صراط: ابتدای هفته جاری از رسانه ملی اعلام شد که مناظرهای درخصوص عملکرد وزارت بهداشت در اجرای طرح تحول سلامت برگزار میشود. ترکیب شرکتکنندگان در این مناظره از یک سو محمدحسین قربانی نایبرئیس کمیسیون بهداشت مجلس و از مدافعان سرسخت طرح تحول سلامت بود و از طرف دیگر، علیمحمد آدابی رئیس سازمان نظام پرستاری و یکی از منتقدان جدی این طرح.
به گزارش فارس، در واپسین لحظات مانده به شروع این برنامه اما ترکیب مناظرهکنندگان تغییر کرد. تغییری که گلایه شدید آدابی را به دنبال داشت. این مسئله بهانهای شد تا گفتوگویی با رئیس سازمان نظام پرستاری ترتیب داده و از جزئیات آنچه او در نظر داشت در مناظره با محمدحسین قربانی مطرح کند، باخبر شویم.
عدم حضور شما در برنامه مناظره یکشنبه شب به چه دلیل اتفاق افتاد؟
به نقل از روزنامه سپید،بعد از گذشت بیش از 3 سال از اجرای طرح تحول سلامت برای اولین بار بود که رسانه ملی برای نقد طرح تحول سلامت از یک منتقد دعوت میکرد. تا پیش از این در برنامهها منتقدی حاضر نمیشد و طراحان و مجریان طرح تحول سلامت بدون حضور هیچ صاحبنظر و منتقدی از خوبیها و محاسن این طرح صحبت میکردند و هیچ اشارهای به ضعفها و کاستیهای این طرح محکوم به شکست یا بهتر بگوییم «شکستخورده» نمیشد.
در بعضی برنامهها هم که پزشکان یا نمایندگان مجلس حاضر میشدند، به لحاظ وابستگیهایی که وجود داشت و یا به خاطر عِرقی که به صنف پزشکی داشتند، نمیتوانستند انتقاد صحیحی را به این طرح وارد کنند.
ضمن اینکه نمایندگان مجلس هم عموما از کسانی بودند که به واسطه عضویت در هیئت امنای دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور، اختیارشان در دست وزارت بهداشت بود و بنابراین گفتنیهای خود را با احتیاط فراوان و به شکل محتاطانه مطرح میکردند که عملا چیزی از آن عاید نمیشد و مردم هم متوجه ایرادات و کاستیهای بزرگ این طرح که منابع عظیمی از ملت را بین برد و تلف کرد، نمیشدند.
بههرحال دعوت از بنده بارقهای از امید را ایجاد کرد که در اواخر دوره وزارت بهداشت دولت تدبیر و امید، این امکان به وجود آمده که به ایرادات اساسی این طرحِ کارشناسینشده بپردازند.
بههرحال ما آماده بودیم که با ارائه مستندات برویم و از مطالب مدنظرمان دفاع کنیم و اشکالات این طرح را بگوییم و به قضاوت افکار عمومی بگذاریم. اما یکی دو ساعت قبل از پخش این برنامه با من تماس گرفتند و گفتند: «ضمن عذرخواهی شما برای برنامه تشریف نیاورید.» بنده دلیل این مسئله را سوال کردم. آنها هم پس از عذرخواهیهای مکرر گفتند: «قدرتی مافوق قدرت و اراده مجریان و تهیهکنندگان این برنامه مانع از حضور شما در برنامه شده است.» این گفته هم برای من جای تعجب بود و هم جای گلهمندی. تعجب از این بابت که بههرحال عمر این دولت که رو به اتمام است، چرا نمیخواهند برای یک بار به نظر منتقدین گوش کنند. گلایهمندی من هم از این بابت بود که به عزیزان هم گفتم که شما از این به بعد نظر آن قوای فوق اراده صداوسیما را درخصوص حضور منتقدین در برنامه تامین کنید و بعد از آنها دعوت کنید و بنر بزنید.
