صراط: حسن شمشادي، خبرنگار صداوسیما در نامه ای به مدیرمسئول روزنامه جام جم متعلق به صداوسیما از اینکه شهادت همکارش محسن خزایی در حلب سوریه مورد بی توجهی این روزنامه قرار گرفته، به شدت انتقاد کرد.
نامه شمشادی به مدیرمسئول جام جم به شرح زیر است:
بنام خدا
مدير مسئول محترم روزنامه جام جم
سلام عليكم
شماره امروز يكشنبه بيست و سوم ابان نود و پنج شما را در عين ناباوري و تعجب ديدم .
شايد بدانيد و حتما مي دانيد كه محسن خزايي خبرنگار رسانه ملي كمتر از دوازده ساعت قبل از انتشار اين شماره روزنامه شما در حلب سوريه بدست تروريست ها به شهادت رسيد، ان هم به هنگام تهيه گزارش خبري از خط اول نبرد، در حلب، براي صدا و سيما .
تعجب كردم وقتي ديدم خبر شهادت اين همكار رسانه اي را در حد يك خبر كوچك و شايد بي اهميت و صرفا براي رفع تكليف و مسئوليت در صفحه اول روزنامه تان درج كرديد و خبرهاي اول و دوم و سوم و عكس يك صفحه اول را به موضوعات مهم ! ديگري اختصاص داده ايد كه حتما از منظر شما و همكاران ارجمندم، مهم تر از خبر شهادت محسن خزايي هستند .
جناب مدير مسئول
ايا اگر محسن خزايي و امثال ايشان هم اولويت هاي كار و زندگي شان را مسائل ديگري قرار مي داد و مي دادند، الان وضعيت كشورمان از نظر امنيت اينگونه بود ؟!
اگر چه در سه چهار سال گذشته اين خبرنگار جنگ و امثال وي را نديديد اما سوال اينجاست كه حتي وقتي با نثار جانش ثبات قدمش را در راهي كه انتخاب كرده بود، نشان داد، جا نداشت كه بهتر و شايسته تر به او و خدمات رسانه اي و نحوه شهادتش مي پرداختيد ؟!
براستي مظلوميت خبرنگاران جنگ و شهدايشان تا به كي و تا به كجا ؟!
همكار محترم رسانه اي
انتظار نمي رفت كه همه روزنامه ها از هر جريان و نگاه سياسي تيتر و عكس يكشان را به شهادت محسن خزايي اختصاص مي دادند، اگرچه اگر چنين خبري در هر جاي دنيا اتفاق مي افتاد، اينگونه مي كردند، همانطور كه كردند، اما انتظار مي رفت كه جام جم كه ارگان رسمي صدا و سيماست، براي فرزند رسانه اي شهيدش چنين مي كرد، كه نكرد .
برادر ارجمند
من نه در جايگاه شما هستم و نه خدا را شكر، شرايط كافي و وافي و لازم براي تصدي اين مسئوليت را دارم، اما به صراحت مي گويم اگر براي ساعات قبل از چاپ و انتشار اين شماره روزنامه ( خداي نكرده ) من جاي شما بودم ، در اين شماره تنها يك عكس از كار رسانه اي محسن خزايي در خط اول نبرد در شام را در نيم صفحه اول كار مي كردم، و تيتر مي زدم : محسن خزايي، فرزند رسانه ملي، در سوريه شهيد شد !
.
همين
.
حسن شمشادي، يك خبرنگار ساده
نامه شمشادی به مدیرمسئول جام جم به شرح زیر است:
بنام خدا
مدير مسئول محترم روزنامه جام جم
سلام عليكم
شماره امروز يكشنبه بيست و سوم ابان نود و پنج شما را در عين ناباوري و تعجب ديدم .
شايد بدانيد و حتما مي دانيد كه محسن خزايي خبرنگار رسانه ملي كمتر از دوازده ساعت قبل از انتشار اين شماره روزنامه شما در حلب سوريه بدست تروريست ها به شهادت رسيد، ان هم به هنگام تهيه گزارش خبري از خط اول نبرد، در حلب، براي صدا و سيما .
تعجب كردم وقتي ديدم خبر شهادت اين همكار رسانه اي را در حد يك خبر كوچك و شايد بي اهميت و صرفا براي رفع تكليف و مسئوليت در صفحه اول روزنامه تان درج كرديد و خبرهاي اول و دوم و سوم و عكس يك صفحه اول را به موضوعات مهم ! ديگري اختصاص داده ايد كه حتما از منظر شما و همكاران ارجمندم، مهم تر از خبر شهادت محسن خزايي هستند .
جناب مدير مسئول
ايا اگر محسن خزايي و امثال ايشان هم اولويت هاي كار و زندگي شان را مسائل ديگري قرار مي داد و مي دادند، الان وضعيت كشورمان از نظر امنيت اينگونه بود ؟!
اگر چه در سه چهار سال گذشته اين خبرنگار جنگ و امثال وي را نديديد اما سوال اينجاست كه حتي وقتي با نثار جانش ثبات قدمش را در راهي كه انتخاب كرده بود، نشان داد، جا نداشت كه بهتر و شايسته تر به او و خدمات رسانه اي و نحوه شهادتش مي پرداختيد ؟!
براستي مظلوميت خبرنگاران جنگ و شهدايشان تا به كي و تا به كجا ؟!
همكار محترم رسانه اي
انتظار نمي رفت كه همه روزنامه ها از هر جريان و نگاه سياسي تيتر و عكس يكشان را به شهادت محسن خزايي اختصاص مي دادند، اگرچه اگر چنين خبري در هر جاي دنيا اتفاق مي افتاد، اينگونه مي كردند، همانطور كه كردند، اما انتظار مي رفت كه جام جم كه ارگان رسمي صدا و سيماست، براي فرزند رسانه اي شهيدش چنين مي كرد، كه نكرد .
برادر ارجمند
من نه در جايگاه شما هستم و نه خدا را شكر، شرايط كافي و وافي و لازم براي تصدي اين مسئوليت را دارم، اما به صراحت مي گويم اگر براي ساعات قبل از چاپ و انتشار اين شماره روزنامه ( خداي نكرده ) من جاي شما بودم ، در اين شماره تنها يك عكس از كار رسانه اي محسن خزايي در خط اول نبرد در شام را در نيم صفحه اول كار مي كردم، و تيتر مي زدم : محسن خزايي، فرزند رسانه ملي، در سوريه شهيد شد !
.
همين
.
حسن شمشادي، يك خبرنگار ساده