صراط: رییس مجلس شورای اسلامی از دیانت و خردمندی به عنوان مبنای اصلی انقلابیون یاد کرد و گفت: اقدامات تند و احساسی همراه با بیانضباطی و بیعقلی که از آن به عنوان انقلابی گری یاد میشود،بزرگترین ظلم به انقلابیون دانست.
علی لاریجانی در مطلبی تحت عنوان "شلوغ بازی و انقلابی گری" در اینستاگرام خود نوشت:
برخی افراد، اقدامات تند و احساسی، که غالباً با نوعی بیانضباطی و بیعقلی همراه است را، چون از سرِ درد و اخلاص و احساس مسئولیت برای انقلاب صورت میگیرد، به عنوان انقلابی گری، یا ستایش میکنند و یا رفتار آنان را قابل اغماض میپندارند و این بزرگترین ظلم به انقلابیون است.
مبنای اصلی انقلابیون دیانت و خردمندی بود که توانستند با پیشبینی درست حوادث و با توکل به خداوند و رعایت اخلاق و انصاف به پیروزی برسند. احساسات، اگر پشتوانه یک فعل سیاسی عقلانی باشد و تا جایی که در چارچوب اخلاق باشد، شور انگیز و بخشی از حرکت آفرینی در تفکر انقلابی است، اما احساسات غیر متکی بر عقلانیتِ سیاسی، کور اندیشی است که غالباً نه ره به جایی میبرد و نه در جاده اخلاق طی طریق می کند.
رهبر معظم انقلاب در 25 تیر 1386 فرمودند:
«بعضی ها تصور میکنند انقلابیگری، یک حرکت انقلابی، یعنی حرکت بیانضباطِ همراه با شلوغی، سردرگمی و بینظمی! میگویند آقا، آنها انقلابی بود و تمام شد! این، غلط است. مطلقاً در ذات تحرک انقلابی، اغتشاش و بینظمی نیست. بعکس، انضباط انقلابی از محکم ترین و قویترین انضباط هاست. انضباطی که ریشه از ذهن انسان، از دل انسان، از ایمان انسان میگیرد، بهترین انضباطها را دارد.»
علی لاریجانی در مطلبی تحت عنوان "شلوغ بازی و انقلابی گری" در اینستاگرام خود نوشت:
برخی افراد، اقدامات تند و احساسی، که غالباً با نوعی بیانضباطی و بیعقلی همراه است را، چون از سرِ درد و اخلاص و احساس مسئولیت برای انقلاب صورت میگیرد، به عنوان انقلابی گری، یا ستایش میکنند و یا رفتار آنان را قابل اغماض میپندارند و این بزرگترین ظلم به انقلابیون است.
مبنای اصلی انقلابیون دیانت و خردمندی بود که توانستند با پیشبینی درست حوادث و با توکل به خداوند و رعایت اخلاق و انصاف به پیروزی برسند. احساسات، اگر پشتوانه یک فعل سیاسی عقلانی باشد و تا جایی که در چارچوب اخلاق باشد، شور انگیز و بخشی از حرکت آفرینی در تفکر انقلابی است، اما احساسات غیر متکی بر عقلانیتِ سیاسی، کور اندیشی است که غالباً نه ره به جایی میبرد و نه در جاده اخلاق طی طریق می کند.
رهبر معظم انقلاب در 25 تیر 1386 فرمودند:
«بعضی ها تصور میکنند انقلابیگری، یک حرکت انقلابی، یعنی حرکت بیانضباطِ همراه با شلوغی، سردرگمی و بینظمی! میگویند آقا، آنها انقلابی بود و تمام شد! این، غلط است. مطلقاً در ذات تحرک انقلابی، اغتشاش و بینظمی نیست. بعکس، انضباط انقلابی از محکم ترین و قویترین انضباط هاست. انضباطی که ریشه از ذهن انسان، از دل انسان، از ایمان انسان میگیرد، بهترین انضباطها را دارد.»
صراط در انتخابات ریاست جمهوری92 علنا از کاندیداتوری حجه الاسلام ابوترابی دفاع کرد واعلام کرد که از ایشان پشتیبانى خواهد کرد حالا چه شده است که از لاریجانی بدگویی مى کند؟! ابوترابی و لاریجانی هر دو هم فکر وهم روش هستند.
راستی چه شده که اصلاح طلبان امریکایی برای مجلس تو را برعارف ترجیح می دهند؟
به جز بي بصيرت شدن اين سياستمداران ، شايد واقعا"مشكل در جاي ديگري است ،
...................
گاهي وقتها هم بايد خود شكني ، آينه شكستن خطاست
اگر هر اصولگرايي اين جمله را سرلوحه کارش قرار دهد همه اصلاح طلب می شوند و ايران گلستان و نه کره شمالی.
زین جهالت مردگان را زنده کرد
از قضا رو از جهالت برده ای
اینچنین تنها شده افسرده ای
گوییا آن لنگه کفش کارش بکرد
اینچنین در تو هویدا گشته درد
جان من رسوای عالم گشته ای
پنبه شد هر آنچه را که رشته ای
احمدی یک جمله گفت از فسق و
شد سیاه تومار و پیچید مشق تو
عقل را با تو نباشد نسبتی
عاقلان دانند نداری کسوتی
بعد از این روزت سیاه تر می شود
آن رییس دنبال پستی می دود
خود بگو عاقل شدن اینگونه بود
هیچ نذاری از تعقل تار و پود
"اینچنین رفتن به سر افتادن است"
سرنگون از جایگاه افتادن است
از خرد دور است این اعمال مرد
خود بکردی با خودت هر آنچه کرد
از ادب گفتی ادب از تو گریخت
بی حیایی ازسر و روی تو ریخت
اینچنین گفتن فقط در شان توست
بی ادب بودن پر از انبان توست
هیچ می دانی ادب چیست ای حقیر
لاف کم زن ای تو در دانش فقیر
عشق را نتوان ستاندن از دلی
با متاع خاک و خاشاک و جلی
خویش را زین برده گی آزاد کن
جان و تن با نور حق آباد کن
در حماقت ماندنت بیهوده گیست
خویش می دانی چنین بودن زچیست
راه را گم کرده ای ای بیخرد
اینچنین عقل و شعورت می پرد
باز گرد از این ره بی حاصلی
دور شو از مرکب لا طایلی
طفل جانت را بیا پروانه کن
لایق آبادی این خانه کن
باش چون ایرانیان شیر ژیان
دور کن از خود فریبای عیان
این وطن از درد می نالد بسی
نیست جای گل ستان خار و خسی
از اجانب دور باش و مرد باش
با وطن صادق تر و همدرد باش
آنچه من گفتم همه پند است،قرار
عشق در حق است نه در اهل شرار