بالاخره از طرف صداوسیما بنرهای الکترونیک پخش این برنامه در سطح شهر پخش شده بود و در فلان ساعت مناظرهای با حضور بنده صورت میگیرد و تعدادی از مشتاقان هم منتظر این بودند که برای یک بار هم که شده شاهد یک نقد واقعی باشند و به این ترتیب، امید مردم و به ویژه کارکنان نظام سلامت هم به یاس مبدل شد.
به صورت فهرستوار بفرمایید که شما میخواستید در این برنامه به چه نکاتی اشاره کنید؟ آیا شما قائل به این هستید که طرح تحول سلامت دستاورد مهمی هم دارد یا نه؟
طرح تحول سلامت طی هفت گام و به بهانه کاهش پرداخت از جیب مردم، واقعی کردن تعرفههای پزشکی و کاهش زیرمیزی به اجرا درآمد ولی به هیچکدام از این اهداف نرسید.
هیچ کدام؟ به نظر شما به هدف کاهش پرداختی از جیب مردم هم نرسیدند؟
نهخیر. به نظر من قدر مطلق پرداخت از جیب مردم به لحاظ افزایش بیرویه و 300 درصدی تعرفههای پزشکان، افزایش پیدا کرد.
من همینجا به یکی از پاسخهای مسئولین وزارت بهداشت اشاره کنم. گفته میشود که افزایش 300 درصدی هم در برخی از تعرفهها وجود داشته است ولی میانگین این افزایشها به این اندازه نبوده و حدود 120 درصد است.
به هیچ عنوان به این صورت نیست. اتفاقا من برای حضور در برنامه، مستندات این مسئله را به همراه داشتم. دربرخی از موارد افزایش تعرفهها ما شاهد افزایشهای 835 درصدی هم بودیم. کمترین آنها 125 درصد و بهطور میانگین این افزایش، 300 درصد بوده است.
مضافبراینکه علیرغم اضافه شدن 300 درصدی که برابر با 30 سال افزایش تعرفه عادی پزشکان است، در پایان سال اول و دوم اجرای طرح، باز هم حدود 10درصد اضافه کردند. با این حساب آن 10 درصدی که در پایان سال اول اضافه کردند، درواقع 30 درصد بود و 10 یا 12 درصدی که در پایان سال دوم اضافه کردند، درواقع 10 درصد از 330 درصد بود. یعنی طی کمتر از 3 سال از اجرای طرح تحول سلامت، تعرفههای پزشکی 400 درصد افزایش پیدا کرد و این درواقع یک نوع فرار به جلو بود. تعجب من از این است که چطور این همه کارشناس در شورای عالی بیمه و وزارت رفاه، متوجه این نکته نشدند که درشرایطی که سالانه 10 درصد تورم در جامعه وجود دارد، وقتی به شکل یکجا و یکباره 300 درصد به تعرفههای پزشکی اضافه میشود و باز هم در پایان سال 10 درصد دیگر اضافه میشود، این 10 درصد عملا 30 درصد معنا پیدا میکند. کما اینکه شاهد بودیم این افزایش شدید، یک شکاف وسیع طبقاتی را بین پزشکان و دیگر کارکنان نظام بهداشت و درمان و عامه مردم ایجاد کرد.
از سوی دیگر شاهد بودیم که 10 هزار میلیارد تومان از محل هدفمندی یارانهها برای این طرح در نظر گرفته شد که با این 10 هزار میلیارد تومان ما میتوانستیم هر سال 500 هزار شغل ایجاد کنیم. چیزی که میتواند هدف ارزشمندی برای دولتها باشد ولی این رقم روانه طرحی شد که عملا نه کیفیت خدمات را تامین کرد، نه زیرمیزی را آنچنان که باید حذف کرد. لازم بود یک مدیریت قاطع اعمال میشد که به کسی اجازه ندهد به فکر دریافت زیرمیزی بیفتد. نه اینکه ما بخواهیم زیرمیزی را به رومیزی تبدیل کنیم.
