صراط: محسن جلالپور در کانال تلگرامی خود به حادثه مرگبار واژگونی اتوبوس حامل سربازان پرداخت و از دست مطالعه بودن طرح "سرباز صنعت" در اتاق بازرگانی ایران خبر داد.
« سربازان چه غریبانه جان سپردند.آمده بودند مشق خدمت کنند اما در سیاه مشق مدیریت و تدبیر جان دادند. سال های طولانی است که پیران و جوانان ما در جادهها جان میسپارند.ما سلاطین پرونده های همیشه باز مانده هستیم. پرونده جاده و سربازی، سال های طولانی است که در محافل ما باز است اما مثل خیلی پرونده های دیگر بی آن که به فرجامی برسد، هر روز حادثه می آفریند و قلب هایمان را آزرده می کند.
مساله خیلی ساده است. ما پیچیدهاش میکنیم.ساز و کار سربازی از دوره پهلوی اول به یادگار مانده و ما هنوز دستش نزدهایم. لُر را به کردستان میفرستیم. تُرک را به خوزستان. عرب را راهی خراسان میکنیم و فارس را به آذربایجان. این همه پدیدههای اطراف ما تغییر میکنند. ما اما از تغییر هراس داریم.
سالهای طولانی است که بازنگری در ساز و کارهای سربازی، به مطالبه جوانان ما تبدیل شده اما هیچ نهادی حاضر نیست این تار وپود کهنه را بازبینی کند.
در اتاق ایران طرحی را با عنوان "سرباز صنعت" در دست مطالعه و بررسی داریم و امیدواریم با اجرای آن بتوانیم قدری از این مسائل را کم کنیم.
در جاده هم همین طور. سالهای طولانی است که در راهها جان میبازیم و در آسمان تلف میشویم اما نتیجه چه شده است؟ چه کسی به یاد دارد که دستگاهی بی آن که دیگران را مقصر بداند به وظیفه خود در باره جاده و امنیت و مسافر عمل کند؟
جاده، خودرو، کیفیت، امنیت و هزاران پرونده پرهزینه دیگر. واقعا چقدر خوب، بد مدیریت میکنیم.
به خانواده های سربازان در جاده در گذشته صمیمانه تسلیت می گویم. روحشان شاد و یادشان گرامی.»
« سربازان چه غریبانه جان سپردند.آمده بودند مشق خدمت کنند اما در سیاه مشق مدیریت و تدبیر جان دادند. سال های طولانی است که پیران و جوانان ما در جادهها جان میسپارند.ما سلاطین پرونده های همیشه باز مانده هستیم. پرونده جاده و سربازی، سال های طولانی است که در محافل ما باز است اما مثل خیلی پرونده های دیگر بی آن که به فرجامی برسد، هر روز حادثه می آفریند و قلب هایمان را آزرده می کند.
مساله خیلی ساده است. ما پیچیدهاش میکنیم.ساز و کار سربازی از دوره پهلوی اول به یادگار مانده و ما هنوز دستش نزدهایم. لُر را به کردستان میفرستیم. تُرک را به خوزستان. عرب را راهی خراسان میکنیم و فارس را به آذربایجان. این همه پدیدههای اطراف ما تغییر میکنند. ما اما از تغییر هراس داریم.
سالهای طولانی است که بازنگری در ساز و کارهای سربازی، به مطالبه جوانان ما تبدیل شده اما هیچ نهادی حاضر نیست این تار وپود کهنه را بازبینی کند.
در اتاق ایران طرحی را با عنوان "سرباز صنعت" در دست مطالعه و بررسی داریم و امیدواریم با اجرای آن بتوانیم قدری از این مسائل را کم کنیم.
در جاده هم همین طور. سالهای طولانی است که در راهها جان میبازیم و در آسمان تلف میشویم اما نتیجه چه شده است؟ چه کسی به یاد دارد که دستگاهی بی آن که دیگران را مقصر بداند به وظیفه خود در باره جاده و امنیت و مسافر عمل کند؟
جاده، خودرو، کیفیت، امنیت و هزاران پرونده پرهزینه دیگر. واقعا چقدر خوب، بد مدیریت میکنیم.
به خانواده های سربازان در جاده در گذشته صمیمانه تسلیت می گویم. روحشان شاد و یادشان گرامی.»