صراط: «شوهرم به من و زندگیمان اهمیت نمیدهد. او انگار برای دیگران زندگی میکند. فقط به فکر تجملات است و میخواهد نظر بقیه را به زندگیاش جلب کند.از دست این کارهایش خسته شدهام.»
به گزارش جام جم، اینها را زن جوانی میگوید که همراه همسرش برای درخواست طلاق به شعبه 268 دادگاه خانواده آمده است. او درباره ماجرای زندگیاش چنین میگوید: سه سال است ازدواج کردهام، ولی در این مدت یک روز خوش نداشتهام. شوهرم فقط به فکر حرف دیگران است. از حق من و زندگیمان میزند تا وسایل لوکس و ماشین گرانقیمت حتی شده به صورت قسطی بخرد و آن را به رخ بقیه بکشد. با اینکه درآمدش خیلی بالا نیست، ولی هرچه پول درمیآورد آن را خرج تجملات بیاهمیت میکند. باورتان نمیشود ما گاهی وقتها حتی پول یک غذا را هم نداریم، یخچالمان خالی میشود، اما شوهرم باز هم حاضر نیست دست از این ولخرجیهای بیاهمیتش بردارد. او میگوید برای خودمان خرج نکنیم، اما تا میتوانیم وسایل لوکس و لباسهای مارکدار و خانهای شیک داشته باشیم. سه سال است که دارم با بدبختی زندگی میکنم، ولی هرچه به شوهرم میگویم دست از این کارهایت بردار فایدهای ندارد. به او میگویم من حاضرم یک زندگی ساده ولی پر از آرامش داشته باشم. بهتر از این است که همیشه در استرس و عذاب مشکلات مالی باشم، ولی شوهرم دستبردار نیست. او این اخلاق را از بچگی داشته است و من هم نمیتوانم تحملش کنم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی میگوید: همسرم هم میداند که من اخلاقم همین است. همه حسرت زندگی او را دارند، ولی این زن بیدلیل بهانهگیری میکند. کدام زن بدش میآید که طلا و وسایل لوکس و ماشین گرانقیمت داشته باشد، اما همسر من به جای قدردانی مرتب بهانهگیری میکند. حالا در این میان مشکلات مالی هم برایمان پیش میآید که این طبیعی است و من دوست ندارم کسی از مشکلات مالی ما خبردار شود، اما این زن با غرولندهایش منرا دیوانه کرده است.
در پایان قاضی وقتی نتوانست این زوج را از جدایی منصرف کند، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
به گزارش جام جم، اینها را زن جوانی میگوید که همراه همسرش برای درخواست طلاق به شعبه 268 دادگاه خانواده آمده است. او درباره ماجرای زندگیاش چنین میگوید: سه سال است ازدواج کردهام، ولی در این مدت یک روز خوش نداشتهام. شوهرم فقط به فکر حرف دیگران است. از حق من و زندگیمان میزند تا وسایل لوکس و ماشین گرانقیمت حتی شده به صورت قسطی بخرد و آن را به رخ بقیه بکشد. با اینکه درآمدش خیلی بالا نیست، ولی هرچه پول درمیآورد آن را خرج تجملات بیاهمیت میکند. باورتان نمیشود ما گاهی وقتها حتی پول یک غذا را هم نداریم، یخچالمان خالی میشود، اما شوهرم باز هم حاضر نیست دست از این ولخرجیهای بیاهمیتش بردارد. او میگوید برای خودمان خرج نکنیم، اما تا میتوانیم وسایل لوکس و لباسهای مارکدار و خانهای شیک داشته باشیم. سه سال است که دارم با بدبختی زندگی میکنم، ولی هرچه به شوهرم میگویم دست از این کارهایت بردار فایدهای ندارد. به او میگویم من حاضرم یک زندگی ساده ولی پر از آرامش داشته باشم. بهتر از این است که همیشه در استرس و عذاب مشکلات مالی باشم، ولی شوهرم دستبردار نیست. او این اخلاق را از بچگی داشته است و من هم نمیتوانم تحملش کنم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی میگوید: همسرم هم میداند که من اخلاقم همین است. همه حسرت زندگی او را دارند، ولی این زن بیدلیل بهانهگیری میکند. کدام زن بدش میآید که طلا و وسایل لوکس و ماشین گرانقیمت داشته باشد، اما همسر من به جای قدردانی مرتب بهانهگیری میکند. حالا در این میان مشکلات مالی هم برایمان پیش میآید که این طبیعی است و من دوست ندارم کسی از مشکلات مالی ما خبردار شود، اما این زن با غرولندهایش منرا دیوانه کرده است.
در پایان قاضی وقتی نتوانست این زوج را از جدایی منصرف کند، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.