از سوی دیگر 2 درصد به مالیات بر ارزش افزوده اضافه شد (یک درصد به مدت 2 سال) که به عقیده بنده این پولی بود که مردم میتوانستند سر سفرههایشان صرف سبزیجات، لبنیات و... کنند و از این طریق به سلامتی مردم کمک بهتری میشد. از طرفی میدانیم که بر اساس تحقیقات انجامشده، با هر یک درصد کاهش درآمد مردم، یک درصد به آمار خشونت و درگیری در جامعه اضافه میشود.
همچنین منابعی که از طریق افزایش هزینه پیامکها، هزینه اینترنت، مالیات بر کالاهای آسیبرسان و اخیرا هم افزایش هزینه بیمه شخص ثالث در اختیار وزارت بهداشت قرار گرفت. شما اگر به بیمهنامههای شخص ثالث نگاه کنید، میبینید که اخیرا یک رقم بیش از 10 هزار تومان به ازای هر خودرو اخذ میکنند که باز هزینههای هنگفت این طرح را به نفع پزشکان متخصص و فوقتخصص تامین کنند.
یعنی شما معتقدید این منابع به درستی و در جای صحیح استفاده نشدهاند؟
بله. این حجم منابع مالی که در اختیار وزارت بهداشت قرار گرفت، نیاز به نظارت و بررسی دارد. متاسفانه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هم که مشابه نظام پزشکی فقط منافع صنف پزشکی را درنظر میگیرد، مانع از تحقیق و تفحص از طرح تحول نظام سلامت شد. حال آنکه به عنوان نمایندگان و وکلای مردم باید اجازه میدادند که این طرح مورد تحقیق و تفحص قرار گیرد. جالب است این نکته را هم بگویم که گام هفتم طرح تحول نظام سلامت نظارت و ارزیابی و بررسی بازخوردهای این طرح بود. ولی این بند به شکل ظریفی حذف و کلمه «آمبولانس هوایی» به جای آن درج شد که هیچ سنخیتی با بحث نظارت و ارزیابی ندارد. درواقع نه تنها نظر منتقدین را نادیده گرفتند بلکه هرگونه نظارت از این طرح کذایی عملا غیرممکن شد.
یکی از مشکلاتی که درحال حاضر با آن مواجه هستیم، این است که آمارهایی که از طریق مبادی مختلف در اختیار مردم و رسانهها قرار میگیرد، با همدیگر همخوانی ندارد. به عنوان مثال سخنگوی وزارت بهداشت آمارهایی ارائه میکند که بر اساس آن، بسیاری از عملکردهای این وزارتخانه قابل دفاع میشود و حتی مثلا آماری ارائه میشود که نشان میدهد هزینههای درمان پس از طرح تحول سلامت نهتنها افزایش نداشته بلکه کمتر هم شده است. این درحالی است که منتقدینی همچون شما از آمارهای دیگری سخن میگویید. این مشکل از کجا نشات میگیرد و چه باید کرد؟
دقت کنید. طی سال 95 بیش از 120 هزار میلیارد تومان در حوزه درمان کشور و وزارت بهداشت هزینه شده و این معادل درآمد نفتی کشور طی همین سال است. بههرحال این مبلغ هنگفت و هزینهتراشی در کشور انجام شده و لازم بود که با طرح تحقیق و تفحص در نظام سلامت پیگیری میشد که بالاخره این منابع در کجا هزینه شده و آیا کارایی داشته و هزینه اثربخش بوده یا اینکه با هزینهای به مراتب کمتر، میشد نتایجی بهتر از این گرفت؟
نظر شما درباره هزینههایی که برای بیمارستانهای دولتی کشور انجام شده، چیست؟
ببینید. طرح تحول نظام سلامت در 540 بیمارستان دولتی از مجموع 800 بیمارستان اجرا شده است. حالا تصور کنید اگر ما سالیانه یک میلیارد تومان به هر بیمارستان برای کمک به بیماران بیبضاعت اختصاص میدادیم، چه اتفاقی میافتاد؟ نتیجه این میشد که مردم عملا به رایگان از بیمارستانها ترخیص میشدند. یعنی با چیزی کمتر از یک هزار میلیارد تومان ما میتوانستیم هزینههای مردم را به صفر برسانیم. از طرف دیگر برای مرمت بیمارستانها هم اگر ما در همین حدود هزینه میکردیم یعنی برای هر بیمارستان یک میلیارد تومان را در نظر میگرفتیم، باز هم برای 540 بیمارستان، نهایتا 540 میلیارد تومان کفایت میکرد و این یک بار هزینهای که انجام میشد ما را حداقل برای مدت 5 تا 10 سال از مرمت بینیاز میکرد. یعنی دیگر نیازی نبود که سال بعدش هم این هزینه را مجددا انجام دهیم.
