جبران اشتباهات قبلی، برتکرار یا ادامه آن
اصرار ورزیدند آنهم بدون توجه به این جمله که «اگر برای هر اشتباه هزار
دلیل بیاورید، میشود هزار و یک اشتباه»
نقش سازمان لیگ در ناکامی سرخ ها
اما
شاید اصلیترین روزی که این تیم باخت، وقتی بود که زمان دیدارش با نفت
مسجدسلیمان تغییر نکرد. مدیران سازمان لیگ که پیش از آغاز لیگ قهرمانان
آسیا، نگران کیسه گل شدن پرسپولیس در ورزشگاه آزادی برابر تیمهای عربی
بودند، با اشتباه بزرگ خود باعث شدند پرسپولیس به مسجدسلیمان برود. همان
بازی یک بازیکن کلیدی را از پرسپولیس گرفت و خستگی آنها را بیشتر کرد تا با
مضاعف شدن مشکلاتش راهی عربستان شود و با شکست برابر النصر، صدرنشینیاش
به خطر بیافتد.
مطمئنا اگر پرسپولیس با استراحت بیشتر و در اختیار داشتن گابریل به عربستان میرفت، به النصر نمیباخت و میتوانست حتی به عنوان صدرنشین به مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا صعود کند و به جای رویارویی با الهلال و انجام بازی برگشت در ریاض، به مصاف السد قطر برود، آنهم با کسب میزبانی در بازی برگشت.
ناراحتی اش برای هواداران ماند
پرسپولیس
در عربستان باخت و حذف شد، اما امروز تنها هواداران ناراحتند زیرا مدیران
کارنابلد همچنان روی صندلیهای خود نشسته و یا به جای تاسف خوردن در خصوص
این ناکامی بزرگ، بیزینسهای شخصی خود را پیگیری میکنند. مسئولان سازمان
لیگ هم به برنامه محوری خود میبالند و دیگران را به نگاه ملی دعوت میکنند
اما خودشان در «سر بزنگاه» فوتبال، نماینده ایران را یاری نکردند.
منیت هایی که کمر پرسپولیس را شکست
قطعا
اگر منیتهای ابتدای فصل نبود، اشتباهات در جذب بازیکنان در نیم فصل رخ
نمیداد و یا زمان بازی پرسپولیس با نفت مسجدسلیمان تغییر میکرد، امروز به
جای مرثیه سرایی در شکست، هوادارانش جشن پیروزی و صعود به جمع ۸ تیم برتر
آسیا را برگزار می کردند.