حالا سوال اینجاست که وقتی ما میتوانیم با یکهزار یا هزار و 500 میلیارد تومان نیازهای مردم را کاملا مرتفع کنیم و بیمارستانهایمان را مرمت کنیم، این رقمهای بالای 10 هزار میلیارد تومان صرف چه اموری شده و اساسا چرا چنین رقمی به حوزه درمان اختصاص پیدا کرده است؟ درصورتیکه میتوانست در تولید، اشتغال، مسکن و سایر موارد عمرانی و امنیتی کشور این مبلغ هزینه شود.
یعنی نظر شما این است که با این هزینه اندک، میشد آنطور که وزارت بهداشت آمار میدهد، تعداد 21 هزار تخت بیمارستانی به ظرفیت کشور اضافه کرد؟
بالاخره باید این آمار را ریز کنند و بگویند که این 21 هزار تخت، چه تختهایی بوده و در کدام استانها بوده تا ما هم به عنوان منتقد بتوانیم آن را بررسی کنیم و صحت آن را بسنجیم. اما به عقیده من بسیاری از تختهای این آمار، همان تختهایی هستند که مرمت شدهاند.
البته آماری که ارائه میشود به این صورت است که غیر از اضافه شدن 21 هزار تخت جدید، حدود 45 هزار تخت فرسوده موجود هم بازسازی و مرمت شده است.
بله من هم چنین آماری را شنیدهام. اما همانطور که عرض کردم باید کاملا مشخص شود که چه تعداد تخت در چه استانها و چه بیمارستانهایی اضافه شده است. چه تعداد از این تختها در همین دولت راهاندازی شده است و چه تعداد از این تختها از دولتهای قبلی آغاز شده و ماحصل تلاشهای گذشتگان است که در این دولت به بهرهبرداری رسیده است؟ کمااینکه ممکن است ساخت تعدادی تخت در این دولت آغاز شده باشد و در دولتهای آینده به بهرهبرداری برسد. لازم است که همه اینها مشخص شود.
ضمن اینکه اخباری به دست ما رسیده که بعضی از بخشها را چندین و چندباره افتتاح میکنند. به عنوان نمونه بخش سیتیاسکن بیمارستانی که اخیرا در کرمانشاه افتتاح کردند، 2 سال پیش هم یک بار افتتاح شده بوده است و افتتاح دوباره یک بخش آن هم بعد از دو سال چه معنایی میتواند داشته باشد.
امیدواریم که مسئولین صداقت بیشتر داشته باشند در گفتار و رفتارشان چرا که درنهایت این مردم هستند که نفع و ضرر این کار متوجه آنها خواهد بود. به عقیده ما اگر استفاده بهینهای از منابع چندده هزار میلیارد تومانی در نظام سلامت میشد، مردم باید شاهد کمیت و کیفیت مراقبت به مراتب از این بهتر میبودند و لذا از نظر مدیریتی ما طرح تحول نظام سلامت و کارکرد نظام بهداشت و درمان را درخور نقد میبینیم.